eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نو+جوان
💎 آینده برای کیست؟ 🌼 برای به دست آوردن این آینده باید تلاش کرد... 📦 💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir👇 🌱 @Nojavan_Khamenei
رمان کمی دیرتر؛ . موضوع کتاب حول داستان زندگی پسری ست که می خواهد به اطرافیان بفهماند، آن قدر که ادعا دارند مرد عمل کردن نیستند.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب رمان کمی دیرتر؛ . موضوع کتاب حول داستان زندگی پسری ست که می خواهد به اطرافیان بفهماند،
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈• گفتم: _دِ همین دیگر. من اگر از تشنگی بمیرم، عقلم را دست یک سوسمار نمی دهم. واقعاً اگر آقا می خواست پیکی بفرستد و پیامی برساند، این همه آدم معنون و اصیل و متدیّن و مقدّس و منبری و مسجدی را رها می کرد و یک جوان بی ریش و ریشه را پیام رسان خودش می کرد!؟ امام که قربانش بروم عقلِ کل است، یک آدم معمولی با عقل متوسط هم چنین کاری نمی کند. با درماندگی گفت: _یعنی به امتحانش هم نمی ارزد؟ گفتم: _که چی؟ که حجره را رها کنم و دنبال تو راه بیفتم!؟ گفت: _دنبال من نه. خودتان یک تُک پا تا سر بازار بروید و برگردید. اگر نگران حجره اید، من این چند دقیقه را... شَستم خبردار شد که ماجرا از چه قرار است. گفتم: _عجب! پس چشمت به این چهار قلم برنج و روغن بوده. این ها که مال من نیست امانت مردم است پیش من! و سعی کردم که با زبان نصیحت، متنبّه و ارشادش کنم: _نکن پسرم! نکن عزیزدلم! مقدّسات را محمل کارهای خلاف نکن! با جرات و شهامت دزدی کن ولی مقدّسات را وسیله ی دزدی نکن. و ناگهان جوان درست شبیه ضبط صوت شروع کرد به تکرار حرف های من! این که می گویم مثل ضبط صوت، اغراق نیست. برای این که بعد از آن هرچه با او حرف می زدم، انگار نمی شنید و همین دو_سه جمله مرا مدام تکرار می کرد. و کاش فقط تکرار می کرد. در هر تکرار صدایش بلند و بلندتر می شد. شده بود عین یک ضبط صوتی که هیچ چیز نمی فهمد و هیچ جور کنترل نمی شود. فقط یکی_دو جمله را مدام تکرار می کرد و هردفعه درجه صدایش را بالاتر می برد: _مقدّسات را وسیله ی دزدی نکن! مقدّسات را محمل کارهای خلاف نکن! صدا به قدری با سرعت و شتاب اوج گرفت که تا من آمدم فکر کنم به این که الان تمام بازار آن را می شنوند، حس کردم که به گوش همه اهل تهران می رسد. و تا آمدم تعجب کنم از این که چطور ممکن است همه اهالی تهران این صدا را بشنوند، متوجه شدم که صدا میان زمین و آسمان پیچیده است. وقتی وحشت زده از خواب پریدم، هنوز گوشم تیر می کشید. 📌 بخشی از کتاب @ketabekhoobam
کتاب «ناقوس ها به صدا در می آیند» رمان پر کشش و جذابی راجع به یک کشیش مسیحیه که به یک نسخه خطی ارزشمند و قدیمی دست پیدا میکنه و از طریق اون با قدیسی آشنا میشه به اسم علی علیه السلام... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب کتاب «ناقوس ها به صدا در می آیند» رمان پر کشش و جذابی راجع به یک کشیش مسیحیه که به یک
✂️ (۱) کشیش گفت:« خیلی دلم می خواهد بدانم مردی با چنین سخنان گهرباری که بوده است؟ شرح زندگی اش، چگونه زیستنش و اینکه چه جایگاهی در دین اسلام دارد...» جرج گفت:« خوب است که با شرح حال و زندگی علی آشنا شوی، اما آنچه که بیشتر از هر چیزی باید درباره ی علی بدانی، اندیشه و تفکرات اوست، به خصوص برای تو که کشیشی و مردم به موعظه ی تو نیازمندند. باید از خودمان بپرسیم: آیا زمین و گستره ی تاریخ بشر، فقط گهواره ی مردی چون عیسی مسیح بوده است؟ چه بسا پیامبران بسیاری بر روی زمین زندگی می کرده اند؛ اما علی اگر نگوییم بالاتر، کمتر از عیسی مسیح و دیگر پیامبران الهی نیست. شناخت این افراد و موعظه درباره ی آن ها، می تواند روح تشنه ی بشر امروز را سیراب کند و من خوشحالم که تو امروز به واسطه ی یک مشت نوشته های قدیمی، دلت به سوی علی پر کشیده است.» ✂️ برشی از کتاب (۲) پسرم! همانا تو را به ترس از خدا سفارش می کنم که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریسمان او چنگ زنی. چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه ی تو با خداست، اگر سررشته ی آن را در دست گیری؟! دلت را با اندرز نیکو زنده کن. هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بمیران. جان را به یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام گردان. پس جایگاه آینده را آباد کن. آخرت را به دنیا مفروش و آنچه نمی دانی مگو. آنچه بر تو لازم نیست بر زبان نیاور و در جاده ای که از گمراهی آن می ترسی، قدم مگذار؛ زیرا خودداری هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهی هاست... ➖➖➖➖ 💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
هدایت شده از نو+جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🤲 این شب‌ها دعا برای امام زمان (عج) خیلی مهمه 🙏 ایشان هم برای شما دعا خواهند کرد 📲 نسخه مناسب اشتراک در شبکه‌های اجتماعی 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
برش هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب برش هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی.. #ذوالفقار #علی_اکبری_مزدآبادی ═════
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈• امروز ملت ما خودش تصمیم گیرنده است در انتخاب مسئولینی که مسیر این ملت را و اداره ی این ملت را و خدمت به این ملت را در دست می گیرد. ما کدام یک از کشورهای اطراف خودمان را این گونه می بینیم؟ به {همسایه های} شرق کشور نگاه بکنیم. به غرب کشور و جنوب کشور و شمال کشور نگاه بکنیم. هیچ کجا چنین مشخصات و چنین مختصاتی وجود ندارد که در کشور ما وجود دارد. من بارها این را عرض کردم که بعضی ها به دنبال نوعی ارتباط هستند با آمریکا. خب، درس عبرت بگیرید. این مصر آیینه ی روشنی است. این مثل خورشید مقابل ما است. مثل روز روشن است. این کشورهای تحت سیطره ی آمریکا، هم پیمان آمریکا، همه چیزشان را، اعتبار و آبروی خودشان را تحت اختیار آمریکا گذاشته اند، ببینیم چه وضعی دارند. تحریم اقتصادی هم نیستند. با همه ی دنیا ارتباط دارند. آمریکا و غرب هم از آن ها حمایت می کنند. کشورهایی که یک روزی ام القرای عرب بودند، در جهان اسلام دست پُر و بالایی داشتند، امروز در صحنه ی تاریخ گم شده اند. مثل گدا دنبال بعضی از کشورهای کوچک پولدار می دوند. جزیره های خودشان را، خاک خودشان را می فروشند... 📌 بخشی از کتاب @ketabekhoobam
: 🔰 بسیار مهم است. صرفاً این نیست که ما از یک ملّت مظلومے که از میهن خود و از خانهِ ے خود رانده شده داریم دفاع میکنیم؛ ما در واقع داریم با این کارمان با یک نظام سیاسے ظالمانه و استکبارے مبارزه میکنیم.👊🏻 🔰امروز دفاع از فلسطین، دفاع از حقیقت است؛ حقیقتے بسیار گسترده تر از مسئله ی فلسطین.✨ امروز مبارزه ی با رژیم صهیونیستے مبارزه با استکبار است، مبارزه با نظام سلطه است. ۱۳۹۶/۰۳/۳۱
پویش شما هم تا حد توانتون را انتشار دهید و در شرکت کنید....
داستان در مورد سرگذشت یک خلبان کشور شوروی سابق می باشد که علیرغم مصدومیت بسیار شدید در جنگ باز هم از پا نمی نشیند... حضرت آیت اللّه خامنه ای، ضمن آنکه «داستان یک انسان واقعی» را از جمله کتاب های تبلیغاتی رژیم شوروی سابق دانسته اند، قهرمان آن را یک انسان واقعی _البته با معیارهای مارکسیسم_ عنوان کرده اند، آن را یک کتاب «شیرین» و «زیبا» توصیف کرده، فرموده اند: «واقعاً یک انسان واقعی همین است دیگر!: تلاش می کند؛ کوشش می کند؛ تا بالاخره خودش را به خانهٔ اول، یعنی کار و تلاش و مبارزه می رساند.» «هر خلبان و یا هر جانبازی که پایش قطع شده باشد، یک چشمش نابینا شده باشد، یک دستش قطع شده باشد، این کتاب را که بخواند، احساس آرامش و رضایت می کند.» ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب داستان در مورد سرگذشت یک خلبان کشور شوروی سابق می باشد که علیرغم مصدومیت بسیار شدید در
✂️ (۱) حالتی که بعد از عمل برای آلکسی پیش آمده بود، وحشتناک ترین حالتی بود که در چنین وقت هایی برای یک نفر پیش می آید. او در خودش فرو رفته بود. نه شکایت می کرد، نه گریه می کرد و نه عصبانیتی از خودش بروز می داد. فقط ساکت بود. سراسر روز، بی حرکت به پشت خوابیده بود و مدام، نگران، به یک نقطه _به شکاف پر پیچ و خمی در سقف_ خیره بود. هر وقت رفقایش سرِ گفتگو را با او باز می کردند، جواب می داد. اما چه بسا پاسخش خارج از موضوع بود. "بله" یا "نه" ای می گفت، و باز سکوت می کرد و به همان شکاف تیره رنگی که روی گچ به وجود آمده بود چشم می دوخت. مثل اینکه آن، خط رمزی بود که کشفش، نجات او را در پی داشت. او، همه ی دستورهای پزشک ها را اطاعت می کرد: هر دوایی را که می دادند، می خورد؛ با دل مردگی و بدون اشتها، غذایش را می خورد؛ و باز همان طور، به پشت، می خوابید. ✂️ برشی از کتاب (۲) گردشی تیز و عمیق به راست کرد. هواپیما، فرمانبردار و دقیق بود. به آلکسی همان احساسی دست داد که هنگام کودکی، روی یخ خلیج کوچک رود ولگا دست داده بود. روزِ گرفته و تاریک، انگار ناگهان روشن شد. قلب آلکسی، از شادی به تپش افتاد. حس کرد که گردنش، از سردی هیجان _که برایش احساسی آشنا بود_ کمی خشک شد. دیگر مرز ناتوانی شکسته شده بود؛ و تمرین های سرسختانه ی آلکسی، جمع بندی می شد. او دیگر به آسانی، و بدون به کار بردن نیروی زیاد، ثمره ی دورانِ طولانیِ پر از کار و مشقتش را می چشید. چیزی را که برایش اصل بود و مدتی بسیار طولانی موفق به رسیدن آن نمی شد، حالا به دست آورده بود: با هواپیمایش در آمیخته، و آن را مثل دستگاه مکمل بدن خودش احساس می کرد. حتی پاهای مصنوعیِ بی حس و ناهماهنگ هم، حالا دیگر مانعِ این درآمیختگی نبودند. ➖➖➖➖ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046