eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
27هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
213 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠 اسرائیلیات (4) ✡ روایات و داستان‌هاى وارد شده از منابع یهود به فرهنگ اسلامى 🔴 معروف‌ترین چهره‌هاى پدیدآورنده افرادى که روایات اسرائیلى را پدید آورده یا به نشر و گسترش آن کمک کرده‌اند، فراوان‌اند؛ امّا برخى در این زمینه، بیشترین نقش را ایفا کرده‌اند، به‌گونه‌اى که بیشتر روایات و افسانه‌هاى اسرائیلى موجود در کتاب‌هاى تفسیر، حدیث و تاریخ اسلامى به این گروه ختم مى‌شود. این عدّه را بشناسيم و از روايات آن‌ها احتراز كنيم: 1⃣ عبدالله بن سلام از عالمان و از قبیله خزرج است. او از کسانى بود که احادیث فراوانى را جعل کرد تا نظر عوام را به خود متوجه، و جایگاهش را میان آنان رفیع سازد. از وى روایت شده که پیامبر به او اجازه داده یک شب قرآن و یک شب بخواند!! 2⃣ کعب الاحبار از دانشمندان بزرگ در یمن بود. صحابه از جمله عمر در آغاز براى اطّلاع از برخى معلومات به او مراجعه مى‌کردند؛ امّا پس از مدّتى بر اثر نقل روایات دروغ به سخنان او با دیده تردید نگریسته، او را تکذیب کردند. این به ظاهر مسلمان، توانست به کمک برخى صحابه از جمله ابوهریره که بیشترین نقش را در نقل و گسترش روایات کعب برعهده داشت، خرافات و داستان‌هاى دروغ و جعلى فراوانى را وارد معارف دینى مسلمانان کند. 3⃣ تمیم بن اوس الدارى او نخستین کسى است که داستان‌سرایى را در مسجد رواج داد و حتّى به اتفاق روایات، نخستین قصّه‌گو در اسلام است. وى از خلیفه دوم اجازه قصّه‌گویى خواست. ابتدا ممانعت کرد. سپس به او اجازه داد تا پیش از نماز‌جمعه مردم را موعظه کند. 4⃣ وهب بن منبّه از دانشمندان بزرگ در یمن بود. محمد رشید‌رضا درباره او و کعب‌الاحبار مى‌نویسد: هیچ خرافه‌اى در کتاب‌هاى تفسیرى و تاریخى درباره آفرینش موجودات، پیامبران، امّت‌هاى آنان و رستاخیز، به کتاب‌هاى تفسیر و تاریخ اسلامى راه‌نیافت، جز آن‌که این دو در آن نقش داشتند. 5⃣ محمد بن کعب القرظى پدر وى از اسیران و از فرزندان بود. در مساجد به قصّه‌گویى مى‌پرداخت و افسانه‌هایى را از کتاب‌هاى پیشینیان نقل مى‌کرد و سرانجام درحالى‌که در مسجد مشغول قصّه‌گویى بود، سقف مسجد فرو ریخت و به همراه گروهى دیگر جان‌سپرد. 6⃣ عبدالله بن عمرو بن عاص او نخستین کسى بود که پس از وفات پیامبر، به نشر پرداخت. در جنگ یرموک به دو بار شتر از دست یافت [!!!] و از آن، مطالب و داستان‌هایى نقل مى‌کرد. 7⃣ ابوهریره وى نخستین راوى است که در اسلام مورد اتّهام قرار گرفت و بسیارى از اصحاب از جمله عمر، عثمان، عایشه او را به دروغگویى متّهم کردند و على علیه‌السلام او را دروغ‌گوترین مردم دانست. 8⃣ ابن جریج اصل وى رومى، و پیش از اسلام نصرانى مذهب بود. ذهبى وى را یکى از قطب‌هاى نشر می‌داند. 📖 متن کامل در لینک زیر: 👉 yon.ir/UklB ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💠💠 پیامبری که در میان پیروانش نیز غریب است! (2) 🎬 تحلیل و بررسی هشت خطای ادیانیِ فیلم مجید مجیدی ✡️ خطای سوم ادیانی: قوم یهود در حجاز چه می‌کردند؟ 1️⃣ یکی دیگر از چیزهایی که در این فیلم به درستی تبیین نشده، علت حضور در حجاز است. کارگردان یونیت دوم، یعنی جناب بیژن میرباقری در ضمن مصاحبه با هفته‌نامه پنجره علت حضور یهودیان در عربستان را تجارت جادۀ ابریشم دانسته‌اند (پنجره، شماره ۲۳۰، دوم اسفند ۹۳، ص ۶۵). یک سخن عوامانه و عجیب! مگر جادۀ ابریشم از بیابان‌های خشک حجاز می‌گذشته است!؟ و مگر یهودیان، تاجران جادۀ ابریشم بودند!؟ آنها چطور سرزمین خوش آب و هوای فلسطین را رها کرده و به عربستان خشک، هجرت کردند؟! 2️⃣ تحقیقات موثق نشان می‌دهد که علت اصلی حضور قوم یهود در عربستان، انتظار بردن برای ظهور بوده است. چنان‌که قرآن به ما خبر می‌دهد: ☪ و لَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ کاَنُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلیَ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلیَ الْکَفِرِین‌ (بقره/ ۸۹). ✍️ و چون ایشان را از جانب خدا کتابی [قرآن] آمد که آنچه را نزد آنها بود تصدیق می‌کرد ـ و آنها پیش‌تر خواستار پیروزی بر کافران بودند ـ پس وقتی آمد و شناختندش، بدان کافر شدند. پس لعنت خدا بر کافران باد. 3️⃣ یعنی امید داشتند تا آخرین پیامبر، ظهور کند تا آنها به او ایمان بیاورند و بدین طریق بر کفار و مشرکان حجاز پیروز شوند. اما یهودیان متأسفانه بعد از بعثت پیامبر اکرم، عملاً نخستین کافران به آن حضرت شدند. چنان‌که قرآن کریم آنها را اولین کافران به رسول خدا معرفی فرموده است: ☪ و ءَامِنُواْ بِمَا أنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُواْ أوَّلَ کاَفِرِ بِهِ وَ لا تَشْتَرُواْ بِآیَاتیِ ثَمَنًا قَلِیلاً وَ إیَّایَ فَاتَّقُون‌ (بقره/ ۴۱). ✍️ و به آنچه نازل کرده‌ام و کتاب شما را تصدیق می‌کند ایمان بیاورید، و از نخستین کافران به آن مباشید. و آیات مرا [= تورات] به بهای اندک مفروشید و از من بیمناک باشید. 4️⃣ از این آیه می‌توان استنباط کرد که ، حتی قبل از مشرکان مکه به پیامبر اکرم (ص) کافر شده بودند! اما جالب توجه است که همۀ ادلّه و شواهد هفتادگانۀ ، بر حضرت رسول اکرم (ص) مطابقت داشت. بجز این‌که آن حضرت از قوم نبود! ، مطابق جعل و اجداد خود، امید داشتند تا رسول خاتم از نسل یهودیان متولد شود و از میان قلعه‌های آنها سر برآورد که البته چنین نشد! 5️⃣ در سورۀ زخرف، خداوند به ماجراهای حضرت ابراهیم (ع) می‌پردازد و در انتها به نسل آن حضرت، از اسماعیل و اسحاق اشاره می‌کند و سپس از دشمنی یهودیان با رسول خدا می‌گوید که می‌پرسیدند: ☪ و قَالُواْ لَوْ لاَ نُزِّلَ هَذَا الْقُرءَانُ عَلیَ‌ رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْیَتَین‌ عَظِیم‌ (زخرف/ ۳۱). ✍️ چرا این قرآن بر مردی بزرگوار از آن دو قریه نازل نشد؟! 6️⃣ اکثر مفسران، این جمله را به مشرکان مکه نسبت داده‌اند. اما از سیاق آیات برمی‌آید که این شبهه از یهودیان باشد. چرا که امید داشتند آخرین پیامبر، از یهودیان یا باشد. از همین‌جا بود که علمای یهود به فرشتگان خدا، یعنی و علیهماالسلام تهمت زدند که آنها نعوذ بالله، «امین» نبوده در ابلاغ فرمان خداوند خیانت کرده‌اند. مقصودشان آن بود که این دو فرشته به جای آنکه به قلعه‌های یهودیان بروند و مردی از قوم یهود را پیامبر کنند، به مکه رفته و محمد (ص) را رسالت داده‌اند! و قرآن به آنها جواب می‌دهد که اگر کسی دشمن خدا و رسولان و جبرائیل و میکائیل باشد، او کافر است و خداوند دشمن کافران خواهد بود: ☪ من کاَنَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبریلَ وَ مِیکَالَ فَإنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرین‌ (بقره/ ۹۸) 7️⃣ مقصود آن است که به جای سکانس‌های متعدد و بی‌فایده دربارۀ یهودیان، بهتر بود دو سکانس خوب نوشته می‌شد تا اولاً مخاطب بتواند عمق مسئله را درک کند و ثانیاً‌ درام مورد نیاز برای ادامۀ فیلم ایجاد شود. در صورت کنونی، برخی دیالوگ‌ها حتی برای راقم که سال‌ها بر روی این عبارات تحقیق کرده‌ام، نامفهوم و بلکه مغلوط است. یکی از سکانس‌های جالب توجهی که می‌توانست وجود داشته باشد مجلس بحث و فحص در میان علما یهود بود که برخی از نشانه‌های هفتادگانه ماشیح را احصاء کنند و ببینند که آیا بر حضرت محمد (ص) تطبیق می‌کند یا نه. ✍️ نویسنده: امیر اهوارکی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ بررسی موارد استناد امام رضا (ع) به تورات 🎯 مورد اول / ب 📝 برای ارزیابی درست این سه دیدگاه و چگونگی انطباق «آن نبی» بر پیامبر اکرم، لازم است دو ویژگی یاد شده برای وی با استناد به خودِ مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد. بر همین اساس باید گفت: 1⃣ مهم‌ترین ویژگی نبوت حضرت موسی داشتن کتاب آسمانی و آوردن شریعتی مستقل و خاص است. بنابراین، یک پیامبر تنها در صورتی می‌تواند همانند او باشد که حتماً این ویژگی را داشته باشد، در حالی‌که یوشع و هیچ‌یک از پیامبران بنی‌اسرائیل ادعا نکرده‌اند که همانند وی بوده و شریعتی خاص آورده‌اند. همه‌ی آنان پیرو شریعت حضرت موسی بودند. از سوی دیگر، یوشع معاصر حضرت موسی بود، پس نمی‌تواند همان پیامبر موعود باشد؛ چرا که آمدن وی در «آینده» خواهد بود. گزارش انجیل یوحنّا نیز نشان می‌دهد یهودیان دست‌کم تا زمان حضرت یحیی منتظر ظهور این بودند. و بر اساس گزارش اناجیل، حضرت عیسی نیز شریعت مستقلی نیاورد، بلكه او مأموریت داشت همان شریعت حضرت موسی را اجرا و تکمیل نماید. 2⃣ از سوی دیگر، فرازهایی از عهد جدید نشان می‌دهند که در عصر حضرت عیسی نیز پیامبرِ یادشده را غیر از مسیح می‌دانستند. حضرت یحیی معاصر حضرت عیسی و اندکی پیش از وی مبعوث شد. یهودیان در پی شناخت ماهیت وی، کاهنانی را نزد وی می‌فرستند، ولی او خود را پیامبری غیر از مسیح، الیاس و «آن نبی» معرفی کرد. مفسران کتاب مقدس عبارتِ «آن نبی» را اشاره به همان پیامبری می‌دانند که حضرت موسی وعده داده بود و آن پیامبر در میان یهود، چنان معروف بود که اشاره‌ی کوتاهِ «آن نبی» برای انتقال آن کافی بود. از گزارش‌های دیگر عهد جدید نیز برمی‌آید: بشارت آمدنِ «آن نبی» به‌گونه‌ای در میان یهود روشن و پذیرفته شده بود که آنان هنگام ظهور حضرت یحیی دچار اختلاف شدند. گروهی وی را همان نبی و گروهی دیگر غیر آن خواندند. 3⃣ افزون بر آنچه گفته شد، به‌صورت «جدلی» می‌توان در پاسخ مسیحیان گفت: بر اساس الهیات رایج آنان، تفاوت‌های زیادی بین حضرت موسی و عیسی وجود دارد، و به دیگر سخن، حضرت عیسی نه یک پیامبر، بلکه «خدای مُجَسَّد» خوانده می‌شود که هیچ انسانی با وی قابل مقایسه نیست. ✍ علی اسدی 📖 متن کامل مقاله با ذكر مستندات و منابع: 👉 goo.gl/67XDmc ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ مغضوبین ارض [٣٩] 💥 تکلیف مؤمنان 1️⃣ این اتّحاد و اتّفاق در به سخره گرفتن و به بازی گرفتن دین مؤمنان به دو جهت است: مِن شِدَّةِ کُفْرِهِمْ وَ غَلَبَةِ سَفَهِهِمْ [١]. اینان به همان اندازه که تزلزل در ایمان به خدا و حقّ و حقیقت دارند، نسبت به کُفری که گرفتارش شده‌اند، سخت پای‌بندند! 2️⃣ و از آن‌جا که پایگاه فکری و عقیدتی کفّار ریشه در القائات شیاطین دارد: «وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [٢]؛ هنگامی‌که با شیطان‌های خویش خلوت می‏‌کنند، می‏‌گویند: ما با شما هستیم، ما فقط (آن‌ها را) مسخره می‏‌کنیم!» 3️⃣ و «شَیَاطِینِهِمْ» در این‌جا بنابر فرمایش امام محمد باقر علیه‌السلام: «أَنَّهُمْ کُهَّانُهُمْ» [٣]؛ یعنی منظور، است. یعنی در خلوت‌شان با «علمای یهودی»، علاوه بر این‌که پای‌بندی‌شان به را اعلان می‌کنند، با صراحت از «استهزاء مؤمنان» سخن می‌گویند. 4️⃣ نیز با حربهٔ تزیین و با بهره‌گیری از تحریف و دروغ، و را در مردمی که به آن‌ها گوش می‌دهند، نهادینه می‌سازند و از آنان موجوداتی شیطان‌صفت و دلقک‌مآب تحویل می‌دهند، که به قول مرحوم آیت‌الله طالقانی (ره) از آن‌جا که قوای فکری‌شان به مسخرگی و عیب‌جویی دیگران صرف می‌شود، در نتیجه خود از تفکّر درست بازمی‌مانند [۴]. به‌عبارت دیگر، غلبهٔ سفاهت در اینان، جایی برای تعقّل مثبت و اندیشهٔ متعالی باقی نخواهد گذاشت. 5️⃣ از ویژگی‌های مردمی که «إِنَّا مَعَکم» گویان، بر تداوم و بقای در دین و داده‌های کاهنان یهودی تأکید می‌کنند و بر جریان استهزاء پای می‌فشارند، یکی این است که هر وقت سخنی را می‌شنوند، به تفسیر منفی آن می‌پردازند و دیگر این‌که آن را مورد تمسخر قرار می‌دهند. 6️⃣ خدای حکیم بعد از این‌که علت نهی را که همانا به سُخره گرفتن دین مؤمنان و به بازیچه گرفتن آیین مؤمنان توسط اهل کتاب و کفّار است، بیان می‌کند، تکلیف مؤمنان با این گروه را نیز بیان می‌فرماید: 💎 «ای مؤمنان و ای تازه‌مسلمان‌ها، با یهود طرح دوستی نریزید. با نصاری مراوده نداشته باشید. با طوائف دیگر از کفّار رفت و آمد و نشست و برخاست نکنید. آن‌ها را ولیّ و سرپرست خود قرار ندهید.» 7️⃣ نهی از قرار دادن و نصاری، چنان‌چه پیش از این گفتیم یک معنای عُرفی است که شامل نهی از معاشرت، مخالطت، مرافقت، متابعت، مشابهت، استنصار، استظهار و امثال این‌ها می‌شود. اکنون به موارد گفته شده می‌افزاییم نهی از اولیاء قرار دادن کفار شامل همهٔ مظاهر و معانی اولیاء از جمله نهی از حُبّ، نهی از نُصرت، نهی از تَحالف، نهی از حفاظ، نهی از طاعت، و نهی از ولایت می‌گردد. 📚 منابع: [١] البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، ج٢، ص۵۴. [٢] سورهٔ بقره، آیهٔ١۴. [٣] مجمع البيان، ج١، ص١٠٧. [۴] پرتوی از قرآن، ج١، ص٧٨. ✍️ علی خلیل اسماعیل ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter