eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 گریه‌ی حسین(ع) 🌞 صبح است و (ص) از خانه بیرون می‌آید. خانه‌ی (س) همان نزدیکی‌هاست و صدای گریه‌ی (س) به گوش حضرت(ص) می‌رسد. به در خانه‌ی پاره‌ی تنش می‌رود. در می‌زند. فاطمه(س) جلوی در می‌آید. آرام‌بخش‌ترین چیزها برای رسول خداست(ص). وارد حیاط می‌شود. 🌾دَستاس و گندمِ کنار آن نشان از آن دارد که فاطمه(س) مشغول آرد کردن بوده. پیامبر(ص) وارد اتاق می‌شود و فاطمه(س) پشت سرش می‌آید. 🔽🔽🔽
🔆داستان زندگی مردی با طمأنینه که آرام و قرار ندارد... 📣 به چاپ دوم رسید. 🖋 سلطانی برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/121549 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب رسان 📚
📚 🔅 درس زندگی 🔸خانه‌اش کوچک بود، اما پر از رونق و برکت. گاهی که همسرش در منزل نبود، خانه زهرا(س) محل نشست‌ها و مرکز گفتمان و زندگی می‌شد. با جمعی از زنان به گفت‌وگو می‌نشست. می‌آمدند تا از خرد و دانش زندگی بیاموزند. بعد از پرسش‌ها و پاسخ‌های فراوان همه سراپا گوش بودند. (س) برای آن‌ها درسی می‌گفت که عمری در خانه با همسرش تمرین کرده بود: «بهترین شما کسی است که در رفتار با مردم نرم‌خوتر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین شما کسی است که با همسر خود مهربان و بخشنده باشد.» برشی از کتاب 🔻به ما بپیوندید🔻 کتاب رسان | شبکه کشوری توزیع کتاب📚 @ketabresan
ا❁﷽❁ا 🗓24 ذی‌الحجه؛ سالروز 📚🍉 📖بحث طولانی شد. پذیرش دین جدید و تغییر آیین، کار آسانی نبود. هنگام رفتن، سخنانش را نپذیرفتند و دروغگویش خواندند. بعد هم گفتند: «اگر راست می‌گویی، بیا کنیم». ابتدا باید هر کدام دعا می‌کردند و سپس دروغگو را نفرین؛ آنکه حق بود، می‌رهید و آنکه باطل، گرفتار عذاب خداوند می شد. روز موعود فرا رسید. بزرگان مسیحی با جمعیتی انبوه از هواداران به انتظار ایستاده بودند. طبق قرار مشاهده کردند که پیام‌آور رحمت، جانش، (ع)؛ گزیدۀ زنان امّت، (س) و دو فرزندش (ع) و (ع) را برای آورده است... 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/108520 ✅کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🍉 نعلبند که اسمش مُصعب بود، نگاهی به دور و اطراف بیرون دکان کوچکش انداخت، بعد ادامه داد: «هنوز چند روزی از شهادت مولایمان (ع) و عزیزانش نمی‌گذرد. من از صبح تا شام توی این دکان به یاد آن‌هایم و می‌کنم. حسین(ع) خیلی عزیز و مهربان بود. من جوان که بودم بارها از زبان (ص) شنیدم که از علی(ع) و اهل‌بیتش تعریف می‌کرد. از (س) از (ع) و حسین(ع) 📙 کتاب این هفته: 🖋 📜 رمانی از سفر (یکی از مأموران عمر سعد در کربلا) به زمان حال و پسری به نام برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/126237 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔴... 📜 از مقداد پرسیدند هنگام حمله به خانه (س) چه می‌کردی؟ گفت : مأمور به بودیم ولی من دست بر قبضه؛ چشم در چشم (ع) منتظر اشاره‌ای بودم... و سلام بر مردمانی که امروز دست بر قبضه منتظر اشاره‌اند... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🍉 به احساس نزدیکی داشت. گویی سال‌ها او را می‌شناخت. فضه از همان دوست داشت اسماء را ببیند و با او آشنا شود اما در آنجا برای او که کنیزی بیش نبود کاری ناممکن و نامعقول بود؛ اسماء از زنان بزرگ و هم‌نشین همسر پادشاه حبشه بود. اسماء زنی جوان و زیبا بود و از همان ابتدا شیفته رفتار مؤدبانه فضه شد. اسماء به فضه گفت: «از رفتار و گفتارت می‌توان فهمید دانش‌آموخته محضر بانویم (س) هستی.» شنیدن این سخنان از زبان اسماء که سرآمد زنان بود برای فضه بسیار دلنشین و دل‌چسب بود... 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/76957 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔥 🔴 إنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ 🔻 معجزاتی از ولادت سرور زنان عالم، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نه مثل ساره است، نه مانند مریم، نه چون آسیه و نه همانند حوّا...🌸 اگر شبیه کسی باشد، شبیه نیمه شب قدر است✨ 💫 شبیه آیه تطهیر و شبیه سوره اعطینا... دختری که به دنیا آمد تا مونس شب‌های تنهایی برترین بانوی بهشتی باشد و هم‌دم سختی‌های دردانه آفرینش و سپری برای روزهای تنهایی اسدالله🌹 💚زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های‌ تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش چه بنویسم از آن بی‌‌ابتدا، بی‌‌انتها، زهرا زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یاللعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌‌فهمم من از زهرا؟ و ما أدراک ما زهرا؟!💚 📜آنچه خواندید برش‌هایی بود از کتاب تازه‌ترین اثر با موضوع (س) 📚این کتاب با بهره‌گیری از حدود 130 منبع و تلاش کرده تا مطالبی جامع از طول زندگانی (س) جمع‌آوری کند تا کتابی به نسبت کامل و مفید برای مخاطبان علاقه‌مند به آشنایی با یگانه سرور زنان دو عالم فراهم کرده باشد. برای تهیه کتاب کلیک کنید.👇🏻 https://ketabejamkaran.ir/139196 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓20 جمادی الثانی | (س) 📚🍉 📖چهار زن گندمگون، بلندبالا و باوقار وارد اتاق شدند و اطراف رخت‌خواب نشستند. (س) بهت‌زده نگاه می‌کرد. یکی از آنها با مهربانی گفت: «نترس! ما از طرف خدا، برای کمک به تو آمده‌ایم. من ، همسر (ع)، آن یکی ، سمت راستی دختر ، مادر (ع) و نفر چهارم خواهر (ع) است.» (س) با کمک آنها به دنیا آمد. با آب غسلش دادند. نوزاد به حرف آمد: أشهد أن لا إله إلاّ اللّه، و أنّ أبي رسول اللّه سيّد الأنبياء، و أنّ بعلي سيّد الأوصياء، و ولدي سادة الأسباط. بعد به همۀ سلام کرد، هر کس را با اسمش. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/108520 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🗓13 رجب: (ع) 📚🍉 📖قطرات اشک از چشمان (س) بیرون می‌آید و چهره‌اش را فرامی‌گیرد. درد، لحظه‌به‌لحظه بیشتر می‌شود و رمق را از او می‌ستاند. عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب همچنان به روبه‌روی خود و مناجات (س) با خدا نگاه می‌کنند. ناگهان اتفاقی عجیب رخ می‌دهد. شکافته می‌شود و فاطمه(س) وارد آن می‌شود! عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب شوکه می‌شوند. مات و مبهوت به این صحنه می‌نگرند. گیج و حیران شده‌اند. سریع از جا بر می‌خیزند و بی‌اختیار به‌سوی و محل شکافته‌شده می‌دوند. ناگهان اتفاق دیگری رخ می‌دهد. دیوارِ شکافته‌شده به یکدیگر وصل می‌شود! همچون دریایی که (ع) آن را شکافت و بعد دوباره به هم پیوست! عباس بن عبدالمطلب و یزید بن قعنب هرچه تلاش می‌کنند، نمی‌توانند به درون آن وارد شوند. آنچه را دیده‌اند نمی‌توانند باور کنند... 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/70731 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🟢کلید تمامی گنجینه‌های زمین به دست مردی است از نسل (ع) 📜یکی از باخبر شده بود از شهری که (ع) به جنیان دستور ساختش را داده بود. شهری از مس که در بیابانی در . می‌خواست آنجا را نیز فتح کند. اما مسیرش ناهموار بود و دشوار. و هیچ کس به آنجا نرسیده بود، جز «دارا بن دارا» پادشاه . نامه‌ای نوشت به موسی بن نصر و به او دستور آمادگی و تهیّه پشتیبانی لازم برای اجرای این کار را داد. بعداز گذشت روزها گزارش موسی رسیده بود. نوشته بود بعداز تمام شدن آذوقه‌‌شان به دیوارهای شهر رسیده‌اند اما با متنی بلند بر سر در شهر مواجه شده‌اند. متنی که گفته بود کلیدهای تمامی گنجینه‌های زمین به دست مردی از نسل (ع) است. و آن گنج‌ها تنها به دست او آشکار خواهند شد. خلیفه دلش خواسته بود آن مردی از نسل او باشد. اما دیگر همه می‌دانستند که او (عج) و از نسل (س) دختر (ص) خواهد بود... ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/2978 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran