♨️
هم زیبا بود😍
هم پولدار😎
موقعی که داشت میرفت حجله ، BMW خودش رو گل زده بودن🚘
اسمش احمد بود
و نفر ۷ دانشگاه...
اما...
به تموم خوشیای دنیا گفت #نه
و یک #بله داد به....
#حضرت_زینب...
بیا ببین چطوری یه نفر میشه #یوسف_الشھداء
#شهیداحمدمشلب
دعوت شدی از طرف #شھیدBMWسوارلبنانی😊
ای امام !
بر من ببخش
كه فقط يك بار
به فرمانت شهيد شدم
#فرماندهتیپ۲مکانیزه_لشکر۲۵کربلا
#شهید_سردار_صادق_مزدستان
#سالروز_شهادت
🔸سرلشکر سلیمانی در میان ۱۰ چهره اثرگذار سیاست بینالملل از دید «گاردین»
🔹نشریه «گاردین» در گزارشی در خصوص ۱۰ چهره کمتر رسانهای که بر سیاست بینالملل اثرگذاری قابل توجهی دارند، نوشته است که سرلشکر سلیمانی در فعالیتهای منطقهای ایران نقشی محوری ایفا میکند.
🔹گاردین سرلشکر سلیمانی را «یکی از قدرتمندترین چهرههای خاورمیانه» توصیف کرده و نوشته است: وی در قلب فعالیتهای منطقهای ایران قرار دارد و آمریکا و اسرائیل چندین بار برای حذف وی تلاش کردهاند.
#نه_دی
یعنی مردمی که
زمستانها را بهار میکنند ...
#شهید_سید_محمود_موسوی
#شهید_علی_بریهی
#شهدای_صابرین
پاسداران مدافع وطن در حال آماده شدن برای مقابله با اغتشاشگران فتنه 88
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۱۸۲
🌸 او فرمانده ی دلها بود...😍
#شهیدباقری #اخلاص #تقوا #خدمترسانی #نظافت
🇮🇷
در ایام فتنه ۸۸ ...
یکبار که رفته بود بیرون
آجر به صورتش زده بودند!
بعد از مدتها با اینکه زمان نسبتا زیادی
گذشته بود باز هم وقتی هادی میخندید
جای زخم ایام اغتشاشات روی صورتش گود
میشد. هادی در آن ایام برای دفاع از مواضع
انقلابی نظام، با یکی از دوستانش به میان
اغتشاشگران رفته بود و گفته بود باید برویم
و جلوی اینها را بگیریم. اما یک آجر سنگین
به صورتش زده بودند و سه ساعت بیهوش
بوده است. ما نمیدانستیم این اتفاق برایش
افتاده است. تا یک مدت یک طرف صورتِ
هادی کج شده بود به مرور و با گذشت زمان
وضعیتش بهتر شد.
وقتی هادی نجف بود من برگهای از بیمارستان
در وسایل هادی پیدا کردم که در آن وضعیتِ
هادی قید شده بود وقتی آن ورقه را خواندیم
تازه فهمیدیم دقیقاً چه بر سر هادی آمده بود
او بهقدری درون ریز و تودار بود که به هیچ
کداممان حرفی نزده بود.
هادی در وصیتنامهاش آورده است :
«راهپیمایی ۹دی یادتان نرود. پیرو خطِ
ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر
باشید به آن چیزی که میخواهید
میرسید همانطور که من رسیدم»
✍ به نقل از خواهر شهید
#جانباز_فتنه۸۸
#شهید_مدافع_حرم
#محمدهادی_ذوالفقاری
م
خاطره ای در خصوص اراده
#سردار_شهید
#حاج_ناصر_توبئیها
وقتي ازدواج کرديم من پانزده ساله و اول دبيرستان بودم. او هم بيست و هشت ساله و تا اول دبيرستان درس خوانده بود. سال ۱۳۷۳ يا ۱۳۷۴ بود، که درس خواندن را به صورت جدي شروع کرديم؛ ولي چون مشکل تشنج داشت خانواده اش مخالف ادامۀ تحصيل او بودند.
خيلي اين طرف و آن طرف رفتم، از پزشکهاي مختلفي سؤال کردم و همه گفتند: «نه مشکلي پيش نمي آيد.»
به او گفتم: «تو هر چقدر هم که به خانوده ات بگويي باز هم حساسند و مخالفت مي کنند، بيا و مخفيانه درس بخوان.»
با معلمها هماهنگ کرديم. به خانۀ ما مي آمدند و با او کار مي کردند، هيچکس هم اطلاعي نداشت. بعدازظهرها معلم مي آمد خانه و صبحها هم براي فيزيوتراپي به بيمارستان شهيد رجايي مي رفت؛ البته فيزيوتراپي به دلخواه خودش بود. وقتهايي که من خانه بودم ، نميرفت؛ اما اگر کلاس داشتم او هم مي رفت.
وقتي دانشگاه قبول شد، همه مخالفت کردند.
من گفتم: «چطور چهار سال دبيرستان را توانست تمام کند، اين را هم مي تواند.»
و بالاخره در رشتۀ ادبيات فارسي در مقطع ليسانس شروع به تحصيل کرد.
راوی : #همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#سردار_رشید_اسلام
#شهيد_والامقام
#ناصر_توبئیها
فرزند : حیدرعلی
#طلوع :
🗓 1341/10/18 🗓
محل تولد : نجف آباد
وضعیت تاهل : متأهل
شغل : پاسدار
#غروب :
🗓 1392/10/08 🗓
مسئولیت : فرمانده گردان پیادۀ لشکر ۴۱ ثارالله
محل #شهادت : اصفهان
نام عملیات : عوامل جانبازی
مزار #شهید :
#گلزار_شهدای_نجف_آباد
سردار عزیز
#آسماني_شدنت_مبارك
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🌹🌼🌺🌼🌹🌹
🌹🌹🌼🌺🌼🌹🌹