زندانی گود و تاریک و نمور، زندانبانی بی رحم و شرور و اسیری که استخوان هایش در این سیاهچال نرم شده بود😔
💔 اسیری که نور وجودش از اعماق سیاهچال، قلب و جان دوستدارانش را روشن می کرد و زندانبانش را ناتوان...
⚠️نوری که زندانبان بیرحم یهودی را به تنگ آورد و طاقتش را طاق و برای خاموشی این نور انواع شکنجه های جسمی و روحی را انجام داد و سرانجام اسیر را از سرناتوانی به شهادت رساند.
✅️ #داستان جذاب و گاه #دردناک این زندانبان سفاک و زندانی ملکوتی را در #کتاب #زندانبان_یهودی جدیدترین اثر سید سعید هاشمی بخوانید.
👈 از طرف ما و تمام کسانی که در بازنشر این پست کمک میکنن، تقدیم به ساحت مقدس #باب_الحوائج #موسی_بن_جعفر علیه السلام.
#امام_کاظم #زندان #زندانبان #یهودی #سندی_بن_شاهک #هارون_الرشيد #خلیفه #بغداد
🌷#شهادت بالاترین داشته یک #پدر است!
🚘 نشسته بودم توی حیاط #حرم. چندتا پسربچه هم کمی آنطرفتر نشسته بودند. داشتند با همدیگر درباره قدرتهای پدرهایشان حرف میزدند یک جورهایی به هم پز میدادند و #فخرفروشی میکردند با بیان قابلیتهای پدرهایشان به همدیگر قدرتنمایی میکردند. اول از قدرت بدنی پدرها شروع شد و بعد شغلهایشان و در آخر رسید به #اموال و داراییها، اما انگار رقابتشان تنگاتنگ شده بود و راضیشان نمیکرد که همه حریفها در یک سطحاند تا اینکه تپلترین پسر با گفتن یک حرف درباره #دارایی_پدرش، بقیه را ضربه فنی و ساکت کرد. با غرور گفت: بابای من #ماشین_شاسی_بلند دارد، چیزی که دیگر پدرهای بقیه نداشتند و این گویا حسرت و حرمان بزرگی بود برای آن پسرها. برایم سؤال شد واقعا همین داراییهای یک #پدر ملاک #تفاخر برای فرزندانش است یا چیز دیگری هم هست که فرزند به داشتن پدرش #افتخار کند و آن، بالاترین حد افتخار باشد؟
📖یک لحظه صبر کنید. بیایید باهم #برشی_از_کتابی را بخوانیم.
حسن هم میخواهد وقتی بزرگ شد #رئیس شود؛ خودش میگفت. حسن همسایه ماست و با من همکلاس است و شاگرد دوم است و هیکلش از من گندهتر است و بابایش را هم خیلی دوست دارد و همیشه پُزش را میدهد. بابای حسن #قاضی است و صبحهای زود میرود تهران و عصرها برمیگردد قم. حسن میگوید زورِ بابایش از زورِ بابای همه کلاس بیشتر است؛ چون دستور میدهد کی را ببرند #زندان، کی را آزاد کنند. خودش هم بهجای #موتورگازی، یک #ماشین_آمریکایی قهوهای دارد که با آن اینورآنور میرود. برای همین حسن به من میگوید: «بابای تو رئیس نیست. رئیسها که موتورگازی سوار نمیشوند.» من چند ماه پیش به بابا گفتم: «چرا ماشین نمیخری؟» خندید و گفت: «فعلاً کارهای واجبتر دارم باباجان!» و چند روز بعد بلند شد رفت #جبهه.
🥀این برشی از کتابی به نام #وقتی_بابا_رئیس_بود است نوشته #تقی_شجاعی. نویسندهای که #معلم است و دست بر قضا این بابایی که داستان را نوشته هم رئیس بوده است معلم بوده و بعد #رئیس_آموزش_و_پروش منطقهای از شهر قم شده است. اولین چیزی که از این کتاب توجهم را جلب کرد #جلد خوش آبورنگش بود و تصویر شاد و جذابش. البته که خط بسیار درشت کتاب توی ذوقم خورد اما خواندنش میارزید به نقصهایش و شیرینی نثرش وادارم کرد یکسره و تا آخر ادامه بدهم. #کتاب برای مخاطب #کودک_و_نوجوان است اما من بزرگسال را هم همراه خودش کرده تا من هم مثل #مهدی فرزند علیآقا بشوم. راوی پسری است که از خاطراتش درباره پدر میگوید. از همین کلکلهای پسرها در بیان قابلیتهای پدرها و مهدی این قصه دفتری در دست گرفته تا #خاطرات پدرش را ثبت کند، تا از کنجکاویهایش درباره او بنویسد. او در همین نوشتنها، تفاوت پدرش با دیگران را نشان داده است. پدری که متفاوت است از بقیه پدرها، رئیسی که متفاوت است از باقی رئیسها و مهدی شده است #راوی این تفاوتهایی که سبب شده تا خدا یک نشان متفاوت پیشاز نام این پدر نصب کند و او را به بالاترین #درجه_افتخار برساند تا همیشه نامش همراه آن ذکر بشود و دیگر یک اسم معمولی و ساده نباشد بلکه بشود: #شهید_علی_بیطرفان. پدری که، معلمی که، رئیسی که خدا او را به #بالاترین_مقام رسانده است. #فرزند_انقلابی که تصمیم میگیرد به آرمانهای ولیّ فقیهی #لبیک بگوید و تمام عیار پای آن آرمانها بایستد و الگویی بشود برای کسانی که بخواهند در انقلاب #روح_الله تراز و میزان بشوند.
#دشمن اگر این سرزمین را نابود نکند آبادش نخواهد کرد پس چی برایش بهتر از اینکه یاد و نام قهرمانها و آبادگرهای این سرزمین را از ذهن و قلب آیندهسازان پاک کند و نگذارد با آنها آشنا بشوند. #تقی_شجاعی در قالب مهدی نوجوان آمده در این روزهایی که اوج ناامیدیپراکنی دشمن است برای نسل #نوجوان قصهای بگوید از #قهرمانی_واقعی در روزهای نهچندان دور از زمانهشان تا بذرهای امید را در دلهایشان بپاشد تا بدانند این #سرزمین هرگز خالی از این قهرمانها نبوده و چه آدمهای باارزشی را در دل خودش داشته و دارد و نسل جدید باید با شناختن این قهرمانها این زنجیره را حفظ کند و با گرفتن مشعل از نسل قبل و دویدن در ادامه مسیر برای آبادی و #حفظ_استقلال سرزمینش تلاش کند. این خاک تنها و تنها به دست فرزندان خودش ساخته شده و میشود و خواهد شد. 🇮🇷
📗 کتاب را که میبندم فهمیدهام #شهادت بالاترین داشتۀ یک #پدر است که #فرزند میتواند به آن افتخار کند. و تا شهیدانه زندگی نکرده باشی شهید نمیشوی. باشد که هریک از ما ادامه دهنده راه #علی_بی_طرفان_ها باشیم.
🟢شنهای #طبس مأمور خدا بودند!
📖به مائده میگویم: #طوفان_شن را دوست داری؟
میگوید: چه سوال خنده داری؟
میگویم ولی یک طوفان شن است که همه آن را دوست دارند؛ طوفان پنجم اردیبهشت 59.
#جاسوس_های_آمریکایی در #زندان بودند و #آمریکا میخواست به هر قیمتی شده آنها را آزاد کند. آمریکا با شش فروند هواپیمای غول پیکر سی 130 و هفت بالگرد میخواست این #عملیات را انجام دهد. توقف اول بالگردها در بیابانهای اطراف طبس بود.
آنها خیلی مطالعه کرده بودند و آرامترین شب #کویر را انتخاب کرده بودند ولی همان شب آرام، ناآرام شد و کویر طبس مثل #خلیج_فارس خروشان شد. طوفان شن دیدشان را کم کرد و بالگردها به هواپیمای سوخت رسان برخورد کردند و سوختند! تعدادی به #هلاکت رسیدند و بقیه #فرار کردند. #آمریکای_جنایتکار شکست سنگینی خورد!
#امام_خمینی(ره) بعد از این حادثه گفت: «شنهای طبس #مأمور_خدا بودند».
🗓5 اردیبهشت: شکست مفتضحانه #آمریکا در حمله به #طبس
🍉#برشی_از_کتاب
📘#میدان_انقلاب
🖋#سید_محمد_مهاجرانی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/99379
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran