eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
66.5هزار عکس
10هزار ویدیو
167 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
کشف جسد ۲ زن در رشت ۳ سال پس از قتل 🔹جسد ۲ زنی که سال ۹۹ مفقودی آنها گزارش شده بود در ویلای سارق قاتل در رشت کشف شد. 🔹این متهم با همدستی یک زن و با هدف سرقت طلای قربانیان، آنها را به قتل رسانده و در ویلای خود دفن کرده بود. 🔹یک خودرو و مقداری سلاح و مهمات نیز از این ویلا کشف شده است.
خاکی که باشی ؛ سرت را روی زمین هم که بگذاری خوابت می بَرد ! نیاز به پَر قو نداری ...
سخاوتمند کسی‌ است که بُخل در مال نورزد و اینگونه سهیم شدند در دفاع مقدس ...
جوهرِ نوشته‌هایتان کمرنگ شده یا ...نه؟! چشم‌های ما کم‌ سو شده!؟ دوباره بنویسید برایمان از روزهای خدایی‌تان ...
🌹شهادت مرزبان غیور هنگ مرزی ارومیه در حین حراست و پاسداری از مرزهای کشور 🔹 استواریکم محمد نظری در راستای تامین امنیت مرزهای شمال غرب کشور به شهادت رسید به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا؛ مرزبانان هنگ مرزی ارومیه که برای تامین امنیت مناطق مرزی با خودروی سازمانی در حال پایش و کنترل نوار مرزی بودند دچار سانحه گردیدند. 🔹در اين ماموریت، متاسفانه شهيد مدافع وطن محمد نظری بر اثر شدت جراحات وارده پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 🔹 بر اساس این گزارش، شهید گرانقدر اهل و ساکن شهرستان اروميه می باشد 🔰سازمان اطلاعات فراجا
انتقال ۲ زندانی ایرانی از هند به کشور 🔹معاون حقوق بشر و امور بین‌الملل وزیر دادگستری و رییس کمیته انتقال محکومان از انتقال ۲ زندانی ایرانی محبوس در زندان‌های هندوستان به کشور خبر داد. 🔹این ۲ نفر بامداد بیستم خرداد برای گذران ادامه دوران محکومیت خود به ایران منتقل شده‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی شهادت داشته باش آرزوی شهادت نمیزاره ، شیطون حریفِ تو بشه ....
ما سه‌ تا برادر داشتیم؛ هر سه تاشون شهید شدند، هیچ کدومشون برنگشتند... 🌷یکی علی بود، زمان طاغوت، ساواک دستگیرش کرد تیکه تیکه کرد و هیچی از جنازش به ما نرسید. 🌷داداش حمید ما رو هم که مهدی تو خیبر جاگذاشت و رفت. 🌷خودِ آقا مهدی ‌هم تو وصیت نامش نوشته بود: خدایا از تو می‌خوام وقتی کشته میشم جسدم پیدا نشه تا من ی وجب از خاک این دنیا رو اشغال نکنم؛ که تو عملیات بعدی جنازش افتاد تو دجله! جنازه‌اش رو آب برد! 🌷هیچکدوم از سه برادر برنگشتند.. (راوی: خواهر شهید) سردار رشید شهید حمید باکری
همان که چشمایش را در طلاییه جاگذاشت که ما جا نمانیم و جا ماندیم و از همت و راهش تنها بزرگراهش را شناختیم. نثارشادی روح طیبه همه شهداومخصوصاحاج ابراهیم همت باذکرسه صلوات
تو را میبینم دلم قرص میشود قرص میشود که تو را دارم.. تویی که سرشار از عشقی.. عشقی که بوی شهادت میدهد.. شهادتی‌که ازجنس است شهید گمنامی که خریدارش، حضرت زهراست(س).. سلام بر پهلوان بی مزار سلام بر ابراهیم هادی💖 نثارشادی روح شهیدابراهیم هادی ودیگرشهداباذکرسه صلوات
هر روز بیشتر به تو دلبسته می شویم عشق از شناخت می گذرد، اتفاق نیست رسول انقلاب اسلامی شهید رسول حیدری اولین شهید ایرانی در بوسنی هرزگوین ۱۹ خرداد ۷۲ سالروز شهادت ِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی جالب خالق تابلو: "به خرمشهر خوش آمدید جمعیت ۳۶ میلیون" از میدان جنگ که برگشت یک سخنرانی کرد که به یادگار ماند و در هنگام برگشت به خط، با اصابت ترکشی به سرش به شهادت رسید🕊🕊 📸 ، 🖋 و 🎨 که در وسط جنگ می گفت: صدام، دشمن ما نیست . . . جراحت با گلوله و حتی شیمیایی درمان دارد . . . ما باید دغدغه ارزش ها را داشته باشیم 💠 وظیفه ما این است که: در ایمانمان پایدار باشیم
🌷تو خونه یه کار نبود که برای آدم انجام نده گاهی اوقات که دور و برم بود زیر لبش می شندیم که می گفت: «الهُّم الرزقنا توفیق الشهادة » می گفتم آخه میثم جان این چیه که میگی مگه الان دوران جنگ که هی این جمله رو با خودت تکرار میکنی . آخه یه زمانی بود که شهید می آوردند و امکان شهادت زیاد وجود داشت نه الان که به برکت انقلاب و خونهایی که همون شهدا به ما دادند دیگه کسی نمی تونه به مملکت ما چپ نگاه کنه تا ما باز هم شهید بدیم. 🌷در جوابم خنده ای به لب داشت و می گفت: مامان خدا روزی منو میده. بعضی شبها نصف پا میشد تا نماز بخونه چون نمی خواست برق اتاق ما رو اذیت کنه می رفت رو ایوان تو تاریکی نماز می خوند. راوی مادر شهید
و او رفت که رفت! آن روز پسرم، برای اولین بار عازم جبهه بود و من آخرین لحظات خداحافظی را سپری می¬کردم. او از ته دل می¬خندید و انگار به حجله¬ی دامادی می¬رود و من قلباً ناراحت و گرفته، اما دلم می¬خواست شادی و خنده¬های او را با گریه¬هایم خراب نکنم. وقتی اتوبوس حرکت کرد و پسرم لحظه به لحظه از من دور می¬شد، گریه امانم را بریده بود، او از دیدگانم دور می¬شد و اشک جاری از چشمانم بدرقه¬اش می¬کرد. اولین اعزام جوادم 3 ماه طول کشید، یعنی 3 سال، یعنی 30 سال، اما وقتی از جبهه برگشت زمین تا آسمان فرق کرده بود و جواد، جوادی نبود که من بزرگش کرده بودم. او از تمام جهات متحول شده بود، از نحوه¬ی رفتارش با خواهران و برادرانش تا رعایت اخلاقیات و اقامه نمازها، آن هم به وقت آن، حتی نماز شب، از طرفی رفتارش طوری بود که انگار خانه و شهر برایش زندان است، لذا به هر دری زد تا اینکه بعد از 5 ماه مجدداً به سردشت اعزام شد، اعزامی که چندین بار تصمیم گرفتم که نگذارم برود، اما مقابله با اعزام و خواسته¬ی او هیچ توجیه منطقی نداشت و او رفت که رفت. راوی مادر 📚 منبع: کتاب ماندگاران/حسن شکیب زاده
🔴 واکنش جناب عبدالحمید به آزمایش موشک فتاح 🔹عبدالحمید: "اول شکم مردم باید سیر شود، بعد از سلاح پیشرفته رونمایی کنید"... 🔹پ.ن: البته ایشون اول شکم مردم منطقه اشون رو سیر دیدن که این زندگی اشرافی رو برای خودشون به نمایش گذاشتند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمل کردند و به آنچه خواستند رسیدن .ما چه کردیم و به کجا خواهیم رسید.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨سردار رادان: سواحل شمال رصد می‌شود 🔹فرمانده انتظامی کشور: با شروع گرما سواحل کشور به صورت حضوری و الکترونیکی رصد و با هنجارشکنان برخورد می‌شود. 🔰سازمان اطلاعات فراجا
🔸 موشک به هواپیما خورد، ولی به طور معجزه‌آسایی منفجر نشد و فقط از بین بال عبور کرد! ما به طور باورنکردنی از این حادثه جان سالم به در برده بودیم! 🔸 امیر سرتیپ دوم خلبان آزاده سرشاد حیدری
| «ناهید کیانی» به مدال نقره رسید 🔸 ناهید کیانی در فینال وزن ۵۷- کیلوگرم رقابت‌های تکواندو گرندپری رم برابر جید جونز در ۲ راند بازی را واگذار و به مدال نقره بسنده کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ تخریب‌چی‌برگرد‌اینجا‌پُر از مینه... حاج صادق آهنگران
🥀 چفیه خونی عملیات بیت‌المقدس تمام شد خبر داشتم شهید شده.... به‌دنبال جنازه‌اش گشتم و پیدایش کردم. چفیه خونی دور گردنش بود. ترکش به فک و صورتش خورده بود. حرف‌هایش چند دقیقه قبل از خداحافظی یادم آمد و بی‌اختیار اشک‌هایم سرازیر شد... علی چفیه‌اش را پهن کرد. نان و غذایمان را گذاشتیم روی آن لقمه اول و دوم را برداشتیم که یکی از بچه‌ها آمد و گفت: «علی! بلند شو بریم.» علی غذایش را گذاشت و سریع بلند شد. انگار دنبال چیزی بود که گفتم: «چفیه‌ات رو لازم داری؟ اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر.» راضی نشد. اصرار کردم با دلخوری گفت: « واسه چی اصرار می‌کنی؟! اگه من شهیدشم، چفیه‌ات خونی میشه، نمی‌تونم بهت پس بدم.» ازش دلگیر شدم. از پشت، سرم را گرفت و گردنم را بوسید. گفت:«خداحافظ رفیق!» در نورد اهواز ماندیم و او رفت .... (به نقل از هم‌رزم شهید، علی بابایی)
سہ برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونہ با هم سر کار مے رفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے، آخر هم جبهہ و ... شهید شد مفقود الاثر شد رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند... 🌷 ╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯