eitaa logo
کانون ادبیات عرب
2.2هزار دنبال‌کننده
110 عکس
24 ویدیو
86 فایل
✍باسمه تعالی 📣 #توجُّه: 🔊استفاده از مطالبِ مذکورِ در کانال، #فقط با ذکر منبع، #مجاز است و در صورت تخطّی پیگرد قانونی دارد. 📝 گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 📲پل ارتباطی: 🔵 @Lakhair
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💝⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۰۴ ─━━━━⊱❤️⊰━━━━─ ❓❔👈 با لحاظِ پرسش و جواب شماره: ۰۲
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💓⊰━━━━─ پرسشِ شماره: ۰۴ ─━━━━⊱💜⊰━━━━─ 🔍با توجّه به نکاتی که قبلاً در جوابِ پرسش سوال شماره: ۰۲ بیان شد، گفته می شود: 👏خیر، نمی توان به صفه مشبّهه بودنِ 《عَالِمُ》 در آیه شریفه، به جهت وجود دلالت عقلیّه حکم ‌نمود زیرا همان که عرض شد: 👈 اوزان مختصّ به اسم فاعل، دلالت بر مفاد حدوثی می نمایند و همچنین:👇 👈 ازوان مختصّ به صفه مشبّهه، دلالت بر مفاد ثبوتی می ‌نمایند. 🔵از طرفی دیگر، میان دلالت های و دلالت های ، وجود دارد و به جهت عدم لحاظ این فرق، نیز خلط نمودند و حکم به صفّه مشبّهه بودنِ《عَالِمُ》نمودند به همین دلیل، به نظر می رسد، آیه مذکور درصدد اثبات تجلّی و ظهور علمِ غیب بودنِ خداوند متعال از آسمان ها و زمین می باشد لذا این تعبیر به دلالت لفظی، نگاهی به ثبوت علمِ غیب بودنِ خداوند متعال ندارد بلکه درصدد بیان‌ مفاد حدوثی است اگرچه به دلالت عقلی می دانیم که وصف ثبوتِ علمِ غیب، در خداوند متعال به طور همیشگی است به تعبیری خداوند متعال در این آیه با به کار گیری وزن {فاعل} درصدد اثبات حدوث و تجّلی و ظهور علم غیب بودن خود می باشد نه علم غیب زیرا اگر درصدد اثباتِ ثبوت علم غیب می بود، آن گاه می بایست از وزن های مختصّ به صفه مشبّهه بهره ببرد بنابراین این که از وزن های مختصّ به صفه مشبّهه بهره نبرده اند، نشان دهنده آن است که درصدد بیان مفاد ثبوتی نیست؛ 👆👈این کلام زمانی قوّت می یابد که در ادامه آیه می بینیم، خداوند متعال از آن جایی که درصدد اثباتِ ثبوتی بودن علمِ خود《بِذَاتِ الصُّدُورِ》است، از وزن مختصّ صفه مشبّهه استفاده کرده است یعنی:《عَلِيمٌ》 و از اوزان اسم فاعل همانند {فاعل} استفاده نکرده است زیرا اساساً درصدد بیان مفاد حدوثی نبوده است فتامّل. 🔍با 👆این👆 نگاه، به راحتی می توان به اسم فاعل بودنِ 《قَادِرٌ 》در آیه ۳۷ سوره مبارکه انعام یعنی:《قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰٓ أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ》حکم‌ نمود و همچنین به صفه مشبّهه بودنِ 《قَدِيرٌ》در آیه شریفه ۲۰ سوره مبارکه بقره یعنی:《 إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ》 اذعان کرد و نیازی نیست که در هر دو آیه، به صفه مشبّهه بودن آن، حکم‌ نماییم. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک کانال : 🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
⏳⏳بررسی #آیه_دوّم را ان شا الله #فردا ارسال خواهیم کرد؛ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 🌹الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍﷺ و
👁‍🗨دوستان گرامی: ⌛️بررسی آیه دوّم ‌نیز شده است؛ 🕰 وقت نمودید، بفرمایید و ضعف و قوّت مطلب را برای ما ارسال نمایید؛ ⌨آیدی جهت ارسال مطالب:👇 ⚫️ @Lakhair
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانون ادبیات عرب
👏توجّه 👏توجّه 👥دوستان همان طور که مستحضر هستید، #گروه_بحث_جنجالی، در تاریخ: ۳۱/مرداد/۹۸ تشکیل
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💗⊰━━━━─ شماره: ۰۵ ─━━━━⊱❤️⊰━━━━─ ❓❔👈 آیا تعبیر 《فِي》در آیه ۷۱ سوره مبارکه طه: 《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ 》در چه معنایی استعمال شده است؟ 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💗⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۰۵ ─━━━━⊱❤️⊰━━━━─ ❓❔👈 آیا تعبیر 《فِي》در آیه ۷۱ سوره
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💞⊰━━━━─ پرسشِ شماره: ۰۵ ─━━━━⊱🖤⊰━━━━─ 📝 قبل از بیان پاسخِ پرسشِ مذکور، است به بیان دیدگاه برخی از اساتید حوزه علمیّه نسبت به علوم ادبی، بپردازیم و سپس آن را در کرسی قضاوت منصفانه، نماییم و در نهایت به بیان جوابِ پرسش، در ضمنِ بیان نقد، خواهیم پرداخت. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک کانال : 🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💞⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۰۵ ─━━━━⊱🖤⊰━━━━─ 📝 قبل از بیان پاسخِ پرسشِ مذک
🔍 :👇 👤برخی از اساتید ادبیات عرب، ✋ که در راستای تحصیلِ و به طور کلّی ، مهمّ نیست که چه کتابی تحصیل گردد یعنی چه سیوطی تدریس شود و چه شرح ابن عقیل و همچنین چه صمدیّه تدریس شود و چه بدایه النّحو؛ و از طرفی دیگر ✋ که فهمیدنِ استدلالِ بصریّون و کوفیّون برای به نتیجه رسیدن در مسئله، فایده ای ندارند و همچنین ✋ دارند که افرادی که ادّعا دارند، فهمیدن استدلال بصری و کوفی فایده دارد، پنج مسئله را در فقه یا تفسیر ارائه دهند که به واسطه آن، دو فقیه یا دو مفسّر به واسطه اختلاف موجود بین این دو مکتب، دو نظر متفاوت از یک دیگر را بیان نمودند و سپس به این نکته ✋ دارند که طلبه باید زیاد ترکیب کند تا مسلّط شود؛ 👆👈✍ اگر اندکی با مباحث ادبی، آشنا باشیم و اصلی به خصوص علم ‌نحو را متوجّه شده باشیم، به بُطلان هر چهار عقیده، حکم می نماییم زیرا در ادبیات و یا هر علمِ دیگری، کتاب برای تعلیم و تعلُّم از مهمّ ترین است و این نکته غیر قابل انکار است و ظاهراً از آن جایی که این نکته در عصر حاضر به فراموشی سپرده شده است، برخی از مسئولان در حیطه علم بلاغت، کتاب شریفِ {مختصر المعانی} را به {جواهر البلاغه} تبدیل نمودند و سپس خودِ کتابِ {جواهر البلاغه} را به چند {جواهر البلاغه} دیگر با عنوان {طبعه منقّحه} و {طبعه منقّحه جدیده} و ... تبدیل کرده اند و جالب آن است که تمام مفادّ این کتبی که با عنوان های مختلف من جمله {درر البلاغه} چاپ شده اند، همان کتاب شریف {مختصر المعانی جناب تفتازانی} می باشد و با کتبی همانند {مختصر المعانی}، که مثلاً در راستای پیشرفت حوزه بود، که هیچ گونه، پیشرفتی را به دنبال نداشت بلکه موجب شد که برخی از علمای اهل سنّت بر این گونه دستکاری ها، اشکال بگیرند به این که این کار مصداق بارزِ تحریف تُراث علمی می باشد را باید در جای دیگر جستجو کرد نه در دستکاری کتب یعنی بزرگان به این باورِ یقینی رسیده اند که موتور محرّک علوم دینی، هستند؛ مسئولان و اساتید دستکاری شوند تا از این نگاه های اقتصادی به تدریس و ...، درآمده و کتب ادبی و تدریس علوم شریف ادبی و خصوص عمر طلّاب و آبروی طلّاب داشته باشند؛ و این که فرمودید: {اختلاف میان بصری و کوفی فایده ای ندارد}، 😳 جای تعجّب است که چرا این عدّه از اساتید، نمی خواهند از خوابی که خود را در آن به خواب زده اند، بیدار کنند زیرا تاثیر این گونه اختلافات در فقه، کلام و اعتقادات، تفسیر و فهم روایات و به طور کلّی دفاع از شرع مقدّس و مذهب، غیر قابل انکار است و شواهد قطعی بر این مدّعا ثابت است؛ لکن نسبت به این که فرمودید: {افرادی که ادّعا دارند اختلاف میان بصری و کوفی، فایده دارد، پنج مسئله را در فقه یا تفسیر ذکر کنند}، گفته می شود: 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
🔍 #بیان_نقد_به_همراه_جواب:👇 👤برخی از اساتید ادبیات عرب، ✋ #معتقدند که در راستای تحصیلِ #علمِ_نحو و
🔺 آن چه که در مسیر طلبگی و بخصوص مسیر تعلیم و تعلُّم ادبیات عرب، مهمّ و بلکه اهمّ است، رسیدن به و در جهت استنباط و فهم آیات و روایات می باشد. 👆👈ظاهراً این که گفته شد: { مسئله را در فقه یا تفسیر ارائه دهند}، تعبیر به {} موضوعیّت ندارد زیرا عُقَلایِ عالَم اگر را در یک موضوعی مشاهده کنند که مفید فایده واقع گردیده است، حکم به تعلُّم آن می کنند و نیازی به در جهت اذعان به فایده داشتنِ اختلاف کوفی و بصری نمی باشد . ✋به همین جهت گفته می شود: اگر در مسیر تفقُّه و یا در مسیر تفسیر، یک مسئله مشاهده شود که مثلاً مفسِّری با لحاظ استدلال کوفی یک نظری داده است و مفسِّری با لحاظ تفسیر بصری یک نظری دیگر داده است، در جهت به داشتنِ استدلال بصریّون و کوفیّون می کند. ❌ : ☝️ تعبیر 《فِي》 در آیه: 《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ 》. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💗⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۰۵ ─━━━━⊱❤️⊰━━━━─ ❓❔👈 آیا تعبیر 《فِي》در آیه ۷۱ سوره
🔍رفقا: 👈در ان شا الله به بیانِ تفسیر کلمه 《فِي》 در آیه: 《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ 》، از دیدگاه و که از جمله مفسّرین هستند، خواهیم پرداخت و نظریّه کوفیّون و بصریّون را بر کلام این دو مفسّر، تطبیق می دهیم تا ان شا الله روشن شود که اختلاف بصری و کوفی به چه اندازه در فهم آیه قرآن و تفسیر کَلَامُ الله العزیر تاثیر دارد. 👆👇👆بنابراین با ما باشید. ⏳ ، ساعت ۲۰:۰۰ امشب خواهد بود.
کانون ادبیات عرب
🔺 آن چه که در مسیر طلبگی و بخصوص مسیر تعلیم و تعلُّم ادبیات عرب، مهمّ و بلکه اهمّ است، رسیدن به #یک_
👤 که یکی از مفسّران بزرگ اهل سنّت می باشد، در تفسیر خود یعنی {التحریر و التنویر} در مقام کشف مراد جدّی خداوند از این فراز از آیه ۷۱ سوره مبارکه طه برآمده و می فرماید: {و التصلیب: مبالغه فی الصلب و الصلب ربط الجسم علی عود منتصب او دقّه علیه بمسامیر ... و المبالغه راجعه الی الکیفیّه ایضاً بشدّه الدقّ علی الاعواد و لذلک عدل عن حرف الاستعلاء الی حرف الظرفیه لشدّه تمکُّن المصلوب من الجذع بتمکن الشیء الواقع فی وعائه. و الجذوع: جمع جذع -بکسر الجیم و سکون الذال- و هو عود النخله ... و تعدیه فعلِ 《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ》 بحرف (فی) مع انّ الصلب یکون فوق الجذع لا داخله لیدلّ علی انّه صلب متمکّن یشبه حصول المظروف فی الظرف فحرف (فی) استعاره تبعیّه تابعه لاستعاره متعلّق معنی (فی) لمتعلّق معنی (علی) }. 👆👈همان طور که از سخن فوق روشن است، ابن عاشور، متعقد است که خداوند متعال در آیه مذکور، می بایست از تعبیر {علی} بهره ببرد لکن از این تعبیر به تعبیر {فی} عدول نموده است زیرا خداوند متعال در این آیه درصدد بیان می باشد : {تشبیهاً لشدّه تمکُّن المصلوب من الجذع... لیدلّ علی انّه صلب متمکن یشبه حصول المظروف فی الظرف}؛ ابن عاشور موضوع له حقیقی کلمه {فی} را همان {ظرفیّت} دانسته است و لذا در این آیه از آن جایی که مجاز صورت گرفته است، درصدد بیان برآمده است : {و البالغه راجعه الی الکیفیّه بشدّه الدقّ علی الاعواد}. آن که ایشان کلمه {فی} را از باب مشابهت و لحاظ استعاره، می دانند و لذا در معنای {استعلاء} به کار برده شده است. 📚رجوع کنید: التحریر و التنویر، ج۱۶، ص۱۵۲، ناشر: موسسه التاریخ، مکان چاپ: بیروت، نوبت چاپ: اوّل. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
🔺 آن چه که در مسیر طلبگی و بخصوص مسیر تعلیم و تعلُّم ادبیات عرب، مهمّ و بلکه اهمّ است، رسیدن به #یک_
👤 آل غازی سید عبد القاهر، صاحب تفسیر {بیان المعانی} ذیل آیه شریفه می فرماید: {《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ 》جزاء عملکم هذا، و {فی} هنا دالّه علی {الاستعلاء} لاَنّ حروف الجرّ تخلف بعضها کما قدمناه فی تفسیر الآیه ۱۰۴ من سوره الاعراف...}؛ تعبیر {فی} در این آیه، به معنای {استعلاء} به کار برده شده است به تعبیری دیگر گفته می شود: ایشان یکی از معانی حقیقیِ تعبیرِ {فی} را {استعلاء} دانسته است به همین جهت عقیده دارد که در این آیه، {فی} در معنای {استعلاء} بدون به کار گیری هیچ گونه استعمال شده است یعنی می گوید: {در نگاه خداوند متعال هیچ گونه استعاره ای لحاظ نشده است}. 👆👈همان طور که از سخن فوق واضح است، صاحب {بیان المعانی}، متعقد است که خداوند متعال در آیه مذکور، تشبیه و استعاره ای مدّ نظر ندارد تا این که به بیان وجه بلاغی بپردازد یعنی چون که مجاز اتّفاق نیفتاده است لذا بیان وجه بلاغی هم از این‌جهت ضرورتی ندارد بخلاف صاحب التحریر و التنویر که به بیان وجه بلاغی به جهت اعتقادی که داشت یعنی مجاز پرداخت. 😎با مراجعه به آیه ۱۰۴ سوره مبارکه انعام از کتابِ {بیان المعانی} می بینیم که ایشان استعمالِ معانی برخی از حروف در مکان برخی دیگر از حروف جرّ را از باب حقیقت می داند : {و من المعلوم انّ حروف الجرّ تخلف بعضها ای تاتی من بمعنی الباء و الیاء بمعنی علی و علی بمعنی فی و هکذا...}. آن که ایشان موضوع له حقیقی کلمه {فی} را {استعلاء} دانسته است و لذا مرتکب مجازی نشده است به همین جهت خود را ملزَم به بیان وجه بلاغی هم نکرده است. 🔵کما این که: ❤️) ابوحیان در تفسیر خود یعنی {البحر المحیط} ذیل این آیه فرموده است: 🌂{و اراد بالتقطیع و التصلیب فی الجذوع التمثیل بهم، و لما کان الجذع مفرا للمصلوب و اشتمل الظرف علی المظروف عدّی الفعل بفی التی للوعاء و : بمعنی ...} ❤️) صاحب {اعراب القرآن و بیانه} در این باره فرموده است: 🌂{قوله:《وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ 》فی الکلام و تقریرها ان شبّه استعلاء المصلوب علی الجذع بظرفیه المقبور فی قبره ثم استعمل فی المشبّه فی الموضوعه للمشبّه به اعنی الظرفیه فجرت الاستعاره و الظرفیه و بتبعیتها فی علی و فی اذن، ففی علی بابها من الظرفیه و هذا اصحّ الاقوال فیها و ان فی بمعنی علی فی الکلام استعاره}. 📚رجوع کنید: 1) بیان المعانی، ج۰۱، ص۳۹۳، ناشر: الترقی، مکان چاپ: دمشق، نوبت چاپ: اوّل. 2) بیان المعانی، ج۰۲، ص۲۰۹، ناشر: الترقی، مکان چاپ: دمشق، نوبت چاپ: اوّل. 3) البحر المحیط فی التفسیر، ج۰۷، ص۳۵۸، ناشر: دار الفکر، مکان چاپ: بیروت، نوبت چاپ: اوّل. 4) اعراب القرآن الکریم و بیانه، ج۰۶، ص۲۲۳، ناشر: دارالارشاد، مکان چاپ: سوریه، نوبت چاپ: چهارم. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f