eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
66.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
167 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی ارتباط با ادمین @MARTYR1 https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
مادری قاب عکس در دستش تک‌به‌تک از تمامی شهدا زیر لب، پاره‌پاره می‌پرسید: «پسرم را ندیده‌اید شما؟»   پدری آن‌طرف کنار درخت: «آه! دنیای بی‌وفا! تا کِی؟! ناامیدش نکن؛ چرا باید، چشم این زن به راه باشد هی؟»   پسری بعد سال‌ها دوری مادرش را میان مردم دید هرچه فریاد زد که: «اینجایم!» به کسی جز خودش صدا نرسید   کاروان، نرم و بی‌صدا رد شد چشم‌های پسر ولی جا ماند از نگاه غریب مادر داشت کوهی از بغض و حرف را می‌خواند   کاروان مثل روز اول رفت مادری بین اشک‌ها گم شد و دوباره شهید گمنامی جای مادر، نصیب مردم شد . {رضا احسان‌پور} .
از کنار چادر فرماندهی گردان حمزه سیدالشهداء می گذشتم ، شهید جان محمد جاری را درون چادر دیدم تنها نشسته بود وارد چادر شدم . پس از سلام و احوال پرسی سؤال کردم : تنها نشسته ای ! گفت : بله ، علی تنها وسائلی که به همراه دارم همین یک کوله پشتی است می خواهم این وسائل را هم بین بچه ها تقسیم کنم چون دیگر نیازی به وسائل ندارم ، اگر خدا قسمت کند این آخرین عملیات من است و از جمع شما جدا می شوم . بعد در کوله پشتی را باز کرد و لباس های خود را برای بچه ها کنار گذاشت .  بعد از آن روز لحظه به لحظه او را زیر نظر داشتم ، تمام اعمال او حاکی از رفتن او بود مطمئن شده بودم در این عملیات شهید می شود . تا اینکه شب عملیات فرا رسید ، همدیگر را در آغوش کشیدیم و به من قول داد که در آخرت مرا شفاعت کند . به بچه ها گفته بودم که بچه ها ، این آخرین وداع با او است ، او حتماً شهید می شود . به همین خاطر شب عملیات بچه ها دور او حلقه زده بودند . یکی از بچه ها خیلی سماجت به خرج می داد شهید جاری با دست خط مبارک خود روی کاغذ چیزی نوشت و به او داد ، اما از او قول گرفت تا بعد از عملیات آن را باز نکند وقتی وارد آب اروند شدیم در انتهای ستون کنار هم بودیم . به موانع دشمن که رسیدیم او به من گفت : علی وقت آن رسید که به جلوی نیروها بروم به او اصرار کردم و گفتم تو باید نیروها را رهبری کنی ، اما او گفت : علی همان چیزی که قبل از عملیات مرا عاشق کرده بود حالا مرا به جلو می خواند . بعد از لحظاتی عملیات با صدای انفجاری آغاز شد بچه ها با شجاعت تمام به دشمن مسلح و آماده حمله کردند . دشمن را از پای درآوردیم ، منطقه به تصرف ما درآمد ، بیسیم ها روشن شد و صدای فرمانده گردان آمد و ندا می داد (جاری ، جاری ، حسن) – باز هم گفت : (جاری ، جاری ، حسن) اگر صدای مرا میشنوی جواب بده . همه منتظر بودیم هیچ صدایی از شهید جاری نمی آمد و بعد بچه ها خبر دادند که جاری در معبر شهید شده است . بعد از اتمام عملیات به اردوگاه که آمدیم نوشته ای که به یکی از بچه ها داده بود را باز کردیم که اینطور نوشته بود : « خداوند مرا طلبیده من در این عملیات حتما شهید می شوم و هرگز باز نمی گردم » . راوی :علی قربانی هدیه به شهدا صلوات 💚 ۵
"بسم الله الرحمن الرحیم" 🍃 هر دو چشمهای حقیقت بین بازی داشتند انگار که مثل آب خوردن غیب میدیدند و از شدت آنکه این دیدن برای آنها طبیعی و معمولی بود، آن دیده ها را به راحتی و‌خیلی فاش بیان می کردند. 🍃 اگر اینقدر دیدن حقایق عالم که برای امثال ما است برای آنها آسان و طبیعی نبود لااقل کمی خصوصی تر و با احتیاط بیشتری آن حقایق را بیان می کردند، نه مثل که چند لحظه قبل از شهادتش، خطاب به کاظمی پشت بیسیمی که می دانست ضبط میشود و در آینده همه آن را میشنوند بگوید «احمد!بیا اینجا که اگر بیایی دیگر دلت نمیخواهد برگردی!» 🍃 اما حکایت حمید از مهدی هم جالبتر است، او چند وقتی قبل از شهادتش وصیت نامه ای مینوسد که در آن آینده را به تصویر میکشد و انگار که از پشت پرده ای از پرده های عالم خبر بدهد می گوید:«دعا کنید که خداوند را نصیب شما کند. در غیر این صورت زمانی فرامی‌رسد که تمام می‌شود و رزمندگان سه دسته می‌شوند: دسته‌ای که به مخالفت با گذشته خود برمی‌خیزند و از آن پشیمان‌اند. دسته‌ای که راه بی‌تفاوتی در پیش‌گرفته و غرق زندگی مادی می‌شوند و دسته‌ای که به گذشته می‌مانند و احساس وظیفه می‌کنند و از شدت مصائب و غصه‌ها دق خواهند کرد. پس از خداوند بخواهید با رسیدن به شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان باشید، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن هم بسیار سخت خواهد بود.» 🍃 برادر مهدی باکری، عاشقی است که یک شبه ره صد ساله رفت و پیر شد آنچنان که در خشت خام چیزی دید که در آینه هم نمیبینیم. 🍃 آرزو میکنم که اگر حمید باکری نمیشویم در نگاه او که حقیقت بین بود و هست عاقبت بخیر باشیم♥️ ✍نویسنده: 🕊به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱ آذر ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ۶اسفند۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣٩٩ 🥀مزار شهید : مفقود الاثر
🍃حسین، تداعی کننده بسیاری از لغات و تلفظ‌های سنگین، غلیظ، ملموس و حتی تاثیرگذار است. 🍃همه ما در مدت حیاتمان به عنوان پیرو کلمه دنبال آن هستیم که با سختی، یکی از آن تلفظ‌ها را در خودمان پیدا کنیم و پرورش دهیم. 🍃کار به آدم‌ها و حتی انسان‌ها ندارم؛ کارهایی کرده‌اند که تداعی کلماتی مثل ، علاقه، دل‌ و... را به سمتی برده‌اند که خیالمان به سمت دنیا و سانسورهای صداوسیما خم می‌شود😓 🍃هر از چند گاهی دست ربوبیت خود را به همه نشان می‌دهد و حسین‌ها را جلوی چشم ما راه می‌برد و تا می‌آیند می‌شوند، اطلاعات پرواز صدایشان می‌زند و ؛ تنها چیزی که از آنها می‌ماند خط سفید رنگ پروازشان در آبی آسمان است🕊 🍃حسین خرازی، نمود حسین‌های فشرده تاریخ هشت ساله کوره‌های ماست که تا به خودمان بیاییم و حتی به بیاییم پرواز کرده بود و حال، منِ دهه هفتادی فقط خط سفید پروازش را می‌بینم😔 🍃سیروسلوک تنها یک سکوی پرتاب داشته و خواهد داشت و آن چیزی جز حسین(ع) و هم‌سفرانش نیست♡ 🍃باید شوی تا بدانی عقل چیست و معنی عشق امثال حسین، ضعف است یا قدرت... 🍃حسین جان لشکر امام حسین، اما حال، ما در کشور و خاک جمهوری‌اش بجایی رسیده‌ایم که خوانده‌ایم تو برای رساندن غذا به سربازانت پریده‌ای، افسوس که در پشت نقاب‌هایمان به یکدیگر رحم نمی کنیم و با جان سربازان این خاک، که همان مردم‌اند بازی‌مان گرفته است😪 🍃شنیده‌ایم ها را برداشته و به ضعیف تر از خود می‌دادید، اما اکنون ما جزء سپاه ماسک هستیم و روی به زمین، که آن خط پرواز را نبینیم و روی‌مان سیاه نشود😞 (وخدا قومی را تغییر نخواهد داد تا آنها خودشان را تغییر ندهند...) ✍نویسنده : 🍂به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱ شهریور ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۵.شلمچه 📅تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار : اصفهان.گلزار شهدا.قطعه شهدای کربلای۵
‍ 🍃اگر با دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی، می بینی که هنوز هم ادامه دارد... 🍃 سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای شیمیایی تداعی می کند، ویلچری که چرخ هایش، روزگاری را حکایت میکند که ای دست و پایش را برای حفظ این مملکت به ودیعه گذاشته است. 🍃درمیان ستارگان شهر ، رویای صادقه ای که دل خوشی فرزند شهیدی است. در کوچه پس کوچه های بی کسی، سنگ قبر بانام شهیدِ مونس روزهای تنهایی است..😓 🍃در محله ی ، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود. کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ غیرت بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد . 🍃 محمد جنتی هر چه داشت در طبق اخلاص گذاشت و فدای کرد. مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. شهادتش دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند😞 🍃 سوریه شهید و جاوید الاثر شد. شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.❤️ 🍃توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال بر گردد. و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. 🍃 های زخم زبان عده ای، دلِ داغدار خانواده را می سوزاند... ☆هنوز هم جنگ ادامه دارد... ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۶۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ 📅تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : تهران.بهشت زهرا
🍃 بر لوح افتخارِ جای جای این آب و خاک، حکاکی نام تو و پرستوهای چون تو را زیبا و تابناک میابم. 🍃پرستو هایی که چون تو رد پای اولیای خدا سرمشق زندگیشان بود،همان هایی که ذکر حق ورد زبانشان بوده. 🍃قصه بدین سان شد؛ آن موعدی که نفس های ، امید حیاتمان را تار کرده بود و شهرِ کمر خم کرده، پاهای خسته اش را با مشقت و سختی روی زمین نگه داشته بود، آنگاه قدم های سبزت را برداشتی تا بعثی را به هلاکت برسانی... 🍃آری ای جان کشور، تو به همراه دیگر جانان بر خواستید و با قدوم پر صلابتتان در شریان های شهرها و روستاها خون روان ساختید و امید حیاتمان را باز پس گرفتید‌💫 🍃ستایش میکنمت که رسم را بر جانِ این سرزمین حک ساختی و وجودت بانی حیاتش گردید. 🍃 ات جاوید و پر رهرو باد ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۴ آبان ۱٣۴٢ 📅تاریخ شهادت : ٨ فرودین ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ٧ فرودین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای مشاء دماوند
✨به نام خدا 🍃پس از پایان جنگ دفاع مقدس،مردم در گوشه کناره مینشستند و میگفتند اگر بار دیگر شود کسی حاضر نخواهد بود برای دفاع از کشور و راهی شود،با آغاز جنگ و عراق و حمله تروریست های داعشی به حریم آل الله(ع) دلاوران زیادی راهی میدان نبرد شدند و ثابت کردند که این حرف ها یاوه گویی بیش نیست و در هر شرایط و زمانی از اعتقادات مقدس خود دفاع میکنند. 🍃مدافعانی که نظر کرده بودند و غیرتشان اجازه نمیداد پای وحشی خویان به حرم عمشان زینب (س)باز شود.گویا میرفتند که باز قافله حسین(ع)را یاری کنند.همچو شهیدان پر شور و عشق؛و در این راه هیچ چیز مانعشان نبود. چنان که این راه،راه است♥️ 🍃تشدید درگیری بین جبهه اسلام و تکفیری ها در سوریه و ، قرار عاشقان بسیاری را ربوده بود و شهید ابوالفضل راه چمنی نیز یکی از این عاشقان بود🕊 🍃دلاوری که فرماندهی تیپ زینبیون را بر عهده داشت و در فرماندهی منش و رفتار موج میزد گویی همان ابراهیم است تنها با نامی دیگر. 🍃روحیه ی خستگی ناپذیر این شهیدان رد پاییست برای رسیدن به سعادت ابدی الگویی با باور های مقدس و آرمان زندگی بی ، ریاضت تدریجی برای رسیدن به است💔 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ٢ اسفند ۱٣۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۱٧ فرودین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ارمبویه تهران
🍃به تو که میرسم ؛ قلمم قاصر میشود از وصف تو و دریای موج انگیز وجودت، به تو که میرسم تنها نگاهت میکنم. گویا میتوانم را از عمق چشمانت بخوانم؛ میتوانم لبخندهایت را قاب کنم و به دیوار دلم بزنم تا از تو بیاموزم که مبادا کسی جز را میان آن راه دهم. 🍃تو همان آیینه ی احسن الخالقین خدایی که میان بکر پروردگار دست نخورده باقی ماندی و جاودانه شدی. گویا خدا بر سر خلقت تو شبانه روز تلاش کرد تا در نهایت این تو بودی که از خون عمادِ حزب الله جوشیدی و نام و پدرت را بر فراز آسمان ها حکاکی کردی. 🍃برای از تو گفتن باید از بی نهایت روز عمر طلب کنم تا مبادا ذره ی از وجود پر عزتت جا بیندازم. نامت نیز برازنده ات است؛ برازنده ی ابهت همیشگی ات در میدان های ، برازنده ی چشم های پر جاذبه ات در زمان هایی که دشمن را هدف گرفته بودی. 🍃آری تو آمدی که بمانی، آمدی تا مارا به خود بیاوری تا نامت را بر روی ما بگذاری و طریقه ی را به ما بیاموزی و اینکه در نهایت دست مارا در دستان سقای بگذاری؛ حال با تمام وجودم سر به سوی آسمان روانه میکنم و میگویم خوش آمدی جانم ♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢ اردیبهشت ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ دی ۱٣٩٣ 📅تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : قنطریه_سوریه 🥀مزار شهید : روضه الشهیدین ضاحیه جنوبی بیروت
انتخابات در جبهه ... رزمنده هامون خوب متوجه شدند که هم در سخت هستند و هم در ╔═. ♡♡♡.══════╗ ╚══════. ♡♡♡.═╝
🍃سالهاست از می‌گذرد ولی هنوز یاد آن روزگاران در خس خس سینه ای حس میشود، در فریاد های موج گرفته ای که از نجات بچه ها و شهر میگوید شنیده میشود، در نقص عضو هایی دیده میشود. اینان واژه جنگ را با تمام وجود لمس کردند. بعضی‌هایشان دل جا گذاشته‌اند در اروند، فکه، و... 🍃بعضی ها نگاه دلتنگشان سر پست، نگهبانی میدهد که اگر ردی یا اثری از گمشده‌شان پیدا شد آگاه شوند! یک سری هایشان هم در میدان قدم به قدم جای پای میگذارند تا بلکه به آنها برسند🕊 🍃در این میان آنها که ندیده اند قلم به دست گرفته و راوی صحنه های ای میشوند که به نام های مختلفی ثبت شده. قلم من، روایتِ صحنه ای به نام را عهده دار شد. 🍃صحنه ای از مقاومت بچه های گردان به فرماندهی علی‌اصغر که در فاز دوم عملیات تنها یک گروهان مانده بود و او، که گویان برخاست برای حفظ خط با چند نفر! 🍃صحنه ای که پروردگار تقوایش را آزمود و او سربلند از این بیرون آمد! صحنه هم‌سفره شدن با کارگرانی که غذای اعیانی‌شان آبِ‌گوشت بود آن هم روزهای بسیار خاص. قلمم مفتخر به نوشتن برای او بود، اویی که دلنوشته اش را اینگونه نگاشته بود: خدایا دوست دارم تنها و باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم! 🍃و عمق این مفهوم را آن زمان درک کردم که دیدم ما دیریست زیر خروارِ دفن شده ‌ایم و مدفنی متعفن ایجاد کرده ایم. این افتخار نیست و نبود برای منی که مقابلم اسوه ای از و گذشت ایستاده و از خداوند طلب گمنامی میکند. 🍃وباز زمین سیصد و شصت و پنج روز به گرد خورشید گشت تا رسید به آن روز که علی‌اصغر در تاریخچه ذهن ها و گمنام ماند. به روز پرکشیدنش که اجر اخلاصش بود، به روز شهادتش. به وقت ملکوتی‌اش! ✨ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٩ آذر ۱٣٣٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۰ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۸ آذر ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : خرمشهر 🥀مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 یادمه با آقا رفته بودیم نمایشگاه نمایشگاه خیلی جامع و کاملی بود، صحنه های و با دقت فراوان طراحی شده بود و خیلی زیبا بود آقا اصولا ادم پر احساسی بودند تو هر غرفه ای که وارد میشدیم ایشون نقش یا فرمانده یا راننده ماشین رو با تمام بازی میکردند یکی از غرفه ها مربوط به شاخه های ادیان بود ایشون تو غرفه توقف زیادی کردند و خیلی از کتاب ها و سی دی های اون غرفه رو خریداری کردند و مطالعه کردند چون فرقه انحرافی افکار پلیدی داره که دقیقا برای ضربه زدن به و تشیع طراحی شده و باید شناسی عمیق و دقیق داشته باشه و این سیره که در هر زمانی شناسی قوی دارند بنابراین در هر کار یا عملی که این فرقه تاکید بر انجامش داره باید با تردید و دقت بازنگری کرد و هم از این امر نیست . راوی : 🌹 🕊 🕊
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 زندگی زیباست اما با زیباتر در دید قاب کوتاه بین من از جدا شده است ، اما همانطور که ازمکتب حسین (ع) آموخته ایم ، بر نی ، است میان خدا و .... معنی بازی این است که "سردارها" بر دارها و از تن ها شود و این بهانه است (( معشوق )) و چقدر خوب را دیدید که دادید. ای مرد ، ای خاکی ، دادید اما ندادید . دادید اما برای بشما داده شد تا راحتر راه های زمینی را به پرواز برای بپمایید . صورت های اما شما حاکی از آن بود که خسته شده اید از این وانفسا ، اما بهانه خوبی بود برای آسمانی شدنتان... سربندهای و که بر شما به نام نامی اهل بیت (ع ) بود از پاکتان جدا گشت اما شما به آنها رسید . اربابتان ،سالار در راه به سر خود را عاشقانه نمود و شما شاگردان ، به از ایشان و با اختیار در طریق گذاشتید و می دانیم که جز بر کسانی که بریده شده ، و بر اغیار نخواهد شد . دادید اما هزاران بر سر ایرانی و شد . را دادی اما هنگام جدا شدنش ، حضرت صاحب الزمان (عج) آنرا بر گرفت ، خدا هم که شد و چه چیزی از این .... ما نرم سر افرازانه ، این روزهای آتش خشم دشمنانیم و در راه رسیدن به ' الله' ، آن خریدار خوبان ، همانند شما جدا شدن است . ... ... ... فقط و فقط و فقط ..... شادی روح و 🌹 🕊
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ در مدرسه داشتیم به نام انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از می خواستم که کاش انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و آن باشد. از همان بچگی به درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من را خواندم که هم من بودند اما برای از خود گذشتند، داستان جوان و را خواندم که برای پا به میدان می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، بی نظیر درونم شکل می گرفت که این تماماً برای بود و برای همین داشتم همیشه داستان را برای همه بگویم، داشتم در مورد و از حرف بزنم و آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که شده ام، باز هم این درونم می زند و از آن کم نشده . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ در مدرسه داشتیم به نام انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از می خواستم که کاش انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و آن باشد. از همان بچگی به درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من را خواندم که هم من بودند اما برای از خود گذشتند، داستان جوان و را خواندم که برای پا به میدان می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، بی نظیر درونم شکل می گرفت که این تماماً برای بود و برای همین داشتم همیشه داستان را برای همه بگویم، داشتم در مورد و از حرف بزنم و آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که شده ام، باز هم این درونم می زند و از آن کم نشده . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 گذری بر زندگی با آغاز عراق علیه ایران داوطلبانه به نیروی هوایی بازگشت و با انجام شناسایی و آموزشی فعالیت‌های خود را آغاز کرد. وی یکی از استادان شکاری در عملیات 140 فروندی بود و در آغاز جنگ، دسته پروازی چهار فروندی به شمار می‌رفت . در یکم آبان‌ماه 1359 زمانی که یک دسته دو فروندی هواپیمای اف-5 را به عهده داشت، در یک ماموریت برون‌مرزی با هدف یکی از سایت‌های راداری به همراه همرزم خلبانش از زمین برخاست و پس از رسیدن به منطقه و عدم مشاهده هدف ، بلافاصله به سمت هدف ثانویه که العقره در حوالی پایگاه هوایی عراق و ایران بود، تغییر مسیر داد و در ساعت تعیین شده روی ظاهر شد و در پایان این موفقیت‌آمیز، رادار راهبردی دشمن آهنین را نشانه رفت و هواپیمای وی به شدت مورد موشک قرار گرفت . که خلبان آن را به زحمت به 30 کیلومتری شرق موصل نزدیک رسانده بود، سقوط کرد و با چتر نجات ، هواپیما را ترک کرد و به دشمن بعثی درآمد. ... 🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ در مدرسه داشتیم به نام انشاء ، نمی دانم چرا ولی هر بار از می خواستم که کاش انشایی که معلم مان به ما می دهد درباره دفاع مقدس و آن باشد. از همان بچگی به درونم موج می زد چونکه از همان بچگی من را خواندم که هم من بودند اما برای از خود گذشتند، داستان جوان و را خواندم که برای پا به میدان می گذاشتند. داستان این ها را که می خواندم، بی نظیر درونم شکل می گرفت که این تماماً برای بود و برای همین داشتم همیشه داستان را برای همه بگویم، داشتم در مورد و از حرف بزنم و آنها را به مردم بگویم. حتی همین حالا هم که شده ام، باز هم این درونم می زند و از آن کم نشده . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹
♿️♿️♿️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷♿️♿️♿️ مارس، 30مین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه رژیم جنایتکار بعث عراق به رهبری صدام و با پشتیبانی بین‌المللی شهر حلبچه را با بمب‌های شیمیایی هدف قرار دادند. در این فاجعه انسانی 5 هزار شهروند کورد قتل عام شدند. بمباران شیمیایی حلبچه بخشی از عملیات موسوم به انفال بود. واینگونه بود که کوردها نمیتوانتد قرآن راختم کنند چون به سوره ی انفال که می رسند مکث می کنند... روزی اردوغان به سرنوشت صدام گرفتار می شود آن روز خیلی دور نیست ✌ حلبچه_دردی_فراموش_نشدنی بمباران_شیمیایی_حلبچه بمباران_شیمیایی_سردشت حلبچه_شهید #عراق جنگ_ایران_عراق بمباران_شیمیایی_حلبچه خلبانان_شهید خلبان_شکاری خلبان_نیروی_هوایی_ارتش ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️ 25 اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه شهید دنیا غمه ,ژیان ژانه. * بو شاره که ی بهاری سور هیروشیمای کوردوستانه *حلبچه ی دایکی شاره زور کورپه به بیشکه و لان کوه * مندان به سینگی دایکه وه بو یادی نوروزی امسال * سوتان و بون به کووی زوغال شرطه همو برد و داری,حلبچه ی تینی رزگاری*ده کینه خنجری توله ی به بشتوینی کورده واری حلبچه_شهید هیروشیما ناکازاکی حلبچه_شهید صدام_حسين کوردستان
♿️♿️♿️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷♿️♿️♿️ مارس، 30مین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه رژیم جنایتکار بعث عراق به رهبری صدام و با پشتیبانی بین‌المللی شهر حلبچه را با بمب‌های شیمیایی هدف قرار دادند. در این فاجعه انسانی 5 هزار شهروند کورد قتل عام شدند. بمباران شیمیایی حلبچه بخشی از عملیات موسوم به انفال بود. واینگونه بود که کوردها نمیتوانتد قرآن راختم کنند چون به سوره ی انفال که می رسند مکث می کنند... روزی اردوغان به سرنوشت صدام گرفتار می شود آن روز خیلی دور نیست ✌ حلبچه_دردی_فراموش_نشدنی بمباران_شیمیایی_حلبچه بمباران_شیمیایی_سردشت حلبچه_شهید #عراق جنگ_ایران_عراق بمباران_شیمیایی_حلبچه خلبانان_شهید خلبان_شکاری خلبان_نیروی_هوایی_ارتش ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️ 25 اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه شهید دنیا غمه ,ژیان ژانه. * بو شاره که ی بهاری سور هیروشیمای کوردوستانه *حلبچه ی دایکی شاره زور کورپه به بیشکه و لان کوه * مندان به سینگی دایکه وه بو یادی نوروزی امسال * سوتان و بون به کووی زوغال شرطه همو برد و داری,حلبچه ی تینی رزگاری*ده کینه خنجری توله ی به بشتوینی کورده واری حلبچه_شهید هیروشیما ناکازاکی حلبچه_شهید صدام_حسين کوردستان
♿️♿️♿️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷♿️♿️♿️ مارس، 30مین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه رژیم جنایتکار بعث عراق به رهبری صدام و با پشتیبانی بین‌المللی شهر حلبچه را با بمب‌های شیمیایی هدف قرار دادند. در این فاجعه انسانی 5 هزار شهروند کورد قتل عام شدند. بمباران شیمیایی حلبچه بخشی از عملیات موسوم به انفال بود. واینگونه بود که کوردها نمیتوانتد قرآن راختم کنند چون به سوره ی انفال که می رسند مکث می کنند... روزی اردوغان به سرنوشت صدام گرفتار می شود آن روز خیلی دور نیست ✌ حلبچه_دردی_فراموش_نشدنی بمباران_شیمیایی_حلبچه بمباران_شیمیایی_سردشت حلبچه_شهید #عراق جنگ_ایران_عراق بمباران_شیمیایی_حلبچه خلبانان_شهید خلبان_شکاری خلبان_نیروی_هوایی_ارتش ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️ 25 اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه شهید دنیا غمه ,ژیان ژانه. * بو شاره که ی بهاری سور هیروشیمای کوردوستانه *حلبچه ی دایکی شاره زور کورپه به بیشکه و لان کوه * مندان به سینگی دایکه وه بو یادی نوروزی امسال * سوتان و بون به کووی زوغال شرطه همو برد و داری,حلبچه ی تینی رزگاری*ده کینه خنجری توله ی به بشتوینی کورده واری حلبچه_شهید هیروشیما ناکازاکی حلبچه_شهید صدام_حسين کوردستان
🍃پس از پایان جنگ دفاع مقدس،مردم در گوشه کناره مینشستند و میگفتند اگر بار دیگر شود کسی حاضر نخواهد بود برای دفاع از کشور و راهی شود،با آغاز جنگ و عراق و حمله تروریست های داعشی به حریم آل الله(ع) دلاوران زیادی راهی میدان نبرد شدند و ثابت کردند که این حرف ها یاوه گویی بیش نیست و در هر شرایط و زمانی از اعتقادات مقدس خود دفاع میکنند. 🍃مدافعانی که نظر کرده بودند و غیرتشان اجازه نمیداد پای وحشی خویان به حرم عمشان زینب (س)باز شود.گویا میرفتند که باز قافله حسین(ع)را یاری کنند.همچو شهیدان پر شور و عشق؛و در این راه هیچ چیز مانعشان نبود. چنان که این راه،راه است 🍃تشدید درگیری بین جبهه اسلام و تکفیری ها در سوریه و ، قرار عاشقان بسیاری را ربوده بود و شهید ابوالفضل راه چمنی نیز یکی از این عاشقان بود🕊 🍃دلاوری که فرماندهی تیپ زینبیون را بر عهده داشت و در فرماندهی منش و رفتار موج میزد گویی همان ابراهیم است تنها با نامی دیگر. 🍃روحیه ی خستگی ناپذیر این شهیدان رد پاییست برای رسیدن به سعادت ابدی الگویی با باور های مقدس و آرمان زندگی بی ، ریاضت تدریجی برای رسیدن به است ✍️نویسنده : بنت الهدی 🌸به مناسبت 📅تاریخ تولد : ٢ اسفند ۱٣۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٨ فروردین ۱٣٩۵ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای ارمبویه تهران
گیرم درخت رنگ خزان گیرد تا ریشه هست ساقه نمی‌میرد ...
🔔ــــــــــــــــــــ🔔 ❣️با درود  را به تمام هموطنان خصوصا خانواده‌های و و تبریک میگوییم . و سالی سرشار از موفقیت و بهروزی برای تمام آنان آرزومندیم. لازمست جهت اطلاع عزیزان برسانیم که در دوران 8 ساله از اقلیتهای مذهبی کشور تعداد ا👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽ا 🌷 (۹۴) شهید، (۳۴۶) و (۱۰) آزاده 🌷(۱۱) شهید، (۴۰۷) جانباز، (۲) آزاده 🌷(۴۲) شهید، (۲۴۴) جانباز (۱) 🌷و (۷۴) شهید و ، (۳۵) آزاده و (۱۰۵) جانباز تقدیم تمامیت ارضی کشور شده است 🔔ـــــــــــــــــــــ🔔 سال نو میلادی را به تمانی اقلیتها تبریک عرض میکنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♿️♿️♿️🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷♿️♿️♿️ مارس، 30مین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه رژیم جنایتکار بعث عراق به رهبری صدام و با پشتیبانی بین‌المللی شهر حلبچه را با بمب‌های شیمیایی هدف قرار دادند. در این فاجعه انسانی 5 هزار شهروند کورد قتل عام شدند. بمباران شیمیایی حلبچه بخشی از عملیات موسوم به انفال بود. واینگونه بود که کوردها نمیتوانتد قرآن راختم کنند چون به سوره ی انفال که می رسند مکث می کنند... روزی اردوغان به سرنوشت صدام گرفتار می شود آن روز خیلی دور نیست ✌ حلبچه_دردی_فراموش_نشدنی بمباران_شیمیایی_حلبچه بمباران_شیمیایی_سردشت حلبچه_شهید #عراق جنگ_ایران_عراق بمباران_شیمیایی_حلبچه خلبانان_شهید خلبان_شکاری خلبان_نیروی_هوایی_ارتش ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️ 25 اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه شهید دنیا غمه ,ژیان ژانه. * بو شاره که ی بهاری سور هیروشیمای کوردوستانه *حلبچه ی دایکی شاره زور کورپه به بیشکه و لان کوه * مندان به سینگی دایکه وه بو یادی نوروزی امسال * سوتان و بون به کووی زوغال شرطه همو برد و داری,حلبچه ی تینی رزگاری*ده کینه خنجری توله ی به بشتوینی کورده واری حلبچه_شهید هیروشیما ناکازاکی حلبچه_شهید صدام_حسين کوردستان
34.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمتر دیده شده از نفس گیر در عملیات در ماه ۱۳۶۱ و حضور ارشد در و و رزمنده ی بیسیم چی .... "نشر میدهم به عشق صاحب الزمان