حجت الاسلام دکتر #رسول_جعفریان:
1⃣ رساله های #اصول_دین، در تمام #ادوار_تاریخ از طرف همه فرقه های مذهبی فراوانند، چرا که رساله هایی هستند مورد نیاز عامه مردم، و علاوه بر این که باید به زبان روز نوشته شوند تا مردم عادی از آنها استفاده کنند، می باید مطابق دیدگاه های رایج کلامی در سطح کلان و نخبگان هم قابل استفاده یا دست کم قابل تأیید باشند. از نظر سبک و سیاق نگارش و مطابقت با اصول، نباید از موج های فکری رایج زمان غافل ماند، این که به هر حال، در هر دوره، مسائلی و گرایشهای مطرح شده و روی باورهای عمومی تأثیر می گذارد. این که مثلا #جنبش_ضد_فلسفی حاکم بر جو فکری زمانه باشد، یا طرفداری از #فلسفه، به هر دلیل، طبیعی است که روی رساله های اصول دین، اثر خود را می گذارد. در دوره اخیر #صفوی، همزمان با غلبه #نگرش_اخباری، منازعه ای در سطح همین رساله ها، در این که از باورهای #فلسفی_کلامی قدیمی نشأت بگیرند یا مانند آثار مرحوم #مجلسی، به ترجمه احادیث بپردازند، وجود داشت.
2⃣ تا نیمه های صفوی، مبانی کلامی دوره میانه اسلامی، در رساله های اعتقادی ادامه یافت، و در نیمه دوم، #اخباری_گری به آرامی به کنار زدن آن مشغول شد. چندین دهه فعالیت محدثان که اوج آن فعالیت های #علامه_مجلسی بود، و البته خودش ضمن اخباری بودن، تحت تأثیر و زیر سیطره ساختار کلامی بود، جایی برای اصول دین به روش و سبک اخباری را ایجاد کرد. اما با این حال، نه فلسفه خوانی تعطیل شد، و نه آن مبانی تغییر عمده ای یافت. در سه چهار قرن اخیر، به خصوص در دو قرن گذشته، به دلیل ورود شبهات جدید فکری، باز هم تمسّک به ساختار فلسفی ـ کلامی قدیم را برای دفاع از اصول دین، تقویت کرده و جریانهای معارض از نوع آنچه می توان به آنها اخباری گفت، توسعه محدودی یافته اند.
@ketabenaab
نقدی بر استاد #محمدرضا_حکیمی
#نقد حجتالاسلام دکتر #رضا_غلامی به استاد محمدرضا حکیمی
بحث ما درباره #مکتب_تفکیک صرفاً منحصر به #فلسفه_ستیزی آنان نمی شود و مسأله دیگری که نباید از آن چشم پوشی کرد، نوع فقاهت و اجتهاد آنهاست. وقتی در فرایند اجتهاد، قرآن نیز در برابر سنت به حاشیه رفت، به طریق اولی عقل نیز محلی از اعراب ندارد و میوه آن تولید فقهی است که نهایتاً در حد مسأله گویی در حوزه فردی متوقف شده و هیچ امیدی برای کلان نگری، نظام سازی و به تبع آن جامعه سازی از آن نمی رود.
مرحوم حکیمی در احیاء مکتب تفکیک و طرح آن به زبان روز نقش غیرقابل انکاری دارد اما جریان #اخباری_گری و حتی تفکیک، شعب گوناگونی دارد که نمی توان از تفاوت های جزئی این شعب با یکدیگر غافل بود.
چرا جریان اخباری گری به ویژه مکتب تفکیک طی دهه های اخیر به جز ناسزاگویی به اهالی فلسفه و عرفان که بسیاری از آنها جزو وزنه های شیعه محسوب می شوند، و به تبع آن، ایجاد اختلاف در میان شیعیان، هنری از خود حتی در دفاع موفق از دین در برابر سونامی شبهات و انواع هجمه های بی سابقه ای که از سوی عالم غرب به سمت دنیای اسلام و جامعه شیعی سرازیر شده نشان نداده اند؟ چنانچه اهالی حکمت و فلسفه تا الان در این زمینه قیام عقلی نکرده بودند، معلوم نبود امروز چه بر سر فکر شیعی آمده بود.
قصد اغراق درباره آثار سوء مکتب تفکیک ندارم لکن معتقدم که طرد کردن فلسفه که گوهر آن همان طرد کردن #علوم_عقلی است، در شرایطی مطرح شد که انقلاب اسلامی بیش از هرچیز برای پاسخگویی به نیازهای به روز و متراکم، آن هم در سطح نظام سازی و نیز رقابت با غرب در حوزه های پیچیده فکری به پیوند دین و عقل نیاز داشت و ضدیت با فلسفه چنانچه در عمل با موفقیت روبرو می شد کار انقلاب اسلامی را در همان سال های ابتدایی ساخته بود. امروز هم بسیاری از نقایص فکری و عملی ما به همین بهاء ندادن به علوم عقلی ( اعم از عقل برهانی و عقل ابزاری ) برمی گردد.
مشروح در #پایگاه_اطلاع_رسانی_کتاب_ناب 👇
https://b2n.ir/r95076
@ketabenaab