#نشانی عاشقی
#قسمت_سی ویکم
نیما زنگ رو میزنه و بعد باهم وارد خونه میشیم
مامان نیما با نگرانی به سمتمون میاد
ــ چرا اینقد دیر کردید
من چند قدم به عقب میرم و بعد پشت سرنیما قایم میشم.نیما میگه
ــ خب رفتیم خرید دیگه
ــ پنج ساعـــــتـ؟اونم تو
ــ بعله
مادر نیما نگاهی غضب الود به من میندازه...
ــ چی خریدین؟
نیما مجال حرف زدن رو ازم میگیره و میگه
ــ چادر عروس
مادر با تعجب به ما خیره میشه و دوباره رو به من میگه
ــ ببین روشنا! تو خانواده ی ما جای این امل بازی ها نیست
من ــ کدوم امل بازی مامان ؟؟ بده که من نمیخوام بهرجزنیما کسی زیبایی هام رو نبینه؟
ــ من این حرفا حالیم نمیشه...وقتی همه اقوامم پاشدن اومدن اینجا نمیخوام اینطوری ببیننتون.
نیما ــ قرار نیست کسی پاشه بیاد اینجا
ــ چی؟
ــ من و روشنا تصمیم داریم به جای جشن عروسی بریم ماه عسل..
چشمام از زور تعجب گرد میشه..ـ ما کی این قرارو گذاشتیم که من یادم نیست
مامان ــ من کلی ارزو برا تو دارم...؛حرف روشناست نه؟
نیماــ حرف هرودومونه
مامان ــ ببین نیما اگه بخوای روی حرف من و بابات حرف بزنی نه خبری از ارث هست نه خبری از اون خونه که قراره به نامت بزنیم نه از ماشین...
نیما ــ مهم نیست
اروم توی پهلوی نیما میزنم که دوباره اخمای مامان توی هم میره
ــ مثه اینکه عروس خانوم برای این پولا دندون تیز کرده بودن .مگه نه؟
یاسمین مهرآتین
#برای خواندن قسمت های قبلی و#بعدی رمان به کانال ما بیاید👇👇👇
#نشانی عاشقی
#قسمت_سی_دوم
چادرم رو روی سرم مرتب میکنم.دلم نمیخواد این روز آخری مامان بابای نیما از دستم ناراحت باشند.
باید آخرین تلاشم رو بکنم.
به سمت در خونه میرم.
دررو باز میکنم.مامان و بابای نیما روی مبل رو به روی تلوزیون نشستند.
ــ سلام...
جوابی نمیشنوم.سمت مبل کنارشون میرم و میشینم.
بابا ــ اومدی اینجا چیکار؟ الان باید ارایشگاه باشی نه؟
مامان ــ مگه نمیدونستی...؛تو دین و ایمون اینا ارایش اونم تو شب عروسی حرومه..
من ــ نیومدم برای این حرفای تکراری...؛امشب عقد من ونیماست دوست ندارم نیماتو بهترین شب زندگیش تنها باشه
مامان نیما نیشخندی میزنه
ــ عاشق دلخسته اش که پیشش هست نبایدم تنها باشه
البته اگه بعدا همین یار و یاورش نشه بلای جونش....
من ــ این حرفاهم تکراریه.... من اگه اومدم اینجا فقط و فقط بخاطر نیماس . نه این حرفای خاله زنکی.
ــ به حرف حق که رسید میشه حرفای خاله زنکی؟
از جام بلند میشم به زور بغض توی گلوم رو میخورم
به سمت در میرم که صدای بابا باعث توقفم میشه
ــ چیه زبونت رو موش خورد
من ـ اگه من زبون ندارم به جاش شما هم زبون دارین هم نیش زبون.تا حالا شده یه بار پیش خودتون فکر کنید چرا من اینهمه رو حجابم پافشاری میکنم؟من و نیما قراره مال هم باشیــم.بعد شما توقع دارین تو بهترین روز زندگیمون که این باهم بودن با دوماه انتظار رسمی میشهـ... من تو ملاعام جلوه گری کنم.
درسته به زبون حرفی زده نمیشه ولی اگه من بااون تیپ و قیافه بیام جلوی اون همه نامحرم فقط یه جمله رو جار میزنه من فقط متعلق به نیما نیستم.متعلق به هربی سر وپایی هستم که منو نگاه کنه از زیبایی هام لذت ببره.نیماهم همینو میگه ــ من و روشنا بعد از کلی بدبختی به هم رسیدیم.حالا جوگیر شدم و میخوام زنم رو شریک زندگیم رو به خوشگلترین حالت ممکن درست کنم .بزارم تا شما نگاه کنید و کیفشو ببرید...
دیگه منتظر جواب نمیمونم و از خونه خارج میشم
یاسمن مهرآتین
#نشانی عاشقی
قسمت_سی و سوم
چادر سفیدم رو میپوشم.جمعیتی که توی محضر جمع شدن رو مامان روناک و نگار و من و نیما تشکیل میدیم.
غم رو میتونم از اعماق چشمای نیما بخونم.بلاخره کم چیزی نیست.روز عروسیش بدون پدر و مادرش....
حتی مادر منهم راضی به این مدل ازدواج نبود.ولی توی همچین روزی دخترش روتنها نذاشت.
قرار شد بعد از خطبه عقد من و نیما برای ماه عسل بریم قم.البته به همه گفتیم که میریم شمال...؛تا دوباره جر و دعوایی پیش نیاد.
عاقد وارد اتاق میشه.دفترش رو باز میکنه و شروع به خواندن خطبه عقد میکنه...
★★★
با مامان و روناک و نگار خدافظی میکنیم.
همراه نیما از محضر بیرون میام.نیما لبخند تلخی میزنه
ــ بابا ماشینو ازم گرفت.وگرنه الان با ماشین میرفتیم...
من ــ وااااای نیما دوباره شروع نکنااا.الان مثه یه پسره خوب یه تاکسی میگیری تا ترمینال.بعدش هم با اوتوبوس میریم قم... این که ناراحتی ندارع.بلیطا رو که اوردی
ــ اوهوم
ــ خب خدارو شکر
کمی به قیا فش نگاه میکنم.اخماش بدجوری تو همه
من ــ حالا خوبه زهرماررو میشه با یه قاشق عسل خورد.تو رو ادم نمیتونه با ده من عسلم بخوره...
کم کم اخم از چهره اش ناپدید میشه و لبخند جاش رو میگیره
ــ راستی روشن
ــ ها؟
ــ خونه رو چیکار کنیم...
ــ خونه که اماده است
ــ تو میتونی تو اون الونک زندگی کنی؟
ــ ببین آقا نیما... به من میگن زن زندگی .تو اگه توی ده کوره هم بری من باهات میام.
نیماــ به هیچ طریقی هم که نمیتونم از سرم بازت کنم...
ــ نیــــــــمـــــــــا....
یاسمین مهرآتین
🌹
#سلام_اربابم ❤️
صبح علےالطلوع #سلام_علےالحُسیْن
بالدم والدموع سلام علے الحُسیْن
این عین عاشقےسٺ ڪہ هرروز مےشود
بانامٺان شروع،سلام علے
به_نیابت_ازجمیع_شهـــــدا
🕊اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیٰارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن✨🌸
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود...
🌷از امام صادق (ع) روايت شده :
هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،
از #يـــــــاوران قائم ما باشد،
و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨
✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨
✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨
✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
#دعای_عهد 📿
💙 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ 💙
🌟🌷🌟🌷🌟🌷
یادمان باشد در همین کوچه ی ما،
#مادری هست که #عشقش را داد
تا تو عاشق بشوی،
نگذاریم که تنها بشود.!!
کاش کاری بکنیم که دلش
#خون_نشود.!!
💥پی نوشت: عکس متعلق است به مادر شهیدی در شهر فسا
👈او زیر درختی که پسرش 30 سال پیش در حیاط خانه کاشته زندگی میکند.
#مادران_شهدای_گمنام 🌷
#هنوز_منتظرند
سی و چند سال #انتظار
⭕️ شهرداری ها که اهل حذف نام #شهدا نیستن شما #پیمانکار محترم وقت حذف #کوچه_شهید به این مادر شهید فکر کن
🌷شادی روح شهدا و تسلای دل مادران شهدا #صلوات