eitaa logo
کاروان دل
473 دنبال‌کننده
121 عکس
9 ویدیو
0 فایل
🔸کانال نوحه‌ها: ☑️ eitaa.com/nouheh 🔸کانال آثار: ☑️ eitaa.com/yusof_rahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔸دلشوره‌های اربعینی🔸 می‌میرم از دلشوره‌های اربعینی از حسرت و دلتنگی و غربت‌نشینی بالی برای پر زدن سویت ندارم حتی زمین‌گیرم در این مرز زمینی «یا مونسَ کلِ غریبِ» اهل عالم امکان ندارد حال و روزم را نبینی تو با خبر از حال و روز دردمندان تو با یتیمان و غریبان هم‌نشینی حالا یتیمی آمده با دل‌پریشی حالا غریبی آمده با دل‌غمینی بشنو صدای از نفس افتاده‌ای را جز تو ندارم من امیرالمؤمنینی امشب ببر دل را به پابوس ضریحت عاشق چه می‌خواهد به غیر از خوشه‌چینی امشب خبرهایی‌ست در صحن و سرایت امشب حسن‌زاده‌ست مهمان امینی ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام: چون پدرم كشته شد، آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم، حالت اغما و بی‌‏هوشى بر من روى داد در آن حال شنيدم پدرم می‌‏فرمود: شيعتى ما اِن شربتم، ماءَ عَذب فاذكرونى اِذ سمعتم بغريبٍ اَو شهيد فاندبونی... ‏ 📗 منتهى الآمال، شيخ عباس قمى، ج۲، ص۹۳۰؛ به نقل از مصباح کفعمی، ص۹۶۷. 🔸آیات شگفت🔸 تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم می‌رسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم: شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی راه را گم کرده بودم، آخر آیا می‌رسیدم؟ خسته و تنها در آن صحرا، چه غربت‌ها که دیدم هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم دشت ساکت بود، اما این صدا را می‌شنیدم: اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش... کاش من هم می‌شدم از کشتگان یک نگاهش آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش راه او آغاز می‌شد از میان قتلگاهش... لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی می‌زد آتش بر جهانی غربت بی‌انتهایش کودک شش‌ماهه هم می‌خواست تا گردد فدایش ناگهان شد غرق خون با یک سه‌شعبه ربنایش کاش آنجا آب می‌شد آب از هُرم صدایش: كَيْفَ‌ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ‌ يَرْحَمُونی بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری هر دلی بی‌تاب می‌شد با طنین سرخ قاری دخترش راوی خون بود آن میان با بی‌قراری می‌سرود این اشک‌ها را تا بماند یادگاری: وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی ☑️ @karavanedel
هدایت شده از خبرگزاری رسا
35.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شعرخوانی بمناسبت ولادت امام عسکری(ع) 👈 طلبه هنرمند یوسف رحیمی 🆔 @rasanewsagency
او رفت و به سرمنزل مقصود رسید او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید هر کس وسط راه بماند، مانده‌ست... آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید ☑️ @karavanedel
هدایت شده از KHAMENEI.IR
صدای شهیدان.mp3
3.37M
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹 أینَ المُنتَقِم🔹 امروز دلتنگم، نمی‌دانم چرا! شاید... این عمر با من راه می‌آید؟ نمی‌آید؟ اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟ کی اختیار لحظه‌هایم رفت از دستم؟ دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم حتی چراغ روشنی هم این طرف‌ها نیست در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست فانوس دل، می‌خواهد ای خورشید، نور از تو خیری ندارد باقی این عمر دور از تو این نامه را با خود نسیم آورده، می‌خوانی؟ از عاشقی در راه مانده، او که می‌دانی عمری‌ست از تو بی‌خبر ماندم، خبر داری! مولا! خبر از حال قلب محتضر داری! می‌ترسم از این روزهای غربت دنیا می‌ترسم از دیروز، از امروز، از فردا این لحظه‌ها بی یاد تو دلگیر و دلتنگ‌اند این نغمه‌ها بی عطر نام تو بدآهنگ‌اند این روزها شاید تو دلتنگی که این‌گونه یک‌باره دیگرگون شده دنیای وارونه من خوب می‌دانم تو دلگیری از این دنیا دلگیری از روز و شب ما بی‌تفاوت‌ها بی‌تو تمام عمر ما غرق تماشاییم بار گرانی بر زمین... ما گرم حاشاییم دلگیری از بی‌رنگی این شادی و غم‌ها دلگیری از دنیای تکراری آدم‌ها هر صبح جمعه آمد و ما خواب می‌دیدیم دریای عشقت بود و... ما مرداب می‌دیدیم یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم «اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست! مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟ ای کاش با یاد تو امشب همسفر بودم از روضۀ پنهانی تو با خبر بودم شاید که داری سر به روی تربت مادر ای روضه‌خوان کوچه‌های غربت مادر شاید رسیدی کربلا دیشب، شب جمعه آه از شب بی‌تابی زینب، شب جمعه شب‌های جمعه کربلا غوغاست، عاشوراست شور حسینی در جهان برپاست، عاشوراست در جان عالم محشری کرده به‌پا! او کیست؟ اصلاً شب جمعه، شب آرام ماندن نیست ما هم شب جمعه عزیز از دست دادیم، آه آه از شبی که رفت ماه ما به قربانگاه در جان ما آتشفشان داغ او زنده‌ست این داغ، این آتشفشان، هر شب گدازنده‌ست در هر رگ ما شور خون‌خواهی‌ به جوش آمد هنگام فریاد آمد و وقت خروش آمد آن انتقام سخت نزدیک است می‌دانیم با ذکر اَین المنتقم، ما مرد میدانیم او با سپاهی از شهیدان می‌رسد آری دارد سپاه او چه سردار و علمداری فردا که آفاق جهان یک‌دست بارانی‌ست آری علم دست سلیمانی‌ست! زیبا نیست؟ این رجعت عشق است، این عهد شهیدان است بیرق به دست حاج قاسم... بین میدان است شوق شهادت داشت، عمری بندگی می‌کرد یک عمر مانند شهیدان زندگی می‌کرد در خاطر یاران همیشه عین باران بود بر خصم توفنده چو دریایی خروشان بود دلتنگ بود و با یتیمان گریه سر می‌داد آغوش گرمش بوی آغوش پدر می‌داد باران شده وقت دفاع از هر ستم‌دیده مثل اسیری دم‌به‌دم بر خویش لرزیده «للظالمِ خصماً و للمظلومِ عونا» بود او عطر مولا داشت، خاک پای مولا بود او مرد میدان بود آری مرد میدان‌ها جا داشت در دل‌های سوری‌ها و افغان‌ها لبنان و سامرا، یمن، غزّه، گواه من خورشید شب‌های غریبان بود ماه من او از تمام ما یقیناً ندبه‌خوان‌تر بود یابن‌الحسن‌هایش ولی در بین سنگر بود او سالیانی صبح جمعه منتظر مانده در خط حمله، ندبه خوانده، اشک فرمانده او «لَيْتَ شِعْرِي» گفته با مولای خود اما در خط حمله در بیابان‌های سامرا «اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست! مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟ دل‌ها اسیر سوز و سرمای زمستان است دنیای ما محتاج لبخند بهاران است گرمای دستان تو را کم دارد این شب‌ها لبخند زیبای تو را می‌خواهد این دنیا می‌آیی از فصل گل و لبخند می‌دانم در روزهای آخر اسفند... می‌دانم با تو بهار رفته، از تبعید می‌آید می‌آیی و آن روز با تو عید می‌آید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5397@ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨📢 | انتشار نخستین‌بار 📹 رهبر انقلاب: این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءالله 💻 @Khamenei_ir
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سقای عشق و آب و ادب بود ماه تو نام‌آور تمام عرب بود ماه تو 📹 شعرخوانی ☑️ @karavanedel
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹آینۀ محمد🔹 سیلاب می‌شویم و به دریا نمی‌رسیم پرواز می‌کنیم و به بالا نمی‌رسیم این بال‌ها شبیه وبال‌اند، اَبترند وقتی به سیر عالم معنا نمی‌رسیم این چشم‌های خیس و تهی‌دست شاهدند بی‌تو به جلوه‌زار تماشا نمی‌رسیم تا بی‌کرانه‌های حضور الهی‌ات پر می‌کشیم روز و شب اما نمی‌رسیم باشد اگر تمام جهان زیر پایمان حتی به خاک پای تو مولا نمی‌رسیم این حرف‌ها نشانۀ تقصیر فهم ماست حیران شدن میان صفات تو سهم ماست دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری! از مرز عقل‌های زمینی فراتری ای بی‌کرانه! نامتناهی‌ست وصف تو آیینۀ صفات الهی‌ست وصف تو مبهوت جلوه‌های جلالت کمیت‌ها کی می‌رسد به درک کمال تو بیت‌ها ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است این شعرها بهانۀ عرض ارادت است... عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد دلتنگ چشم‌های مسیحا شدیم و بعد مثل نسیم در‌ به‌ در کوچه‌ها شدیم تا با شمیم احمدی‌ات آشنا شدیم ای مظهر فضایل پیغمبر خدا آیینۀ شمایل پیغمبر خدا شایستۀ سلام و تحیّات احمدی احیا کنندۀ کلمات محمدی نور علی و فاطمه در تار و پود توست شور حسین و حلم حسن در وجود توست چشم مدینه محو سلوک دمادمت بوی بهشت می‌وزد از خاک مقدمت قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست تفسیر بی‌کران معانی حدیث توست قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است هرکس به آیه‌ای ز مقام تو عارف است روشن‌ترین ادلّۀ علمی‌ست سیره‌ات وقتی که حجّت‌اند به عالم عشیره‌ات هرکس که تا حضور تو راهی نمی‌شود، علمش به‌ جز زیان و تباهی نمی‌شود هر قطره که به محضر دریا نمی‌رسد، سرچشمۀ علوم الهی نمی‌شود بی‌بهره است از تو و انفاس قدسی‌ات اندیشه‌ای که نامتناهی نمی‌شود جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست آقای من اگر تو نخواهی نمی‌شود... یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا تا بی‌کرانۀ ملکوتت ببر مرا... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/183@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔸از دوشنبه تا جمعه🔸 کوچه کوچه نسیم سامرّا عطر غم از عراق آورده بوی باران و بوی دلتنگی باز بوی فراق آورده! دست‌های ستم شود کوتاه که چنین از مدینه با اکراه ماه را همدم غریبی و آه سوی خاک عراق آورده ماه کی پشت ابرها مانده؟ هر کجا بوده نور افشانده بس‌که دشمن شده‌ست درمانده ماه را در مُحاق آورده دید دیگر حریف نورش نیست عاقبت زهر کینه‌اش را ریخت خنجر از پشت می‌زند این‌بار خنجری که نفاق آورده باز خاک عزا شده این خاک آسمان‌ها همه گریبان‌چاک غم جانسوز و داغ جانکاهش چه بر این نُه رواق آورده؟ یک دوشنبه مدینۀ غم‌ها... یک دوشنبه غروب سامرا... هر دوشنبه که می‌رسد از راه باز یک اتفاق آورده گردش این زمانه دل‌ها را می‌برد از دوشنبه تا جمعه روزهایی که با خودش حسرت با خودش اشتیاق آورده! حاجت سامرا روا گردد باز هم سُرَّ مَن رَأی گردد می‌رسد آفتاب و می‌بینیم صبح‌دم را به باغ آورده ☑️ @karavanedel
هم مرد حماسه‌های طوفانی بود هم سالک قله‌های عرفانی بود مانده‌ست هنوز تا که بشناسیمش یک رهرو مکتبش سلیمانی بود ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از کاروان دل
علیه‌السلام 🔸تفسير أعطينا🔸 در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته می‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌های دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش آرى دعای حضرت جانان گرفته نسل امامت می‌شود پاينده با او از برکتش دل‌های شيعه جان گرفته او می‌رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد عالم همه قطره اگر دريا تو هستی کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستی مانده‌ست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطينا تو هستی مانند کوثر چشمۀ جاری نوری با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرينی‌ست با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خُلدِ برينی‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلی هر رشته از مهر شما حبل‌المتينی‌ست من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌های نازنينی‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايی هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهی که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌های ما پروانۀ باب الجواد است هر شب دل من در هوای کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
علیه‌السلام 🔸عبادت عالم🔸 مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآن ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب‌المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبح بدر گفت هیجای نهروان و شکوه جمل کم است ای دست اقتدار خدا، فارس العرب! اصلا برای شأن تو تعبیر «یل» کم است شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات آوازه‌های صاعقۀ ذوالفقاری‌ات ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب همواره در مدار تو دین یا ابوتراب صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن تار عبات حبل متین یا ابوتراب از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد در محضر تو روح الامین یا ابوتراب الطاف بی‌کران تو ای قبله‌گاه جود می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب در رستخیز صبح قیامت برای ما عشق تو است حصن حصین یا ابوتراب با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر جاری شده‌ست خُلدبرین یا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پیمبر است اصلاً سرشت تو ز سرشت پیمبر است تفسیر کن برای همه محکمات را اسرار ناب آیۀ صبر و صلات را مولای من تمام صفاتت الهی است آیینه‌ای تلألؤ انوار ذات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت عشق این حیات را با نعمت ولایت تو از ازل، خدا بی‌شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند هر کس شنیده زمزمۀ کائنات را تو آمدی کمی به زمین، آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاء معظم علی علی‌ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثۀ آدم علی علی‌ست رمز تقرب همۀ اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من عبادت عالم علی علی‌ست تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام 🔸امانت🔸 هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت! ☑️ @karavanedel
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹یا رَبِّ خَلِّصنِی🔹 خورشید هر شب می‌دمد از مشرق پیشانی‌ات وادی طور است این زمین یا خلوت عرفانی‌ات جز یاد حق در خلوتت راهی ندارد هیچکس وقتی که هستی هم‌قسم با سجدۀ طولانی‌ات هر بار یونس می‌شود مبهوت کظم غیظ تو چشمی ندیده یک‌دم از این قوم روگردانی‌ات هر کس اسیر سورۀ والشمسِ رویت می‌شود از قعر ظلمت می‌رسد تا ساحل نورانی‌ات عزم تو فولادی‌تر است از میله‌های این قفس هرگز ندیده دیدۀ فرعونیان حیرانی‌ات «یا رَبِّ خَلِّصنِی مِنَ السِّجن» از نگاهت می‌چکد اما همه در حیرت از آرامش طوفانی‌ات یعقوبی و دارد دلِ تنگت هوای یوسفت بوی مدینه می‌وزد از گریۀ پنهانی‌ات با بُشر حافی آمدم امشب به سوی طور تو آزاد آزاد است از بند جهان زندانی‌ات 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1357@ShereHeyat
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر هزار امید آوردم بر این در من و این اشک... یا باب الحوائج من و این آه... یا موسی بن جعفر ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از شعر هیأت
🔹ماه عشاق🔹 ماه عشق است ماه عشّاق است ماه دل‌های مست و مشتاق است در میخانهٔ کرم شد باز الدخیل این حریمِ رزاق است ریزه‌خوارش فقط نه اهل زمین جرعه‌نوشش تمام آفاق است بی‌حساب است فضل این ساقی شب جود و سخا و انفاق است بین دل‌های بیدلان امشب با سر زلفِ یار میثاق است «قبره فی قلوب من والاه» حرمش قبله‌گاه عشّاق است ماه شعبان رسید! ماه سه ماه کربلا می‌رویم! بسم الله السلام ای پناه مُلک و مکان در یدِ قدرتت عنان جهان رفته قنداقه‌ات به عرش خدا تشنهٔ پای‌بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می‌رسد هر فرشته با هیجان پَر قنداقهٔ تو می‌بخشد پر و بالی به فطرس نگران از سرانگشت پاک مصطفوی جرعه جرعه بنوش شیرهٔ جان خواند جدّت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعت نبوی‌ست ای شکوه حماسه‌های عیان در نمازت شبیه فاطمه‌ای بین میدان علی‌ست جلوه‌کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمت محض! یا ابا الأیتام! پدری کن برای عالمیان ای که آقایی تو بی‌حد است باز ما را به کربلا برسان شب جمعه شمیم سیب حرم منتشر می‌شود کران به کران روضه‌هایت بهشت اهل ولاست چشم ما چشمه‌های کوثر آن «وَ مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَی» اشک‌ها از غمت همیشه روان السلام ای شهید روز دهم السلام ای امام تشنه‌لبان تا ابد در فراز، پرچم توست خون سرخت همیشه در جَرَیان کربلای تو از ازل بوده‌‌ست مبدأ حرکت زمین و زمان شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلام علیکَ ثارالله السلام ای نگین عرش برین سروِ بالا بلند اُم بنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کشد به سوی زمین عبد صالح! مُواسِیاً لله! پدر فضل! روح حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فلک به قدوم تو سوده عرش، جبین وقت هوهوی ذوالفقار علی‌ست به روی مرکب حماسه نشین می‌شود با اشارهٔ‌ تو دو نیم هر کسی آید از یسار و یمین زینبت «إن یکاد» می‌خواند آسمان محو هیبت تو! ببین کاشف الکرب اهل‌بیت نبی! بازوان تواند حصن حصین ماه من! بازوی رشید تو را که برافراشته‌ست بیرق دین ـ زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عبد مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه‌شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفهٔ نور آیه آیه زبور می‌باری همه مجذوب ربّنای تواند محوِ این سِیْر و این سبک‌باری گوش کن این صدای داوود است که به شوق تو می‌شود قاری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وجد می‌آری خطبه‌های تو تیغِ برّانند ثانی حیدری و کرّاری در مصاف تو سهم دشمن تو چیست غیر از مذلّت و خواری وارث عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقع گرفتاری رو سیاهی من گذشت از حدّ تو برایم مگر کنی کاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبروداری دلم از بند هر غم آزاد است شافع من امام سجاد است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/239@ShereHeyat
پَر قُنداقه‌ی تو می‌بخشد پر و بالی به فطرسِ نگران... @aqr_ir
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹کریم السجایا🔹 سلامٌ علی آل یاسین و طاها سلامٌ علی آل خیر البرایا سلام خدا و سلام رسولش به ماهی که همتا ندارد به دنیا اگر در فضائل... جمیل الثنایا اگر در خصائل... کریم السجایا به صورت حمید است و محمود و احمد به سیرت علی است و عالی و اعلی به هنگامۀ کارزار است حیدر به هنگام ذکر و مناجات، زهرا حسین است در علم و حلم و سیادت شده عین عباس ساقی و سقا که ساقی عشق است و مرد شهادت که سقای آب حیات است و یحیی خوشا آن اذانی که باران فیضش کند خاک دل‌مُرده را باز اِحیا فدای نمازی که وقت قیامش سراسر شود دشت چشم تماشا فدای قنوتی که پرواز داده به افلاک دل‌های دردآشنا را فدای سجودی که با اشتیاقش به خاک حرم سجده آورده طوبی فدای سلامی که گفته‌ست پاسخ به صد شوق آن را نبی البرایا خوشا آن جوانی که در خلق و خویش شود سورۀ حُسن یوسف سراپا برای پدر چیست زیباتر از این؟ جوانش شود سرو خوش قد و بالا برای حسین است از این چه خوشتر؟ که هر جا سخن گفت با ماه لیلا، به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ نیاورد آن ماه حرفی به لب‌ها ببینید در این بیابان، چه ماهی مهیا شده تا زند دل به دریا که دریادل است و به لب دارد اینک: ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟ چه سخت است از او چنین دل بریدن مگر تاب می‌آوَرَد قلب بابا بپرسید از چشم یعقوب، مردم! از این هست جانکاه‌تر؟ هست آیا؟ نگاه حسین است حرزی به جانش به لب‌های زینب خدایا خدایا به بازی گرفته چنان مرگ را او که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی گرفته‌ست در دست خود ذوالفقاری که برخاسته بانگ لا سیف الا... چه شوری‌ست در سر، چه شوقی‌ست در دل شگفتا از این جان‌فشانی شگفتا شهادت شده مست چشمان مستش که مشتاق‌تر پر گشوده‌ست حالا برای تماشای صبح نگاهش دل قدسیان است غرق تمنا ملائک همه صف به صف در طوافش بهشت است دلتنگ آن ماه‌سیما ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟ ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟ به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟ و یا رفته تا آسمان‌ها مسیحا؟ ذبیح است سوی منا پر گشوده؟ و یا این بیابان شده طور سینا؟ رسیده‌ست دیگر زمان عروجش شنیده‌ست از سوی حق «ارجعی» را زبان لال مانده به توصیف ذاتش همان ذات ممسوس در ذات یکتا سلامٌ علی اهل بیت النبوه سلامٌ علی آل یاسین و طاها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4590@ShereHeyat
45.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زیاد است 📹 شعرخوانی ☑️ @karavanedel
شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌كس باور نداشت بار غربت را كسی از روی دوشش برنداشت در نگاهش كوفه‌كوفه غربت و دلواپسی عابر دلخسته جز تنهایی‌اش یاور نداشت بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش وقت استقبال از او جز سنگ و خاكستر نداشت می‌چكید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت سنگ‌ها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت روی گلگون و لب پر خون و چشمان كبود سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت ☑️ @karavanedel
هدایت شده از کاروان دل
علیه‌السلام 🔸باب الحوائج🔸 هر شاعری‌ست تشنۀ تحسین چشم تو از بس سرودنی‌ست مضامین چشم تو چشم جهان به مقدمت ای عشق! روشن است از لحظۀ طلوع نخستین چشم تو از ابتدای خلقت خود، اهل آسمان دل باختند، دل به تو و دین چشم تو دل باختند و نور خدا داشت جلوه‌ها از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو دیگر شکوه خلدبرین دیدنی شده وقتی شده‌ست منظر و آیینه چشم تو گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو چشمت بهشت مهر و بهار کرامت است یعنی خوشا به حال مساکین چشم تو حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است در انتظار لحظۀ آمین چشم تو: «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند» خوش عالمی‌ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر شماست حلقۀ وصل خدا و خلق داری به دست خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی بر دوش توست پرچم باب الحوائجی در آستان تو احدی نا امید نیست وقتی برای ما همه باب الحوائجی بی‌شک شفیع ماست نگاه رئوف تو در رستخیز واهمه، باب الحوائجی دلبستۀ سخای اباالفضلی توام مانند ماه علقمه، باب الحوائجی صحنت دوباره غرق گل یاس می‌شود وقتی که میهمان تو عباس می‌شود... در سایه‌سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم لطفش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم هستی ماست نوکری اهل‌بیت او ما خانه‌زاد زینب موسی بن جعفریم قم آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم چشم امید عالم و آدم به دست اوست مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم حتی قفس براش مجال پرندگی‌ست مدیون ذکر یا رب موسی بن جعفریم وقت قنوت، قبلۀ حاجات می‌شود عالم پر از شمیم مناجات می‌شود ☑️ @karavanedel
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را مرور می‌کنم امشب غم تمام جهان را غم عراق و یمن را که شعله‌شعله در آتش غم دمشق پریشان و غزّۀ نگران را دلارهای یهودی، ریال‌های سعودی ببین که برده به غارت چگونه امن و امان را چه کودکان یتیمی که مانده بی‌سر و سامان چه مادران غریبی که برگ‌ریزِ خزان را... صدای ناله و شیون زِ هر کرانه بلند است چگونه خواب ربوده‌ست چشم آدمیان را؟ جهان اگر چه کویر سکوت و بهت و تماشاست در این دیار ببین رودهای در جریان را ببین شکوه و شهامت چگونه ریشه دوانده ببین قیامت قد هزار سرو روان را ببین که عشق حسینی و آرمان خمینی چگونه باز به میدان کشانده پیر و جوان را درود بر شرف و عزت جوانِ دلیری که در هوای حرم نذر می‌کند سر و جان را چگونه دم بزنم از مدافع حرم عشق چگونه وصف کنم آن حماسه‌های عیان را سلام ما به خلیلی و صابری و علی‌دوست به غیرت همدانی که خیره کرده جهان را سلام ما به عزیزی و باغبانی و عطری چه عاشقانه برانگیختند رشک جنان را درود بر تقوی، شاطری و فاطمی‌اطهر که خوانده‌اند «أ وَفَیتُ» به‌لب امام زمان را سلام بر سر اسکندری که بر سر نیزه گرفت از دل هر بی‌قرار تاب و توان را «سری به نیزه بلند است در برابر زینب» خدا کند که نبیند رقیه زخم سِنان را سری که بر سر نیزه رهاست عطر صدایش وَ غرق نور خدا می‌کند کران به کران را و «أی منقلبٍ» می‌رسد به گوش دوباره دمی نمی‌برم از یاد شمرهای زمان را... ☑️ @karavanedel
لبریز شود از تو هوایم ای کاش یک شب برسد به تو صدایم ای کاش بستم هر روز با تو عهدی تازه از عُهدۀ عَهد خود برآیم ای کاش ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
🔹سروهای سرفراز🔹 ببین شور را در دل جویبار ببین موج‌ها را چنین بی‌قرار ببین از دل کوه جاری شده خروشنده، سرزنده این چشمه‌سار ببین بر سر صخره‌ها، سنگ‌ها شده هر دم آوار این آبشار گذشته‌ست با شوق دریا شدن چه بی‌تاب از بین هر شوره‌زار به این خاکِ لب‌تشنه جان داده است چو خون در رگ خاک جاری شده ببین سروها سر برآورده‌اند ببین حال صحرا بهاری شده ببین سروها را برافراشته که در هر خزان امتحان داده‌اند ببین نخل‌ها را که بی‌سر شدند ولی یک‌دم از پا نیفتاده‌اند اگر گاه بادی مخالف وزید اگر زوزه‌ای هم به گوش آمده بخوان ای نسیم! از خروش وطن بگو خون گل‌ها به جوش آمده بگو با تبرها و با داس‌ها ببینند دشت پر از لاله را ببینند در برگ‌ریز خزان گل‌افشانی سرخِ هر ساله را به بدخواه این خاک گلگون بگو که مِهر وطن عین ایمان ماست بگو چشم بردار از این سرزمین بگو خاک پاک وطن جان ماست 📝 @ShereHeyat_Nojavan