کانون ادبیات عرب
🔴فقره اوّل: بیان نظر موافقین 🔸با رجوع به کتبی که در زمینه #اصول_النَّحو نگاشته شده اند، به راحتی می
✏️مثلاً نسبت به مرفوع بودنِ نایب فاعل یعنی رفعِ {زید} در همانند {ضُرِبَ زید}، گفته اند: اصل در این که اسم مرفوع باشد، فاعل است لذا به همین ترتیب بیان داشتند: ۱) اصل (مشبّه به): فاعل؛ ۲) فرع (مشبّه): نایب فاعل؛ ۳) جامع (وجه شبه): اسناد؛ ۴) حکم: مرفوع بودن؛ و از این باب، مرفوع بودنِ نایب فاعلِ را تصحیح نمودند. به تعبیری دیگر: از آن جایی که هم در عنوان فاعل در همانند {جاء زید} و هم در عنوان نایب فاعل در همانند {ضُرِبَ زید}، اسناد موجود است لذا اسناد به عنوان جامع و وجه شبه در این قیاس لحاظ می شود و از طرفی اصل در مرفوع بودن، فاعل است لذا مشبّه به و اصل در این قیاس، فاعل و مشبّه و فرع در این قیاس، نایب فاعل و همچنین حکم در این قیاس را اثبات مرفوع بودنِ نایب فاعل دانشته اند لذا بعد از تشکیل ارکان قیاس، حکم یعنی مرفوع بودن را از موضوعی که در آن ثابت شده بود یعنی فاعل، بر موضوعی که در آن ثابت نشده بود یعنی نایب فاعل، سرایت داده اند و مرفوع بودن نایب فاعل را توجیه کردند.
📚رجوع کنید:
۱) الاقتراح فی علم النحو [للسیوطی]، ص۹۴ الی ۹۶، ناشر: ادب الحوزه، نوبت چاپ:۱.
۲) اصول النحو عند السیوطی بین النظریه و التطبیق، ص: ۲۴۳، ۲۴۴، ۲۴۶ و ۲۶۱ نشر: هیئه المصریه العامه للکتاب، مکان چاپ: قاره_مصر، نوبت چاپ:۰۱.
۳) الاغراب فی جدل الاعراب و لُمَعُ الادله فی اصول النحو، ص۹۳ و ۹۴، مطبعه الجامعه السوریه، ۱۳۷۷هـ .
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
🔴 #اهداف کانال:👇
📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262
کانون ادبیات عرب
🔴فقره اوّل: بیان نظر موافقین 🔸با رجوع به کتبی که در زمینه #اصول_النَّحو نگاشته شده اند، به راحتی می
🔴فقره دوّم: بیان نظر مخالفین
🔸برخی دیگر از علماء در مقابل حجیّت قیاس در جهت اثبات حکم ادبی، به مخالفت برآمده اند و گفته اند: 《العرب اُمَّه حکیمه، فکیف تشبه شیئا بشیء و تحکم علیه بحکمه و علّه حکم الاصل غیر موجوده فی الفرع. و اذا فعل واحد من النحویین ذلک جهّل و لم یقبل قوله فلِمَ ینسبون الی العرب ما یجهل به بعضهم بعضا؟ و ذلک اَنّهم لا یقیسون الشّیء و یحکمون علیه بحکمه الّا اذا کانت عله حکم الاصل موجود فی الفرع...》؛ #یعنی عرف اهل محاوره، اُمّتی حکیم هستند به همین جهت چگونه شما (موافقین قیاس) ادّعا می کنید که اهل محاوره شی ای را به شیء دیگر تشبیه می کنند و حکم را انتقال می دهند در حالی که علّت در فرع موجود نمی باشد؟!!! #بنابراین اگر کسی از علمای علم نحو به واسطه قیاس و شباهت، درصدد اثبات حکمی برای فرعی برآمده باشد، علاوه بر این که در حقیقت در جهل مرکّب است، حکمی که به واسطه این شباهت اثبات گردید را از آن قبول نمی نماییم؛
🔸جای تعجّب است که چرا قائلین به قیاس، حکمی را به اهل محاوره نسبت می دهند که خود نیز یقین به آن ندارند زیرا برخی از آن ها با برخی دیگر از آن ها در آن چه که به اهل محاوره نسبت داده اند، اختلاف نموده اند مثلاً برخی در بیان وجه شباهتِ دو عنوانی که درصدد اثبات حکمی از اصلی به فرعی می باشند، اختلاف نموده اند و این اختلاف آن ها کاشف از این است که آن شباهت، از وجه معتبری نزد اهل محاوره برخوردار نیست.
📚رجوع کنید: کتاب الرد علی النحّاه لابن مَضاء القُرطبی، ص: ۱۳۴ و ۱۳۵، نشر: دارالمعارف، طبع الثانیه.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
🔴 #اهداف کانال:👇
📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱✋یا الله✋⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۸ ─━━━━⊱✋یا الله✋⊰━━━━─ 📝 📝یکی از مسا
✋ #تحقیق در مساله:
✍برخی در مقام تضعیف و ردّ قیاس، ایراداتِ متعدّدی را مطرح نموده اند که موافقین از نحویّون از آن جایی که به شدّت به وجود قیاس در جهت اثبات حکم ادبی اصرار داشتند، در مقابل این ایرادات، پاسخ هایی را بیان داشتند که اصل ایرادات به همراه پاسخ آن ها را میتوان در کتاب {الاغراب فی جدل الاعراب و لُمَعُ الادله فی اصول النحو، ص:۱۱۰۰، مطبعه الجامعه السوریه، ۱۳۷۷هـ} مطالعه کرد؛
👆👈 #لکن به نظر می رسد عمده ترین و اساسی ترین ایرادی که بر موافقین قیاس وارد می گردد، همان امری است که ابن مَضاء قرطبی بیان کردند یعنی عدم فهم و عدم درک اهل محاوره از طرح شباهت و قیاس است.
😲توضیح مطلب آن که در سیر اثبات یک حکم ادبی، مهمّ ترین نکته ای که می بایست، مورد توجُّه واقع گردد، این است که اثبات حکمی توسُّط یک عالِم ادبی، به منزله آن است که اهل محاوره چنین حکمی که توسُّط این عالِم ادبی به اثبات رسیده است را به طور کامل درک و فهم می نمایند بدون هیچ گونه درنگی یعنی عملکرد یک عالمِ نحوی در سیر بیان ادلّه و تعلیلات در جهت اثبات یک حکم ادبی به گونه ای باید باشد که عرف آن ادلّه و آن تعلیلات را درک کند باشد #زیرا زمانی که مثلاً بگوید: {فعل مضارع به جهت شباهت به اسم، برخودار از اعراب می شود}، در حقیقت قائل به این شده است که: {در نهان و ذات اهل محاوره این مطلب نهفته است که فعل مضارع از آن جهت که شباهت به اسم دارد، اعراب خواهد گرفت} و یا مثلاً زمانی که می گوید: {اسم مفعول به جهت شباهت به فعل، برخودار از عمل می شود}، در حقیقت قائل به این شده است که: {در نهان و ذات اهل محاوره این مطلب نهفته است که از آن جایی که اسم مفعول شباهت به فعل دارد لذا برخودار از عمل شده است}؛👇
👀بنابراین کسانی که قیاس و شباهت را در مباحث ادبی مطرح میکنند، در واقع درصدد تفهیم این نکته هستند که آن چه را که میگوییم، در نهانِ اهل محاوره موجود است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
🔴 #اهداف کانال:👇
📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262
کانون ادبیات عرب
✋ #تحقیق در مساله: ✍برخی در مقام تضعیف و ردّ قیاس، ایراداتِ متعدّدی را مطرح نموده اند که موافقین از
👁با اندک تامّل بُطلانِ سخنِ فوق یعنی این که اهل محاوره، قیاس و شباهت را درک می کنند، روشن می گردد زیرا عرف اهل محاوره، بسیط بوده و پذیرایِ اینگونه تحلیلاتی که خالی از فائده می باشد و فلسفی مانند هستند، نیست.
☝️👈برای روشن شدن مطلب فوق به بررسی عمل اسم فاعل خواهیم پرداخت؛
🙌اکثر و قریب به اتّفاق نحویّون در پاسخ به این سوال که چرا اسم فاعل برخوردار از عمل می باشد، گفته اند: {از آن جایی که اسم فاعل، شباهت به فعل مضارع پیدا نموده است، برخوردار از عمل شده است} کما این که ابن جنّی در خصائص می فرماید: {انّما عمل اسم الفاعل لشبهه بالفعل المضارع} و همان طور که واضح است ایشان با استفاده از تعبیر {انّما} درصدد حصر علّت عمل اسم فاعل در شباهت به فعل بوده است و یا سیوطی در شرح همع الهوامع می گوید: {عمل اسم الفاعل فرع الفعل}؛
👆👈با توجه به دو بیان فوق (لشبهه و فرع الفعل)، دانسته می شود که اکثرِ نحویّون، طریق اثبات عمل در اسم فاعل را با استفاده از قیاس و شباهت اثبات نمودند امّا با تفحّص میان #استعمالات اهل محاوره، این نکته برداشت می گردد که هرگاه امری برخوردار از حدث و حدوث بود، معمولات و ملابسات و متعلّقاتی را اقتضاء دارد و به همین خاطر دیده می شود که فعل از آن جهت که برخوردار از حدث و حدوث است، معمولات کثیری همچون فاعل، مفعول به، مفعول معه، مفعول له و ... را اقتضاء دارد؛
🖌با مشاهده عملکردِ عرف به این که هر امری برخوردار از حدث و حدوث باشد، معمولاتی را اقتضاء دارد، نتیجه گرفته می شود که ملاک در هر امری که برخوردار از حدث و حدوث باشد، وجودِ خودِ حدث و حدوث می باشد نه شباهت و قیاس لذا هر گاه اسمی چنین ملاکی را داشت، عمل برای آن ثابت می گردد همانند اسم فاعل که از آن جهت که مشتمل بر حدث و حدوث است، دارای عمل است.
🔗 خلاصه این که با بررسی استعمالات اهل لسان عربی، وجود حدث و حدوث را علّت کاشفه برای اثبات عمل می دانیم نه شباهت و قیاس هایی که هیچ ریشه عرفی ندارد فافهم.
📚رجوع کنید:
۱) الخصائص ابن جنّی، ج۰۳، ص۲۷، نشر: دارالکتب العلمیه، مکان چاپ: بیروت_لبنان، نوبت چاپ: ۰۳.
۲) همع الهوامع شرح جمع الجوامع فی النحو، ج۰۳، ص۱۷۰، نشر: احیاء التراث العربی، مکان چاپ: بیروت_لبنان، نوبت چاپ: ۰۱.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
🔴 #اهداف کانال:👇
📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262
کانون ادبیات عرب
👏توجّه 👏توجّه 👥دوستان همان طور که مستحضر هستید، #گروه_بحث_جنجالی، در تاریخ: ۳۱/مرداد/۹۸ تشکیل
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱⭕️⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۱۹ ─━━━━⊰⭕️⊰━━━━─ ❓❔👈 آیا مباحث ادبی، می توانند بر
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄*
─━━━━⊱⭕️⊰━━━━─
#جوابِ پرسشِ شماره: ۱۹
─━━━━⊱⭕️⊰━━━━─
❓❔👈 جوابِ پرسش فوق، از مباحث گذشته روشن و واضح است لکن در این باره می توان، مصداق دیگری را مطرح نمود که ارزش و عظمت و تاثیر ادبیات عرب را نمایان کند؛
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱⭕️⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۹ ─━━━━⊱⭕️⊰━━━━─ ❓❔👈 جوابِ پرسش فوق، از مبا
♦️ #مقدمه:
📝از جمله موضوعات ادبی که ادباء را در مسیر تفسیر کلام متکلّم و کشف مراد او، وارد مناقشات و منازعاتی در خور، توجُّه نموده است، #مساله تعدیه به وسیله حرف جرّ #باء و تفاوت آن با #تعدیه_باب_إفعال می باشد؛
🔍انعکاس این موضوع، منحصر در علوم ادبی نبوده بلکه بازتاب آن در بین مفسّرین در پرده برداری از آیات قرآن کریم و همچنین در میان فقهاء در مسیر استنباط های فقهی نیز دیده می شود و #حتّی اهمیّت مساله، آن چنان بوده که برخی از اساطین علم همانند 《علم الهدی سید مرتضی(رضوان الله تعالی علیه) 》را وادار به تأليف در زمینه حکم باء تعدیه نموده است.
📚رجوع کنید به تاریخ فقه و فقها از دکتر ابوالقاسم گرجی ص ۱۶۸.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
♦️ #مقدمه: 📝از جمله موضوعات ادبی که ادباء را در مسیر تفسیر کلام متکلّم و کشف مراد او، وارد مناقشات
👆👈 #ادامه:
🔸 بررسی کتب ادبی، مبیّن این سخن است که ادباء رسالت خود را صرفاً در تنظیم ضوابطی برای جلوگیری از خطاهای گفتاری نمی دانند بلکه آن ها برای خود رسالتی در حدّ ارائه ضوابط تفسیرِ متن و کشف مراد متکلّم و پرده برداری از اغراض و مقاصد او ترسیم کرده اند. به همین مناسبت در موارد بسیاری که دو یا چند طریق را برای ابراز یک معنی تدوین می کنند، با کاوشی بیشتر و تمسُّک به شواهد و مقامات مختلف سخن، سعی در تحصیل و تبیین تفاوت های موجود در نفس این طُرُق از جهت ابراز آن مقاصد و معانی دارند. بر همین اساس در موضوع تعدیه نیز به بررسی پرداخته اند.
📖نوشتار حاضر، در قالب 《 #سه_قسمتِ》 مختصر به بیان نظریات موجود در مورد فرق میان دو طریق فوق در تعدیه افعال می پردازد و نمونه هایی از ثمره این بحث را در تفسیر و فقه پیگیری می کند و در پایان نیز خاتمه ای در باب ارزش علوم ادبی مطرح می نماید.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
♦️ #مقدمه: 📝از جمله موضوعات ادبی که ادباء را در مسیر تفسیر کلام متکلّم و کشف مراد او، وارد مناقشات
💢 #قسمت_اول: بیان نظرات
👤بنابر گفته ابن هشام در {مغنی اللبیب ذیل حرف باء}، مبرّد و سهیلی از جمله کسانی هستند که میان تعدیه باب إفعال با تعدیه به وسیله حرف جرّ باء، قائل به تفاوت می باشند به این صورت که در تعدیه باب إفعال، معتقدند فاعل با مفعول در اتّصاف به مادّه فعل، مصاحبت و همراهی نمی کنند به خلاف تعدیه به وسیله حرف جرّ باء که فاعل علاوه بر این که مفعول را متّصف به مادّه فعل می کند خود نیز متّصف به فعل می شود؛
🗣بنابراین معنای جمله 《اَذهَبتُ زيداً》 اين است که زید را روانه کردم و فرستادم امّا معنای 《ذَهَبتُ بِزيد》 این است که او را روانه کرده و خود نیز با او رفتم و به عبارتی زید را بردم.
👆👈در مقابل نگاه فوق، ابن هشام و بسیاری از نحویُّون، این فرق را نپذیرفته و هر دوِ طریق را معادل هم می دانند.
🔺شایان ذکر است که بررسی ادلّه طرفین و نقد هر یک از آن ها از مجال بحث حاضر خارج است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
💢 #قسمت_اول: بیان نظرات 👤بنابر گفته ابن هشام در {مغنی اللبیب ذیل حرف باء}، مبرّد و سهیلی از جمله کس
💢 #قسمت_دوم: بازتاب تفسیری
👤زمخشری از جمله کسانی است که همانند مبرّد و سهیلی قائل به فرق میان دو طریق مزبور در تعدیه می باشد.
🔺ایشان در آیه ۱۷ سوره مبارکه بقره: 《ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ》[الآیه]، بر اساس این نگاه، فاعل را در اصل فعل با مفعول همراه و مصاحب دانسته و می فرماید: 《و الفرق بین {أذهبه} و {ذهب به} أنّ معنى {أذهبه}: أزاله و جعله ذاهبا، و يقال: {ذهب به} إذا استصحبه و مضى به معه...》.
🔰 بیان #ایراد
♦️ در اینجا ایرادی را نسبت به بیان زمخشری و همانند او مطرح کرده اند و آن این که فاعل در آیه فوق، ذات اقدس خداوند است و طبق بیان این عدّه، باید خداوند را نیز متّصف به وصف ذهاب بدانیم تا مصاحبت و همراهی در اصل فعل با مفعول حاصل گردد و حال آن که ذات اقدس خداوند از چنین اتّصافی مبرّا می باشد.
🔰 پاسخ از #ایراد فوق
♦️ایراد مذکور عمده ترین ایرادی است که از ناحیه کسانی همچون ابن هشام که فرق گذشته را قبول ندارند، وارد شده است لکن کسانی همچون زمخشری که قائل به تفاوت گذشته می باشند در پاسخ از ایراد فوق و دفاع از نگاه خود، مصاحبت و مشارکت موجود در آیه را با توجه به قرینه متّصله عقلیّه (امتناع وصف ذهاب در مورد ذات اقدس خداوند) به صورت حسّی و ظاهری معنا نمی کنند بلکه چنین تعبیری را در مورد خداوند از باب مبالغه می دانند لذا زمخشری در عبارتی کوتاه گفته است: {و المعنی: أخذ الله نورهم و أمسكه ... فهو أبلغ من الإذهاب} #یعنی به کارگیری باءِ تعدیه دلالت بر شدّت امر دارد به نحوی که هیچ گاه نور آن ها بازگردانده نمی شود. فلذا از این تعبیر در مقام تاکید و شدّت و مبالغه استفاده می شود بخلاف {أذهب الله نورهم}.
📣امّا مطابق نظر ابن هشام و کسانی که قائل به این فرق نمی باشند آیه مذکور دلالتی بر این شدّت نداشته و 《ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ》معادل {أذهب الله نورهم} می باشد.
📚برای تحقیق بیشتر مراجعه کنید به تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل و همچنین تفسیر روح المعانی ذیل آیه ۱۷ سوره مبارکه بقره.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯