eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستی با برای ملت سود زیادی داشت. هرچند ملت متوجه نبودند!!! 😏🤥 برگه‌ها را امضا می‌کرد. کنار او ایستاده بود و طبق معمول بی‌دلیل از او تعریف می‌کرد. اصلاً به همین دلیل او 14 سال ماند. از بس که خوب دروغ می‌گفت! طبق گزارش‌های ، محمدرضا نباید این برگه‌ها را امضا می‌کرد. نباید به آمریکایی‌های بیشتری اجازه ورود به را می‌داد. اما او تصمیم خودش را گرفته بود. می‌خواست ایران به تبدیل شود! بهترین دوست و هم‌پیمان شدن هزینه‌هایی دارد و یکی از آن هزینه‌ها نارضایتی مردم است. ناچار باید پذیرفت! دوستی با آمریکا برای ملت ایران سود زیادی داشت. هرچند متوجه نبودند! 📘برشی از کتاب 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🔰، حتی با ذکر یک صلوات. 🌹شهید مهدی زین الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می‌کنند! 📖پچ‌پچ‌های ریزودرشت، کنار گوش شروع شد. - به مولا قسم، برات پاپوش درست کردن. شنیدیم رو هم تعلیق کردن؛ آخه چرا؟ این چه وضعشه؟ - چقدر گفتم ریشت رو سه‌تیغه نکن عباس؛ اهمیت ندادی... یکی از مردها گفت: «عباس! تو رو که روی هوا می‌زنن؛ بذار برو به خدا!» دیگری نوک بینی‌اش را خاراند، زانویش را توی شکمش فرو برد و سرش را جلو داد. - شوخی که نیست؛ درجه یکشون رو اخراج کردن. من جای تو باشم، از این مملکت می‌رم. بچه‌ها دم گرفتند و یکی‌یکی حرف‌های همدیگر را تأیید کردند. - همین‌ الآن دنبال نابغه‌هایی مثل تو می‌گرده. - تو چراغ سبز نشون بده، برات دعوتنامه می‌فرستن. - قَدرت رو نمی‌دونن عباس! پاشو از این مملکت برو. عباس نمکدان را برداشت و پاشید روی خیار. از ته خیارگاز زد و گفت: «، ماله دستش می‌گیره می‌ره بنایی، بست می‌شینه جلوی درِ حرم، سیگار می‌فروشه، اما از نمی‌ره.» خلبان شهید 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/133122 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
در حیف و میل کردن و بالا کشیدن آن به شدت شبیه پدرش بود‌! 😡🤐 در اتومبیل نشسته بود. از خیابان‌های شهر می‌گذشت و به پدرش فکر می‌کرد. محمدرضای امروز با محمدرضایی که پدرش می‌شناخت، تفاوت بسیاری داشت. او حالا بیش از هر وقت دیگر بود. برای خاک کشورش را فروخته بود؛ زیادی را کرده بود. خمینی(ره) را کرده بود. که او تأسیس کرده بود، بسیار خشن‌تر از پدرش کار می‌کرد. اما اینها تنها شباهت‌ پدر و پسری آنها نبود. محمدرضا در حیف و میل کردن پول و بالا کشیدن آن به شدت شبیه پدرش بود. محمدرضا بزرگترین ایران بود. او در ، ، ، ، و دست داشت. صددرصد متعلق به او بود. نخست‌وزیرهای ایران بخش قابل توجهی از را به او و اختصاص می‌دادند. اصلاً یعنی همین! دوستان و اطرافیان محمدرضا او را در پروژه‌های خود شریک می‌کردند تا بتوانند از استفاده کنند! 📘برشی از کتاب 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/117917 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔥 داستانی از برای نوشته است که فقط باید در همین قالب سنجیده و ارزیابی شود. نباید این اثر ایرانی‌انقلابی را با داستان‌های ، با داستان‌های ، با داستان‌های و حتی با داستان‌های امروز مقایسه کرد. را فقط باید در قالب داستان ایرانی‌انقلابی دید و در مقایسه با هم‌ردیفان خودش به دنبال تشابه‌ها و تفاوت‌ها گشت. پیش‌فرض من نیز همین بود. من خواندن این داستان را با این نگاه شروع کردم که قرار است داستانی شعاری بخوانم که برای نوجوان امروز نوشته شده است؛ اما صفحه به صفحه که پیش رفتم دیدم بله، این داستان شعاری است اما نه آن‌طور که فکر می‌کردم. این داستان از شعارهای آدم‌بزرگ‌ها نگفته است؛ از شعاری گفته است که صدیقه نوجوان، آن را زندگی کرده است. درست است که در برخی بزنگاه‌های داستان، ممکن است این‌طور به نظر بیاید که نتوانسته است احساسات خود را در قبال انقلاب کنترل کند و رها و آزاد قلمش را نثار آرمان‌های و روایت تاریخ آن کرده و شعارهایی گفته؛ اما این مسئله به قصه‌گویی کتاب لطمه‌ای نزده است. حتی ماجرای خاله‌ثریا و آن تحول درونی که تمامِ زندگی‌اش را تغییر داد و فکر می‌کنم سریع اتفاق افتاد و خوب می‌شد که بیشتر پروبال می‌گرفت هم همین‌طور است. 🧩 قطعات پازل خوب چیده شده‌اند؛ از انتخاب کلمات مناسب سن مخاطب گرفته تا تعداد شخصیت‌ها و شخصیت‌پردازی هرکدام، و سیر حوادث و پیام‌هایی که در دل هر فصل می‌توان پیدا کرد. مخاطب می‌تواند این پازل استاندارد را در ببیند؛ در داستان صدیقه و قم و انقلاب اسلامی ایران، در داستان دختری که با پدر و مادرش از به آمد و آن‌ها را در این خاکِ مبارزپرور از دست داد و با عکس‌هایشان در کنار پدربزرگ زندگی کرد؛ پدربزرگی که حبه انگورش را خیلی دوست داشت و برای رساندن امانتی آن‌ها به این دختر نوجوان به سختی‌های فراوان افتاد. چه امانتی‌ای؟ این یک راز است. رازی بین پدربزرگ و صدیقه و همه مخاطبانی که این کتاب را می‌خوانند. ⬇️⬇️⬇️
🟢کلید تمامی گنجینه‌های زمین به دست مردی است از نسل (ع) 📜یکی از باخبر شده بود از شهری که (ع) به جنیان دستور ساختش را داده بود. شهری از مس که در بیابانی در . می‌خواست آنجا را نیز فتح کند. اما مسیرش ناهموار بود و دشوار. و هیچ کس به آنجا نرسیده بود، جز «دارا بن دارا» پادشاه . نامه‌ای نوشت به موسی بن نصر و به او دستور آمادگی و تهیّه پشتیبانی لازم برای اجرای این کار را داد. بعداز گذشت روزها گزارش موسی رسیده بود. نوشته بود بعداز تمام شدن آذوقه‌‌شان به دیوارهای شهر رسیده‌اند اما با متنی بلند بر سر در شهر مواجه شده‌اند. متنی که گفته بود کلیدهای تمامی گنجینه‌های زمین به دست مردی از نسل (ع) است. و آن گنج‌ها تنها به دست او آشکار خواهند شد. خلیفه دلش خواسته بود آن مردی از نسل او باشد. اما دیگر همه می‌دانستند که او (عج) و از نسل (س) دختر (ص) خواهد بود... ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/2978 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
☑️ فراخوان دعا برای موفقیت و 🔻با توجه به تشدید درگیری‌ها در جبهه‌های مقاومت و تاثیر دعا بر سرنوشت جنگ؛ برخی کاربران فضای مجازی با راه اندازی کمپینی با دعوت به قرائت همگانی بخش‌هایی از دعای امام سجاد(ع) در حق مرزبانان خواستار حمایت از رزمندگان شدند. 🙏🏻 شما هم در این لحظات حساس با قرائت این دعا برای رزمندگان کشور عزیزمان طلب خیر و موفقیت کنید. 1﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ (1) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و به عزّتت مرزهای مسلمانان را محکم و استوار ساز و به نیرویت نگهبانان مرزها را توانایی بخش و عطایای آنان را به توانگری‌ات کامل و سرشار کن ﴿2﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ (2) خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و تعدادشان را بیافزا و سلاحشان را تیز و برّا کن و اطراف و جوانبشان را محکم و نفوذناپذیر ساز و جمعشان را به هم پیوند ده و کارشان را رو به راه کن و آذوقه آنان را پی‌درپی برسان و سختی‌هایشان را به تنهایی کارساز باش و به یاری خود نیرومند ساز و به شکیبایی مددشان ده و آنان را در چاره‌جویی، دقت نظر عنایت کن ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔴 عصر اشغال توسط تمام شده است. ✍🏻 نویسنده کتاب در یادداشتی بمناسبت حمله موشکی و پهپادی به نوشت: امروز به اندازه تمام ۴۰ سالی که از خدا عمر گرفته‌ام، به کشورم ایران، کردم. من بچه بودم که هواپیمای عراقی بر آسمان ظاهر شد و پدرم من را روی زمین خواباند و گفت دست‌هایت را روی سرت بگذار. در حالی که مادرم به خیره بود و منتظر که اگر ترکش انفجار، خواست به سمت طفلش بیاید، حائل شود. پنج سالم بود و همراه مادرم سوار بر اتوبوس خط واحد شدیم. به رسم بازی‌های بچگانه، پاهام را کف اتوبوس کوبیدم و مادرم نگران دستم را فشار داد و گفت: این کار را نکن، تازه وضعیت سفید شده و مردم دوباره نگران می‌شوند. پرسیدم یعنی چی؟ گفت یعنی وضعیت قرمز نیست. پرسیدم یعنی چی؟ نمی‌دانست باید برای یک بچه پنج ساله چطور توضیح بدهد که هر لحظه ممکن است اتوبوس خط واحد، با یک ، برود روی هوا. همدان که شد، همسایه خانه خراب شد. پدرم وقتی شنیده بود، بمب نزدیک خانه ما افتاده، مو سفید کرد. کسی این روزگار را درک می‌کند که تجربه جنگ بر علیه ایران را از نزدیک چشیده باشد. کسی متوجه معجزه در عصر تکنولوژی می‌شود که بیش صد تاریخ شفاهی خوانده باشد و بداند دست خالی و کمبود فشنگ کلاش، چقدر با جنگ الکترونیک با بلوک غرب، فاصله دارد. امروز ما یقین کردیم، دیگر عصر اشغال ایران توسط متفقین تکرار نخواهد شد. دیگر کودتای ۲۸ مرداد، نخواهد آمد. دیگر ایرانی از جنس ، تجربه نخواهد شد. مگر چند سال از دیکته‌های سفارت خانه‌ای برای جدایی خاک کشورمان گذشته؟ مگر چند وقت از قیچی کردن بحرین و آرارات و هرات از ایران می‌گذرد؟ امروز وعده‌های خداوند در را از نزدیک لمس کردیم که فرمود، انتم الاعلون ان کنتم مومنین. امروز ، بیش از هر وقتی باید به وظایفشان عمل کنند. هر آنچه در مورد و ، کوتاهی کرده‌ایم کافی است. امروز برگی از تاریخ رقم خورده که از زمان صفویه تا امروز، نظیری نداشته. هنرمندان در ترسیم این حماسه، نباید از مردم عقب بمانند. امیدواریم که این حماسه، همانطور که برگ زرینی در است، برگ زرینی هم در جهش هنری در رشته‌های مختلف باشد. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خلاصۀ علمیات و پیام به کشورهای دنیا، از زبان یک افسر بازنشسته آمریکایی ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🟢نگرانی (عج) برای 📜 پسرعموی پدرش بود. خودش نیز از علمای مورد توجه (عج) بود. اولین سفری بود که به داشت. آقاى برای استقبال از سيد عبدالهادى راهی شده بود. در تهران خواب مى‌بيند امام زمان(عج) نگران و پريشان‌اند. از علت ناراحتی پرسیده بود. امام از خطری که هواپیمای حامل سید عبدالهادی را تهدید می‌کرد خبر داده بود. هواپيما دچار خطر شده بود، ولى بالاخره نجات يافته و به سلامت به تهران رسيده بودند. آقاى شمس آبادى با خوش‌حالی به استقبال سید عبدالهادی شتافته بود. یادش آمد روزی که در از پرداخت شهریه سید عبدالهادی معذور شده بود شبش امام زمان(عج) را در دیده بود که خطاب به او گفته بود: اين كارى كه براى ما مى‌كردى، ترک كردى؟ پرسیده بود چه كارى؟ فرموده بود: پرداخت شهريه آقاى سيد عبدالهادى! ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/119349 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 📙 🖋 📚کتاب درصدد بیان و روایت انحرافات فعال در و بررسی آن‌هاست. 📖نویسنده این کتاب تعریفی از ، عرفان‌های نوظهور و معنویت و ویژگی‌های آن‌ها ارائه داده و سپس به معرفی جریان‌های عمده مدعی در ایران پرداخته است. 📗از جمله آن‌ها می‌توان از ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و... نام برد. 📕این کتاب اهداف، جامعه هدف، شیوه اثرگذاری و ابزارهای تبلیغی آن‌ها را بیان کرده تا بتواند یاری‌رسان و برای آگاهی دادن به جامعه و نجات آنان و همچنین باشد. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/145896 📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🚨 📙 🖋 🖌 📚کتاب رمان طنزی با موضوع زندگی است. این رمان خاطرات روزنوشت فرزند نوجوان صدام است که درباره حمله پدرش به ، ارتباط او با ، حمله او به و نهایتا، حمله به صحبت می کند و با زبان همه چیز را می گوید و از جنایات پدرش پرده برمی‌دارد. 📖 این رمان که مناسب و است، به قلم و با قلمی جذاب و شیرین وقایع تاریخی را بیان می‌کند. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/145901 📕 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran