eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
678 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠 اسرائیلیات (1) ✡ روایات و داستان‌هاى وارد شده از منابع یهود به فرهنگ اسلامى 1⃣ واژه گاهى در معنایى ویژه، فقط بر آن دسته از روایاتى اطلاق مى‌گردد که صبغه‌ی دارد و از طریق فرهنگ یهودى وارد حوزه اسلامى مى‌شود، و گاهى در معنایى گسترده‌تر هر آنچه را که صبغه‌ی یهودى و مسیحى دارد و در منابع اسلامى داخل شده، و گاهى در مفهومى گسترده‌تر از دو مورد پیشین به‌کار رفته و هر نوع روایت و حکایتى را که از منابع غیر اسلامى وارد قلمرو فرهنگ اسلامى مى‌گردد شامل مى‌شود. 2⃣ مراوده زیاد با مسلمانان در صدر اسلام، گسترده‌تر بودن فرهنگ یهود در مقایسه با ملت‌هاى دیگر، عداوت بیشتر آنان با مسلمانان، کارآمدتر بودن حیله‌هایشان و نقش بیشتر در گسترش این روایات، سبب شد جنبه‌ی یهودى و اسرائیلى بر دیگر جهات غالب، و بر همه‌ی آنها واژه اطلاق شود. 3⃣ آغاز ورود اسرائیلیات به فرهنگ اسلامى به نفوذ تمدّن و فرهنگ یهودى به فرهنگ اعراب بت‌پرست قبل از اسلام بازمى‌گردد. چون داراى دین و کتاب آسمانى بودند، موقعیت و فرهنگ بالاترى در مقایسه با مشرکان داشتند و نزد آنان از جایگاه علمى ویژه‌اى برخوردار بودند. مشرکان براى فهم بسیارى از مسائل، از جمله مسائل مربوط به خلقت، تاریخ ملّت‌هاى گذشته و‌… به آنان مراجعه مى‌کردند. 4⃣ مراجعه اعراب به اهل‌کتاب، بعد از ظهور و پذیرش آیین جدید ادامه یافت و آنان براى فهم برخى ناشناخته‌ها، اهل‌کتاب را بر دیگران ترجیح مى‌دادند، تا این‌که پیامبراکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله به‌طور صریح مسلمانان را از مراجعه به آنان منع کرد؛ ولى با وجود نهى صریح پیامبر، گروهى از مسلمانان براى دستیابى به مطالبى که به گمان آنان در معارف اسلامى وجود نداشت، به اهل‌کتاب مراجعه مى‌کردند. 5⃣ نو مسلمانانِ اهل‌کتاب که در عهد صحابه، اسلام را پذیرفته بودند، از عوامل دیگر ورود به فرهنگ اسلامى بودند. اینان با به اسلام و سوء استفاده از اعتماد برخى صحابه، فراوانى را وارد حوزه فرهنگ اسلامى کردند. 📖 متن کامل در لینک زیر: 👉 yon.ir/SGoM ✅ به کانال اندیشکده مطالعات یهود بپیوندید: 👉 @jscenter
💠💠 اسرائيليات (3) ✡روایات و داستان‌هاى وارد شده از منابع یهود به فرهنگ اسلامى 🔴🔴 دلايل جواز مراجعه به یهود 1⃣ دلايل قرآنی 🔸قرآن پیامبر و مسلمانان را به مراجعه به دعوت کرده است: «فَاِن‌کُنتَ فى شَکّ مِمّا اَنزَلنا اِلَیکَ فَسئلِ الَّذینَ یَقرَءونَ الکِتابَ مِن قَبلِکَ لَقَد جاءَکَ الحَقُّ مِن رَبِّکَ فَلا تَکونَنَّ مِنَ المُمتَرین». (یونس:94) در آیه‌اى دیگر به مسلمانان مى‌گوید: از‌ اهل ذکر که همان اهل‌کتاب هستند، بپرسید: «فَسألوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لاتَعلَمون». (نحل:43) و در آیه‌ی 45 سوره زخرف مى‌گوید: «و‌سأل مَن اَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رُسُلِنا…». مقصود از کسانى که باید از آنان پرسیده شود امّت‌هاى گذشته و عالمان دینى آنان هستند. در آیاتى نیز به صراحت، پرسش از بنی‌اسرائیل به میان آمده است: «فَسأل بَنى اِسرائیلَ» (اسراء:101 و نیز بقره:211) 2⃣ دليل روایی 🔸اهل سنت روایتى از پیامبراکرم نقل کرده‌اند که فرمودند: «حدثوا عن و لا حرج : از بنى‌اسرائیل روایت کنید و مانعى ندارد». 3⃣ دليل سیره 🔸از این‌که برخى صحابه از جمله و ابن‌عبّاس به اهل‌کتاب تازه مسلمان مراجعه مى‌کردند و در برخى از مسائل قرآنى از آنان مى‌پرسیدند و عبداللّه بن عمرو ‌بن عاص در جنگ یرموک به دو بار شتر از کتب دست یافت و از آنها روایت نقل کرد، مى‌توان جواز مراجعه به اهل‌کتاب را به‌دست آورد. 🔵🔵 پاسخ به دلايل جواز مراجعه به یهود 1⃣ پاسخ به آیات 🔹مخاطب آیات مورد استناد، کافران و منافقانى هستند که در رسالت پیامبر شک دارند. دلیل این امر، صدر و ذیل آیه 94 سوره یونس است: «فَاِن کُنتَ فى شَکّ مِمّا اَنزَلنا اِلَیکَ … فَلا تَکونَنَّ مِنَ المُمتَرین». چنان‌که مخاطب در آیات «فَسألوا اَهلَ الذِّکرِ اِن کُنتُم لاتَعلَمون * بِالبَیِّناتِ…» نیز ارشاد به اصل عقلایى رجوع به‌کارشناسان و اهل خبره است و بر جواز رجوع به فرد یا گروهى خاص دلالت ندارد. 🔹بر فرض دلالت داشتن این آیات، در مقابل آنها آیاتى هست که اهل کتاب، به ویژه عالمان آنان را اهل تزویر، مکر و کتاب‌هاى آسمانى معرّفى کرده است: (بقره:‌75) در آیه‌اى دیگر آنان را کسانى دانسته که مطالبى را از جانب خود نوشته و براى دستیابى به متاع دنیا آن را میان مردم منتشر مى‌کنند: (بقره:79) بر همین اساس، قرآن در آیاتى دیگر به صراحت مسلمانان را از مراجعه و پرسش از آنان درباره تاریخ گذشتگان منع کرده است: (کهف:‌22) 2⃣ پاسخ به روایت 🔹حدیث «حدثوا عن بنی‌إسرائیل و‌ لا‌حرج» نیز کنایه از این است که شما در بیان زشتی‌ها و فضاحت‌هاى اهل‌کتاب در وسعت هستید و هرچه درباره آنان بگویید خلاف واقع نخواهد بود، زیرا رسوایى و پلیدى این قوم گسترده‌تر از آن است که در مورد آنان احتمال داده مى‌شود. مؤیّد این مسأله روایت دیگرى است که پیامبر فرمودند: «تحدثوا عن بنی‌اسرائیل و لا حرج فإنکم لاتحدثون بشىء الاّ و قد کان فیهم أعجب ‌: درباره بنى‌اسرائیل سخن بگویید و ایرادى ندارد، زیرا شما هیچ مطلبى درباره آنان نقل نمى‌کنید جز این‌که شگفت‌انگیزتر از آن میان آنان وجود دارد». 🔹افزون بر این، روایات متعدّدى در منع از مراجعه به اهل‌کتاب وارد شده است؛ از ‌جمله در روایتى نقل شده که پیامبر پس از مشاهده نسخه‌اى از در دست به‌شدّت خشمناک شد و مسلمانان را از پرسش از اهل‌کتاب منع کرد. سپس فرمود: اگر موسى علیه السلام نیز اکنون زنده بود براى او پیروى جز از دین من جایز‌ نبود. در روایتى دیگر، حضرت در برابر قرائت مطالبى از اهل‌کتاب به‌وسیله فرمود: من برانگیخته شدم، درحالى‌که آغازکننده و پایان‌دهنده بودم. به من کلمات مفید و بى‌شمار داده شده است. مبادا سخنان اهل‌کتاب شما را سرگرم سازد. 3⃣ پاسخ به ادعای وجود سیره 🔹در پاسخ به دلیل عمل صحابه، باید گفت عالمان از صحابه از مراجعه به اهل‌کتاب خوددارى مى‌کردند، زیرا آنان با وجود شخص پیامبر که منبع علوم اوّل و آخر بود و امیرمؤمنان که دروازه علم حضرت به شمار مى‌رفت، نیازى به مراجعه به اهل‌کتاب و ابى بن کعب و امثال او نداشتند. 📖 متن کامل در لینک زیر: 👉 yon.ir/VJr9 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠💠 اسرائیلیات (4) ✡ روایات و داستان‌هاى وارد شده از منابع یهود به فرهنگ اسلامى 🔴 معروف‌ترین چهره‌هاى پدیدآورنده افرادى که روایات اسرائیلى را پدید آورده یا به نشر و گسترش آن کمک کرده‌اند، فراوان‌اند؛ امّا برخى در این زمینه، بیشترین نقش را ایفا کرده‌اند، به‌گونه‌اى که بیشتر روایات و افسانه‌هاى اسرائیلى موجود در کتاب‌هاى تفسیر، حدیث و تاریخ اسلامى به این گروه ختم مى‌شود. این عدّه را بشناسيم و از روايات آن‌ها احتراز كنيم: 1⃣ عبدالله بن سلام از عالمان و از قبیله خزرج است. او از کسانى بود که احادیث فراوانى را جعل کرد تا نظر عوام را به خود متوجه، و جایگاهش را میان آنان رفیع سازد. از وى روایت شده که پیامبر به او اجازه داده یک شب قرآن و یک شب بخواند!! 2⃣ کعب الاحبار از دانشمندان بزرگ در یمن بود. صحابه از جمله عمر در آغاز براى اطّلاع از برخى معلومات به او مراجعه مى‌کردند؛ امّا پس از مدّتى بر اثر نقل روایات دروغ به سخنان او با دیده تردید نگریسته، او را تکذیب کردند. این به ظاهر مسلمان، توانست به کمک برخى صحابه از جمله ابوهریره که بیشترین نقش را در نقل و گسترش روایات کعب برعهده داشت، خرافات و داستان‌هاى دروغ و جعلى فراوانى را وارد معارف دینى مسلمانان کند. 3⃣ تمیم بن اوس الدارى او نخستین کسى است که داستان‌سرایى را در مسجد رواج داد و حتّى به اتفاق روایات، نخستین قصّه‌گو در اسلام است. وى از خلیفه دوم اجازه قصّه‌گویى خواست. ابتدا ممانعت کرد. سپس به او اجازه داد تا پیش از نماز‌جمعه مردم را موعظه کند. 4⃣ وهب بن منبّه از دانشمندان بزرگ در یمن بود. محمد رشید‌رضا درباره او و کعب‌الاحبار مى‌نویسد: هیچ خرافه‌اى در کتاب‌هاى تفسیرى و تاریخى درباره آفرینش موجودات، پیامبران، امّت‌هاى آنان و رستاخیز، به کتاب‌هاى تفسیر و تاریخ اسلامى راه‌نیافت، جز آن‌که این دو در آن نقش داشتند. 5⃣ محمد بن کعب القرظى پدر وى از اسیران و از فرزندان بود. در مساجد به قصّه‌گویى مى‌پرداخت و افسانه‌هایى را از کتاب‌هاى پیشینیان نقل مى‌کرد و سرانجام درحالى‌که در مسجد مشغول قصّه‌گویى بود، سقف مسجد فرو ریخت و به همراه گروهى دیگر جان‌سپرد. 6⃣ عبدالله بن عمرو بن عاص او نخستین کسى بود که پس از وفات پیامبر، به نشر پرداخت. در جنگ یرموک به دو بار شتر از دست یافت [!!!] و از آن، مطالب و داستان‌هایى نقل مى‌کرد. 7⃣ ابوهریره وى نخستین راوى است که در اسلام مورد اتّهام قرار گرفت و بسیارى از اصحاب از جمله عمر، عثمان، عایشه او را به دروغگویى متّهم کردند و على علیه‌السلام او را دروغ‌گوترین مردم دانست. 8⃣ ابن جریج اصل وى رومى، و پیش از اسلام نصرانى مذهب بود. ذهبى وى را یکى از قطب‌هاى نشر می‌داند. 📖 متن کامل در لینک زیر: 👉 yon.ir/UklB ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ وحی کودک ؛ کتاب دیده نشده یهود (1) 1⃣ تاکنون مؤمنانی چند، به تبیین پیشگویی‌های انبیاء در مورد حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در کتب پرداخته‌اند که با عنوان کلی شناخته می‌شوند. 2⃣ کمی تتبع نشان می‌دهد پرونده «بشارات»، هنوز که هنوز است جای کار فراوان دارد و عرصه‌های بکر و دست‌نخورده در آن فراوانند. یکی از این عرصه‌ها، کتابی کمتر شناخته شده از به نام است که در آن نام خاتم الانبیاء (ص) و برخی حوادث زمان حیات و بعثت و بعد از حیات ایشان آمده است. 3⃣ مرحوم آیت‌الله محمد در کتاب قابل تقدیر می‌نویسد: ✍ مرحوم محمدرضا جدیدالاسلام (که از مراجع بزرگ روحانیت یهود بوده و پس از تأمل به آیین مبین اسلام مشرّف گشته) در کتاب رد الیهود (موسوم به منقول رضایی) که به زبان عبری تالیف نموده است، می‌نویسد: …مدت مدیدی در جست‌وجوی کتاب وحی کودک بودم و چون علمای یهود اهتمام بر نابود کردن آن داشته‌اند هرچند جست‌وجو نمودم بدان دست نیافتم تا آن‌که بر حسب اتفاق کتابی از کتب بنی‌اسرائیل به نام «تبعید و میصواه» برای چاپ به چاپخانه برده شد و از حسن تصادف نسخه صحیحی از وحی کودک موسوم به نِبوئت هَیِلد با آن کتاب در یک جلد بوده و به نظر علمای آن زمان هم (علمای یهود) رسیده و بر صحت آن گواهی داده و مقدمه‌ای هم در شرح حال کودک مزبور بر آن نوشته بودند. پس از آن‌که کتاب فوق به طبع رسید یک جلد آن به دست این مستبصر بدین الله افتاد و با توفیق الهی به شرح و بیان آیات آن پرداخته… 4⃣ ظاهراً مخاطب با متنی روبه‌رو است که ادعا می‌شود از است اما تاکنون فقط یک نفر یهودی، آن‌هم یهودی مسلمان شده و آن‌هم پس از اسلام آوردنش، آن‌را برای ما معرفی و روایت کرده است. خواهی نخواهی در چنین وضعی، دل مخاطب به سندیّت متن، قرص نیست. واقعیت این است که حداقل یک منبع فارسی دیگر نیز وحی کودک را به غیریهودیان معرفی کرده بود، اما در زمان تألیف کتاب «بشارات عهدین» مورد توجه مرحوم صادقی تهرانی قرار نگرفته است. 5⃣ مرحوم میرزا در رجب سال 1237 هجری قمری که معادل فروردین 1201 شمسی (195 سال پیش) و آوریل 1822 می‌شود، اسلام خود را در تهران اعلام کرده است. او در همان حوالی، کتاب خود را که سال‌ها بعد ترجمه فارسی آن به یا موسوم گشت، به زبان عبری منتشر کرد که در فصلی از آن، به وحی کودک پرداخته شده است. 6⃣ اما در رمضان سال 1211 هجری قمری، معادل اسفند 1175 شمسی (220 سال پیش) و مارس 1797 میلادی، خاخام مسلمان شده‌ی دیگری به نام در یزد کتابی به نام منتشر کرده بود که او نیز در آن، و برخی فقرات آن را معرفی کرده بود. 7⃣ البته برخی بزرگان مسلمان دیگر (اشخاصی همچون محمدتقی سپهر) نیز تقریباً در همان دوره (حدود 200 سال پیش) ادعای رؤیت کتاب وحی کودک را کرده و به آن پرداخته‌اند اما تاکنون کسی از پژوهشگران فارسی زبان، با ارائه مشخصات و آدرس دقیق و کافی از نسخه یا نسخه‌هایی خطی از این کتاب در کتابخانه‌ها یا نسخه و نسخه‌هایی چاپ شده از آن، به معرفی این اثر نپرداخته است. در چنین شرایطی به هر حال اذهان شکاک به این سمت میل می‌کنند که شاید «وحی کودک»، کتابی ساختگی، وهمی و جعلی در میان مسلمان یا مسلمان‌شدگان ایرانی باشد. 8⃣ دستاورد مهم یافتن این کتاب در منابع کتابخانه‌ای و تراثی یهودی و غربی، به خط و زبان اصلی آن، این است که به طور کامل شبهه‌ی جعل این کتاب توسط مسلمان یا مسلمان‌شدگان ایرانی در دوره‌ای خاص، در اذهان شکاک از بین می‌رود. ضمن این‌که عرصه‌ای وسیع برای پژوهش در مورد خود کتاب و فقراتی از آن که تاکنون به آنها پرداخته نشده، فراهم می‌شود. 🌐 ...ادامه دارد ✍ حامد فتاحی 📖 متن کامل به همراه عكس‌های مرتبط: 👉 http://yon.ir/Chatufa ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مبارزه امام رضا (ع) با رواج اسرائیلیات (2) 🎯 آغازین بدعت‌گزارانِ مباحث کلامی (1) 1⃣ دیدگاه سراسر بدعتِ «منع تدوین حدیث نبوی» که تا عهد خلیفه اموی عمر بن عبدالعزیز (99ـ101) به بهانه‌ی اُنس مردم با قرآن و عدم اختلاط وحی الهی با کلام پیامبر به‌گونه‌ی جدّی بر آن پافشاری می‌شد، فاجعه‌ای تلخ در تاریخ اسلام رقم زد که در نتیجه، عده‌ای در پیِ اشتیاق مسلمین به شنیدن احادیث نبوی (ص) به رواج مجهولات و خرافات پرداختند. 2⃣ ابن خلدون در این‌باره می‌نویسد: ✍ «در کتاب‌های سخنان بی‌سروته زیاد است و علت آن این است که جامعه اسلامی در آن روز، دور از کتاب و علم بودند و چادرنشینی و بی‌سوادی، بر آنان غالب بود و اگر به شناخت چیزی راجع به آغاز آفرینش، علل اشیاء و راز هستی علاقه پیدا می‌کردند، از می‌پرسیدند و افرادی مانند «کعب‌الاحبار»، «وهب بن منبه»، «عبدالله بن سلام» و… مرجع این پرسش‌ها بودند. از این روز می‌بینیم، کتاب‌های تفسیر از سخنان آنان پر است. نویسندگان تفسیر در شرح سخنان آنان راه مسامحه را در پیش گرفتند در حالی‌که ریشه‌ی این گفتار، یا و یا مجعولات آنان است». 3⃣ از مهاجرین یمن به مدینه، در دوره ابوبکر یا عمر ظاهراً از به اسلام پیوست و در دوره عثمان درگذشت. او از منابع علم و دانش اهل کتاب بود. گروهی از تابعان از او حدیث نقل کرده‌اند و در صحیح بخاری و غیره از او روایاتی نقل شده است. 4⃣ او در پوشش «آگاهی از کتب عهدین» خصوصاً «تورات» توانست را در میان مسلمانان، پخش و به‌عنوان وحی در عهدین جا زند. از این‌رو در روایات او مسأله «جسم بودنِ خدا» و «رؤیت خدا» کاملاً مشاهده می‌شود. 5⃣ او درباره‌ی تجسّم‌بخشی به پروردگار می‌گوید: ✍ «خدا به زمین نگریست و گفت من به برخی از نقاط تو گام خواهم نهاد. در این موقع کوه‌ها اوج گرفتند (کبر ورزیدند) ولی صخره (بیت‌المقدس) اظهار تواضع کرد، خدا گام بر روی آن صخره نهاد»! 6⃣ و درباره‌ی اصرار بر رؤیت خدا می‌گوید: ✍ «خداوند، تکلم و رؤیت خود را میان موسی و محمد تقسیم کرد، تکلم را بر کلیم و دومی را از آنِ پیامبر اسلام قرار داد»! 📖 متن کامل مقاله با ذكر مستندات: 👉 goo.gl/KmyUcQ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ ریشه یهودی مسأله خلق قرآن و برخورد امام هادی علیه‌السلام (2) 1⃣ مناقشه درباره مخلوق یا غیرمخلوق بودن قرآن کریم از مباحث مهمی بود که میان مسلمانان گفت‌وگو و جدل ایجاد کرد. در تاریخ کلام اسلامی، هیچ مبحثی همچون این بحث، موجب اختلاف نشده است. این اختلاف ناشی از این بود که گروهی هوادار حادث بودن کلام خدا و گروهی دیگر طرفدار قدیم بودن آن شدند. 2⃣ در اصطلاح فلسفه، «حدوث زمانی»، عبارت از حاصل شدن و به‌وجود آمدن شیء است، پس از آن‌که نبوده است. اصطلاح «قِدَم زمانی» نیز عبارت از بودن شیء است، به‌نحوی که ابتدایی برای زمانِ وجود آن نباشد. 3⃣ مطرح‌کننده‌ی نظریه خلق قرآن، جَعْد بن دِرهَم بود. بنا به نقل ذهبی، جَعد بن دِرهم، از متکلمان نیمه نخست قرن دوم و شاگرد وَهب بن مُنَبّه بود. 4⃣ ذهبی، وهب بن منبّه را العلّامة الأخبارى القصصى معرفى کرده است، که بیشتر دانش وى از و صحیفه‌هاى بود. بنا به نقل ابن سعد، وهب مدعى بود که 92 کتاب خوانده است که همه‌ی آن‌ها از آسمان نازل شده‌اند. 72 تا از آن‌ها در و دست مردم هستند و از 20 تاى آن‌ها جز عده اندکى، کسى آگاهى ندارد! 5⃣ وهب مى‌گفت: «عبدالله بن سلّام [یهودی]، اَعلم اهل زمان خویش بود و کعب الاحبار [یهودی] نیز اَعلم اهل زمان خویش. آیا مى‌دانید چه کسى دانش هردوى آن‌ها را جمع کرده است؟». منظور او خودش بود!! یاقوت حموی نیز در شرح حال وى، او را «صاحب قصص» معرفى کرده، که بسیار از کتاب‌هاى قدیمى معروف به اسرائیلیات نقل مى‌کرده است. 6⃣ در سخن از استادان جَعد بن دِرهم، از فردی به‌نام ابان بن سمعان نیز نام برده شده که خود استادی داشته، و لبید بن اعصم، استادِ استاد او قائل به خلقِ بوده است. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 goo.gl/Uqp7SU ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ آغاز ورود اسرائیلیات به تفسیر قرآن 1⃣ آغاز ورود در قرآن را عهد صحابه دانسته و یکی از منابع تفسیری را نیز شمرده‌اند. 2⃣ صحابه وقتی به داستانی از داستان‌های قرآن برخورد می‌کردند، دوست داشتند در مورد زوایای پنهان آن، که قرآن متعرّض آن نشده، پرس‌وجو کنند؛ ولی جز تازه‌مسلمان، کسی را که پاسخ‌گوی آنان باشد نمی‌یافتند؛ از این‌رو، بسیاری از اطلاعات را از آنان دریافت می‌کردند. 3⃣ قدیمی‌ترین منبع اطلاعات، یا یهودیان تازه‌مسلمان بودند و یا عرب‌هایی که قبل از گرایش یهودیان به اسلام، با آنان و نیز مسیحیان شبه‌جزیره و نواحی همسایه ارتباط داشتند. 4⃣ به‌علت نهی پیامبر (ص)، در زمان حیات ایشان به خود اجازه نمی‌دادند که به اهل کتاب مراجعه نموده یا مطالبی را از آنان نقل کنند. تنها کسانی از صحابه به اهل کتاب مراجعه می‌نمودند که از نظر علمی دارای بضاعت اندکی بوده و از این‌رو، فریفتهٔ سخنان آنان می‌شدند. 5⃣ استاد سیدمرتضی عسکری دربارهٔ «تیممِ داری» می‌نویسد: ✍ افرادی از صحابه که از نظر اسلام‌شناسی چندان مایه‌ای نداشتند، همچون ابوهریره و اَنَس و عبدالله بن عمر، و نیز تابعین که می‌خواستند اسلام را از زبان تمیمی‌ها بیاموزند، سخنانِ این عالم تازه‌مسلمان را گرفتند و به‌صورت روایت برای نسل‌های بعد نقل کردند. این‌گونه، سلسله روایاتی که در علم حدیث‌شناسی بدان «اسرائیلیات» گفته می‌شود، یعنی داستان‌های بنی‌اسرائیل و آن‌چه در تحریف‌شده بود، به عالم اسلامی پا نهاد و عنوانِ تفسیر و حدیث و تاریخ اسلامی به خود گرفت!! ✍ نویسنده: محمدتقی دیاری 📖 متن کامل این مقاله به‌همراه منابع: 👉 goo.gl/28ZGs5 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دستگاه خلافت و داستان‌سرایان اسرائیلی (١) 1⃣ یکی از ریشه‌های اصلی نشر و گسترش و در میان مردم، شیوع قصه‌خوانی و آزادی عمل داستان‌سرایان در پناه دستگاه و دولت اموی بود. آزادی عمل قصه‌خوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، به‌ویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع می‌شد!! 2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن می‌گفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستان‌های قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را و نقل‌های شفاهی رایج در میان تشکیل می‌داد. 3⃣ گفته شده قصه‌خوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصه‌خوانان داستان‌های را به‌نام قرآن و به‌قصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابه‌لای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند. 4⃣ به اجازه داد تا پیش از خطبه‌های نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، اجازه داد تا او هفته‌ای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصه‌خوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستان‌سرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی ، عهده‌دار امر قضاوت و قصه‌گویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستان‌سرایی نمود! 5⃣ ، و سهم فراوانی در نقل افسانه‌ها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده می‌کنیم. ابن‌کثیر دربارهٔ کعب‌الأحبار می‌گوید: ✍ کعب‌الأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتاب‌های کهن برای عمر نقلِ سخن می‌کرد. عمر به سخنان وی گوش فرا می‌داد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد می‌گذارد و مردم نیز گفته‌های او را نقل می‌کردند... 6⃣ چنان‌که دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان تمایل داشته، آنان را در نقل داستان‌های تاریخیِ تورات و افسانه‌های خرافی آزاد گذارده‌اند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین در فضیلت‌سازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهل‌بیت (ع) صورت گرفت. 🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره می‌کنیم: ✍ نویسنده: محمدتقی دیاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دستگاه خلافت و داستان‌سرایان اسرائیلی (۴) 🎯 ج) ناتوانی خلفا در پاسخ‌گویی به مسائل دینی مردم 1⃣ آزادیِ عمل قصه‌خوانان و تشویق آنان از سوی دولت‌مردان از یک‌سو و ناآشنایی دست‌اندرکاران حکومت بعد از پیامبر (ص) نسبت به مبدأ و معاد و جهان و ابتدا و انتهای آن، و کنار ماندن امیرالمؤمنین (ع) از سوی دیگر، همگی زمینهٔ لازم را فراهم آوردند تا افرادی چون و که مغز و روح آنان از عقاید تحریف‌یافتهٔ سیراب بود، به خواسته‌های طالبان دانش پاسخ بدهند؛ و چون آن‌ها خطری برای قدرت خلافت به حساب نمی‌آمدند، عضوی از اعضای دستگاه قدرت محسوب شدند. 2⃣ اظهار ناتوانی و عجز خلفا در زمینه‌های گوناگون مسائل دینی (فقهی، اعتقادی و قضایی)، در کتاب‌های معتبر تاریخی ثبت گردیده است. [نمونه‌ای از این عجز را در متن کامل مقاله مطالعه كنيد.] ✍ نویسنده: محمدتقی دیاری 📖 متن کامل این مقاله به‌همراه منابع: 👉 goo.gl/48snAc ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ نقد و بررسی عهد عتیق از کتاب مقدس 🕎 خلاصه‌ای در باب عهد عتیق 1️⃣ کتاب مقدس دارای دو بخش است، بخش عهد عتیق و بخش عهد جدید. 2️⃣ مجموعه‌ی 39 کتاب و یا رساله‌ است که به‌زعم مسیحیان و یهودیان توسط برخی از پیامبران و یا پیروان آنها در طول قرون متوالی از زمان حضرت موسی (ع) تا قبل از میلاد مسیح (ع) نگاشته شده است. این قسمت هم مورد قبول یهودیان و هم مسیحیان است. 3️⃣ پنج کتاب آغازین این بخش، حضرت موسی نامیده می‏‌شود. البته کاتولیک‌ها و ارتدکس‌ها علاوه بر این مجموعه، 7 کتاب دیگر را نیز جزء بخش عهد عتیق کتاب مقدس می‏دانند. 🕎 بررسی تورات از جهت‏ سند 1️⃣ از برمی‏‌آید که شریعت‏ حضرت موسی به‌تدریج متجاوز از چهل سال از جانب خدا نازل شده است. حضرت موسی در آخر عمر به نوشتن این مجموعه پرداخت و پس از نوشتن آن را به و بزرگان بنی‌‏اسرائیل تسلیم کرد و امر کرد که آن را در کنار بگذارند و هر هفت‏ سال آن را باز کنند و برای مردم بخوانند. 2️⃣ ، تورات را مهم‌ترین و معتبرترین بخش عهد عتیق و آن را نوشته‌ی حضرت موسی می‌‏دانند و کتب دیگرِ عهد عتیق را نوشته‌ی پیامبران دیگر و یا دانشمندانی از یهود. 3️⃣ برخی از در مورد تورات از جهت سندی در ادامه ذکر خواهد شد: ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ نقش‌ یهود در تحریف غدیر خم (٢) 💥 برتری‌ فرهنگی‌ و علمی‌ یهود نسبت‌ به‌ اعراب‌ جاهلی 1⃣ بی‌تردید نسبت‌ به‌ اعراب‌ در سطح‌ فكری و فرهنگی‌ بالاتری‌ قرار داشتند و با داشتن‌ كتاب‌ و عالمان‌ دینی‌ از چنان‌ هیبتی‌ برخوردار بودند كه‌ عرب جاهلی در برابر آنان‌ احساس‌ حقارت‌ می‌نمود. 2⃣ در عربستان‌، و مدرسه‌ و تمام‌ را داشت‌. بدین‌جهت‌ خود را از اعراب امّی برتر می‌دانست. اعراب نیز آنها را به‌ همین‌ سِمَت‌ ملاحظه می‌كردند و به‌ علمای‌ آنها گوش‌ می‌دادند. 3⃣ علامه‌ طباطبایی‌‌ در تأیید این مطلب می‌نویسد: یهود در دنیای‌ قبل‌ از اسلام‌ خود را اشرف‌ ملل‌ می‌دانست‌ و سیادت‌ و تقدم‌ بر سایر اقوام را حق‌ مسلّم‌ خود می‌پنداشت‌، و خود را نامیده‌ به‌ داشتن‌ ربانیّین و احبار مباهات می‌نمود. به‌ علم‌ و حكمت‌ خود می‌بالید و سایر مردم‌ را بی‌سواد می‌نامید. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ نقش‌ یهود در تحریف غدیر خم (٣) 💥 یهود، مرجع اعراب جاهلی‌ 1⃣ هیمنهٔ فكری ، در طول‌ چند قرن‌ بر اعرابی‌ كه‌ از‌ علوم‌ و معارف‌ تهی‌ بودند، باعث‌ شده‌ بود كه‌ آنان‌ در مسائل‌ معرفتی‌ همچون‌ شناخت‌ انبیاء، تاریخ‌ پیامبران‌ و امم‌ گذشته‌، به‌ رجوع‌ نموده‌ و اعتمادشان‌ بر آنان‌ باشد. 2⃣ برای‌ اثبات‌‌ در بین‌ اعراب‌، كافی‌ است‌ بدانیم‌ كم‌ نبودند كسانی‌ كه‌ وقتی‌ مواجه‌ با دعوت‌ به‌ اسلام‌ می‌شدند، به‌ حبر یا راهبی‌ مراجعه‌ نموده‌، صدق چنین‌ دعوتی‌ را جویا می‌گشتند.‌ 3⃣ و مهم‌تر از همه‌، اسلام‌ِ اهل‌ است‌ كه‌ زمینهٔ ایمان‌ آنان‌، همان‌ اعتمادی‌ است‌ كه‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ سخنان‌ به‌‌عنوان‌ مراجع‌ فكری‌ خود داشتند. 4⃣ زمانی‌ كه‌ پیامبر (ص) با گروهی‌ از قبیلهٔ خزرج‌ ملاقات‌ كرد و آنان‌ را دعوت‌ به‌ اسلام نمود، آنان‌ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ از دربارهٔ ظهور قریب‌الوقوع‌ پیامبری‌ در این‌ سرزمین شنیده‌ بودند، به‌ یكدیگر گفتند: بخدا قسم‌ این‌ همان‌ پیامبری‌ است‌ كه‌ به‌ آمدنش‌ ما را وعده‌ می‌داد، بیایید در ایمان‌ بر آنها سبقت‌ بگیریم‌. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: 1️⃣ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از كه در ميان آن‌ها: هشام بن مغيره، وليد بن مغيرة، عاص بن هشام، ابو وجزة بن أبى عمرو بن امية و عتبة بن ربيعة بودند آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه، گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! 2️⃣ قریشیان (كه اين سخن را شنيدند) از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى، گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. 3️⃣ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم، آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود، او دو دست خود را به زمين نهاد و سر به‌سوى آسمان بلند كرد و بدان نگريست سپس نورى از او ساطع گشت كه من كاخ‌هاى بصرى را [شهرى در سرحد شام] مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. 4️⃣ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد، قريش آن حضرت را گرفته به مادرش دادند و گفتند: خدا اين فرزند را بر تو مبارک سازد. 5️⃣ همين كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ یهود و ادعای سیادت و شرافت (٢) 📚 یهود در تفسیر المیزان (قسمت هفتم) 1⃣ این‌طور معتقد بودند – و امروز هم همین عقیده را دارند – که تافته‌ای جدا بافته‌اند و در درگاه خدا احترام و کرامتی خاصّ دارند و آن این است که خدا نبوّت و کتاب و حکومت را به ایشان اختصاص داده و هیچ قومی دیگر نمی‌توانند دارای چنین امتیازاتی بشوند، پس و تقدّم بر دیگران هم خاصّ ایشان است! 2⃣ یهود، از این اعتقاد باطل نتیجه‌ها گرفتند و بر این پایهٔ سست دیوارها چیدند و مثلاً غیراسرائیلی را محکوم کردند به این‌که باید حقوقی را که خدا فقط برای آنان تشریع کرده، رعایت کنند، ایشان بخورند و دیگران ربا بدهند و کمترین اعتراضی هم نکنند، حقوق مردم را پایمال کنند و کسی حقّ حرف زدن نداشته باشد! 3⃣ برای این‌که تنها ایشانند و دیگران امّی و بی‌سواد. پس اگر خوردن مال مردم حرام است، برای غیراسرائیلی است که نمی‌تواند مال اسرائیلی را بخورَد و همچنین برای اسرائیلی، تنها خوردن مال اسرائیلیِ دیگر و پایمال کردن حق اسرائیلیِ دیگر حرام است، اما حقوق و اموال غیراسرائیلی بر اسرائیلی مباح است! 4⃣ غیر اهل کتاب هیچ‌گونه تسلطی و حق اعتراضی بر اهل کتاب ندارد. پس اهل کتاب می‌تواند خودکامه باشد و به دلخواه خود هرگونه دخل و تصرّف در مال و حق دیگران بکند و هر حکمی که دلش خواست، برانَد، و این خود باعث شده که یهود با غیریهود معاملهٔ زبان‌بسته بکند، هر معامله‌ای که باشد! 5⃣ و این عقیده هر چند که در کتاب دینی یهود وجود ندارد، اما آن را از دهان اَحبار خود گرفته و به هم منتقل کرده‌اند. و چون دین موسی (ع) را خاصّ یهود می‌دانند، نتیجه گرفته‌اند که سیادت و تقدّم هم مخصوص است! و همین که کسی نسبتی با اسرائیل داشت، این مادهٔ شرافت و سیادت است! و معلوم است که وقتی این روحیه در قومی رخنه کند، چه فسادی در زمین به‌پا می‌شود! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
🌺 به‌مناسبت میلاد رسول‌خدا (ص) ✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: 1️⃣ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از ... آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه، گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! 2️⃣ قریشیان از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى، گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. 3️⃣ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم، آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود ... شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. 4️⃣ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مُهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد... 5️⃣ همين‌كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوّت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلّط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! 📚 منابع حدیث: 🔸 الکافی، ج۸، ص۳۰۰ 🔸 الأمالی (للشیخ الطوسی)، ص۱۴۵ 🔸 بحارالأنوار، ج۱۵، صفحات۲۹۴و۲۷۱و۲۶۰ 🔸 الوافی، ج۲۶، ص۳۵۹ 🔸 اثبات الهداة، ج۱، ص۱۹۱ ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ خلیفه دوم و یهود 1⃣ رابطهٔ قدیمی با که به سال‌های پیش از هجرت او برمی‌گشت، در دوران خلافت به نقطهٔ عطف جدیدی رسید. 2⃣ خلیفه دوم که اصولاً در زمان خلافتش همگان را از نقل احادیث پیامبر (ص) به‌شدّت نهی می‌کرد و متخلّفان را با تازیانه پاسخ می‌گفت، را در نقل داستان‌های تاریخی آزاد گذاشته بود! 3⃣ ، بزرگ یهودیان در یمن، در زمان خلیفه دوم ایمان آورد و بلافاصله گرفت و شروع به کرد! او به‌نوعی مفسّر اصلی مورد تأیید دستگاه خلافت بود. 4⃣ در منابع اهل تسنّن، صحابهٔ زیادی از او حدیث نقل کرده‌اند و این در حالی است که صحابه، پیامبر خدا (ص) را دیده بودند و کعب‌الاحبار در زمان آن حضرت اصلاً مسلمان نبود! 5⃣ و ، دو یهودی‌زادهٔ دیگر بودند که در زمان خلیفه دوم به مشاغل رسمی منصوب شدند. 6⃣ جالب آن‌که این زید بن ثابت بود که در زمان و با تأیید خلیفه دوم، مسئول شد تا در مقابل قرآن امیرمؤمنان (ع)، دستگاه خلافت، قرآنی برای عرضه داشته باشد! 7⃣ نام تازه‌مسلمان دیگر، را نیز باید به این فهرست افزود! 8⃣ در ستودنِ راه و روش یهودیان، اشارات فراوانی برای اهل دقت در سَفر خلیفه دوم به و و به‌خصوص شهر (بیت‌المقدس) وجود دارد. 9⃣ البته در مقابل نیز خلیفه دوم را می‌ستودند و ادعا می‌کردند که نام او در و کتب پیشینیان آمده است و یا کعب‌الاحبار ادعا می‌کرد که خصوصیات و صفت خلیفه دوم را در تورات یافته است؛ که این تملّق‌گویی حتی تعجب شخص خلیفه را به همراه داشت. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter