کتابخانهمدافعانحریمولایت
در نهایت قرار گذاشتیم هروقت میخواستیم بیرون برویم از نیم ساعت قبل حمید شروع کند به آماده شدن!! تازه
کمی که جان گرفتم؛ به حمید گفتم: ببخش امروز که تو زود آمدی من برنامه داشتم نتونستم بیام؛ حتما تنهایی تو خونه حوصله ت سررفته از بیکاری.
🌹 جواب داد:" همچین هم بیکار نبودم..یه سر بری آشپزخونه می فهمی".
حدس زدم که ناهار گذاشته یا برای شام از همان موقع چیزی تدارک دیده باشد، وارد آشپزخانه که شدم تمام خستگیم دررفت..
باحوصله اکثر گردوها را مغز کرده بود و فقط چندتایی مانده بود.
وقت هایی که حوصله ش می گرفت کارهایی می کرد کارستان.
گفتم: حمیدجان خدا خیرت بده، با این وضعیت کلاس و دانشگاه مونده بودم با این همه گردو چکار کنم.
حمید در حالی که با خوشحالی مغزگردوهای داخل سینی را این طرف و آن طرف می کرد،گفت:" فرزانه ببین پقدر گردو داریم، یعنی تو میتونی هرروز برای من فسنجون درست کنی".
🍃🌼🍃🌼🍃
دی ماه سال۹۲ حمید۲۰روزی خانه نبود، برای ماموریت رفته بود خارج قزوین ..
نزدیک امتحاناتم بود ، دلتنگی و دوری از حمید نمی گذاشت روی درس و کتابم تمرکز کنم..
۱۰روز اول خانه ی پدرم بودم..غروب روز یازدهم راهی خانه ی خودمان شدم..
هم میخواستم سری به خانه و زندگی مان بزنم هم اینکه فکر می کردم شاید دیدن خانه ی مشترکمان کمی از دلتنگی هایم کم کند.
🏚 وارد خانه که شدم همه چیز سرجایش بود..البته به همراه کلی گردوخاک که روی وسایل نشسته بود
می دانستم حمید که برگردد کمک می کند تا دستی به سروروی خانه بکشیم...
✍ادامه دارد...
🌷۱۲۷
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۴. بكوشيد براى هر رفتارى #انگيزهاى_قوى داشته باشيد
و
به ويژه از آثار مثبت تصميم گيری ها
و رفتارهاى خاص خويش به طور كامل آگاه شويد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر شبیه #غدیر است امروز !
روزی که ردایِ امامت
در قامتِ زیبایِ شــمـا...
قَـــدْر میگیرد...!
و نهالِ امامت،
با برقِ چشمانِ شما قد میکشد!
به قَـــدرِ هزار سال ...
حضرت صاحب دلم؛
رَدایِ امامت مبارَکَت...🍃🌼
#يا_ايهاالعزيزفجئنابه_هرچه_صلاحاست
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
کتاب داستان هایی از امام زمان (عجلالله فرجه)
عناوین اصلی عبارتند از:
میلاد موعود؛
وصال دوست؛
چرا او قائم آل محمّد(علیهم السلام) نامیده شد؟!؛
مهدی چه کسی است؟!؛
یازده مهدی؛
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در بقیع؛
فاطمه جان گریه نکن!؛
قیام مرد مَدَنی؛
ملاقات خضر(علیه السلام) و دجّال؛
همین حسین(علیه السلام).
258 صفحه| انتشارت مسجد مقدس جمکران
قیمت پشت جلد: 26000 تومان
قیمت با تخفیف: 23000 تومان
خرید آنلاین👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/134719?ref=830y
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن کتاب #پایی_که_جا_ماند اثرجانباز وآزاده سید ناصرحسینی پور
قسمت ۷
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
کمی که جان گرفتم؛ به حمید گفتم: ببخش امروز که تو زود آمدی من برنامه داشتم نتونستم بیام؛ حتما تنهایی
🏚 خانه بدون حمید خیلی سوت و کور بود ..
داشتم به گلدان روی اوپن آب می دادم که با دیدن یک مارمولک کنار دیوار آشپزخانه نصفه جان شدم
🦎
سریع پریدم روی مبل ، نمیدانستم چکار کنم..
مارمولک دوتاچشم داشت دوتاهم قرض گرفته بود به من نگاه می کرد..
از جایش تکان نمیخورد..
میخواستم حاج خانم کشاورز را صدا کنم بعد پیش خودم گفتم الکی این پیرزن را هم اذیت نکنم..باید یک جوری شر این مارمولک بدپیله را از خانه و زندگی مان دور می کردم..
ترسم را قورت دادم..از مبل پایین آمدم و لنگه دمپایی را برداشتم👡
باهزار بدبختی مارمولک را کشتم..
بعداز آن کلی گریه کردم..
گریه ام بیشتر بخاطر تنهایی بود..این مسائل برایم آزاردهنده بود..
سختی دوری از حمید و ماموریت های زیادی که می رفت یک طرف ، تحمل اینجور چیزها هم به آن اضافه شده بود
باخودم گفتم: من در این زندگی مرد می شوم!
این۲۰روز با همه ی سختی هایش گذشت..
اول صبح یک لیست از وسایل موردنیاز خانه را نوشتم و بعداز خرید همه را به سختی به خانه رساندم..
برای ناهار هم فسنجان درست کردم..
معمولا بعداز هر ماموریت با پختن غذای مورد علاقه اش به استقبالش میرفتم..
بخاطر اینکه دندانهایش را ارتدونسی کرده بود معده ی حساسی داشت..
خیلی از غذاها بخصوص غذاهای تند را نمی توانست بخورد..
با اینکه من غذاهای تند را دوست داشتم اما بخاطر حمید خودم را عادت داده بودم که غذای تند درست نکنم...
✍ادامه دارد..
🌷۱۲۸
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۵. محيط زندگى و موقعيت كارى خود را #تغيير دهيد
و موانع بروز اراده و فعاليت را #نابود سازيد؛
براى مثال در موقعيتى كه به سرزنش و متهم شدن به ناتوانى و ناپختگى می انجامد، قرار نگيريد.
براى تصميمگيرىها و اقدامات خويش #امنيت_روانى فراهم آوريد تا بتوانيد به آرامى در برابر ديگران يا همراه آنان #ابراز_وجود كنيد
و #برجستگى_فكرى و فعاليت بجا را از طريق #تصميم آشكار سازيد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دانلود کتاب #مطلع_مهر
📖از امیرحسین بانکی پور
💖با موضوع : #ازدواج و #انتخاب_همسر
#درخواستی
#PDF
📚
@ketabkhanehmodafean
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کمیک_موشن_خاطرات_سفیر
#نیلوفر_شادمهری
#قسمت_سوم
این داستان آغاز یک دوستی
انتشار #قسمت_سوم از مجموعه داستانی خاطرات سفیر(خاطرات دفاع از حجاب و اسلام در فرانسه)
کتابی که رهبر معظم انقلاب توصیه کردند که «خانمها بخوانند»
برای دیدن سایر قسمتها با ما همراه باشید😍👇
📚
@ketabkhanehmodafean
#اندر_احوالات_خبرنگار
خبرنگار: سلام آقای روحانی شما گفتید به مردم میگم مملکت را کی تعطیل کرده. درسته؟ 🎤😊
روحانی: بله بله بله! لازمش بشه به مردم میگم! 👳
خبرنگار: دیگه لازم به گفتن نیست. الان مردم دیدن! 🎤😏
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
کتابخانهمدافعانحریمولایت
🏚 خانه بدون حمید خیلی سوت و کور بود .. داشتم به گلدان روی اوپن آب می دادم که با دیدن یک مارمولک کنار
اولین چیزی که بعداز هر ماموریت یا هربار افسرنگهبانی داخل خانه می آمد دستش بود که یک شاخه گل داشت
🌻
همیشه هم گل طبیعی میخرید..آن قدر تعداد گلهایی که خریده بود زیادشده بود که به حمیدگفتم: عزیزم شماخودت گلی ، بابت این همه محبتت ممنون..ولی سعی کن بجای گل طبیعی ، گل مصنوعی بگیری که بتونیم نگه داریم..
چون ما اینجا مستاجریم زیاد جای بزرگی نداریم که من بتونم این همه گل رو خشک کنم..
🌾
بعد از شستن دست و صورتش وقتی سفره ی غذا رو دید اولین کاری که کرد مثل همیشه از سفره عکس انداخت و زبان شکرش بلندشد..
باهمان لباس ها سر سفره نشست و مثل همیشه با اشتها مشغول خوردن غذا شد..
وسط غذاخوردن بودیم که نگاهش به گوشه ی آشپزخانه افتاد ، یک جعبه پلاستیکی میوه که بیرون آن را نایلون کشیده بودم را دید..
🌹پرسید:" این جعبه برای چیه؟ لونه کفتر درست کردی؟".
گفتم: نه آقا، چون زمستونه برف و بارون میاد این جعبه رو درست کردم که گوشه حیاط باشه دمپایی ها رو بذاریم زیر این جعبه خیس نشه.
لبخندی زد و گفت:" ما که فکرنکنم حالاحالا بتونیم خونه بخریم، ان شاالله نوبت ما بشه میریم خونه سازمانی اونجا دیگه برای استفاده از سرویس بهداشتی مجبور نیستیم سرمای حیاط رو تحمل کنیم".
به حمیدگفتم: با اینکه این خونه کوچیک و قدیمیه گاهی وقتا هم که تو نیستی مارمولک پیدا میشه ولی من اینجا رو دوست دارم..
باصفاست..بی روح نیست...
تازه صاحبخانه هم همیشه م
حبت دارن..
این چندوقت که تو نبودی چندباری پرسیدن پس پسرمون کجاست؟..
سراغ تو رو می گرفتن...
✍ادامه دارد...
🌷۱۲۹
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✅درمان #ضعف_اراده با ۱۷ گام موثر
🔺۶. هر كارى را #آسان تلقى كنيد؛ زيرا در برابر #اراده_پولادين انسان همه سختیها آسان میگردد.
به استقبال #كارهاى_به_ظاهر_دشوار برويد
و به خود #تلقين كنيد میتوانيد در اين امور #درست تصميم بگيريد
و #افتخار_موفقيت در انجام آنها را به دست آوريد.
#ادامه_دارد
#هر_شب_یک_گام
#کتابخانه_مدافعان