#مناجات_امام_زمان_عج 🌺🍃
#جمعه_های_انتظار
اگر آن یارِ پنهانی ، به کف گیرد دل ما را
به تیغ انتقام او ، دهم دست و سر و پا را
نه هستم ترك شيرازی، نه هستم حافظ و صائب
فقط در دل نهادم من، از اول مهر مولا را
به عشق مادرش زهرا، به لطف حضرت حیدر
برون ریزم به اَمر او، زِ قلبم خیلِ غم ها را
چه غم باشد اگر مهدی، نظر بر ما کند یک دم
به نورِ چهره اش بخشد، به ما انوار دنیا را
نگاهش کرده غوغایی، صدایش کرده بلوایی
بپا در دشت و در صحرا ، خروشان کرده دریا را
می آید روزی از کعبه، به دستش بیرق حیدر
به سمت کربلا گوید، حسینم وا حسینا را..
حسينم وا حسينايش، اگر چه روضه ی باز است
ولی باید بخواند او، غروب سرخِ سقا را
بگو ای «ملتمس» از او، بگو از آن شه مه رو
که با مدحش به دست آری، دلِ مولا و زهرا را
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#امام_زمان 🌺🍃
#جمعه_های_انتظار
آقا بیا که بی تو به دلها قرار نیست
دردی بزرگتر ز غم هجر یار نیست
آقا بیا که بین تمامیّ کارها
کاری که سخت تر بود از انتظار، نیست
آقا بیا که بی تو زمستان همیشگی است
آقا بیا که تا تو نیایی بهار نیست
ای آفتاب عشق قدم رنجه ای نما
ما را نصیب، بی تو بجز شام تار نیست
خوشبخت آن کسی که گرفتار تو شده
بیچاره آن کسی که به عشقت دچار نیست
آقا بیا که بی تو پر از حسرتیم و درد
آقا بیا که بی تو به دلها قرار نیست
#مهدی_شریفی
1_1760430544.mp3
639.9K
#امام_زمان_مناجات
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🌷
.. العجل مولا مولا ...جان عالم بر لب آمد ای خدا مهدی نیامد ..
جان عالم بر لب آمد ای خدا مهدی نیامد
دیده پر خون شد جدا و دل جدا مهدی نیامد
هر چه گفتم یابن طاها یابن یاسین یابن احمد
العجل یابن علی المرتضی مهدی نیامد
هر چه گفتم یا مغیث الشّیعه نشنیدم جوابی
هر چه گفتم یا معزّالاولیا مهدی نیامد
دین ما ایمان ما امّید ما هستی عالم
صاحب ما و ولی عصر ما مهدی نیامد
#مداح_علی_فانی
#امام_زمان_عجل_الله🌺🍃
#جمعه_رمضان_و_فراق_یار
جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟
کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا
جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف
چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف
بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود
بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود
سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری
کاش من لایق دیدار تو گردم سحری
تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن
بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن
تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد
با نگاه تو دل من به صفایی برسد
نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود
با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود
جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید
وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید
به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا
حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما
.
به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا
جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#مناجات_با_خدا
#توسل_به_امام_زمان_عج
#رمضان
یارب کنار سفره ات مهمان رسیده
او با لباس پاره ی ایمان رسیده
این بی سر و پا با تو بر سامان رسیده
سائل به پیش حضرت سلطان رسیده
او آمده تا پر کنی ظرفش ز عرفان
محتاج محتاج آمده بر کوی احسان
مهمان تو از هر دری رد شد خدایا
در تنگناهایش مردد شد خدایا
اعمال او بر رحمتت سد شد خدایا
دوری اش از کوی تو ممتد شد خدایا
حالا شکسته آمده دستش بگیری
با قلب خسته آمده دستش بگیری
یا سیدی من آن گدای بی پناهم
عبد فراری تو هستم رو سیاهم
محتاج غفران تو و نیمه نگاهم
شد قامتم خم زیر این بار گناهم
بر عبد افتاده ز پای خود نظر کن
جان امیر المومنین از من گذر کن
یارب اگر دستی نگیری از گدایت
گر شامل حالم نسازی جلوه هایت
گر من نباشم شامل جود و عطایت
یارب اگر با تو نگردم من هدایت
روز قیامت پس چه سازم یا الهی
عبد تو می ماند به حال روسیاهی
#محمد_مبشری
#مناجات_باخدا
#ماه_رمضان #مناجات_با_امام_حسین
نصیحت پدرم مانده است در گوشم
که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم
غم گرسنگی ات قوت غالب من شد
همیشه در وسط روضه اشک مینوشم
قسم به کتری جوشیده در حسینیه
که با کسی که نخواهد تو را نمیجوشم
گرفت نور خدا زندگی تاریکم
به لطف شعله ی در چلچراغ بر دوشم
حسین گفت پدر جای لای لایی شب
شراب ریخت به جانم هنوز مدهوشم
به چار گوشهی قبرم قسم که بعد از مرگ
برای تنگی قبرم گدای شش گوشم
کفن که دستِ مرا بست؛ دست تو باز است
وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
چرا به یاد لب تشنه ات نمیمیرم
مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم
مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت
مصیبت پسر تو نشد فراموشم
میان روضه ی بزم یزید فریادم
به یاد شام غریبان اگر که خاموشم
عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است
تو پاره پیرهنی، من لباس می پوشم
🔸شاعر:
#گروه_یا_مظلوم
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید
چشم تو از من به جز غفلت ندید
قصه ی من هم به پایانش رسید
ناامیدم ناامیدم ناامید
آمده عبد فراری سر به زیر
یا مجیر و یا مجیر و یامجیر
گرچه من نان علی را خورده ام
دل به دست او، ولی نسپرده ام
صاحبم را سالها آزرده ام
آخر کارم شده افسرده ام
شرم بر من!توبه کردم دیر دیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
رفت از یادم که نوبت میرسد
این شلوغیها به غربت میرسد
لحظه مرگم به سرعت میرسد
نوبت آن قبر خلوت میرسد
دوملک هستند آنهم سختگیر
یا مجیر و یامجیر و یا مجیر
دیگر این پرونده پیش قاضی است
حضرت صاحب ز من ناراضی است
مننماز و روزه هایم بازی است
سالها کارم فقط لفاظی ست
تو بزرگی و من آن عبد فقیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آخر از امروز و فردا کردنم
بوی معصیت گرفته این تنم
دوستی ها میکنم با دشمنم
آنکه عمرش را هدر داده منم
حضرت باران بزن بر این کویر
یامجیر ویا مجیر و یامجیر
غصه دارم غصه های بی حساب
مستحقم تا بسوزم در عذاب
مانده بهر من فقط یک انتخاب
ناله از دل میکشم یا بوتراب
من علی دارم!امامی بی نظیر
یا مجیر و یامجیر و یا مجیر
مستم و هشیار میگویم علی
هرکه گفت از یار میگویم علی
یکصدو ده بار میگویم علی
جای استغفار میگویم علی
او گرسنه نوکرانش سیر سیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
گرچه ما خاریم گلشن کربلاست
خاک ما گفته ست میهن کربلاست
جنت عشاق اصلا کربلاست
راه آدم گشتن من کربلاست
کربلا راهم بده ای دلپذیر
یا مجیر و یا مجیر و یامجیر
در شلوغی های آن گودال تنگ
گیسویی از پشت سر میخورد چنگ
نیزه بود و تیغ بود و چوب و سنگ
پیش زینب خورد طبل ختم جنگ
ماند بی سر پیکری بین حصیر
یا مجیر و یا مجیر و یامجیر
#سیدپوریا_هاشمی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_قدر
#مدح
#مناجات
تمام دلخوشی زندگی من این است
که وقت مرگ می آئی و مرگ شیرین است
مگر نگفتی علی جان؛ فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است
به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است
شهادتین مرا فاطمه تقبُّل کرد
بیا همه کس و کارم! زمان تلقین است
سلام وادی من؛ وادی السلام علی!
کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است
رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به روی ضریح، تسکین است
کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش
نجف چه جای قشنگی برای تدفین است
فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان
سرم به دامن حیدر، به روی بالین است
سرم مقابل ایوان طلای شاه نجف...
سرم مقابل زهرا همیشه پائین است
علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست
اگر مرا نرساند به عرش، غمگین است
بخواه روزی از این پادشاه، بنده خدا!
گدای خانه او هر که هست تضمین است
ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوش بین است
#رضا_دین_پرور
سبک: آواز افشاری (ویژه ی مناجات خوانی)
یا رب ز گناه خویش شرمنده منم
بر هر چه عقوبت است زیبنده منم
غفار تویی، غنی تویی، الله تویی
بد کار منم، گدا منم، بنده منم
الهی با تو دارم گفتگویی
بسویت آمده بی آبرویی
من آن نا خوانده مهمان تو هستم
همان که بار ها پیمان شکستم
چو ماه رحمت و بخشندگی شد
گدا سوی تو با شرمندگی شد
ز عصیان سینه من تنگ باشد
همه اعمال من نیرنگ باشد
به دل حال مناجاتم نباشد
قبول تو عباداتم نباشد
نماز و روزه من بی حضور است
ز درگاهت دلم بسیار دور است
نبردم دست خود یک بار سویت
شبی خود را نکردم رو برویت
سر شک از دیدگان جاری نکردم
برای آخرت کاری نکردم
ولی باز آمدم با سر به زیری
که یک بار دگر دستم بگیری
01آوازافشاری-زگناه خویش شرمنده منم.mp3
5.21M
سبک: یا رب ز گناه خویش شرمنده منم☝️👆☝️👆 با نوای گرم استاد مرحوم کریم خانی🎤🔊
نوزدهم رمضان
نور خلاق مبین یا امیرالمومنین
یار ختم المرسلین یا امیرالمومنین
آمده مدح وثنای تو به قرآن کریم
قدر و طاها یا و سین یا امیرالمومنین
کس به غیر از احمد و زهرا تو را نشناخته
ای امام اولین یا امیرالمومنین
یاری دین خدا کردی کنار مصطفی
تو به عزم راستین یا امیرالمومنین
یوسف مصری بود محو رخ زیبای تو
نازنین و مه جبین یا امیرالمومنین
فخر دارد جبرئیل از این که استادش تویی
سرور روح الامین یا امیرالمومنین
علم و حلم و حکمتش را داده حق هدیه به تو
چشمه ی علم الیقین یا امیرالمومنین
روشنی بخش تمام عالم خلقت تویی
ای مه روی زمین یا امیرالمومنین
جمله ی شاهان همه خاک کف پای تواند
نور چشم مسلمین یا امیرالمومنین
قبله گاه عاشقان اهل بیت مصطفی
کعبه ی اهل یقین یا امیرالمومنین
شیر روزی و به شب یار فقیری و یتیم
بین خلقی بهترین یا امیرالمومنین
بر تو می نازد پیمبر زان که دامادش تویی
ای به زهرا همنشین یا امیرالمومنین
در میان خلق عالم ای امام مهربان
چون پیمبر تو امین یا امیرالمومنین
حق نهاده مهر تو در سینه ی عشاق تو
بر همه حصن حصین یا امیرالمومنین
جود و ایثار و کرم تا روز محشر بنده ات
روح تقوا رکن دین یا امیرالمومنین
جمله خوبان جهان ریزه خور خوان تواند
نور قلب متقین یا امیرالمومنین
مهر و حب تو بود گنجینه ی اهل ولا
شیعه را یار و معین یا امیرالمومنین
با ولای تو قلوب شیعه گشته منجلی
رهبر دنیا و دین یا امیرالمومنین
یک نگاهی گر کنی عالم هدایت میشود
ای چراغ راه دین یا امیرالمومنین
تا صف محشر بود بهر تمام عاشقان
کوی تو خلد برین یا امیرالمومنین
در صراط و محشر و روز حساب از لطف حق
تو شفیع المذنبین یا امیرالمومنین
اهل عالم تا نفس آید ز نای سینه ام
ذکر من باشد همین یا امیرالمومنین
سائل کوی توام از کودکی گردیده ام
از سرایت خوشه چین یا امیرالمومنین
در درون سینه ی بی کینه ام از لطف حق
مهر تو دُرِّ ثمین یا امیرالمومنین
کن نظر بر حال من از لطف و جود و مرحمت
ای امام راستین یا امیرالمومنین
من (رضا) هستم غلام حلقه در گوش شما
حال زارم را ببین یا امیرالمومنین
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
نوزدهم رمضان
این دلم مست تولای علیست
روز و شب غرق تمنای علیست
دل صفا می گیرد از نام علی
ساغرم پر گشته از جام علی
دل شود با نام حیدر منجلی
دردها درمان شود با یا علی
نور چشم خلق عالم حیدر است
یاور و همسنگر پیغمبر است
عبد درگاه خدای لایزال
مظهر ذات خدا احمد خصال
نوربخش عالم امکان علی است
دین علی عترت علی قرآن علی است
همسر والامقام فاطمه است
دستگیر شیعه روز واهمه است
شمع جان او بود گیتی فروز
زاهد شب باشد حیدر شیر روز
او بود مولا امیرالمؤمنین
شیعیانش را بود حبل المتین
تا ابد دین خدا مرهون اوست
شیعه تا روز جزا مدیون اوست
هر دلی را او خدایی می کند
از همه مشکل گشایی می کند
خانه ی کعبه است زادگاه او
مسجد کوفه است قتلگاه او
شد دو تا از تیغ کین فرق و جبین
گشته مظلوم جهان نقش زمین
جان مظلوم دو عالم بر لب است
در کنار بستر او زینب است
مجتبی گرید بر آن نور دو عین
سوزد از داغ غم بابا حسین
من (رضایم) سائل کوی علی
دست های خالی ام سوی علی
چون رضای حق رضای حیدر است
این رضا عمری گدای این در است
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
نوزدهم رمضان
السلام ای نور حی کبریا
یار پیغمبر علی مرتضی
تو گل گلزار دینی یا علی
تو امیرالمؤمنینی یا علی
همسر محبوبه ی حق فاطمه
در جهان مشکل گشایی بر همه
هر دلی را تو خدایی می کنی
از همه مشکل گشایی می کنی
هر گره با دست تو وا می شود
عبد درگاه تو آقا می شود
ما همه ذره تویی چون آفتاب
یا علی از مرحمت بر ما بتاب
بر تو و مظلومه زهرایت قسم
بی تو مولا در دو عالم بی کسم
ای که هستی عالمی را دستگیر
جان زهرا همسرت دستم بگیر
شاملم لطف تو و احسان تو
در شب قدرم علی مهمان تو
بودی امشب میهمان دخترت
دم به دم جان تو آمد بر لبت
ذکر تو انا الیه راجعون
قلب دختر با نگاهت گشته خون
دختر مظلومه ات شد بی شکیب
گفت با تو آن عزیز غم نصیب
ای که عالم را تو دادی آبرو
حق زهرا مادرم مسجد مرو
گفته ای شد لحظه ی موعود من
منتظر بر دیدنم معبود من
رفتی و آماده گشتی بر نماز
راز دل گفتی به حی بی نیاز
ناگهان شمشیر کین آمد فرود
خون به قلب عالم هستی نمود
ابن ملجم آن شقی رذل پست
بین محراب دعا فرقت شکست
سوی مسجد آمدند با شور و شین
مجتبایت با ابوالفضل و حسین
در گلیمی پیکرت بگذاشتند
اشک ریزان از زمین برداشتند
جان بسوزد بر حسین و کربلا
پیکرش در خون سرش از تن جدا
تیرباران شد تن پاک حسین
غرق خون شد پیکر چاک حسین
آتش کینه زدند برخیمه ها
رأس پر خون حسین بر نیزه ها
بچه ها را ظالمانه می زدند
عمه ها را تازیانه می زدند
دشمنش بر زخم زینب زد نمک
بر یتیمان حسین می زد کتک
#رضا_یعقوبیان
#امام_علی_ع
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#صلوات_اول_مجلس
ایام و لیالی منسوب است به امام العارفین، قطب السالکین، امام المتقين، یعسوب الدین، اخ الرسول، زوج البتول، ابوالحسن، امیرالمومنین علیه السلام...
عنایت کنید هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آنحضرت و...
تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#صلوات_اول_مجلس
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن اول مظلوم عالم، امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام، و از طرفی هم مصادف با اولین شب از لیالی باعظمت قدر است...
خدای متعال توفیق درک این شبهای با عظمت رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸پیشانى عدل و عدالت را شکستند
🔸آن دسته اى که با على پیمان ببستند
شب نوزدهم ماه مبارک رمضانه،
شب ضربت خوردن آقامون امیرالمومنینه...
🔸یا رب چه صبحى در پى شب هاى او بود
🔸«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» بر لب هاى او بود
مثل امشبی امیرالمومنین...
مهمان دخترش ام کلثومه...
خیلی خوشحال بود خانم ام کلثوم...
آخه باباش امیرالمومنین مهمانشه...
سفره افطار رو پهن کرد... یکطرف ظرف شیر رو گذاشت... یکطرف نان و نمک...
صدا زد: دخترم...
تا حالا کی دیدی...
بابات سر سفره ای بشینه...
دو تا خورشت داشته باشه...
تا بی بی اومد ظرف نمک رو برداره...
صدا زد: دخترم ظرف شیر رو بردار...
امشب میخوام با نان و نمک افطار کنم...
🔸وقتی که با نان و نمک افطار میکرد
🔸انگار که، با فاطمه دیدار میکرد
امشب حال و هوای دیگه ای داره مولا...
هی نگاه به سمت آسمان میکنه...
صدا میزنه...
انا لله و انا الیه راجعون
نزدیکای اذان صبح حرکت کرد به طرف مسجد...
🔸سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه
🔸سمت مسجد میرود آرام بی کوثر علی
🔸جای زهرا خالی است آری اگر که زنده بود
🔸 مطمئنم راه را می بست زهرا بر علی
امشب... مردم کوفه...
برا آخرین بار...
صدای اذان امیرالمومنین رو شنیدند...
همچین که از بالای ماذنه اومد پایین...
درمحراب عبادت ایستاد...
نماز عجیبی خواند امیرالمومنین...
تا سر از سجده برداشت...
نانجیب حیا نکرد...
ابن ملجم ملعون...
با شمشیر زهر آلود...
چنان بر فرق امیرالمومنین زد...
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
این روضه ادامه دارد...
#شب_قدر
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(ادامه روضه بالا)
صدای ناله مولا بلند شد...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
به خدای کعبه رستگار شدم...
دیگه علی راحت شد خدا...
صدای منادی بین زمین آسمان بلند شد...
«تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى»
تا صدای منادی رو بچه ها شنیدند...
دوان دوان اومدند به طرف مسجد...
تا رسیدند نگاه کردند دیدند...
ای وای...
محراب مسجد لاله گونه...
فرق بابا رو شکافته اند...
تمام صورت خونیه...
روی خاکهای محراب هی صدا میزنه...
«فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»
همین جا بود صدای حسنین به ناله بلند شد...
🔸حسن از یک طرف می کرد زاری
🔸حسین از سوی دیگر بی قراری
حسنین اومدند کنار بابا...
بابا ديگه رمق در بدن نداره... زیر بغل های بابا رو گرفتند...
با فرقه شکافته آوردند به سمت خونه...
#گریز اول👇
عرضه بداریم یا امیرالمومنین...
طاقت نداشتی دخترت زینب کبری...
شما رو با صورت خونی ببینه...
اما یاعلی... کجا بودید آقا خرابه شام...
وقتی سر بریده حسنیت رو...
برا دختر سه ساله اش آوردند...
ای وای.. ای وای...
بمیرم.. تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد: وای بابای خوبم...
(مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ)
بابا بگو ببینم کی سر از تنت جدا کرده...بابا...
کی با چوب خیزران به لب و دندانت زده بابا...
(مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي)
کی منو تو بچگی یتیم کرد...
🔸یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔸یتیمی خاری دوران یتیمی
بابا نبودی ببینی...
از کربلا تا شام...
چقدر تازیانه به من زدند...بابا...
دیگه طاقت ندارم...بابا
ببین تمام بدنم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
بابا دیگه منم با خودت ببر...
یاعلی.. سه ساله حسینت...
انقدر کنار بدن بابا ضجه زد... یکدفعه دیدند دختر یک طرف افتاد...
سر بابا یک طرف افتاد...
عمه جانش زینب دوان دوان اومد نگاه کرد دید...
دختر جان به جانان تسلیم کرده...
شعر پایان👇
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
۶۱
(امام علی ع)
(شب نوزده رمضان)
ای صفای حریم آل الله
جان و جانانه ی رسول الله
بعد شخص پیمبر اکرم
تویی مولی علی ولی الله
علی مولی علی علی حیدر۳
صحن و ایوان تو بهشت من
مهر و حب تو در سرشت من
آقاجان حق همسرت زهرا
کن نگاهی به روی زشت من
علی مولی علی علی حیدر۳
سائل خسته روسیاه تو
آمده امشب در پناه تو
هستم ای نور چشم آل الله
مستمند نیم نگاه تو
علی مولی علی علی حیدر۳
صحن و ایوان تو صفا دارد
عطر و بوی کرب و بلا دارد
شب قدر و شب تو یا حیدر
شیعه امشب چنین نوا دارد
علی مولی علی علی حیدر۳
اگه گاهی دل تو بشکستم
همه عمرم دل به شما بستم
شب بخشایش گناهان است
از کرامت آقا بگیر دستم
علی مولی علی علی حیدر۳
من که در گلشنت چنان خارم
کن نگاهی سائل دربارم
شکر لله ز لطف تو مولی
گدایی از شما شده کارم
علی مولی علی علی حیدر۳
ای مه حق پرست من حیدر
ای تمامی هست من حیدر
دست خالی رسیده ام سویت
تا بگیری تو دست من حیدر
علی مولی علی علی حیدر۳
نشود لطف تو فراموشم
من ز جام عشق تو می نوشم
به دو عالم یک تار مویت را
هرگز ای نور دیده نفروشم
علی مولی علی علی حیدر۳
بهر دنیا ز تو گسست حیدر
نانجیب در کمین نشست حیدر
ابن ملجم به مسجد کوفه
فرق تو از کینه شکست حیدر
علی مولی علی علی حیدر۳
شد شکسته فرق و جبین حیدر
شدی از کین نقش زمین حیدر
یا علی زین مصیبت عظمی
همه عالم شده حزین حیدر
علی مولی علی علی حیدر۳
ای که هستی پیش خدا محبوب
مسجد کوفه گشته پر آشوب
ای گل باغ خاتم مرسل
من بمیرم ز چه شدی مضروب
علی مولی علی علی حیدر۳
حسنین آمدند دوان سویت
غرق خون دیده یا علی رویت
ناله می زد حسین و می دیدند
تیغ کین خورده تا به ابرویت
علی مولی علی علی حیدر۳
حسنینت گلیمی آوردند
زین غم عظمای تو افسردند
حسنت داند و خدای تو
با چه حالی به خانه ات بردند
علی مولی علی علی حیدر۳
همه عالم بود به تاب و تب
حسنین تو گشته جان بر لب
بین خانه با دیده ی پر خون
منتظر مانده بهر تو زینب
علی مولی علی علی حیدر۳
چه قدر خالیه جای یارت
که ببیند چهره ی بیمارت
در کنار بستر تو مولی
زینب تو شده پرستارت
علی مولی علی علی حیدر۳
همه بالا دست دعا دارند
بهر بهبودی و شفا دارند
حسنین و زینب تو مولی
چون اباالفضل چنین ندا دارند
علی مولی علی علی حیدر۳
همگی یاد مادر افتادند
یاد ناله پشت در افتادند
یاد ضرب لگد شکستن در
به یاد اشک حیدر افتادند
علی مولی علی علی حیدر۳
ضربت خوردن حضرت علی(ع) - علی اکبر لطیفیان
از سر شانه ی در حال نماز سحرش
چقدر بال ملک ریخته تا دور و برش
او بزرگ است و در این خاک نمی گیرد جا
آسمان است و رسیده است زمان سفرش
همه ی شصت و سه سالش به غریبی طی شد
می رود تا که خدایش نکند بیشترش
یاد شرمندگی از فاطمه می اندازد
بخداوند قسم دیدن چشمان ترش
ایستاده است کسی پشت در خانه ی او
جبرئیل آمده انگار به مسجد ببرش
سحر نوزدهم خانه ی دختر برود
آنکه دلسوز ترین است برای پدرش
دخترش نیز یقین داشت شب آخر اوست
کاسه ی آب نپاشید اگر پشت سرش
همه مبهوت و همه محو نمازش بودند
کاش این منبر و محراب نمی زد نظرش
این طرف دست توسل به عبایش که بمان
آن طرف حضرت صدیقه بود منتظرش
علی اکبر لطیفیان
نوحه شب نوزدهم ضربت خوردن حضرت علی(ع)
گشته جاری اشک زهرا(2)
خورده ضربت فرق مولا(2)
ذکرعالَم به چشمان گریان(2)
یاعلی یاعلی یاعلی جان(3)
قلب یاران زار و محزون(2)
گشته محراب غرقِ در خون(2)
ذاتِ حق زین عزامرثیه خوان(2)
یاعلی یاعلی یاعلی جان(3)
جان بابا گشته بر لب(2)
ای امان از حال زینب(2)
ناله دارد به قلب پریشان(2)
یاعلی یاعلی یاعلی جان(3)
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا
سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا
میان سجده ام وا شد گره از کار و بارِ من
نبودی تا ببینی از فراغت ، تا شدم زهرا
اگر چه بوده ام روزی یگانه فاتح خیبر
پر از آه و غم و نجوای یا زهرا شدم زهرا
یتیمان را شریک غصه و سختی منم ، حالا
دلیل گریه های عترت طاها شدم زهرا
حسین و مجتبی را یک طرف همناله ام اما
ز یکسو همنوا با دختری تنها شدم زهرا
حسینت را به طفل ارشد ام البنین دادم
منم ساقی و مداح لب سقا شدم زهرا
پر از دلشوره در این کوفه و این کوفیانم لیک
به حال احتضار از فکر عاشورا شدم زهرا
در اینجا خیمه ای دارم کنارم باغی از گلها
ولی گریان سیلی بر رخ گلها شدم زهرا
دمی شادم که میبینم رخ دردانه دلدارم
دمی هم غصه دارِ زینب کبرا شدم زهرا
🔸شاعر:
#داریوش_جعفری
__________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
کتاب خلق را فردا روایت می کند حیدر
جماعت ایستاده ند و امامت می کند حیدر
حساب دشمن حیدر که روز حشر معلوم است
میان دوستدارانش قضاوت می کند حیدر
علی عمّار می خواهد علی تمّار می خواهد
جز این باشد ، ز دست ما شکایت می کند حیدر
تو بینا باش و ردّ پای حیدر را بجو در شهر
که با هر کور نابینا ، محبّت می کند حیدر
*
شهیدا ! فتنه در خون تو تن شُست و نمی داند
به حکم مَن یَمُت ... با تو رفاقت می کند حیدر
شهیدا ! ای چراغ پیش رو ! امروز فهمیدم
که با خون تو خلقی را هدایت می کند حیدر
کماکان مرتضی فُزتُ و ربّ الکعبه می خواند
کماکان بین خون دارد عبادت می کند حیدر
عجب محراب خونینی ! دعایم کن که می دانم
قنوت شیعه را در خون اجابت می کند حیدر
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
#مناجات
#امیرالمومنین_شهادت
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت..
همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانه هر عبد پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غم هارا برد
گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
دست خط علی امروز به تقدیر من است
سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت
من شب قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شده ام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربت جانان برداشت
علی امشب به سر سفره ی زینب رفت و..
طبق معمول عوض شیر و نمک نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت..
هرچه برداشت قدم فاطمه گویان برداشت
آخرین لقمه ی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمه آه یتیمان برداشت
امشب ای کوفه علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خون خودش غلتان است
#سیدپوریا_هاشمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
باسلام خدمت ستایشگران اهل بیت
توجه توجه📢📢📢
سی وهشتمین جلسه مجمع الذاکرین وگردهمایی مداحان
شهرستان تیران وکرون
چهارشنبه شب(شب پنج شنبه)
(۲۳فروردین ماه)فرداشب
همزمان باشام شهادت حضرت علی(ع)
به آدرس رضوانشهرخیابان امام خمینی(ره)۱۰۰ متربعدازشهرداری به سمت بانک ملی جنب خیابان امام منزل🏬 به میزبانی خیرارجمندحاج اسماعیل امینی برگزارمی گردد.
برنامه همراه بااقامه نمازمغرب وعشادرمنزل ایشان برگزارمی گردد.
🕰️حضورعزیزان موقع اذان ساعت۱۸:۴۵
🍝برنامه همراه باضیافت افطار می باشد.
(باتوجه به آماردقیق عزیزان،جهت پیش بینی پذیرایی توسط میزبان،وتکثیردرس نامه های آموزشی،بزرگواران حتماااااااجهت حضور،الان باارسال یک(یاعلی)درپی وی شخصی اعلام حضور نمایند.
منت بگذاریدوتشریف بیاورید😍
مناجات با خدا
من آمدم با/سوز دل و آه/اغفِر ذُنوبی/اَستغفر الله
راه وصالت/ای حیّ یکتا/بر من نشان ده/گم کرده ام راه
اَستغفرالله...
من گرچه هر دم/عصیان نمودم/تو لطف کردی/بر من به هر گاه
اَستغفرالله...
نفس امّاره/بیچاره ام کرد/بده نجاتم/از قعر این چاه
اَستغفرالله...
هستم گدایت/عبد سرایت/ای نور لطفت/بر شام دل ماه
اَستغفرالله...
من را ببخشای/حقّ حسینت/او که بُوَد بر/مُلک جهان شاه
اَستغفرالله...
آن کس که شد در/راه وصالت/با زخم تیغ و/سر نیزه همراه
اَستغفرالله...
آنکه برایش/زهرای اطهر(س)/نوحه بخواند/با سوز جانکاه
اَستغفرالله...
با کام تشنه/با ضرب دشنه/سر را جدا کرد/آن شمر گمراه
اَستغفرالله...
#امیرالمومنین علیه السلام
پدر را در گلیمی از کنار منبر آوردند
پسر را در حصیری غرقِ خون و بی سر آوردند
علی را کوفیان کشتند در محراب و بعد از آن
برای کشتن فرزند او، صد لشگر آوردند
اگر خورشید را شق القمر کردند در کوفه
همان شق القمر را کربلا بر اکبر آوردند
تمام دشت از خونِ ابوالفضل علی پُر شد
ز بس بارانِ تیرِ کینه برآن پیکر آوردند
ز فولادی که شد شمشیر و بر فرق علی آمد
به دست حرمله تیری برای اصغر آوردند
چقدر این کوفیان پستند کز بعد حسینِ او
ز گوش کودکانش گوشوارهها در آوردند
سه ساله بود و پا پُر آبله، رخسار و تن نیلی
چه روزی با اسیری بر سر این دختر آوردند
«وفایی» چون که خطبه خوانی زینب به گوش آمد
همه در کوفه میگفتند گویا حیدر آوردند
#سیدهاشم_وفایی
#امیرالمومنین_مدح
#امیرالمومنین_شهادت
نديده غير خدا اول زمانش را
نرفته غير نبي اوج آسمانش را
سري نمانده كه از وصف او نرفته ز هوش
نمانده گوش كه نشنيده داستانش را
به خاك بوسي اين خانه دلخوشيم،از ما
خدا كند كه نگيرند آستانش را
به آن دهان كه متاعي به جز علي دارد
بگو كه تخته كند تا ابد دكانش را
پيمبران اولوالعزم شيعه اش هستند
چرا كه اجر عظيمي ست پيروانش را
اگر رسول نگويد علي ولي الله
خدا نمي شنود لحظه اي اذانش را
كسي كه در وسط كارزار پيغمبر
هزار مرتبه پس داده امتحانش را
كسي كه كَند در قلعه را به دست اما
به زور زانوي خود خرد كرد نانش را
نه استخوان گلويش،نه خار در چشمش
فراق يار جوانش بريد امانش را
به جز علي چه كسي نيمه شب تك و تنها
به دست خويش كفن كرده است جانش را
شكست پهلوي مادر،شكست فرق پدر
خدا به خير كند چوب خيزرانش را
#محسن_عرب_خالقی