27.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آوینی میگفت :
براستی چه شد از میان آن همه ، او را برای #مصاحبه برگزیدیم !!!
.
رزمنده، بنا، تک تیر انداز، آر پی جی زن.
محمدباقر ملازاده ، متولد ۱۳۱۶ سورک.پنج فرزند داشت که راهی جبهه ها شد.۲۸ ماه تو منطقه بود.تا در عملیات کربلای چهار در ام الرصاص بشهادت رسید.
.
در بین رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا به عنوان پدر پیر و روحیه بخش آنان بشمار می رفت. همیشه در حال ذکر و دعا بود. نماز شب را همیشه به جا می آورد. یکی از خصوصیات شهید این بود که دعای صباح حضرت علی (ع) را حفظ بود. و همیشه بعد از نماز صبح آن را می خواند و به این علاقه فراوانی داشت. همیشه میگفت : هر کس این دعا را حفظ نماید و هر روز صبح آنرا بخواند. اگر شهید شده ام او را شفاعت خواهم کرد.
#شادی روح #شهید محمدباقر ملازاده و #شهید سید مرتضی آوینی #صلوات....
#روایت_فتح
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
تمام صحنههای جنگ و شهادت یکطرف ؛
وقتیکه پسرها را برای مادرها میآوردند یکطرف ، جگر می سوزاند ....
#مادرانه
#وداع_آخر
#شهید_میرسعید_یوسفنژاد
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
ای زائری که میروی شکسته دل به کربلا ؛
ببر به محضر حسین خبر ز کربلای ما ....
#کربلای_ایران
#مریوان_۱۳۶۶
#شهید_یحیی_اکبری
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
تمام صحنههای جنگ و شهادت یکطرف ؛
وقتیکه پسرها را برای مادرها میآوردند یکطرف ، جگر می سوزاند ....
#مادران_شهدا
#وداع_آخر
#شهید_میرسعید_یوسفنژاد
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حین سخنرانی آقا پشت تریبون گفت :
برادر عزیزمون آقای فضلی دستور بده که پدافند شلیک نکنه ؛ تا حواس ما پرت نشه !
.
#کلیپ دیده نشده از لحظات حضور مقام معظم رهبری آقا سید علی #خامنه_ای در جبهه های #جنوب در دوران #دفاع_مقدس.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#انتشار_برای_اولین_بار
#سید_علی_حسینی_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۱ بهمن ۱۳۶۴ ، فاو کربلا شده بود..
(فیلم کمتر دیده شده از شهدای غریب و مظلوم لشکر خط شکن ۲۵ کربلا در عملیات والفجر هشت )
#والفجر_هشت
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
گفتمش زیباترین لبخند چیست؟
گفت: لبخندی که عشق
گاهِ جان دادن
بر لبِ مردان نشاند ...
#شهید_حمیدرضا_بازیار
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
اگر همسرانِ جوانی که شوهرانشان
به میدانهای نبرد رفته بودند
زبان به شکوه باز میکردند
بابِ شهادت بسته میشد...
"امامخامنهای"
#وداع
#همسر_شهید
#محمدرضا_اسماعیلزاده
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
29.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#غروب عاشورا بدنیا اومد...
نامش را حسین جان گرفتند.
زمان گذشت و حسین شد
فرمانده ی شجاع لشکر ویژه ۲۵ کربلا.
" ۲۴ دی ماه #سالروز ولادت #سردار شهید حاج حسین بصیر گرامی باد.
#فریدونکنار
#تولدت_مبارک
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قـــاب_خاکـــــــــــــــی
"مداحی جانسوز نوجوان آملــــــــی؛
در مراسم وداع با پیکر مطهر
شهیدان عملیات والفجر۸
۲۸ بهمن ۱۳۶۴
#پیشنهاد_دانلود
"امروز سالگرد شهادت این شهدا میباشد.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#مازندران_دیارِ_علویانِ_خطشکن
#یار_شهدا_به_شهدا_پیوست
▪️سید محمد در سال ۱۳۳۷ در شهر پل سفید سوادکوه بدنیا آمد. با تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سپاه پیوست .با شروع نا آرامی های شمال کشور توسط منافقین و کمونیستها و درگیری و ناامنی جنگل، ایشان در قرارگاه حضرت ابوالفضل حضور یافت و به مبارزه و مقابله با منافقین پرداخت و در امنیت آمل در شش بهمن۱۳۶۰ ایفای نقش کرد.
▪️با شروع جنگ به جبهه رفت و در لشکر پیاده مکانیزه ۲۵ کربلا مشغول انجام وظیفه شد.در سطوح فرماندهی گردان و تیپ لشکر ۲۵ کربلا درعملیاتهای مختلف با شجاعت و جسارت مثال زدنی حضور موثر یافته و نقش برجسته و کلیدی ایفا نمود و سپس بنا به پیشنهاد سپاه مازندران به غرب کشور عزیمت و فرماندهی تیپ پیاده کوهستانی ۷۵ ظفر را به عهده گرفت که تا نیمه اول سال ۱۳۶۹ در این سمت و جایگاه خدمت نمودند.
▪️شایان ذکر است که سه برادر سید محمد، سید ابراهیم و سید جلیل کسائیان همزمان در جبهه جنگ برای دفاع از ایران اسلامی حضور موثر داشتند.
ایشان در قامت فرمانده تیپ ظفر در عملیاتهای برون مرزی مشارکت موثری داشتند و درعملیات مرصاد درمنطقه گیلانغرب حماسه آفرید. وارد دانشگاه شد و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت و مدتی را بعنوان استاد دانشگاه امام حسین ع به تدریس پرداخت. و در دفاع از حرم در سال ۱۳۹۵ وارد سوریه شدند و افتخار مدافع حرم را نیز بدست آوردند.
سرانجام این سردار سرافراز و مجاهد خستگی ناپذیر عصر روز پنج شنبه تاریخ سوم اسفند ۱۴۰۲ پس از تحمل درد و رنج ناشی از آثار مجروحیت ، به یاران شهیدش پیوست.
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
34.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تصاویر کمتر دیده شده از #لحظات نفس گیر در عملیات #رمضان در #تیر ماه ۱۳۶۱ و حضور #فرماندهان ارشد #جنگ در #خط_مقدم و #مجروحیت و #شهادت رزمنده ی بیسیم چی ....
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
"نشر میدهم به عشق صاحب الزمان
41.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوم #اردیبهشت ؛ روز سختی بود برای بچههای فریدونکنار و مازندران....لشکر کربلا حسینش را از دست داد.
" دوم اردیبهشت ۱۳۶۶ _ ماووت ( رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا ) وداع مرتضی قربانی با پیکر خونین یار و رفیق و برادرش حاج حسین بصیر + تشییع پیکر در هفت تپه ....
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#مرتضی_قربانی
#دفاع_مقدس
#رفیق_بهشهری_حاج_قاسم
.
علی اکبر میرزائی» متولد ۱۲ خرداد ۱۳۳۶ در روستای علی تپه بهشهر به دنیا آمد. سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد، سال ۱۳۶۱ به سمت مسئول ستاد لشکر ۴۱ ثارالله در سیستان و بلوچستان منصوب شد. در مرداد ۱۳۶۴ فرماندهی سپاه جالق در سراوان و مسئولیت گشت در واحد اطلاعات عملیات زاهدان را به عهده گرفت. مسئولیت آموزش نظامی در مراکز آموزش سپاه سیستان و سازماندهی نیروهای بسیجی از دیگر خدمات ارزشمند علیاکبر بهشمار میرود. ناگفته نماند که او یکبار در زاهدان مجروح و بستری شد.
.
سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. دهم مهر ماه ۱۳۶۵ در پشت کوه خاش توسط اشرار بر اثر اصابت گلوله، شهید شد.
همسر شهید میگفت: «روزی که برای گرفتن نتیجه آزمایش بارداری به بیمارستان رفته بودم، او در سردخانه خوابیده بود و من بیخبر بودم.
مادر شهید میگفت: «روزی که خدا او را به من داد، خوشحال بودم و نماز خوندم؛ روزی هم که از من گرفت، با گریه برایش نماز شهادت خوندم.»
.
▪️روایت رفاقت و دوستی دو همرزم یکی از شمال و دیگری از کرمان با شهادت علی اکبر پایان نیافت سردار سلیمانی همیشه به مادر شهید سرمیزدند و حتی ایشان را مادر صدا میزدند و در زمانهایی که نمیتوانستند، تماس میگرفتند تا آنجا که خانه شهید میرزایی در روستای علیتپه بهعنوان قدمگاه سردار دلها در استان مازندران یاد میشود.
.
#رفیق_حاج_قاسم
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#لشکر_۴۱_ثارلله_کرمان
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
گمنام #هفت_تپه
شهید غلامعباس گلی
شهادت: ۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ بانه:
.
همسر شهید:
«بعد از شهادت دوستش «سیدکریم حسینی»، کمتر به خانه میآمد. وقتی هم میآمد، فقط از شهادت حرف میزد. زمانی که بچههایم «سجاد و جواد» به سمتش میرفتند، می گفت: کریم دیگر نیست که حسن و حسین خود را بغل کند. من چطور شما را در آغوش بگیرم؟»
.
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
فرهنگ و اصطلاحات جبهه:
آن چیز را که چیز بود، چیزش کنید!
مسأله ای که پشتِ بی سیم
برای هر دو طرف روشن بود
#سردار_فتحعلی_رحیمیان
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شهدا_تابع_ولایت_فقیه_بودند
به فرمایشات ولی فقیه احترام زیادی میگذاشتند برای نمونه قبل از عملیات در خاکریز نشسته بود. آقا جواد پیش یکی از رزمندگان آمد و گفت: «چرا کلاه آهنی بر سر نداری؟ مگر نمیدانی امام کلاه آهنی را برای رزمندهها واجب کرده است؟ یادت باشد اگر بدون کلاه آهنی کشته شوی شهید محسوب نمیشوی.»
.
📩 وصیت سردار شهید جواد نژاد اکبر: خدايا خداوندا! تمامي شهداي ما را با شهداي صدر اسلام و سرور شهيدان امام حسين (ع) محشور بفرما.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#دریا_دلان_شمالی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
بعضی لباس دامادی هم گرفته بودند
ولی لباس غواصی پوشیدند و
به معشوق رسیدند ...
#شهید_حمیدرضا_گودرزی
#شهید_عباسعلی_فرمنی
#غواصان_کربلای_چهار
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#دعا_نوشت_یک_شهید_پشت_لباس_نوزاد
#شهید_ابراهیم_امیر_صادقی
.
🎙روایت زیبای ذیل از «شهید ابراهیم امیرصادقی» اعزامی از لشکر 25 کربلا، به زبان «نادر قلی زاده» است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
.
▪️با ابراهیم تصمیم گرفتیم تا یک روز قبل از رفتن به جبهه ی مهران، برای تفریح و هواخوری بیرون برویم؛ چون ابراهیم تازه دایی شده بود، اصرار کرد که به جای رفتن به مناطق تفریحی به منزل خواهرش برویم تا او قبل از رفتنش به جبهه، بتواند خواهرزاده جدیدش را ببیند.مخالفت من فایده نداشت و به اجبار به خانه ی خواهرش رفتیم.
.
▪️ابراهیم همین که بچه را دید، فوراً آن را از گهواره بیرون آورد و شروع کرد به بوسیدن. رو به خواهرش کرد و گفت:
- «آبجی! اسم این کوچولو را چی گذاشتی؟!»
خواهرش گفت:- «#حسین!»
ابراهیم بلند شد، رفت یک ماژیک قرمز پیدا کرد و برگشت. پشت پیراهن سفید نوزاد با آن ماژیک قرمز نوشت:
«یا #حسین #شهید! ما را #بطلب.»
همه شروع کردیم به خندیدن.
به ابراهیم گفتم:- «ابراهیم! این چه جمله ای بود که نوشتی؟!»
ابراهیم با حالت خاصی گفت:
«از آنجایی که دوست دارم به کربلای حسین(ع) بروم و آرزو دارم که به دیدارش نائل شوم، برای همین این جمله را پشت پیراهن این طفل پاک که گناهی نکرده ۱نوشتم تا شاید خدا دعایش را زودتر اجابت کند و به آبروی این نوزاد، امام حسین(ع) مرا بطلبد...»
.
⚜ #شهید ابراهیم امیر صادقی اهل #تنکابن و عضو لشکر ویژه ۲۵ #کربلا بود که در سال ۱۳۶۵ #عملیات کربلای ۱ بشهادت رسید.شادی روحش #صلوات...🌷🇮🇷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#قربانی_راه_خدا
▪️چند سال پیش رفته بودیم
روستای قراخیل خدمت والدین شهید
صادق نوراللهی بسیجی لشکر ویژه ۲۵ کربلا...
پدرش میگفت: عید قربان سال ۱۳۶۷ بود. یک روز قبل گوسفندی رو آوردم خونه مون واسه قربونی... پسرم صادق جبهه بود.
صبح گوسفند و آوردم که ذبح کنم گوسفند از دستم فرار کرد. گرفتمش، ولی باز دوباره فرار کرد، برای بار سوم گوسفند رو آوردم آماده کردم برای قربونی اما دیدم انگار چاقو نمیخواد سر این گوسفند رو ببره، منصرف شدم و رو به آسمون گفتم خدا چه مصلحتیه، راضیام به رضات، مثل اینکه تو هم نمیخوای این حیوون رو ذبح کنم. غروب همون روز برام خبر آوردند صبح همون لحظه که میخواستم قربونی کنم؛ پسرم صادق تو جبهه در راه خدا قربونی و شهید شد. خدا همون یه قربونی رو ازم قبول کرد.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
گذاشت و گذشت
از هر چه که او را
از شهادت دور میکرد ...
📸 تصویری از رزمنده دلاور مازنی "شهید محمدرضا مولایی قراء" که قبل از اعزام به جبههها فرزندانش را به آغوش گرفته است. محمدرضا آرپیجی زن ماهری بود. سرانجام در عملیات والفجر۶ در ارتفاعات چیلات دهلران حینِ زدن آرپیجی مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید و بعد ۱۰سال پیکر مطهرش بازگشت.
#اعزام_به_جبهه
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#شهید_محمدرضا_مولایی
سحرگاه اعزام یادش بخیر
و گردان گمنام یادش بخیر
لباسی که خاکی تر از خاک بود
ولی چون دل عاشقان پاک بود
📸 این عکس در تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ اولین روز آغاز رسمی جنگ تحمیلی در محوطه سپاه بابل گرفته شده است. این نیروها اولین گروه اعزامی رزمندگان شهرستان بابل است که قرار بود به سنندج اعزام شوند، روز اول مهر(روز دوم جنگ) به کرمانشاه رسیدند به همین علت مسیر نیروها به منطقهی سَرپلِ ذهاب تغییر و برای دفاع از این منطقه در مقابل نیروهای حزب بعث اعزام شدند.
#قهرمانان_وطن
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💢 #امام_سر_ناصر_را_بوسید
.
▫️همسر شهید : ايشان علاقه زيادی به ولايت و رهبری داشتند...بعد از ازدواج ما ،ايشان به تهران رفتند تا با امام ملاقات کنند . اما در آنجا به او اجازه ديدار را از نزديک ندادند ولی او با اين وجود دو روز تمام در پشت درب بيت رهبری بدون آب و غذا نشستند تا اينکه يکی از ياران امام نزد امام رفتند وبه او گفتند که يک بسيجی برای ديدن شما آمده و دو روز است که برای ملاقات خصوصي پافشاري کرده و پشت درب مينشيند . امام دستور داد که او را نزدش ببرند.
ناصر موفق شد با امام ملاقات خصوصي داشته باشد . امام سر ناصر را بوسيد و سخنی زير گوشش گفت که شهيد آن را به هيچ کس بازگو نکرد.
ناصر بهترين رزمنده در جبهه معرفي شد و از امام جمعهی اهواز انگشتری هديه گرفت .که روی عقيق آن نوشته بود:
روح منی خمينی بت شکنی خمينی✨
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#گردان_حمزه_سیدالشهدا