کتابخانهمدافعانحریمولایت
💠 برای حمید حفظ قرآن من خیلی مهم بود ، همیشه برای ادامه ی حفظ تشویقم می کرد و می پرسید:" قرآنت رو دو
در نهایت قرار گذاشتیم هروقت میخواستیم بیرون برویم از نیم ساعت قبل حمید شروع کند به آماده شدن!!
تازه بعد نیم ساعت که می خواستیم سوار بر موتور بشویم ، می دیدی که یک وسیله را جا گذاشته..
یک بار سوئیچ موتور..یک بار کلاه ایمنی...یک بار مدارک..وقتی برمی گشت بازهم دست بردار نبود..دوباره به آینه نگاهی می کرد و دستی به لباس هایش می کشید..
🌱 بعد از مهمانی عمه ۱۰۰۰تا گردوی دو پوست تازه به ما داد که فسنجان درست کنیم..
به خانه که رسیدیم گردوها را کف آشپزخانه پهن کردم تا بعداز خشک شدن آنها را مغز کنم.
بگذریم از اینکه تا این گردوها خشک شوند حمید بیشتر از صدتایش را خورده بود ، توی پذیرایی جلوی تلویزیون می نشست..به گردوها نمک می زد و می خورد.
🌿
روز ۳شنبه دانشگاه برنامه داشتیم..از اول صبح بخاطر برگزاری همایش کلاً سرپا بودم..
🕛 ساعت۱۲بود که حمید زنگ زد و گفت که برای یکسری کارهای بانکی مرخصی گرفته و الان هم رفته خانه.
پرسید برای ناهار به خانه میروم؟ گفتم: حمیدجان ما همایش داریم ..احتمالا امروز دیربیام..تو ناهارتو خوردی استراحت کن.
🕔ساعت۵غروب بود که به خانه رسیدم.
حمید مثل مواقع دیگری که من دیرتر از او به خانه می رسیدم ، تا کنار در به استقبالم آمد..
از در پذیرایی که وارد شدم به حمید گفتم: از بس سرپا بودم و خسته شدم ، حتی یک دقیقه هم نمیتونم بایستم..
بعد هم همانجا جلوی در نقش زمین شدم...
✍ادامه دارد..
🌷۱۲۶
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۳. پس از #مشورت با #افراد_ذی صلاح، با توجه به امكانات و توانمندى هاى واقعى خود، براى زندگى تان #برنامه_ريزى كنيد
و
بكوشيد هرگز بى جهت از آن برنامه و نظم سر نپيچيد.
اوقات استراحت و تفريح و عبادت و #همه_ی_فعاليتها را در اين #برنامه بگنجانيد تا زمانى خالى نماند
و توجه به فرصت بيكارى شما را سمت تأخير انداختن كارها سوق ندهد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان
#اندر_احوالات_خبرنگار
خبرنگار: سلام آقای زیباکلام! آمریکا خودش میگه داعش را ما ساختیم بعدش شما میگی نساخته؟! 🎤😊
زیبا کلام: معلومه نساخته! آمریکایی ها دروغگو هستن. میگن داعش را ما ساختیم که قمپز در کنن! 😒
خبرنگار: خب شواهدش موجوده. شما داری خورشید را در روز روشن انکار می کنید.🎤😐
زیباکلام: پس خوب گوش کن تا بفهمی! 😠
خبرنگار: بفرمایید! 🎤☺
زیباکلام: داعش برای مقابله با جبهه مقاومت ساخته شده. جبهه مقاومت هم محصول جمهوری اسلامیه. جمهوری اسلامی هم محصول انقلاب اسلامیه. اگه انقلاب نمی کردیم داعش هم به وجود نمی آمد. در نتیجه ایران داعش را ساخته! 😟
خبرنگار: طبق منطق شما داعش را حضرت محمد (ص) ساخته چونکه انقلاب ما برگرفته از اسلام هست و پیامبر اسلام هم حضرت محمده. پس ایشان داعش را ساخته! 🎤😖
زیباکلام: نمیدونم! فقط اینو میدونم که آمریکا خیلی مظلومه! درسته یه کم خوی استکباری داره ولی دلش مثل گنجشکه! حساس و لطیف! 😎
خبرنگار: نه اینطوری نمیشه! بچه ها لطفا اون پرچم آمریکا رو بیارید و آقای زیباکلام رو مجبور کنید از روش رد بشه! 🎤😬
زیباکلام: کور خوندید جوجه انقلابی ها! 😀
خبرنگار: بینندگان عزیز باور نکردنیه! همان طور که مشاهده می کنید جناب زیباکلام مثل کلاغ قارقارکنان از روی پرچم آمریکا پرواز کردند و رفتند! 🎤😳
@ketabkhanehmodafean
مولای غریبم...
اندوه ، رنگ تقدیر ماست !
با دلی خون صبورانه میگذرانیم
و به انتظار سر میکنیم
چرا که انتهای این جاده ظهور توست ...
امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند:
شیعیان ما در اندوهی دائم به سر می برند تا فرزندم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نوید ظهورش را داده، ظاهر شود...
📚بحارالانوار ، جلد ۵۰ ، صفحه ۳۱۷
◾️نشستن گرد یتیمی برچهره ی مولای غریبمان امام مهدی ؛ تسلیت باد◾️
#یاابالمهدی
#کتابخانه_مدافعان
خبرى تاسف برانگيز
"ورشکستگیِ یک #کتابفروشی در شهری با ساعتهای یک میلیارد تومانی"
فروشگاه «کتاب ویستا» (در سعادتآبادِ تهران) متعلق به «نصرالله کسرائیان» به علت ورشکستگی مالی، تعطیل شد.
آن هم در شهری که در یکی از خیابانهایش (جُردن) یک ساعت مُچی مردانه، «یک میلیارد و دویست میلیون تومان» به فروش میرسد.
چگونه یک ملت میتواند، این چنین اندوهبار، علیه خودش انقلاب کند؟
تعطیلی «کتاب ویستا» را «نصرالله کسرائیان» چنین اعلام کرده است:
بدین وسیله به اطلاع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،
وزرات دارایی،
سازمان تأمین اجتماعی
شهرداری،
ادارات برق،
گاز، تلفن،
اتحادیه ناشران و کتابفروشان،
هممحلهایها،
و رسانههای مجازی میرساند که «کتاب ویستا» واقع در سعادتآباد، تعطیل شد.
نه از آنها که نیامدند گله داریم، نه از آنها که کتاب نمیخوانند، از آنها هم که آمدند یا به اشکال مختلف کمکمان کردند، سپاسگزاریم.
چند سال سوبسید دادیم و تلاش کردیم سرپا نگاهش داریم، نشد.
تصمیم برای تعطیل کردنش، تصمیمی دشوار بود، به ویژه برای همسرم که تا آخرین لحظه برای بازنگاهداشتناش اصرار داشت.
دیری نخواهد گذشت که همه کتابفروشی ها بجز آنهایی که کتاب , کاغذ و محصولات فرهنگی از ارگان ها , ادارات و دولت دریافت میکنند به همین روز خواهند افتاد
و مجبور به ترک کار و کسب شان خواهند شد .
من نمی گویم به خاطر کتاب فروش بلکه به خاطر آینده فرزندانتان کتاب بخرید تا در آینده فرزندان بی سواد و دولتمردان نادان نداشته باشیم.
ملتی که پرتیراژترین کتابهایش آشپزی و تعبیر خواب باشد تنها در اندیشه خوردن و خوابیدن است و دریغ از ذره ای تعقل
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم
فرهنگ کتابخوانی را به هر شکل ممکن توسعه دهیم تا فرزندان سرزمین مان در امنیت و آرامش و آزادگی زندگی کنند.
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
در نهایت قرار گذاشتیم هروقت میخواستیم بیرون برویم از نیم ساعت قبل حمید شروع کند به آماده شدن!! تازه
کمی که جان گرفتم؛ به حمید گفتم: ببخش امروز که تو زود آمدی من برنامه داشتم نتونستم بیام؛ حتما تنهایی تو خونه حوصله ت سررفته از بیکاری.
🌹 جواب داد:" همچین هم بیکار نبودم..یه سر بری آشپزخونه می فهمی".
حدس زدم که ناهار گذاشته یا برای شام از همان موقع چیزی تدارک دیده باشد، وارد آشپزخانه که شدم تمام خستگیم دررفت..
باحوصله اکثر گردوها را مغز کرده بود و فقط چندتایی مانده بود.
وقت هایی که حوصله ش می گرفت کارهایی می کرد کارستان.
گفتم: حمیدجان خدا خیرت بده، با این وضعیت کلاس و دانشگاه مونده بودم با این همه گردو چکار کنم.
حمید در حالی که با خوشحالی مغزگردوهای داخل سینی را این طرف و آن طرف می کرد،گفت:" فرزانه ببین پقدر گردو داریم، یعنی تو میتونی هرروز برای من فسنجون درست کنی".
🍃🌼🍃🌼🍃
دی ماه سال۹۲ حمید۲۰روزی خانه نبود، برای ماموریت رفته بود خارج قزوین ..
نزدیک امتحاناتم بود ، دلتنگی و دوری از حمید نمی گذاشت روی درس و کتابم تمرکز کنم..
۱۰روز اول خانه ی پدرم بودم..غروب روز یازدهم راهی خانه ی خودمان شدم..
هم میخواستم سری به خانه و زندگی مان بزنم هم اینکه فکر می کردم شاید دیدن خانه ی مشترکمان کمی از دلتنگی هایم کم کند.
🏚 وارد خانه که شدم همه چیز سرجایش بود..البته به همراه کلی گردوخاک که روی وسایل نشسته بود
می دانستم حمید که برگردد کمک می کند تا دستی به سروروی خانه بکشیم...
✍ادامه دارد...
🌷۱۲۷
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۴. بكوشيد براى هر رفتارى #انگيزهاى_قوى داشته باشيد
و
به ويژه از آثار مثبت تصميم گيری ها
و رفتارهاى خاص خويش به طور كامل آگاه شويد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر شبیه #غدیر است امروز !
روزی که ردایِ امامت
در قامتِ زیبایِ شــمـا...
قَـــدْر میگیرد...!
و نهالِ امامت،
با برقِ چشمانِ شما قد میکشد!
به قَـــدرِ هزار سال ...
حضرت صاحب دلم؛
رَدایِ امامت مبارَکَت...🍃🌼
#يا_ايهاالعزيزفجئنابه_هرچه_صلاحاست
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
کتاب داستان هایی از امام زمان (عجلالله فرجه)
عناوین اصلی عبارتند از:
میلاد موعود؛
وصال دوست؛
چرا او قائم آل محمّد(علیهم السلام) نامیده شد؟!؛
مهدی چه کسی است؟!؛
یازده مهدی؛
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بقیع؛
فاطمه جان گریه نکن!؛
قیام مرد مَدَنی؛
ملاقات خضر(علیه السلام) و دجّال؛
همین حسین(علیه السلام).
258 صفحه| انتشارت مسجد مقدس جمکران
قیمت پشت جلد: 26000 تومان
قیمت با تخفیف: 23000 تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/134719?ref=830y
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن کتاب #پایی_که_جا_ماند اثرجانباز وآزاده سید ناصرحسینی پور
قسمت ۷
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
کمی که جان گرفتم؛ به حمید گفتم: ببخش امروز که تو زود آمدی من برنامه داشتم نتونستم بیام؛ حتما تنهایی
🏚 خانه بدون حمید خیلی سوت و کور بود ..
داشتم به گلدان روی اوپن آب می دادم که با دیدن یک مارمولک کنار دیوار آشپزخانه نصفه جان شدم
🦎
سریع پریدم روی مبل ، نمیدانستم چکار کنم..
مارمولک دوتاچشم داشت دوتاهم قرض گرفته بود به من نگاه می کرد..
از جایش تکان نمیخورد..
میخواستم حاج خانم کشاورز را صدا کنم بعد پیش خودم گفتم الکی این پیرزن را هم اذیت نکنم..باید یک جوری شر این مارمولک بدپیله را از خانه و زندگی مان دور می کردم..
ترسم را قورت دادم..از مبل پایین آمدم و لنگه دمپایی را برداشتم👡
باهزار بدبختی مارمولک را کشتم..
بعداز آن کلی گریه کردم..
گریه ام بیشتر بخاطر تنهایی بود..این مسائل برایم آزاردهنده بود..
سختی دوری از حمید و ماموریت های زیادی که می رفت یک طرف ، تحمل اینجور چیزها هم به آن اضافه شده بود
باخودم گفتم: من در این زندگی مرد می شوم!
این۲۰روز با همه ی سختی هایش گذشت..
اول صبح یک لیست از وسایل موردنیاز خانه را نوشتم و بعداز خرید همه را به سختی به خانه رساندم..
برای ناهار هم فسنجان درست کردم..
معمولا بعداز هر ماموریت با پختن غذای مورد علاقه اش به استقبالش میرفتم..
بخاطر اینکه دندانهایش را ارتدونسی کرده بود معده ی حساسی داشت..
خیلی از غذاها بخصوص غذاهای تند را نمی توانست بخورد..
با اینکه من غذاهای تند را دوست داشتم اما بخاطر حمید خودم را عادت داده بودم که غذای تند درست نکنم...
✍ادامه دارد..
🌷۱۲۸
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۵. محيط زندگى و موقعيت كارى خود را #تغيير دهيد
و موانع بروز اراده و فعاليت را #نابود سازيد؛
براى مثال در موقعيتى كه به سرزنش و متهم شدن به ناتوانى و ناپختگى می انجامد، قرار نگيريد.
براى تصميمگيرىها و اقدامات خويش #امنيت_روانى فراهم آوريد تا بتوانيد به آرامى در برابر ديگران يا همراه آنان #ابراز_وجود كنيد
و #برجستگى_فكرى و فعاليت بجا را از طريق #تصميم آشكار سازيد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دانلود کتاب #مطلع_مهر
📖از امیرحسین بانکی پور
💖با موضوع : #ازدواج و #انتخاب_همسر
#درخواستی
#PDF
📚
@ketabkhanehmodafean