eitaa logo
•|کافه دنج|•
80 دنبال‌کننده
122 عکس
24 ویدیو
2 فایل
•| نوشتن اما ، تقدیر دست‌های بی‌ رمق ما بود!|•
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و میدانم که هستی، و میدانم که می آیی، و می‌دانم که دیشب تماشا کردی ما را... بغضهایمان را دیدی... یا شاید هم اشکهای دلتنگی‌مان را پاک کردی... تو هستی و ما به سفر غفلت از شما غایبیم و بی خبر، اما می‌دانم که می‌آیی ای وعده‌ی صادق ۱۱۹۰ سالگی‌تون مبارک مولا جانم💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ مهم نیست زندگیت چقدر خوب یا بد بوده؛ هـــر روز صبح که از خواب پـــاشـــدی، خـــدا رو شـــکـــر کن که هنوز یه روز دیگه فرصت داری! 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریه‌ی چشم انتظارها از یک خروش ناله‌ی عشاق کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزارها یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطف سوارها از درد بی حساب فقط داد میزنم آیا نمیرسند به تو این هوارها؟ ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو "مهزیار" شد یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاد بارها شب ها بدون آمدنت صبح می شوند برگرد ای توسل شب زنده دارها این دست‌ها به لطف تو، ظرف گدایی‌اند یا ایها العزیز تمام ندارها شاعر: علی اکبر لطیفیان @kafeh_denj |☕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ نباید یادت بره، خدا ر‌و بخاطر چیزایی که« بهت داده»،« قراره بده»، « نداده و قرار نیست بده» چون بهتر از تو صلاحت رو میدونه، شکر کنی! صبح بخیر!🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ یاد من باشد فردا دم صبح, جور دیگر باشم! بد نگویم به هوا، آب، زمین مهربان باشم، با مردم شهر و فراموش کنم، هر چه گذشت. خانه ی دل، بتکانم از غم و به دستمالی از جنس گذشت، بزدایم دیگر، تار کدورت، از دل مشت را باز کنم، تا که دستی گردد و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم ‌
‌ یاد من باشد فردا دم صبح به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم و به انگشت نخی خواهم بست تا فراموش نگردد فردا زندگی شیرین است، زندگی باید کرد! گرچه دیر است ولی کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم، شاید، به سلامت ز سفر برگردد بذر امید بکارم، در دل لحظه را دریابم! ‌
‌ من به بازار محبت بروم فردا صبح مهربانیِ خودم عرضه کنم! یک بغل عشق از آنجا بخرم! ‌
‌ یاد من باشد فردا حتما به سلامی، دل همسایه‌ی خود شاد کنم بگذرم از سر تقصیر رفیق، بنشینم دم در چشم بر کوچه بدوزم با شوق تا که شاید برسد همسفری، ببرد این دل ما را با خود و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست ‌
‌ یاد من باشد فردا حتما باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست و بدانم که اگر دیر کنم، مهلتی نیست مرا و بدانم که شبی خواهم رفت و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی یاد من باشد باز اگر فردا، غفلت کردم آخرین لحظه ی از فردا شب، من به خود باز بگویم این را : « مهربان باشم با مردم شهر و فراموش کنم هر چه گذشت...» _ فریدون مشیری @kafeh_denj |☕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب حاضر ( من‌ نه، ما!) داغ‌ترین کتابیه که این روزها بدست گرفتم و می‌خونم. نویسنده، نرجس شکوریان‌فرد، داستان دو جوان روایت کرده که به تازگی با هم ازدواج کردند و با چالش‌هایی روبه‌رو شدند. یک زندگی، با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌ها و درس‌ها و موفقیت ‌هایش تصور شده! سعی شده اگر تلخی‌‌ها و سختی ‌ها را نشان می‌دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان دهد و آرامشِ عبور از این سختی‌ها را به کامِ این زوج جوان بچشاند. کتاب به سه فصل تقسیم شده. و چالش‌ها و اتفاقات را از دو زاویه دید «من» و «او» مورد بررسی قرار داده. از نقاط قوت کتاب این است که به پرسش‌ها و ترس‌ها و تردیدهای این زوج پاسخ معقول و از جنس خدایی داده. و در عین حال ساده و روان تا همه بتوانند درک درستی داشته باشند. « پس مرا نه برای جسمم بپسند، نه برای این‌که فرمانروای من بشوی و قدرتت را به رخم بکشی، نه برای آن‌که خانه‌داریت را بکنم تا تو آسوده خاطر باشی... من را برای آن‌که خدا بهتر از من نیافریده بخواه. به خاطر آن‌که تو را یاری کنم تا بتوانی به آسمان برسی بخواه، من را برای آرامش خودت و خودت را برای آرامش من بخواه! » @kafeh_denj |☕
شعبانم داره تموم میشه. انگار همین دیروز بود که با رجب وداع کردیم و وارد شعبان شدیم. خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز! اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ
میگفت حواست باشه توی مهمونی یه طوری رفتار کنی که آخرش از خدا توقع عیدی داشته باشی:)🕊✨ 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ تــــــــــــومــثل‌بــهاری فـــــرامی‌رســـی ....
‌ کاش باران بودم و غم پنجره را میشستم و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده از سر عشق ندا میدادم پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه هست گوش کن باران را که پیامی دارد دست از غم بردار زندگی کوتاه هست باز کن پنجره را روز نو در راه هست...! @kafeh_denj |☕
‌ سال نو می شود، زمین نفسی دوباره می کشد، برگ‌ها به رنگ در می آیند و گل‌ها لبخند می‌زند پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره ... من... تو... ما... کجا ایستاده‌ایم؟ سهم ما چیست؟ نقش ما چیست؟ پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟ زمین سلامت می‌کند و ابرها درودتان. سال نو مبارک! 🌸☘️ @kafeh_denj |☕
شما را گم کرده‌ایم...! در میان پریشانی افکارمان، در شلوغْ بازار تبریکات عید نوروز، همه بهم خورده‌اند و نمی‌دانند از شوق آمدن بهار چه کنند... رادیو جای برنامه سحر، ویژه برنامه تحویل سال گذاشته فکر کنم خودمان را هم گم کرده‌ایم! اما آیا ما لحظه‌ای به یاد شما هستیم؟ همانطور که منتظر آمدن عید و بهار هستیم، منتظر شما هم هستیم؟ اللهم عجل لولیک فرج @kafeh_denj
هدایت شده از رکیذ
حق با بهار بود، با همان ساقه‌ های لخت. براین پهنه‌ی خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه می‌دهد. خوب است که جلوه‌ های بودن را به غم و شادی ما نبسته‌اند. - هوشنگ‌ گلشیری🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ پرسیدم: بَهار چیست؟ گفت : امیدواری دانه‌ای در دلِ خاکِ سرما زده، شوقِ عشقی در جانِ خسته‌ی آدمیزادی . .🌱 @kafeh_denj |☕