eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر این تصویر حاصل یک مراسم بود روشنفکران، باستان‌گرایان و مدعیان زن زندگی آزادی چه غوغایی که به پا نمی‌کردند... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💥 جنگ هم قاعده و قانون خودش را دارد و هر خطایی در جنگ بهای سنگینی دارد. بهایی به قیمت جان انسان ها و شکست. گاهی یک خطا ممکن است سرنوشت جنگ را به کلی تغییر دهد. ریسک در جنگ از سخت ترین ریسکهاست و هر کسی جرات و شهامت ریسک در زندگی عادی را هم ندارد چه برسد به ریسک در دل جنگ و نبرد با دشمن. 🛕کاخ یکی از آن ناگفته ها و ریسکهای بزرگ در هشت سال دفاع مقدس است. روایت عملیاتی سخت و دور از ذهن. عملیاتی که در دنیا کم نظیر و بهتر است بگوییم بی نظیر بوده. جرات و شهامت انجام چنین عملیاتی جز به ایمان و اراده رزمنده ایرانی شدنی نیست. با وجود دموکرات و کومله، منافقین و ستون پنجم دشمن آن هم در شرایط جنگ با رژیم بعث انجام چنین عملیاتی جگر شیر می خواهد و از خودگذشتگی. 📚 کاخ عملیاتی سری را روایت می کند که انجام شد و دشمن را غافلگیر کرد و درسی است که می شود سالها در دانشگاههای افسری دنیا به آن پرداخت. عملیاتی که وقتی کاخ را می خوانی و کنار میگذاری به ایرانی بودن افتخار کنی و بگویی حتی هنر جنگیدن نزد ایرانیان است و بس. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/132680 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
داستان زندگی شهید مدافع حرم دیدی بعضیها آروم و قرار ندارند و هرکجا لازم بدونند حاضر میشن و برای نجات جان انسانها جونشون رو هم به خطر میندازند؟👌 با این سوال بدیهیه یاد شهدا و رزمنده ها بیفتی💔 حتما اسمشون رو زیاد شنیدیم ولی هیچوقت رفتار و کارهای ش...هدا تکراری نمیشه و کسی نمیگه همه شون مثل همند. شهدا یه فرق های کوچیکی با هم دارند. هر کدوم از یک راهی لایق شهادت شدند. برای دونستن این راه خوندن زندگی نامه شون کمک میکنه تا بفهمیم شهدا چه جوری لایق شهادت شدند. چه جوری زندگی کردند و فرق شون با بقیه مردم چیه🤔 لبخند مصطفی شهیدی رو بهت معرفی میکنه که عجیب عاشق بوده❤️ لابد میگی همه شهدا عاشق شهادتند! درسته ولی مصطفی نه فقط عاشق شهادت که عاشق همسرش رقیه هم بوده. نه دیگه نشد. مصطفی نبی‌لو یک جوری عاشق رقیه ایاسه بود که نمیشه براش مثالی آورد😊 اگه میخوای با شهید مصطفی نبی‌لو و راز خنده همیشگی و عشقش به رقیه و بی قراری هاش رو بدونی، لبخند مصطفی رو بخون✅ برای تهیه کتاب کلیک کنید 👇🏻 https://ketabejamkaran.ir/131524 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
تأسیس ؛ سازمانی برای مبارزه با شوروی و ! 😡🤯 قلع‌وقمع نیروهای ملی بعد از کودتای 28 مرداد به مذاق خوش آمد؛ اما او می‌دانست نمی‌تواند مدت زیادی با این روش ادامه دهد. هرچند توانسته بود با نوازش و مهربانی، دانشجویان را در 16 آذر به‌خوبی کنترل کند، اما نمی‌شد همیشه با شلیک‌های هوایی معترض‌ها را کشت! از طرفی نباید اجازه می‌داد کسی در ایران فرصت از او یا دوستانش را پیدا کند. فرشته‌وار به کمکش شتافتند! آنها به او پیشنهاد تأسیس جدیدی دادند. محمدرضا درحالی که از شوق اشک در چشمانش جمع شده بود! پیشنهاد آنها را پذیرفت. آمریکایی‌ها دقیقاً می‌دانستند چرا چنین پیشنهادی به داده‌اند به زبان ساده بخش برون‌مرزی این سازمان جدید یعنی بخش شاخه‌ای غیررسمی از محسوب می‌شد. وظیفه این سازمان مبارزه با بود. البته آمریکایی‌ها فقط برای مبارزه با شوروی اصرار به تشکیل سازمان اطلاعاتی نداشتند.سرکوب و منزوی کردن گروه‌های مختلف ، و کشور فقط خواسته محمدرضا نبود. آمریکایی‌ها در این مسئله کاملا با او هم‌نظر بودند. آنها برای حفظ، تداوم و تحکیم موقعیتشان در ایران خواستار از میان برداشتن مخالفت‌ها بودند. 📘برشی از کتاب 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔥 داستانی از برای نوشته است که فقط باید در همین قالب سنجیده و ارزیابی شود. نباید این اثر ایرانی‌انقلابی را با داستان‌های ، با داستان‌های ، با داستان‌های و حتی با داستان‌های امروز مقایسه کرد. را فقط باید در قالب داستان ایرانی‌انقلابی دید و در مقایسه با هم‌ردیفان خودش به دنبال تشابه‌ها و تفاوت‌ها گشت. پیش‌فرض من نیز همین بود. من خواندن این داستان را با این نگاه شروع کردم که قرار است داستانی شعاری بخوانم که برای نوجوان امروز نوشته شده است؛ اما صفحه به صفحه که پیش رفتم دیدم بله، این داستان شعاری است اما نه آن‌طور که فکر می‌کردم. این داستان از شعارهای آدم‌بزرگ‌ها نگفته است؛ از شعاری گفته است که صدیقه نوجوان، آن را زندگی کرده است. درست است که در برخی بزنگاه‌های داستان، ممکن است این‌طور به نظر بیاید که نتوانسته است احساسات خود را در قبال انقلاب کنترل کند و رها و آزاد قلمش را نثار آرمان‌های و روایت تاریخ آن کرده و شعارهایی گفته؛ اما این مسئله به قصه‌گویی کتاب لطمه‌ای نزده است. حتی ماجرای خاله‌ثریا و آن تحول درونی که تمامِ زندگی‌اش را تغییر داد و فکر می‌کنم سریع اتفاق افتاد و خوب می‌شد که بیشتر پروبال می‌گرفت هم همین‌طور است. 🧩 قطعات پازل خوب چیده شده‌اند؛ از انتخاب کلمات مناسب سن مخاطب گرفته تا تعداد شخصیت‌ها و شخصیت‌پردازی هرکدام، و سیر حوادث و پیام‌هایی که در دل هر فصل می‌توان پیدا کرد. مخاطب می‌تواند این پازل استاندارد را در ببیند؛ در داستان صدیقه و قم و انقلاب اسلامی ایران، در داستان دختری که با پدر و مادرش از به آمد و آن‌ها را در این خاکِ مبارزپرور از دست داد و با عکس‌هایشان در کنار پدربزرگ زندگی کرد؛ پدربزرگی که حبه انگورش را خیلی دوست داشت و برای رساندن امانتی آن‌ها به این دختر نوجوان به سختی‌های فراوان افتاد. چه امانتی‌ای؟ این یک راز است. رازی بین پدربزرگ و صدیقه و همه مخاطبانی که این کتاب را می‌خوانند. ⬇️⬇️⬇️