فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما درد وطن داریم ...
درد دین داریم ...
سالگرد شهادت میرزا کوچکخان جنگلی 💔
#میرزا_کوچک_خان
17.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گفتگو🔻
#مصاحبه🔻
#گزارش🔻
#تبریک🔻
🌹🌺🌺🌺🌺🌺مصاحبه با قهرمان شهر آقای حسن صالحی و مادرشان🌺🌺🌺🌺🌺🌹
🏋♂🤼♂🏅🏅جناب آقای حسن صالحی ، افتخار آفرینی شما را در مسابقات جهانی خدمت خانوادهتان و مردم عزیزشهر تبریک عرض میکنیم.🏅🏅🤼♂🏋♂
🌺🎈🎊🎊🎉🎉🎉🎉🎉ورود و استقبال مردم عزیز شهر کهریزسنگ ، از قهرمان عزیزمان جناب آقای حسن صالحی🎉🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎈🌺
🌺🌺💐باشد که ما قدردان زحمات پهلوانمان باشیم💐🌺🌺
✅گزارشگر سرکار خانم صالحی
«کانال کهریزسنگ»
#اعلام_مراسم 10 شب #عزاداری به مناسبت شهادت جانگداز حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به روایت 95 روز بعد از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله #فاطمیه_دوم #شب_اول
🎙 به کلام خطیب ارجمند #شیخ_حجت_الله_رحمانی (از ساعت 19 الی 20)
🎤 به نفس گرم : (از ساعت 20 الی 21:30)
#محمد_داودوند
🕰 زمان: پنجشنبه 16 آذر ماه 1402 از ساعت 18:30 الی 21:30
📍 مکان: کهریزسنگ _ میدان ولایت _ پشت کیوسک 110 _ حسینیه اعظم
لینک کانال کهریزسنگ در روبیکا💐
با ما همراه باشید در روبیکا🍀
rubika.ir/kahrizsang
هدایت شده از کانون فرهنگی مسجد جامع کهریزسنگ
📣📣 قابل توجه شرکت کنندگان در همایش تحصیلی جلیقه نجات 👷🏻♂👷🏻♂
🔹 با توجه به اینکه اطلاعی از دوره جامع موفقیت تحصیلی نداشتید و بعضا هزینه خرید دوره رو همراه خودتون نداشتید، یه خبر خوب و یه فرصت طلایی براتون دارم 🤩🤩
🔸 ما برای افرادی که قصد خرید دوره جامع موفقیت تحصیلی دارند یه تعداد محدودی دوره رو از استاد تهیه کردیم که میتونن به رابط کهریزسنگ_نجف آباد جهت خرید و دریافت دوره پیام بدن و شرایط رو مطلع بشن😍😍
👨🏻💻 @partizani_support
📡 @kfemamzamani ¦ 🌐 mjkahrizsang.ir
هدایت شده از مرکز نیکوکاری کهریزسنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پنج شنبه و یاد گذشتگان
🖤بیاییم به جای خرید شیرینی و شکلات فراوان و اسراف در آن فرهنگ واریز مبالغ برای امور خیر را در جامعه نهادینه کنیم.
شماره کارت خیرات و صدقات شب و روز جمعه :
6037 9979 5012 2672
واریز و روح درگذشتگان و عزیزان آسمانی خود را شاد کنیم .
کارت خوان سیار مرکز نیکوکاری هم در محل گلزار شهداء منتظر دستان مهربان شماست.
⬛️ گروه نذورات ، خیرات و ختم قرآن و ختم صلوات کهریزسنگ
https://eitaa.com/joinchat/2935947540Cd9e3ef90b2
☘در شب جمعه ، شب زیارتی سیدالشهدا(ص) ، زیارت عاشورا به صورت صوت راس ساعت ۱۹:۰۰ در گروه ختم کهریزسنگ به نشانی زیر بارگزاری می گردد . لطفا حاجات خود و در راس آن ظهور حضرت ولی عصر(عج) را در نظر بگیرید و در صورت امکان به صورت همخوانی همزمان با گروه مشارکت بفرمایید .
👇👇👇👇👇
التماس دعا...
https://eitaa.com/joinchat/2935947540Cd9e3ef90b2
لینک گروه ارزانسرای یلدای کهریزسنگ
https://eitaa.com/joinchat/2593521955C5d645cd800
#معرفی_و_حمایت_از_مشاغل_شهر
♨️ شش توصیه امام_زمان ارواحنا فداه برای زندگی برتر
1⃣ نماز صبح خود را عمداً به تأخیر نیانداز که از رحمت خداوند دور میشوی.( بحارالانوار،ج۵۵،ص۱۶)
2⃣ برای تعجیل ظهور من بسیار دعا کن که در آن فرج و حل مشکلات تو خواهد بود.(کمال الدین ص۴۸۵)
3⃣ اعمالی انجام بده که باعث نزدیک شدن به ما شود و از اعمالی که تو را از ما دور میکند حذر کن چرا که مرگ یک دفعه میرسد.( بحارالانوار ج۵۳ ص۱۷۴)
4⃣ از خدا بترس و تسلیمِ ما باش و امورت را به ما واگذار ، چون وظیفهی ماست که شما را بی نیاز وسیراب کنیم.(غیبت شیخ طوسی ج۱ص ۲۸۵)
5⃣ خودت را برای خدمت در اختیار مردم بگذار، در جایی بنشین که قابل دسترس باشی و حوائج مردم را برآور.(کلمةالامامالمهدی ص۵۶۵)
6⃣ در اموال دیگران تصرف نکن مگر با اجازه صاحب آن.( بحارالانوار
«اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا :
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
هدایت شده از هیئت رزمندگان اسلام کهریزسنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی (ره) :
🔸ما از دانشگاهی میترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند
🔸آن چیزی که ما را میترساند وابستگی فرهنگی است
#روز_دانشجو_گرامیباد
_____________________________
هیئت رزمندگان اسلام
@Razmandegan_eslam
🔴احتمال تعطیلی مدارس و دانشگاه های اصفهان در هفته آینده
🔹بر اساس جدیدترین الگوهای هواشناسی سامانه بارشی ضعیفی که اوایل هفته آینده میتوانست استان اصفهان را تحت تاثیر قرار دهد در حال تضعیف است. بنابراین استمرار آلودگی هوای اصفهان دست کم تا نیمه هفته آینده قابل انتظار است.
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا :
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
💫بخش چهارم💫
به گمرک خرمشهر که رسیدیم، دیگر غروب شده بود و اذان می دادند. دایی حسینی آمده بود دنبالمان.تا کارهای مربوط به گمرک را انجام بدهیم و از بازرسی ها عبور کنیم کمی معطل شدیم. بیرون گمرک بابا منتظرمان بود.ماهها می شد همدیگر را ندیده بودیم، اول که چشم مان به او افتاد،به طرفش رفتم. بابا در حالی که اشک می ریخت، ما را بغل کرد و بوسید، تک تک مان را نوازش کرد،همه خوشحال بودیم.بعد راه افتادیم که با دایی حسینی برویم خانه شان توی راه بابا پول
های دو فلسی و پنج فلسی راکه پاپا بهمان داده بود، با پول های ایرانی عوض کرد و گفت: این پول ها اینجا ارزشی ندارد.«
دایی کلی مهمان دعوت کرده و تدارک دیده بود. خانه اش خیلی برایمان تازگی داشت. اصلاشبیه خانه های بصره نبود،کف حیاطشان موزاییک بود در حالی که کف حیاط های بصره خاکی بود. بیشتر مهمان هافارسی صحبت می کردند و ما که فقط عربی و کردی بلد بودیم، از حرفهایشان چیزی نمیفهمیدیم. زبان فارسی به نظرمان عجیب و یادم می آید. آن شب توی حیاط آبیاری می کردیم. دستمان را زیر شیر گرفته بودیم و به هم آب میپاشیدیم. زن دایی ام آمد و در حالی که چیزهایی به فارسی می گفت، نگذاشت بازی کنیم.ما از حرف هایش فقط کلمه خیسی را فهمیدیم که در زبان عربی معنی اش گندیدن است. خیلی تعجب کردیم. با خودمان گفتیم این چه آبی است که آدم دستش را زیرش بگیرد، می گندد؟
موقع شام، به خاطر گرمی هوا و جای کم، پشت بام را فرش کردند و زن دایی سفره شام را آنجا انداخت. بالا رفتن از پلكان موزاییک
شده هم برایم جالب بود. چون توی بهره برای رفتن به پشت بام از نردبان چوبی استفاده می کردیم.آن شب فهمیدیم وقتی بابا از عراق اخراج می شود، تمام راه را پیاده می آید و از مرئی می گذرد. به خرمشهر که رسیده کف
پاهایش پر از زخم و تاول های چرکی بوده، به خاطر همین، تا چند روز دایی پاهای بابا را توی لگن می گذاشته و با آب نمک شستشو می داده، که عفونت ها از بین برود. مدت زیادی طول کشید تا بابا بتواند درست راه برود. بعدها خودش برایمان گفت علت اصلی آن جراحت ها، ضربه هایی بوده که ماموران
استخبارات به پاهایش زده بودند.
دایی مستأجر و عیال وار بود. مادرزنش هم با آنها زندگی میکرد. به خاطر همین، باباازهمان روز به فکر افتاد جایی را برای سکونت ما پیدا کند. او گشت و بالاخره بعد از چند روز، یک اتاق توی کوی شاه آباد' گرفت و به این ترتیب، ما به خانه خودمان رفتیم،بابا مدتی هم به دنبال کار بود. او به خاطر شرایط سخت زندان و شکنجه های جسمی و روحی حال خوبی نداشت. دا خیلی مراعاتش را می کرد، سعی می کرد ما را آرام نگه دارد تا صدا و شیطنت های ما اذیتش نکند هر وقت از سر کار می آمد و می خوابید، می رفتم سراغش، دست و پایش را ماساژ میدادم. دلم میخواست خستگی روزانه را از تنش بیرون بکشم. بابا هم زیر لب دعایم می کرد و از خدا برایم عاقبت به خیری می خواست
این حالت بحران روحی بابا زیاد طول نکشید، ولی چیز دیگری عذابش میداد. بابا روزها دنبال کار می رفت و شب ها با دست خالی برمی گشت. چون سابقه فعالیت سیاسی داشت، در ادارات دولتی کاری به او نمیدادند. سیر کردن شکم بچه ها و پرداخت کرایه خانه، همه و همه به او فشار می آورد و خیلی به بابا سخت میگذشت. حتی بعضی از دور و بری ها فکر می کردند بابا آدم کاری نیست و تن به کار نمی دهد. وقتی این را فهمیدم، خیلی دلم برای غربت بابا سوخت. دلم می خواست به همه بگویم این فکرها درباره بابا اشتباه است. اما کاری از دستم برنمی آمد. فقط سرنمازهایم از خدا می خواستم کاری بکند. بابا وقتی از پیدا کردن کاری که توانایی و استحقاقش را داشت، نا امید شد، به ناچار یک گاری دستی اجاره کرد و توی بازار به باربری مشغول شد و در کنارش کارهای لوله کشی، بنایی و جوشکاری مردم را انجام می
داد.
چند ماه بعد بابا، سیدعلی و سیدمحسن را برداشت و برای دیدن اقوام و گرفتن شناسنامه به ایالم رفت. از قضای روزگارهمان
روزها پادگان ایالم را منفجر کردند و فرمانده پادگان کشته شد. این بار ساواک بابا را به عنوان مظنون حادثه دستگیر کرد و به زندان
انداخت. ما از این جریان بی خبر بودیم. مدتی گذشت و دیدیم از آنها خبری نشد، از تأخیرشان نگران شده بودیم. از یک طرف
وقتی با اقواممان در ایالم تماس می گرفتیم، پیغام می دادند از اینجا رفته اند. از طرف دیگر به خرمشهر هم نیامده بودند، این
بلاتکلیفی خیلی آزاردهنده بود. نمی دانستیم چه کنیم. بی خبری از بابا زندگی را برما سخت کرده بود. غروب که میشد صدای اذان تاثیر عجیبی روی مان داشت. آنوقت بود که گریه میکردیم و برای هم میگفتیم چیکار کنیم و پاپا و بی بی و دایی سلیم و خاله سلیمه را به یاد می آوردیم و یواش یواش اشک میریختیم. دا هم گوشه ای مینشست و با ما گریه میکرد.گاهی صدای همسایه ها می آمد و دلداریمان میدادند.
#قصه_شب
#قسمت_چهارم
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
💫ادامه بخش چهارم💫
و گاهی به دا نهیب می زدند که تو مادر
آنهایی، این چه کاری است؟ به جای آرام کردن بچه های معصوم، خودت هم گریه می کنی؟ بعد هم سعی می کردند ما را دلداری بدهند،اما فایده ای نداشت این برنامه هر شبمان بود. دایی حسینی هم مرتب به ما سر می زد، رفتار و کردار دایی خیلی شبیه پاپا بود، ما خیلی او را دوست داشتیم. همیشه به جان او قسم می خوردیم. اگر کسی می گفت به جان دایی حسینی، دیگر در درستی
حرفش شک نمی کردیم. دایی وضع مالی خوبی داشت. زمانی که عراق بود، هم مترجم سفارت ایران و هم ناظم مدرسه ایرانی های
مقیم عراق بود. در خرمشهر هم در شرکت روغن نباتی کار می کرد. همیشه با دست پر به خانه ما می آمد. بعضی وقت ها هم به
دا پول می داد تا به اصطلاح کمک خرجمان باشد آن وقت ها صادرات خرما از خرمشهر زیاد بود. انباردارها، خرماهای چیده شده را برای پاک کردن در خانه مردم می دادند و
روز دیگر جمع می کردند و آنها را توی کارخانه میشستند. بعد بینش مغز گردو می گذاشتند و رویش کنجد و شیره خرما می ریختند و به کشورهای عربی و اروپایی صادر می کردند. دا از این صندوق های خرما می گرفت. ما را هم می نشاند و توی سینی برایمان خرما میریخت تا کمکش کنیم. برای اینکه حوصله مان از این کار سر نرود،برایمان شعر می خواند. ما خرماها را پاک می دادیم و هسته را جدا می کردیم و توی جعبه می ریختیم، دستمزد هر جعبه سی کیلویی خرما، یک تومان بود.
تابستان و زمستان کارمان همین بود. توی زمستان خرماها سفت می شد و چاقو به سختی در آن فرو می رفت. دا برای راحتی کار، سیخی را روی منقلی که برای گرم کردن اتاق روشن می کرد، می گذاشت تا خرماها نرم شود. مدتی که بابا توی ایالم زندانی بود،
برای اینکه محتاج کسی نباشیم، خرج زندگی مان را از این راه تأمین می کردیم. همسایه ای داشتیم به نام عبدالحسین خربی، که مرد بسیار خوبی بود و هوای ما را داشت. احترام زیادی هم به سادات می گذاشت، هر ازگاهی زنش میوه و یا چیزهای دیگری برای ما می آورد. اما دا قبول نمیکرد و با آن غرور خاص
خودش می گفت: »ما چیزی لازم نداریم .دا زنی تودار بود تلاش می کرد بار زندگی اش را خودش به دوش بکشد. اهل درد دل کردن با کسی نبود. خیلی وقت ها دیده بودم موقع جارو زدن و یا پاک کردن قاب عکس ها گریه می کند. همیشه سعی داشتم به شکلی خود را در تنهایی های او شریک کنم. اما کاری از دستم برنمی آمد : بالاخره بعد از سه، چهار ماه بابا و بچه ها آمدند. در حالی که قیافه هایشان به شدت رنگ پریده و تکیده شده بود. آن موقع علی هشت سال و سیدمحسن هفت سال داشتند محیط کثیف و غذای زندان باعث شده بود سید محسن اسهال و استفراغ شدیدی بگیرد و خاطر عدم رسیدگی به اسهال خونی دچار شود. با وجود اصرار بابا، مأموران زندان حاضر به آوردن پزشک نشده و گفته بودند: طوریش نیست. تازه اگر بمیرد، بهتر، یک جوجه خرابکار کمتر می شود. اصرار آنها این بوده که باید به انفجار پادگان اقرار کند. اما او جواب می داده: »اگر من می
خواستم پادگان را منفجر کنم که با این دو تا بچه ها پا نمیشدم بیایم اینجا ولی مأموران زیر بار نمی رفته اند. خلاصه تا تحقیق کنند و
بی گناهی بابا ثابت شود، زمان زیادی گذشت
بابا بعد از آزادی، خانه دربست در کوی شاه آباد اجاره کرد. اتاق آجری آن را برای پذیرایی مهمان در نظر گرفته بودیم و از اتاق گلی هم به عنوان آشپزخانه و نشیمن استفاده می
کردیم. این خانه آب نداشت، ولی برق داشت. بعد از در اصلي خانه، از حمام کوچک راهرو مانندی به حیاط بزرگ تری که اتاي ها در آن بود، وارد می شدیم. توی حیاط کوچک،پلکانی بود که به پشت بام راه داشت. شب های تابستان برای فرار از گرما و در امان ماندن از نیش پشه ها، آنجا می خوابیدیم. بابا همیشه توصیه می کرد چون پشت بام حفاظ ندارد، خیلی مواظب باشیم ما تقریبا سه سال توی این خانه بودیم. کم کم به زندگی در خرمشهر عادت می کردیم و امیدوار بودیم بابا و بقیه هم پیش ما بیایند.
اوایل سال ۱۳۴۸ که من شش ساله بودم، دایی نادعلی از بصره به ایران آمد و بلافاصله رفت سربازی. اودر ایام سربازی هروقت مرخصی می آمد، برای اینکه زن دایی حسینی راحت باشد به خانه ما می آمد. ولی به خاطر اینکه ملاحضه وضع اقتصادی مارا بکند، غروبها بر میگشت خانه دایی ، همه از آمدن دایی نادعلی خوشحال بودیم. دوسال قبل از آنکه رژیم بعث ایرانی های مقیم عراق را اخرتج کند. پاپا و بی بی هم آمدند.وقتی فهمیدم پاپا می آید، احساس میکردم حالا دیگر خیلی خوشبختیم، چون همه دور هم جمع هستیم. آن روز یکی از بهترین روز های زندگی ام بود. پاپا خانه ای نزدیک خانه ما اجاره کرد و دوباره رفت و آمدهای ما به آنجا شروع شد. هر روز که از مدرسه می آمدیم من و سید علی و سید محسن یک راست میرفتیم خانه پاپا، پیرمرد طبق روال گذشته به ما پول میداد.
#قصه_شب
#بخش_چهارم
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
هدایت شده از هیئت رزمندگان اسلام کهریزسنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرمعظم انقلاب اسلامی :
جماعت دانشجو و مجموعههای دانشجویی به یک تفکّر زیربنایی محکم احتیاج دارند. این نیاز قطعی آنها است؛ این نصیحت همیشگی من بوده؛ باز هم من همین را میخواهم تأکید کنم.
🍃اگر #مبانی_معرفتی یک جوان، بخصوص جوان دانشجو مستحکم باشد، دل او قرص میشود، گام او استوار میشود، حرکت او استمرار پیدا میکند، دیگر خستگی وجود ندارد.
🍃#اطمینان_دل موجب میشود که #ایمان هم افزایش پیدا کند، خود ایمان اطمینان میآورد؛ اطمینان دل و سکینهی قلب هم ایمان را افزایش میدهد.
🔹هوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایماناً مَعَ ایمانِهِم؛ (سورهی فتح، بخشی از آیهی ۴؛ «اوست آن کس که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند ...»)
🔸قبلاً مؤمن بودند امّا وقتی این آرامش قلبی را خدای متعال به آنها داد به خاطر تکیهی به واقعیّات معنوی و الهی، این ایمان افزایش پیدا میکند.
🪴خب، حالا این مبانی معرفتی چه چیزهایی است؟
🔸در اسلام مبانی معرفتیِ شخصی، قلبی، اجتماعی، سیاسی، بینالمللی [وجود دارد]؛ همهی اینها در اسلام هست؛ مسئلهی #آزادی یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده؛ مسئلهی #عدالت یکی از مهمترین مسائل معرفتی است. ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
#روز_دانشجو_گرامیباد
___________________________
هیئت رزمندگان اسلام
@Razmandegan_eslam
23.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اتمام کار احداث دیواره تونل و آغاز انتقال آجر به داخل تونل جهت احداث سقف تونل
احیاگران قنات باستانی کهریزسنگ
۱۴۰۲/۰۹/۱۵
@Ehyagaraneghanat
🔰روز دانشجو مبارک ...
👨🏻🎓دانشجویی؟ پس سابقهداری!
📌با طرح بیمه دانشجویی سازمان تأمین اجتماعی، میشه سالهای تحصیلی رو به سابقه بیمهای تبدیل کرد
🔺بیمه دانشجویی، هدیهای برای فردا
✅برای اطلاعات بیشتر و ثبتنام غیرحضوری خودت یا دانشجوهایی که میخوای برای روز دانشجو بهشون یک هدیه متفاوت و ماندگار بدی، سایت تأمین اجتماعی رو ببین
students.tamin.ir
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا :
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
🔴"درست روز بعد از واقعه ١۶ آذر، نیکسون(معاون رییس جمهور وقت امریکا) به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح ورود نیکسون یکی از روزنامه ها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده ای به نیکسون نوشت. در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانی ها اشاره شده بود که «هرگاه دوستی از سفر می آید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد میشود ما ایرانیان به فراخور حال در برابر قدم او گاوی یا گوسفندی قربانی می کنیم؛ آنگاه خطاب به نیکسون گفته شده بود که «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند! "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1345388945Ce6bd32022c
مشاور امـــــــلاک رفــــــاه کهریزسنگ
با مجوز و پروانه رسمی از صـــــــــنف مشاورین امــــــلاک نــــــــــــــجف آبـاد
آمــاده مشاوره وثبت قــــانـــــــونی مـعامـلات با کــــد رهگیری سراسری
AUD-20210728-WA0021.
9.08M
🕊🕊🕊
دعـــــــــای فـــــــــــرج
اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.
=====🍃🌺🍃===
برای رفع گرفتاری وبیماری
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ 🤲🏻
حاجت رواباشید ان شاءاللّه 🤲🏻
#التماس_دعای_فرج 🤲🏻
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
#بحق_فاطمه_الزهرا_(س)
أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲🏻
❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️❌⚠️
⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران
🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها 90% خیانت ها در ایران🚧
__
✅آقایون برای درمان ناتوانی های جسمی
حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/948372071Cb1ffd6b53d
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
✅برترین و با اعتبارترین کانال ایتا در حوزهی مشکلات آقایان
🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺
🌧🌸🌧🌺
☀️ امروز...,#جمعه17آذر1402
🗓🌸 در تقویم رسمی ایران از آغازسال ۲۶۳روز گذشته و به پایان آن۱۰۲روز ماندهاست. 🌸🗓
24جمادی الاولی1445
1445/05/24
🌿08دسامبر 2023
2023/12/08
☀️ 🇮🇷رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی17آذر آیی/آذر
• آغاز تأسيس "تهران جديد" در زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار (1246 ش)
2️⃣ • بلوای نان در تهران و توقيف روزنامه ها (1321ش)
3️⃣ • توليد انبوه موشك هدايت شونده ضد زرهِ "توسن 1" در وزارت دفاع (1378ش)
4️⃣ •قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام که به قوانین داخله یا قانون حکام معروف است مشتمل بر 433 ماده به انضمام 26 ماده الحاقی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.(1286)
5️⃣ • اعتراف عراق به استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ عليه ايران (1381 ش)
6️⃣ •مجاهدان شهر خوی را به تصرف خود درآوردند.(1287)
7️⃣ •بین دولتین ایران و لهستان روابط سیاسی برقرار گردید.(1303)
8️⃣ •بعدازظهر امروز چون بلوا حالت بحرانی گرفت سرتیپ قدر فرماندار نظامی و سرپاس رادسر رئیس شهربانی از کار برکنار شدند.
عباس مسعودی و محسن صدر نمایندگان مجلس که برای مردم موعظه مینمودند مضروب شدند.
مردم در همین روز خانه نخست وزیر را به آتش کشیدند و اثاثیه او را به غارت بردند.(1321)
9️⃣ • آقای نصرالله انتظام وزير راه به جای محسن رئيس وزير امور خارجه گرديد. (1323 ش)
🔟•به دستور فرماندار نظامی به روی مردم آتش گشوده شد. عده زیادی مقتول و مجروح شدند.(1321)
1️⃣1️⃣ •اتحادیه ملی جراید ایران اعلامیهای انتشار داد و مراتب انزجار و نفرت خود را نسبت به 17 آذر 1321 ابراز نمود.(1322)
2️⃣1️⃣ •حائریزاده، مکی، بقائی، عبدالقدیر آزاد از زندان فرمانداری مستخلص شدند.(1328)
3️⃣1️⃣ •نمایندگان اقلیت در مجلس شورای ملی به حمایت از مطبوعات متحصن گردیدند.(1330)
4️⃣1️⃣ •ایران و کانادا سفارتخانههای خود را به سفارت کبری ارتقاء دادند.(1339)
5️⃣1️⃣ •ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی برای یک دیدار رسمی وارد تهران شد.(1344)
6️⃣1️⃣ •آئین دادرسی مدنی در 80 مورد تغییر کرد.(1349)
7️⃣1️⃣ •یک هیئت پارلمانی شوروی مرکب از 11 نفر وارد تهران شدند.(1350)
8️⃣1️⃣ •نرخ بهره وامهای صادراتی بانکها از 4% به 5% افزایش یافت.(1352)
9️⃣1️⃣ •جمع کثیری از آمریکائیان مقیم ایران، تهران را با هواپیما ترک کردند.(1357)
🌸☀️💐🎁💐☀️🌺
🎁زاد روز ها🎁:
1️⃣ •زاد روز داریوش مهرجویی، فیلمساز، کارگردان و مترجم ایرانی.(1318)
2️⃣ •زاد روز بهداد سلیمی، وزنه بردار ایرانی دسته فوق سنگین.(1368)
🌸☀️🌱🌧☘️☀️🌺
🌑سالروز در گذشت ها🌑
1️⃣ •علی منصور (منصورالملک) در سن 92 سالگی درگذشت. وی در عمر طولانی خود هفت مرتبه وزیر، شش مرتبه سفیرکبیر، چهار بار استاندار و دو نوبت نخستوزیر بود.(1353)
2️⃣ •درگذشت حسین مکی، روزنامهنگار و سیاستمدار و نماینده مجلس شورای ملی ایران.(1378)
3️⃣ •درگذشت گرشا رئوفی، بازیگر ایرانی(1386)
4️⃣ • درگذشت احمد قدکچیان، هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون.(1385)
🌑🌴🌙🌿🕌🐪🕋🌴🌑
🌙 رویدادهای مهم این روزدر تقویم هجری قمری24جمادی الاولی
1️⃣ •وفات عالم ربانی "میرزا علی آقا شیرازی" فقیه، حکیم، ادیب و طبیب نامدار شیعه (۱۳۷۵)
🌱🌧⛪️🌸🏥🌿
🎄 رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی 08دسامبر
1️⃣ • شروع جنگ پنج ساله فرانسه عليه مكزيك (1861م)
2️⃣ • سقوط حاكمان نظامی در ژاپن و آغاز انقلاب سفيد اجتماعی اين كشور (1868م)
3️⃣ • مرگ "هربرت اِسْپِنْسِر" متفكر و فيلسوف معروف انگليسی (1903م)
4️⃣ • آغاز جنگ "فالْكْ لند" در اقيانوس اطلس در جريان جنگ جهاني اول (1914م)
5️⃣ • اعلان جنگ امريكا به ژاپن و ورود رسمي امريكا به جنگ جهاني دوم (1941م)
6️⃣ • روز استقلال "تايوان" از چين و تشكيل دولت چين ملی در اين جزيره (1949م)
7️⃣ • درگذشت "وايْتْس برينگ" دريانورد دانماركی و كاشف تنگه برينگ (1741م)
🌸°🌿🌨🌱⛈🌿°🌺 ✅
🔴💯تعطیل رسمی💯🔴
☀️امروز آینی گونو/جمعه
✅ امروز متعلق است به :
حضرت ولی عصر (ع)
🌸°🌿🌨🌱⛈🌿°🌺
✅ ذکر امروز :
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (خدایا رحمت بفرست بر محمد و خاندان محمد)
🔸100مرتبه🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 ســـلام
🕊صبحتون پر از عطر خوش زندگی
🌼الهی...
🕊داشته هاتون چنان پررنگ بشه
🌼که غم نداشته هاتون آزارتون نده
🌼الهی
🕊صبح زیبـاتون
🌼پراز خوشبختی باشه و
🕊سرشار از شادی و آرامش باشه
آدینه تون بی نظیر 🌼
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا :
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯