کلک خیال / علی هاجری
قصههای پیشرفت/اهواز
این روزا تو صنف ما، بازار کتابا و سوژههای پیشرفت کاملا داغه. هر روز سوژه و کتابی رو بورس میآد و دهن به دهن و قلم به قلم معرفی میشه و عدهای رو ترغیب به خرید.
اهواز ما هم تو قصه پیشرفت حرفای زیادی برا گفتن داره که این بار فقط میخوام یکیشو بهتون معرفی کنم. بله، درست خوندید، اهواز ما. نه تنها تو انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قصههای زیادی داره، تو حوزه پیشرفت هم حرفای زیادی برا گفتن داره.
اما قصه پیشرفتی که ایندفعه میخوام براتون بگم از جنس صنعتی و پزشکی و مهندسی و اینا نیست. یعنی اصلا جدید نیست. این سوژه ی قصه خیلی خاصه که مربوط به 40 سال پیشه. یعنی همون دوران جنگ که ما مشغول حماسههای مختلف بودیم همزمان تو کار پیشرفت هم بودیم ولی مثل همیشه کسی بهش فکر هم نکرده بود.
آره قصه پیشرفت ما مربوط به کارهای *تربیتی مسجدی* میشه. نبابا، طرح صالحین رو نمیگم که از اهواز شروع شد. اونم پیشرفت حساب میشه ولی گفتم قصه این بار ما مال 40 سال پیشه....
اون قصه چیزی نیست جز لشکر قدس و سوژه ما هم کسی نیست جز سیدجبار موسوی.
مردی که بیش از 70 مسجد تو اهواز رو با تشکیلات لشکر قدس میچرخوند. میرفت میگشت تو کوچه پس کوچههای شهر و بدترین بچهها رو که کسی حسابشونم نمیکرد میآورد تو مسجد و همینا رو سرگروه میکرد. بعدم کلی برنامه جذاب براشون داشت بدون اینکه ریالی ازشون پول بگیره. استخر، فوتبال، اردو، گروه تئاتر، گروه سرود، کلاسهای عقیدنی، کلاسهای درسی و...
طرح لشکر قدس با سیدجبار انقدر خوب پیش رفت که اونو بردن جنوب لبنان و همین کارو برای بچههای اونجا هم انجام داد و قصه پیشرفت ما بینالمللی شد. یک پیشرفت جهانی مسجدی که از اهواز شروع شد که کاملا قابل الگوبرداریه.
بله این قصه پیشرفت اهواز ما اخیرا تو کتاب پیک سحر جمع شده. حالا اگه دوست داری بیشتر از حال و هوای این قصه بفهمی و به بقیه هم معرفیش کنی برو بخر و بخون.
پ.ن: راستی از الان به بعد خواستید سیرمطالعاتی پیشرفت بدید به بقیه و یا جشنوارههای پیشرفت برگزار کنید، پیک سحر رو حتما تو لیستتون بزارید. میگید چرا؟ خوب برید بخونید تا خودتون بفهمید من چی میگم....
✍ علی هاجری
#روز_جهانی_مساجد
#اهواز
#لشکر_قدس
#سید_جبار_موسوی
#تاریخ_شفاهی
@kelkkhiyal
یک مرد جنگی به از صد هزار...
فرق میکند پذیرش هوافضای دانشگاه آمریکا را بگیری ولی پزشکی را به دلیل خدمت بیشتر به مردمت انتخاب کنی.
فرق میکند سالها دانشگاه شیراز درس بخوانی و برای ماندن و رفتن به جاهای بهتر پیشنهاد داشته باشی ولی خوزستان خودت را برای خدمت انتخاب کنی.
فرق میکند خدمتت در جنگ تمام شود ولی بازهم برای مردمت تا آخر جنگ در بیمارستان اهواز بمانی و جایی نروی.
فرق میکند از چشم پزشکی که علاقهات بود بگذری و بهخاطر نیاز مملکت بیهوشی را انتخاب کنی.
فرق میکند نفر اول بورد بیهوشی بشوی و بازهم کنار رزمندگان بمانی و نیاز جبهه را تامین کنی.
فرق میکند توی دانشگاه اهواز بمانی و ۴۰۰ شاگرد مثل خودت برای خودکفاییمان در بیهوشی تربیت کنی.
و فرق میکند ارشد ۴ فرشته نجات باشی و فقط برای خودکفایی ایران و ایرانی بجنگی.
اینها بخشی از افتخارات دکتر محمدرضا پیپلزاده است که دو سال کنارش، خاطرات غرور آفرینش را مرور کردم و من هم به داشتن چنین هم استانی ارزشمندی به خود بالیدم.
باشد که همچنان برای پیشرفت ایران از او و یارانش در تاریخ این مملکت بشنویم و به خود ببالیم.
روزت مبارک آقای دکتر...
✍️ علی هاجری
#روز_پزشک
#دکتر_پیپل_زاده
#بیهوشی
#اهواز
#تاریخ_شفاهی
@kelkkhiyal
کلک خیال / علی هاجری
همهرفیق
۷ شهریور ماه، هفتمین سالگرد آسمانی شدن آقا مصطفی است.
همیشه میگفتند شهدا مال این زمان نبودند، شهدا فرشتگانی بودند که به بهشت برگشتند، شهدا آسمانیهایی بودند که به آسمان برگشتند و...
اما حکایت آقا مصطفی با همه فرق میکند. لااقل برای من اینطور بود که آقا مصطفی مال همین دوران بود. آقا مصطفی مثل ما میخورد مثل ما میپوشید و مثل ما تفریح میکرد. شاید تنها فرقش این بود که حواسش به همه چیز بود و هوای همه را داشت.
آقا مصطفی از مغازههای سر کوچهاش خرید میکرد. میگفت: این بندگان خدا بخاطر ما آمدند در این محل کاسبی زدند اگر ما برویم جای دیگر خرید کنیم نون اینها آجر میشود. به همین راحتی...
رفیقش گفت: چقدر لباست قشنگ است. در جا پیراهن را درآورد و بهش داد. به همین راحتی
یک دفتر داشت که تاریخ تولد فک و فامیل و دوست و آشنا را تویش نوشته بود. روز تولد هر کس که میرسید برایش یک پیام تبریک میفرستاد. به همین راحتی...
هر روز به پدر و مادرش سر میزد و کارهایشان را میکرد. بقیه خواهر و برادرها هم برای این کار شیفت بندی کرده بود. به همین راحتی...
پایه اصلی پیکنیکها و گردشهای شهری و استانی و کشوری فامیل بود و همه را با خودش همراه میکرد.به همین راحتی...
ظاهر آدمها برای آقا مصطفی فرقی نمیکرد. هر کس با آقا مصطفی رفیق بود فکر میکرد او از همه با مصطفی صمیمیتر است. به همین راحتی...
بله آقا مصطفی کاملا زمینی بود، مثل همه ما. حالا آقا مصطفی در جمع ما نیست اما کاملا نظارهگر ماست. او همهرفیق بود و من نارفیق...
به زودی دفتر خاطرات آقا مصطفی منتشر میشود و شما میمانید به خواندن همین خاطرات به همین راحتی...
پ.ن: انشاالله اگر در طریق کربلا هستی چند قدمی هم به نیت آقا مصطفی بردار که کربلا رفتن امروز را مدیون او و رفیقش حاج حمید تقویفر هستیم...
✍ علی هاجری
#شهید_مصطفی_رشید_پور
#مدافعان_حرم
#اهواز
#تاریخ_شفاهی
@kelkkhiyal
کلک خیال / علی هاجری
#مرزبان_نامه
#عمود_۱
اینجا خوزستان، کربلای ایران....
دروازه ورود تشیع، زادگاه سلمان فارسی، قدمگاه ورود شاه خراسان و سرزمین غیرت...از مبارزه با استعمار و استبداد تا همین اربعین...
همانها که رگ غیرتشان جلوی قوای بریتانیا قد علم کرد. با اینکه رژیم وقت ایران در جنگ جهانی اول اعلام بیطرفی کرده بود و قاعدتا اتفاقات و اشغال کشورهای مسلمان، برایش مهم نبود و ربطی نداشت اما غیور مردان عرب خوزستان بودند که به فرمان مرجعیت دینی لبیک گفته و جانشان را کف دست گرفتند و جلوی انگلیسی ایستادند که فقط میخواست از خوزستان رد شود و عثمانی را که کشور مسلمان دیگری بود اشغال کند.
خوزستان، سرزمین بیبیمریم بختیاری و یارانش که هیچگاه جلوی استعمار و استبداد سر تعظیم فرود نیاورد و عزت و شرف و غیرتش را به دشمن نفروخت و پناه بیپناهان و اسکاندهنده مبارزان بود...
خوزستان، همسایه ۱۳ ساله امام خمینی(ره) در تبعید نجف که بی سروصدا و با همه خطرها، رنج ورود اعلامیهها، پیامها و نوارهای امام را از مرزش، خالصانه و گمنام به جان خرید و در سراسر کشور توزیع کرد تا اسلام ناب جایگزین اسلام آمریکایی شود.
خوزستان، سرزمینی که همیشه دلاوریهای زنان و مردانش از صفحات تاریخ ایران پاک میشود اما هیچگاه دست از حماسهسازی برنداشته و نمیدارد.
حالا هم تاریخ دیگری دارد رقم میخورد. گوش کن میشنوی...نگاه کن میبینی...شامهات را تیز کن، بویش را میفهمی...
اربعین است و جلوهای دیگر از حماسهسرایی خوزستانی که هیچگاه دین را تنها نگذاشته و نمیگذارد...چون غیرت دینیاش اجازه نمیدهد...
جهاد با استعمار و استبداد، دفاع مقدس، راهیان نور و اربعین...
خوزستان همچنان دین خود را به اسلام ادا
می کند.
۵ روز مانده تا اربعین حسینی
✍علی هاجری
#خوزستان
#اربعین
#جهاد_عشایر_عرب
#بی_بی_مریم_بختیاری
#انقلاب
@kelkkhiyal
کلک خیال / علی هاجری
#مرزبان_نامه
#عمود_۲
اینجا خوزستان، کربلای ایران...
سرزمین نخل و نفت و صنعت، با دو یادگار دفاع مقدس، شلمچه و چذابه...
همانجا که بارها آغشته به خون جوانان وطن شدند اما وجبی از خاک را به دشمن ندادند...
همچون حسین علمالهدیها و جهانآراها تا آخرین قطره خون ایستادند...
مردها در خط مقدم و زنان در منطقه جنگی پشتیبان بودند...
از ننه قربونهای رختشورخانه اهواز بگیر تا داغریهای رختشورخانه بیمارستان کلانتری اندیمشک که روزها و سالها به لباسهای خونی رزمندهها چنگ میزدند و میشستند. نفس میکشیدند و شیمیایی میشدند اما لحظهای خسته نمیشدند...
منزل شهیدان اسکندری، منزل شهید آلرضا، منزل شهید آلعمران، منزل شهیدان فرجوانی و یا منزل شهید لر فرقی نمیکرد. خانهها همه محل پشتیبانی بودند. از پخت نان و کلوچه بگیر تا مربا و غذا، حتی بستهبندی حبوبات و سبزیجات هم انجام میدادند. خیاطی و بافتنی تا اسکان رزمندگان برایشان فرقی نداشت این ها فقط گوشهای از کارهای پشتیبانی دائمی ۸ سال جنگ تحمیلی بود.
حال چشم باز کن، خوزستانیها را ببین. محیای سفر عشق که شدی، پایت که به خوزستان رسید، همان پشتیبانان جنگ، امروز هم منتظرت هستند.
حالا قد و قامتها فرق کرده کمی خمیدهتر اما چون نخل استوار، اینبار فرزندان کوچکشان که حالا قد کشیدهاند در همین مسیر ایستادهاند. ایستگاه راهآهن، فرودگاه، ترمینال یا سه راه خرمشهر فرقی نمیکند، رانندهها برای بردنت به مرز به انتظار ایستادهاند...
از سفر عشق که برگشتی بمان، عجله نکن، خانهها و مساجد و حسینیهها برای استراحتت محیاست. از ماه پیش برایت آماده کردهاند. مهمان روی سرشان جا دارد. هر شهر و روستایی که دلت خواست بمانی جا هست. التماست میکنند، بمان، خستگی در کن، پذیرایی شو و بعد با آسودگی خاطر به سمت خانهات بازگرد.
اربعین است و جلوهای دیگر از حماسهسرایی خوزستانیها. پشتیبانان همیشگی منتظرتان هستند...
اینجا پشتیبانی دائمیست...
جهاد با استعمار و استبداد، دفاع مقدس، راهیان نور و اربعین...
خوزستان همچنان دین خود را به اسلام ادا میکند.
۴ روز مانده تا اربعین
✍ علی هاجری
#خوزستان
#اربعین
#پشتیبانی_جنگ
@kelkkhiyal
کلک خیال / علی هاجری
#مرزبان_نامه
#عمود_۳
اینجا خوزستان، کربلای ایران...
خط اول صدور انقلاب اسلامی تا خط شکنهای مدافع حرم...
از سیدجبار موسوی، مسئول نوجوانان لشکر قدس اهواز که انقلاب را به نوجوانان لبنان صادر کرد...
تا شهید سیدمهدی موسوی که اولین مدافع حرم بود و شهید حاجحمید تقویفر، موسس حشدالشعبی که راه کربلا را برای زوار باز کرد...
جادههای منتهی به مرز را ببین. شهرها و روستاها را از نظر بگذران، توقف کن، چه میبینی؟
اینان همان مردم خوزستانند که ۸ سال ایستادند اما دیارشان را تخلیه نکردند. عزیزانشان را دادند اما هیچگاه نرفتند. حتی اشغال و محاصره شهرهایشان هم نتوانست به رفتن مجابشان کند.
حالا همینها هستند که مواکب را برپا کردهاند. موکبهای خوزستان کوچک و بزرگ ندارد. از کودکان بگیر تا پیرمردها همه موکب میزنند. نه یک روز و دو روز. اینجا مواکب دو ماه کامل برپاست...
آب و شربت در این گرمای طاقت فرسا با یخ میچسبد و چایلیمو و قهوه روی منقل هیزمی...
اربعین است و جلوهای دیگر از حماسهسرایی خوزستانیها. مواکب در تمام شهرها برپاست...
آری اینجا پایتخت موکبهاست......
جهاد با استعمار و استبداد، دفاع مقدس، راهیان نور و اربعین...
خوزستان همچنان دین خود را به اسلام ادا میکند.
۳ روز مانده تا اربعین
✍ علی هاجری
#خوزستان
#اربعین
#موکب
#مدافعان_حرم
#سید_جبار_موسوی
#لشکر_قدس
#شهید_سید_مهدی_موسوی
#شهید_حمید_تقوی_فر
@kelkkhiyal
کلک خیال / علی هاجری
#مرزبان_نامه
#عمود_۴
اینجا خوزستان، همان کربلای ایران...
سرزمین هنرمندان و هنردوستان...
هنر حسینی سالها در خون خوزستانیهاست. از نابغه هنری همه فن حریف، مرحوم عبدالرضا حیاتی تا صدای بیبدیل دهه ۶۰، حاج صادق آهنگران، از راوی حماسهها، مرحوم حبیبالله معلمی تا مربی مخلص گروههای سرود مرحوم خسرو مرادی...
هنرمندان خوزستانی را ببین. هم در مرز هم در تمام مسیر مشایه خیمههای هنرشان برپاست... تعزیهخوانها هر چه در طبق اخلاص داشتند رو کردند... دمزنان ریتم جنگ مینوازند...مداحان، مدح حسین و یارانش را فریاد میزنند...سرودخوانان نوجوان به بانگ هل من ناصر پاسخ میدهند...طراحان، طرح حسینی میکشند و راویان از خون حسین مینویسند...
اینان همه از نسل حیاتی و آهنگران و معلمی و مرادیاند که به وقت جنگ، سربازان هنرمندند...
اربعین است و جلوهای دیگر از حماسهسرایی خوزستانیها. اینجا هنر حسینی در جریان است... اینجا مهد تعزیه است...
جهاد با استعمار و استبداد، دفاع مقدس، راهیان نور و اربعین...
خوزستان همچنان دین خود را به اسلام ادا میکند.
۲ روز مانده تا اربعین
✍ علی هاجری
#خوزستان
#اربعین
#هنر_حسینی
#آهنگران
#عبدالرضا_حیاتی
#حبیب_الله_معلمی
#خسرو_مرادی
#مداحی
#تعزیه
@kelkkhiyal