کانون ادبیات عرب
👇😘👇#بیان_دو_مقدّمه:👇😘👇
📚 #مقدّمه_دوّم:
🔵در این باره گفته می شود:
👈در جواب سوال شماره: #۰۶ گفته شد اسم تفضیل برخوردار از دو اتّصاف می باشد: یکی #اتّصاف_عامّ و دیگری #اتّصاف_خاصّ.
اکنون نکته ای که حائز اهمیّت می باشد این است که آیا این دو نوع اتّصاف باید حقیقی و واقعی باشند یا خیر؟! به تعبیر دیگر آیا ملاک در اشتراک (اتّصاف عامّ) و زیادت (اتّصاف خاصّ)، واقعی و خارجی بودن می باشد و یا علاوه بر واقعی و خارجی نیز به صورت اعتباری جاری می گردد؟
👌با استقراء در موارد استعمال و همچنین تفحّص در کتب نحوی، چنین دریافته می شود که ملاک در اشتراک و زیادت، #عرف_اهل_محاوره و #مقام_تخاطب می باشد لذا اشتراک و زیادت هم می تواند به صورت حقیقی لحاظ گردد و هم می تواند به صورت اعتباری لحاظ شود.
🙊 #مثال_حقیقی:
طبق مقتضای حالی می توان چنین گفت:
🤔که متکلّم بنا به دلائلی، درصدد حکایت گری از یک واقع حقیقی بوده است به این صورت که زید در عالم حقیقت دارای وصف علم است و بکر نیز دارای این وصف است امّا زید نسبت به وصف علم از یک زیادتی برخودار بوده به همین جهت متکلّم با لحاظ عالم حقیقت و این که واقعا زید برخوردار از وصف زیادی علم نسبت به بکر بوده است، می فرماید: {زید اعلم من بکر}.
🙈 #مثال_اعتباری:
طبق مقتضای حالی دیگر می توان چنین بیان کرد:
🤔که متکلّم به جهت این که درصدد ارشاد مخاطب می باشد لذا اتّصاف عامّ و اشتراک در وصف را بنا به اعتقاد مخاطب بیان می کند تا مقدّمات جدال احسن را فراهم آورد یعنی پذیرش اعتقاد مخاطب در نگاه اولیّه به جهت ارشاد مخاطب خود؛ لکن اتّصاف خاصّ و زیادت یک طرف در وصف را بنا به اعتقاد خویش بیان می کنند همانند این که مخاطب چنین عقیده دارد که زید برای تدریس مناسب است؛ در این فرض متکلّم برای این که به مخاطب بفهماند که زید قوّه تدریس را دارا نمی باشد و او را از این نظر صرف نظر نماید بلکه بفهماند که بکر از چنین قوّتی برخوردار است، ابتدا با مخاطب خود هم عقیده می شود یعنی خودِ متکلم نیز می پذیرد که زید قوّه تدریس را دارا می باشد و در مقام جدال احسن با مخاطب بر می آید و می گوید: {بکر اقوی من زید تدریساً} یعنی زید برای تدریس قوی است لکن بکر قوّت تدریس آن بیشتر می باشد به تعبیری متکلّم اتّصاف عامّ یعنی اشتراک در وصف قوی را طبق اعتقاد مخاطب بیان کرده زیرا خود از همان ابتدا قائل بوده است که زید برخوردار از قوّت نمی باشد لکن برای فهماندن مخاطب، لازم بود که با مخاطب هم عقیده گردد و اتّصاف خاصّ را طبق اعتقاد خود بیان نموده است.
🛑خلاصه آن که ملاک در اشتراک و زیادت، #عرف_اهل_محاوره و #مقام_تخاطب می باشد.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
👇😍👇#بیان_دو_محور:👇😍👇
#محور_اوّل: توضیح افعل تعیین بودن {أَطْهَرُ}؛
👥غالب مفسّرین در این باره قائل به افعل تعیین بودن کلمه {أَطْهَرُ} شده اند زیرا اگر کلمه {أَطْهَرُ}، افعل تفضیل فرض شود آن گاه مستلزم این می باشد که گفته شود:
{حضرت لوط عمل شنیعِ لواط را در کنار نکاح با دختران لحاظ کرده و آن را از وصف طهارت برخوردار دانسته است}؛
در حالی که شان پیامبران آلهی اجلّ از این بوده است که یک عمل زشت و ناپسندی را طیّب و طاهر بدانند.
😋😋به بیان دیگر اگر قائل به افعل تفضیل بودن کلمه {أَطْهَرُ} شویم آن گاه باید چنین بگوییم که حضرت لوط هم نکاح با دختران را برخوردار از وصف طهر دانسته است و هم عمل شنیع لواط را متّصف به طهارت کرده است و حال آن که برداشت چنین معنایی به دور از مقام حضرت لوط می باشد و حضرت هیچ گاه عمل شنیع را متّصف به وصف طهارت نمی دانند.
😋😋به بیان واضح تر مراد حضرت از کلمه «اَطهر»، افعل تعیین است زیرا مراد آن نیست که عمل شنیعِ لواط، پاک است و ازدواج نیز پاک تر می باشد بلکه مراد این بوده که میان عمل شنیع لواط و عمل ازدواج، آن چه که از وصف طهارت برخوردار است، عمل ازدواج می باشد چون که مقام حضرت با فرض افعل تفضیل بودن {أَطْهَرُ} سازگاری ندارد.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
#محور_اوّل: توضیح افعل تعیین بودن {أَطْهَرُ}؛ 👥غالب مفسّرین در این باره قائل به افعل تعیین بودن کلم
#بیان_فائده ذیل محور اوّل:
همان طور که گفته شد، برخی از مفسّرین ذیل این آیه گفته اند: کلمه {أَطْهَرُ} افعل تفضیل نمی باشد؛
#بیان_آدرس_از_عامّه:
👈بیان عبارت صاحب التحریر و التنویر:
🔍ابن عاشوا جلد ۱۲ صفحه ۱۲۷ ذیل این آیه می فرماید:
{فَاسْمُ التَّفْضِيلِ مَسْلُوبُ الْمُفَاضَلَةِ قُصِدَ بِهِ قُوَّةُ الطَّهَارَةِ}؛
یعنی اسم تفضیل در آیه شریفه "قَالَ يَا قَوْمِ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ "؛ برخوردار از مفاد تفضیل نمی باشد بلکه درصدد تعیین قوّه طهارت در طرف ازدواج می باشد.
#بیان_آدرس_از_خاصّه:
👈بیان عبارت صاحب المیزان:
🔍علّامه طباطبایی جلد ۱۰ صفحه ۳۳۸ ذیل این آیه فرموده است:
{وإنما المراد بصيغة التفضيل ـ أطهر ـ مجرد الاشتمال على الطهارة من غير شوب بقذارة ، والمراد هي طهارة محضا ...}؛
یعنی مراد از {أَطْهَرُ}، مجرّدِ شامل شدن بر طهارت می باشد و مراد از طهارت همان طهارت محض است بدون تفضیل. به تعبیری اگر چه این کلمه برخوردار از وزن و شروط اسم تفصیل است لکن نمی توان حکم به اسم تفضیل بودن آن نمود.
🤔ناگفته نماند غرض مرحوم علّامه از به کار گیری تعبیر {انّما}، این بوده است که بفرمایند: قطعا مراد خداوند متعال آن چه که بیان می کنیم خواهد بود فافهم.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
👇😍👇#بیان_دو_محور:👇😍👇
#محور_دوّم: توضیح افعل تفضیل بودن {أَطْهَرُ}؛
👥برخی از اساتید، کلمه {أَطْهَرُ} در آیه شریفه: {قَالَ يَا قَوْمِ هَٰٓؤُلَآءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ }، را افعل تفضیل دانسته اند و می فرمایند:
{متکلّم حکیم، اتّصاف عامّ یعنی اشتراک میان عمل شنیع و نکاح با دختران در وصف طُهر را بنابر اعتقاد مخاطب بیان نموده است لکن اتّصاف خاصّ یعنی زیادی وصف طُهر در طرف نکاح با دختران را بنابر اعتقاد خویش بیان کرده است}.
#توضیح_آن_که:
قومِ حضرت لوط بهترین راه رفع غریزه را عمل شنیعِ لواط دانسته بودند به همین جهت حضرت برای فهماندن این که عمل شما برخوردار از وصف طُهر نمی باشد، در ابتدا باید با آن ها هم عقیده می گردید و سپس با طرح مقدّمات جدال احسن بر طبق آیه ۱۲۵ سوره نحل که می فرمایند: {وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}، درصدد ارشاد آن ها به انجام ندادن این عمل شنیع بر آمده است و می فرماید: {اگر شما گمان می کنید که این عمل شنیع از وصف طُهر برخوردار است و شما را در جهت رفع نیاز خویش کمک می کند، من راه بهتری برای این نیاز سراغ دارم} یعنی {شما که عمل شنیع لواط را از وصف پاکی برخوردار می دانید لکن من یک عمل پاک تری را برای شما سراغ دارم و آن هم ازدواج است} و حتّی دختران خود را به آن ها پیشنهاد داده است.
☺😋به عبارتی:
حضرت در مقام جدال احسن و ارشاد آن ها به انجام ندادن این عمل شنیع، با مخاطب خود هم عقیده گردید و لواط را بالکل ردّ ننموده است تا مخاطب با وی همراه شود و دلالت مطابقی کلام وی یعنی بیشتر بودن طهارت ازدواج را قبول کند تا از فعل لواط دست بردارند.
😊😋به بیان دیگر:
افعل به کار رفته، به معنای تفضیل می باشد چرا که در مقدّمه مطرح شده، گفته شد که ملاک اشتراک در وصف، صرفا حقیقی نبوده بلکه هم می تواند حقیقی باشد و هم اعتباری لذا کسانی که می گویند: اگر افعلِ در آیه را تفضیل بدانیم، معنایی که از آیه حاصل می گردد با مقام نبوت حضرت لوط سازگاری ندارد، ملاک را صرفا اشتراک حقیقی گرفتند.
🙃😇به بیان واضح:
😌مشکلی که سبب گردید همانند علّامه در المیزان، قائل به افعل تعیین بودن کلمه {أَطْهَرُ} شود نیز زمانی حاصل می گردید که این عمل شنیع به نگاه حضرت از وصف طُهر برخودار بود در حالی که حضرت به اعتقاد آن ها این عمل را دارای وصف طُهر دانسته است.
😉بنابراین متکلّم حکیم از کلمه {أَطْهَرُ} افعل تفضیل اراده نموده و اشتراک و زیادت آن را نیز حقیقی و واقعی ندانسته است بلکه اعتباری اتّخاذ نموده است کَمَا مرَّ توضیحُهُ.
👏طبق بیان فوق، لازم است، ارکان اسم تفضیل بیان گردند:
✏️۱)مــفـــضّـــــــــل: 🔻هنَّ [دختران]
✏️۲)مفــضّل عـلــیه: 🔻مهمانان حضرت لوط (ع) که مذکّر بودند.
✏️۳)ادات تفـــضیل: 🔻اطهر
✏️۴)متعلّق تفضـیل: 🔻طُهر
✏️۵)حیثیّت تفضیل:🔻رفع نیاز فطری و غریزی
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
#بیان_سه_فائده ذیل محور دوّم:
❤️۱) طبق قرینه ای که در آیات این سوره مبارکه دیده می شود، می توان چنین گفت که:
{حضرت لوط با بیان کلمه {أَطْهَرُ} درصدد است که مهمانان خود را از قوم خود حفظ نماید}.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
#بیان_سه_فائده ذیل محور دوّم:
❤️۲) همانند مساله مذکور یعنی این که اشتراک و زیادت هم به صورت حقیقی بوده است و هم به صورت اعتباری نیز در برخی از آیات دیده می شود مثلا در آیه شریفه ۷۷ سوره مبارکه انعام آمده است:
{فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّآلِّينَ}؛
و سپس در آیه ۷۸ از همین سوره آمده است:
{فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَٰذَا رَبِّي هَٰذَآ أَكْبَرُ ۖ فَلَمَّآ أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيٓءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}؛
یعنی حضرت ابراهیم (ع) وقتی که ماه و خورشید را دیدند، فرمودند: {این پروردگار من است} و زمانی که از بین رفتند، بالمضمون فرمودند: {این پروردگار من نیست}؛
🤔در حالی که معنا کردن این دو آیه یعنی: {هَٰذَا رَبِّي} به صورت حقیقی، از مقام حضرت به دور است زیرا پروردگار دانستن این دو به صورت حقیقی، بالبداهه باطل می باشد یعنی به هیچ وجه ماه و خورشید، قابلیّت معبود قرار دادن را ندارند لکن اگر قائل به اعتباری باشیم آن گاه در بیان معنای این آیه گفته می شود:
👌{حضرت برای هدایت جامعه خود که غیر خدا را پرستش می کردند از طریق جدال احسن درصدد هدایت آن ها برآمده است لذا ابتدا با آن ها از باب جدال احسن هم عقیده شد تا آن ها را با خود همراهی کند و سپس معبودشان را ردّ نمود تا به معبود حقیقی برسند}.
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
#بیان_سه_فائده ذیل محور دوّم:
❤️۳) برخی از دوستان علاوه بر مطالبی که بیان شد نیز به نقد عنوانِ #افعل_تعیین پرداختند لذا در ادامه سعی می گردد به ییان آن ها با اندک اصلاح بپردازیم:
👤کسانی که هیئت {افعل} که وضع برای تفضیل شده است را از وضع خود خارج می کنند و آن را به معنای افعل تعیین در جهت اثبات معنای اسم فاعل یا صفت مشبهه به کار می گیرند، باید از ابهامات ذیل جواب #عرف_پسند بدهند (نه صرفا چفت و بست کردن قواعد خشک):
😱۱) حکمت وضع الفاظ اقتضا دارد که الفاظ در جهت وضع آن ها به کار گرفته شوند فلذا وضع هیئت {افعل} برای بیان تفضیل و خروج آن از این هیئت و استعمال آن در معنای هیئت اسم فاعل یا صفت مشبهه نقض غرض از وضع اسم تفضیل است چون که متکلّم برای بیان اسم فاعل یا صفت مشبهه می توانسته از هیئت مختصّ به آن ها استفاده بنماید.
😱۲) بر فرض پذیرش این که استعمال {افعل} در معنایی غیر از معنای تفضیل، خلاف وضع حکمت نمی باشد، گفته می شود:
اگر خداوند متعال از همان ابتدا درصدد انتقال معنای اسم فاعل یا صفه مشبهه بوده است، پس چرا از صیغه افعل تفضیل استفاده نموده است و سپس از آن اراده صیغه اسم فاعل یا صفه مشبهه نموده است؟
اگر در پاسخ گفته شود: چون که غرض در ما نحن فیه موجود است؛ آن گاه خواهیم گفت:
👈اوّلا آن غرض چیست؟
👈ثانیا غرضی که مدّ نظر دارید عرف پسند است؟ و یا صرف تنظیم قاعده می باشد؟
😱۳) آیا پذیرش استعمال هیئت افعل تعیین از باب حقیقت است یا مجاز؟
احدی از ادباء قائل به وضع حقیقی نشده است پس باید مجاز باشد؛
همان طور که واضح است در مجاز بودن، باید عوارض و لوازم مجازیّت مطرح گردد از جمله:
#قرینه_صارفه؛
#قرینه_معیّنه؛
#وجود_علاقه؛
#وجود_لطافت_و_ظرافت در معنای مجازی؛
از شرایط ارتکاب به مجاز است در حالی که قائلین به افعل تعیین هیچ کدام از این امور را حلّ ننموده اند!!!
😱۴) بر فرض پذیرش این که استعمال هیئت افعل تعیین در حقیقت یا مجاز، گفته می شود: آیا مجاز در هیئات قابل پذیرش است که شما چنین عنوانی را طرح نمودید؟
👇👇👇✅👇👇👇
💢💯 #کپی با ذکر منبع
#برگرفته از گروه:
🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃
لینک گروه:
🔻 ✅ 🔻
http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
🔺 ✅ 🔺