eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند بند بند من افـــــتاده ز پا را سوزاند آسمان تار شده و جرعه ی آبی این زهر پاره‌های جــگر غـــــرق بلا را سوزاند سینه‌ام بود حسینیه‌ی غم‌های حسین یاد آن خاطره ها بیت عزا را سوزاند من نه در امروز که در کربلا جان دادم از همان روز که آتش همه جا را سوزاند #شهادت_سیدالساجدین_تسلیت #کربلا #زنجیرغم #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_97861965.pdf
1.99M
💝 دانلود کتاب | #درسهای_عاشورا 📗 رهبر انقلاب: «توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهی‌هایتان را بیشتر کنید.» ۱۳۷۵/۰۶/۲۸ 🔸 کتاب مذکور در ۲۶۴ صفحه و به لحاظ موضوعی فقط در بحث «درس‌های عاشورا» تدوین شده و در واقع بخشی از کتاب مرجع «آفتاب در مصاف» است. 🔹 خرید نسخه کاغذی از yon.ir/oMhWH 🏴 @ketabkhanehmodafean
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
زمان: سال 61هجری وقتی امام حسین برای حبیب نامه نوشت، این چنین آغازکرد: من الغریب الی الحبیب... واین
#معرفی_کتاب #الی_الحبیب در فقه گفته می‌شود آب قلیل اگر به کر متصل باشد، دیگر حکم آب کر را دارد. اصحاب هم اینگونه بودند. خود را به اقیانوسی وصل کردند که برای همیشه حضور دارد. پس آن‌ها هم حضورشان همیشگی است. این سرّ جاودانگی اصحاب امام حسین(علیه السلام) با خود امام است. #کتاب های نو برای سال قمری نواز جنس حسینی... ☕️📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#خاطرات_کتابرسانی امروز در مسجد بسته بود و من مونده بودم و کلی مراجعه و در بسته... یه نگاه به دور و برم انداختم دیدم کتاب دارم،میز هم میارم و دفترم که هست سریع رفتم خونه و وسایلمو برداشتم اومدم توی پارک کنار مسجد میز امانت کتاب گذاشتم و کارهامو کردم عضو جدید گرفتم ،کتابهای قبل رو تحویل گرفتم ،کتاب جدید امانت دادم‌‌‌‌.... خلاصه که نتیجه اخلاقیش این میشه که هیچ در بسته ای نباید جلوی هدفمونو بگیره.‌‌... ما هستیم همیشه و همه جا کتاب ها رو مهمون خونه هاتون میکنیم پر قدرت،مستمر،تاظهور،ان شاالله 🌹🌹🌹🌹🌹📚📚📚📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎓 🎒ــــلاس درس مهدویت 💠 از حسین(ع) تا مهدی(عج) ⏪ قسمت: هشتم 🔹القاب امام مهدی(عج) از زبان امام حسین(ع) ✍....امام زمان(عج) القاب مبارکی دارند که بعضی از آن ها، مسقیماً با "عاشورا" در ارتباط است و بعضی از لقب های مقدس آن حضرت، بر زبان جد بزرگوارشان(ع) جاری شده است.عیسی الخشاب می گوید: از محضر امام حسین(ع) سوال کردند: آیا شما صاحب این امر هستید؟ 👈فرمود: نه من نیستم، بلکه صاحب این امر کسی است که از میان مردم کناره گیری می کند و خون پدرش بر زمین می ماند و کنیه او کنیه عمویش خواهد بود. آنگاه شمشیر بر می دارد وهشت ماه تمام شمشیر بر زمین نمی گذارد. "طرید" و" شرید" - که هر دو به یک معنا است- از القاب حضرت ولی عصر(عج) به شمار می آید. این دو عبارت در زبان امامان معصوم(ع) نیز به کار رفته ومعنای آن کنار زده و رانده شده است. حاجی نوری(ره) در معنای " شرید" می گوید: 《رانده شده از مردمی که آن حضرت را نشناختند و قدر وجود نعمت او را ندانستند و در مقام شکرگزاری و مقام حقش برنیامدند؛ بلکه پس از این که از دست یافتن بر او ناامید شدند، به قتل و قمح ذریه طاهره ایشان پرداختند وبه کمک زبان و قلم، سعی بر بیرون راندن نام ویاد او، از قلوب و اذهان مردم کردند》 📚علامه مجلسی درباره این حدیث می فرماید: 《الموتور بابیه》؛ یعنی، کسی که پدرش را کشته اند و طلب خونش را نکرده اند. مراد از " والد"، امام حسن عسکری(ع)، یا امام حسین(ع) و یا جنس والد است که شامل همه ائمه(ع) می شود، و " مکنی بعمه" شاید کنیه برخی از عموهای حضرت، ابوالقاسم باشد، با این که امام زمان(عج) کنیه اش ابوجعفر، ابی الحسن و یا ابی محمد باشد. بعید نیست علت تصریح نکردن به اسم حضرت و آوردن کنیه، به جهت خوف از عموی حضرت باشد. و قول وسط، ظاهرتر است. ♻️این روایت امام حسین(ع) ما را متوجه غربت امام عصر(ع) می نماید. در متون اسلامی تعابیر عجیب و تکان دهنده ای راجع به غربت و مظلومیت امام زمان(عج) وجود دارد. امیرمومنان حضرت علی(ع) به اصبغ بن نباته می فرماید: "صاحب هذا الامر الشّرید الطّرید الفرید الوحید؛ عهده دار این امر (حضرت مهدی"عج" ) همان رانده آواره یکه و تنهاست" دوران غیبت، زمان غیبت، مظلومیت، صبر و انتقام امام است. بیش از هزار سال غم های عالم را یک تنه به دوش می کشد. در زیارت حضرت مهدی(عج) عرضه داشته ایم: ❤️ السلام علیک ایها الامام الفرید؛ سلام بر تو ای امام تنها" . امام موسی بن جعفر(ع) در روایت مشابهی به روایت امام حسین(ع) در این رابطه می فرماید: او(حضرت مهدی"عج") آن غریب تنهای دور از وطن غایب از دیدگان کسان خویش است که هنوز انتقام خون پدرش گرفته نشده است. چرا با توجه به فرمایش امام حسین(ع) قدمی برای زدودن غربت و تنهایی ولی عصر(عج) بر نمی داریم؟ 🔹ادامه دارد.. ✍...پی نوشتها: 📚 کتاب از حسین تا مهدی اثر: ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
با عمه و مادرم روبوسی کردیم ؛ برای زیرلفظی یک النگو خریده بودند که آن هم کوچک درآمد ، قرارشد ببرند ع
سبزه میدان که رسیدیم به رستوران رفتیم، حمید طبق معمول کوبیده سفارش داد ، تا غذا حاضربشود ۱۵هزارتومان شمرد به دستم داد و گفت:" این هم مهریه ی شما خانوم!". پول را گرفتم و گفتم: اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!! 🌹 حمید خندید و گفت:" هزارتومان هم بیشتر گیرشما اومده" پول را نشمرده دور سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم"نذر سلامتی آقای من" 💕 دوران شیرین نامزدی ما به روزهای سرد پاییز و زمستان خورده بود..لحظات دلنشینی بود.. تنها اشکالش این بود که روزها خیلی کوتاه بود ، سرمای هوا هم باعث می شد بیشتر خانه باشیم تا اینکه بخواهیم بیرون برویم. فردای روز عقدمان حمید را برای شام دعوت کرده بودیم تازه شروع کرده بودم به سرخ کردن کوکوها که زنگ خانه به صدا درآمد حدس می زدم که امروز هم مثل روزهای قبل ، حمید خیلی زود به خانه ی ما بیاید از روزی که محرم شده بودیم هربار ناهار یا شام دعوت کرده بودیم زودتر می آمد دوست داشت دستی برساند ؛ اینطور نبود که دقیقا وقت ناهار یا شام بیاید... ✍ادامه دارد.. 🌷۷۲ @ketabkhanehmodafean
حمید بعد از سلام و احوالپرسی با بقیه ، همراه من به آشپزخانه آمد. گفت:" به به ببین چه کرده سرآشپز!" گفتم نه بابا زحمت کوکوها رو مامان کشیده من فقط میخوام سرخشون کنم. روغن که حسابی داغ شد شروع کردم به سرخ کردن کوکوها. 🌹حمیدگفت:" اگه کمکی از دست من برمیاد بگو". گفتم: پاک کردن مرغ بلدی؟ بابا چندتا مرغ گرفته میخوام پاک کنم. کمی روی صندلی جابجاشد و گفت:" دوست دارم یادبگیرم و کمک حالت باشم." خندیدم و گفتم: معلومه تو خونه ای که کدبانویی مثل عمه من باشه و دخترعمه ها همه ی کارها رو انجام بدن ، شما پسرها نباید عملاً از کارِ خونه داری سررشته ای داشته باشید! 🌹 گفت:" اینطورها هم نیست. باز من پیش بقیه ی آقایون یه پا آشپز حساب میشم. چون وقتایی که میریم سنبل آباد من آشپزی می کنم برادرانم به شوخی بهم میگن یانگوم!". صحبت با حمید حواسم را پرت کرده بود ، موقع سرخ کردن کوکوها روغن روی دستم پاچید ..تا حمید دید دستم سوخته گفت :" بیا بشین روی صندلی من بقیه رو سرخ میکنم؛ باید سری بعد برات دستکش ساق بلند بخرم که روغن روی دستت نریزه". روی صندلی نشستم و گفتم: پس تا تو حواست به کوکوها هست من مرغ هارو پاک کنم ، تو هم نگاه کن یادبگیر ، از این به بعد خونه ی خودمون رفتیم توی پاک کردن مرغ ها کمکم کن. 🍀بخاطر اینکه علاقه داشت در امورات خانه کمک حال من باشد سریع صندلی گذاشت و کنار من نشست ، دوربین موبایلش را هم روشن کرد و گفت:" فیلمبرداری می کنم چون میخوام دقیق یاد بکیرم و چیزی از قلم نیفته". گفتم: از دست تو حمید!! ✍ادامه دارد.. 🌷۷۳ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#کلامکم_نور امام سجاد(علیه السلام) در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور یزید بن معاویه فرمود: «رسول خدا، و وصی او علی ـ علیه السلام ـ ، سید الشهداء (حمزه)، جعفر طیار، دو سبط این امت و مهدی [این امت] از ماست.» منتخب الاثر، ص 172، روزگار رهائی، همان، ص 87 #کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
#کلامکم_نور امام سجاد(علیه السلام) در خطبه معروف خود در مسجد جامع شام در حضور یزید بن معاویه فرمود
غم دارترین امامممم سلام ودرودبر قلب سوخته‌ات هنگامه‌ی شهادت پدرت.. 😭 سلام خدا بر غیرت زخم خورده‌ات به هنگامه‌ی اسارت ناموس پیامبر.. 😭 سلام انبیاواولیابر دل پاره پاره‌ات هنگامه‌ی دفن بدن بی سرپدر.. 😭 و سلام ما بر رجعتت به هنگامه‌ی ظهور...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕 معرفی کتاب #بچه_های_عاشورا 📖 (جنگجوی کوچک، از غریبه ها می ترسم، مرد و میدان) مناسب گروه سنی ج( #۱۰_الی_۱۲_سال ) 🔶اشاره: عاشورا روزی است که امام سوم شیعیان و هفتاد و دوتن از یارانش برای دفاع از اسلام واقعی شهید شدند تا دروغگویان و کافران نتوانند چهره ی واقعی اسلام و مسلمانی را نابود کنند. 👦در میان یاران امام حسین(علیه السلام) کودکان و نوجوانانی بودند که با شجاعت تمام در این واقعه و وقایع مربوط به آن شرکت کردند و شهید شدند. 👈«#بچه_های_عاشورا»، قصّه ی شهادت کودکان و نوجوانانی چون حضرت قاسم و عبداللّه است... 🔰1⃣برگزیده کتاب کانون پرورش فکری(سال۸۱) و 2⃣برنده ی جشنواره ی قصّه های قرآنی(سال۸۹) #محرم #کتاب_کودک ✅خرید از فروشگاه اسوه اهواز @ketabkhanehmodafean
مراحل تربیت نسل کتاب خوان @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_12013091.pdf
8.98M
📘کتاب زیبای « #پرواز_تا_پای_جان » زندگینامه ی #شهــ❤️یـــد_خلبان #غلامرضا_میرزایی ۱۶۳ صفحه مصور @ketabkhanehmodafean
🌺 مسابقه‌ی کتاب #دلتنگ_نباش پاسخ سوالات #مسابقه ، در تصویر بالا را به شماره‌ی 50002346267 به صورت توضیح داده شده ارسال کنید مهلت شرکت در مسابقه: ٢۴ شهریور ماه 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب ناگفته هایی از حقایق عاشورا معرفی کتاب 👇 ......................... 7⃣مباحث قسمت هفتم: ادامه فصل اول :"نقش معاویه در شهادت سیدالشهدا (ع)" وصیت های معاویه به یزید نگاهی به شخصیت ولید بن عتبه والی مدینه ورود امام حسین ( ع) به مکه با قصد عمره مفرده تفاوت هدف سیدالشهدا ( ع) و عبدالله بن زبیر سیدالشهدا (ع) و رفتار والی مکه نگاهی به شخصیت عمرو بن سعید اشدق والی مکه برخورد یکسان والی مدینه و والی مکه چه دلیلی داشت؟ نامه های اهل کوفه و فرستادن حضرت مسلم نقش نعمان بن بشیر والی کوفه آیا رفتار نعمان بن بشیر طبیعی بود؟ معاویه و نوشتن حکم عبیدالله بن زیاد قبل از مرگش 🔹🔹🔹🔹🔹 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
حمید بعد از سلام و احوالپرسی با بقیه ، همراه من به آشپزخانه آمد. گفت:" به به ببین چه کرده سرآشپز!" گ
🍗 شروع کردم به پاک کردن مرغ ها ، وسط کار توضیح میدادم: اول اینجا رو برش میدیم ؛ حواسمون باشه که پوست مرغ رو اینطوری باید جدا کنیم ..این قسمت به درد بال کبابی میخوره و... 📹 درست مثل یک کلیپ آموزشی ، بیش از ۳۰بار آن فیلم را نگاه کرد ، طوری که کامل چم و خم کار را یاد گرفت ، بقیه ی مرغ ها رو هم حتی خیلی حرفه ای تر و سریع تر از من پاک کرد. شام را که خوردیم ، حمید طبق معمول نگذاشت که مادرم ظرف ها را بشوید ، گفت:" من و فرزانه میشوریم ؛ کنار ظرف شستن حرفامونم میزنیم". من ظرفها رو می شستم و حمید آنها را آب می کشید ؛ این وسط گاهی از اوقات شیطنت می کرد و روی سروصورت من آب می پاچید. به حمید گفتم: میدونی آرزوی دوره ی نامزدی من چیه؟ 🌹 با خنده گفت:" چیه؟ نکنه برای اون ۶میلیون نقشه کشیدی؟". گفتم اون که نیاز به نقشه کشیدن نداره؛ حمیدآقا هرچی داره مال منه ؛ منم هرچی دارم مال حمیدآقاست. 🌹گفت:" حالا ببینم چیه آرزوهات ؛ کنجکاو شدم بشنوم." گفتم: اولین آرزوم این هستش که از دانشگاه تا خونه قدم بزنیم و باهم باشیم دومی هم اینکه باهم تا بالای کوه میلدار بریم ، من اون موقع که کوچیکتر بودم با داییم تا پای کوه رفتم ولی نشد بالا بریم. 🌹 حمید گفت:" خوشم میاد آدم قانعی هستیا ؛ آرزوهای ساده ای داری ؛ دانشگاه تا خونه رو هستم ولی کوه رو قول نمیدم. چون الان شده بخشی از پادگان و محل کار ما ؛ سخت اجازه بدن که بخواییم بریم بالای کوه". ☘ خداحافظی مان داخل حیاط نیم ساعت طول کشید 🌹 حمید گفت:" فردا مرخصی گرفتم برم سنبل آباد ، میخواییم باغ گیلاسمون رو بیل بزنیم. بابا دست تنهاس میرم کمک کنم." گفتم : توروخدا مراقب باش؛ من همیشه از جاده ی الموت می ترسم. آهسته رانندگی کنید هروقت هم رسیدین به من زنگ بزن... ✍ادامه دارد... 🌷۷۴ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا