فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام...روز جمعه تون به خیر😍
امروز یک اوریگامیِ کمی تا قسمتی سخت تر، براتون آوردیم.
یک گل خوشگل که البته بچه های بزرگتر حتما می تونن به تنهایی درستش کنن و کوچکترها هم کمی نیاز به تمرین و دقت دارن!
در این روزهای عید و شادی، گل بسازین و خونه رو گل بارون کنین!🌺🌺🌺
#کاردستی
#عید
#اوریگامی
#تعطیلات_نوروزی_کرونایی
#شاد_و_قوی_و_امیدوار
📚
@ketabkhanehmodafean
قهوه خوشمزه است،
خوشمزگیاش به همان تلخ بودنش است!
وقتی میخوریم تلخیاش را تحویل نمیگیریم، اما میگوییم چسبید!
زندگی هم روزهای تلخش بد نیست، مثل قهوه میماند، تلخ است اما لذتبخش، تلخیهایش را تحویل نگیر و بخند...
#رومن_پولانسکی
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
4_5846197582237270718.pdf
292K
📙 #وابستگي_جهان_به_امام_زمان
✍نویسنده: آيت الله صافي گلپايگاني
#مهدویت
#مذهبی
📚
@ketabkhanehmodafean
1_89131.pdf
3.28M
#دانلود_کتاب
📙نام: روزنههایی از #عالم_غیب
🔍 موضوع: روایتهایی از #کرامات اولیاء، حیات برزخی، ماوراء، شیاطین و فرشتگان
✍ مولف: آیةالله سید محسن خرازی
#برزخ #غیب #عالم_ملکوت
📗☘
@ketabkhanehmodafean
#خاطرات_کتابرسانی
ارسالی یکی از اعضای خوب کانال
این دوستمون مدتیه
یک باشگاه کتاب راه انداختن و اونجاسعی میکنن با روشهای شاد و جذاب کودکان و نوجوونها رو به کتاب علاقه مند کنند👇🥰😍
سلام
من برای بچه های باشگاه پک هدیه عید نوروز آماده کردم و بهشون دادم
و گفتم اینم جایزه کتاب خوندنتون
خیلی خوشحال شدن
پکها شامل:(ماسک،کتاب سه دقیقه تا قیامت،ودعای هفتم صحیفه سجادیه،ووسایل ساخت حاجی فیروز)
📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
🎍 به در ورودی معراج که رسیدم، عطر اسپند و گلاب همه جا را گرفته بود..چقدر برای حمید اسپند دود کرده بو
ناامید شده بودم..روی بدنش دنبال نشانه های خاص می گشتم..حمید یک ماه گرفتگی سمت چپ گردنش داشت ، ولی الان اثری از آن ماه گرفتگی نبود..
بهانه ی دلم جور شده بود..
عقب رفتم و روی یک سکو ایستادم و گفتم: این شوهر من نیست..این حمید من نیست..حمید من روی گردنش ماه گرفتگی داشت..ولی الان اون ماه گرفتگی نیست..
🍂
بابا من را همان بالای سکو بغل کرد و با گریه و صدایی گرفته گفت:" از بدنش خون رفته، برای همین اثر ماه گرفتگی ناپدید شده".😭
بعد بابا به بالای تابوت رفت ..بند کفن را باز کرد و گفت:" فرزانه بیا بیین..همه جای بدنش ترکش خورده الا سینه اش که سالم مونده"..
تا این را گفت، دوباره به بالای تابوت رفتم..یاد حرف حمید افتادم که در مجالس امام حسین محکم سینه می زد و می گفت:" این سینه هیچ وقت نمیسوزه"🌹
همه جای پیکر تیر و ترکش خورده بود..شکم، پاها، دست ها، گردن، صورت..همه جا..به جز سینه که کاملا سالم مانده بود
دست لرزانم را روی سینه اش گذاشتم..دلم می خواست تپش قلب داشته باشد..زیر دستم حس کنم که هنوز قلب حمید من زنده است..ولی هیچ خبری نبود..هیچ واکنشی نشان نمی داد..
😭
سخت ترین لحظات برای یک همسر، همین لحظات است..قلبی که یک عمر برای تو تپیده، حالا دیگر هیچ نبضی..هیچ حرکتی..هیچ حرارتی نداشته باشد..
💚قلب حمید من از حرکت بازایستاده بود..همان قلبی که روز خواستگاری به من گفته بود:
" عشق اول این قلب خداست...
عشق دومش امام حسین است....
و شما عشق سوم من هستی..
✍ادامه دارد...
🌷۲۷۳
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🌸 جوانی چه دوره ایست...
دورهی تلاش ها و سختی ها...
دورهی خواسته ها و هدف ها...
اما تو با نفس خود چه کردی که تمام اهداف، آرزوها، خواسته ها و آقازاده گی ات خلاصه شد در امام زمانت...
🌟 چه مبارک روزیست روز تولد تو، تو که با آمدنت الگو شدی برای منِ جوان که می شود در راه امام هم جوانی کرد...
#آقازاده_به_تمام_معنا
#علی_اکبر
#چشمتون_روشن_حسین_جانم
#عیدمون_خجسته
#روزجوان
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
#طنزانه
روز جوان رو به تک تک اعضای کابینه دولت آقای روحانی ،تبریک میگم به جز آقای جهرمی
😂
✂️ برشی از یک تجربه
#خودمانی_با_جوانان
💢 به مناسبت #روز_جوان
راستش خیلی فکر کردم که چی بنویسم که به کار جوانان بیاد ، دختر و پسر هم فرقی نداره " خیلی فکر کردم دیدم مهم ترین نکته و در واقع ( پاشنه آشیلِ) دورانِ جوانی یک چیز است "
《دوست》
بله ، دوست کسیه که میتونه ، منجر به عاقبت بخیری و بالعکس تباهی عاقبت شما بشه .
پیامبر فرمودند :
المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلیَنظُرْ أحَدُکُم مَن یُخالِلُ
آدمى بر آیین دوست خود است؛ پس هر یک از شما مراقب باشد که با چه کسى دوستى مىکند . 😊
در طول زندگی آدمهای زیادی اطراف انسان هستند که واقعاً نمیشه همه اونها رو به عنوان《دوست》خطاب کرد
، کتابها و ویژگی های زیادی در مورد دوست خوب و واقعی نوشته
و گفته شده اما به نظر حقیر گلچین همه این ویژگی ها در موارد زیر خلاصه شده :
نوشته مراعات این حدود، در هر کس بود او دوست است ، و گرنه نسبت دوستی و صداقت به اون ندین .
اول : اینکه نهان و آشکار دوست، برای تو یکسان باشه .
🧡
دوم : اینکه زینت تو رو زینت و آراستگی خودش ببینه و عیب و نقصان تو رو عیب خودش بشماره .
❤️
سوم : اگر به ریاست و ثروت و پست و مقامی رسید ، این پست و پول ، (رفتار) اون رو نسبت به تو عوض نکنه .
💛
چهارم: اگر قدرت و توانگری داره ، از آنچه داره نسبت به تو دریغ و مضایقه نکنه .
💚
پنجم: (که جامع همه آنهاست) اینکه تو رو در گرفتاریها ، رها نکنه و تنها نذاره .
💙
یه شعر و یه جمله باکلاس هم بگم :
🌿هر کسی را همدم غمها و تنهایی مدان
سایه هم راهِ تو می آید ولی#همراه نیست🌿
🙃
و اما آخرین عرضم :
دوستانی انتخاب کن که با آنها (آینده مشترک) داشته باشی ؛ نه (گذشته مشترک)☺️
موفق و پیروز باشید ان شاء الله
🌼🌿🌼📚🌼🌿🌼
کتابخانه مدافعان حریم ولایت
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
ناامید شده بودم..روی بدنش دنبال نشانه های خاص می گشتم..حمید یک ماه گرفتگی سمت چپ گردنش داشت ، ولی ال
طبق خواهشی که شب آخر داشتم و حمید داخل وصیتنامه نوشته بود، قرار شد یک ربع با حمید تنها باشم..بغلش کردم..نازش کردم..روی تنش دست کشیدم..
همیشه به این لحظه فکر می کردم که یک خانم در این لحظات به شوهرشهیدش چه حرفی می تواند بزند؟..برای این دقایق آخر و بدون تکرار کلی حرف آماده کرده بودم..ولی همه یادم رفته بود..
🍂
سرم را بردم کنار گوشش و گفتم: #یادت_باشد ..دوستت دارم..خیلی خیلی دوستت دارم...
سرم را بلند کردم ..انگار که منتظر جواب باشم، چندلحظه ای سکوت کردم..دوباره در گوشش گفتم: حمید دوستت دارم..
💞
یاد آن جمله ای افتادم که حمید شب قبل از رفتن گفته بود..
🌹"فرزانه دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونی"..
در گوشش حلالیت خواستم..گفتم: حمیدم ببخش اگر دلتو لرزوندم..منو حلال کن..شهادتت مبارک عزیزم..🌷🌷
سلام منو به سیدالشهدا برسون..
به حضرت زهرا سلام الله علیها بگو هدیه ی منو قبول کنن...
🚩
نمی گذاشتند بیشتر از این کنار حمید بمانم..می گفتند خوب نیست پیکر بیش از حد در فضای باز باشد..می خواستند حمید من را داخل سردخانه ببرند...برای آخرین بار دستم را روی صورتش گذاشتم😭 حمیدی که همیشه صورت گرم و پراز محبتش را لمس می کردم، حالا سرد سرد بود..سردی عجیبی که تا مغز استخوان آدم می رفت..
گفته بودند چشم های نیمه باز حمید را نبندید تا مادر و همسرش برای آخرین بار ببینند..خودم چشمهایش را بوسیدم و بستم..
🍃چشمهایی که هیچوقت به گناه باز نشد..
🍃چشم هایی که انگار لحظات آخر امام زمان را دیده بود..
🍃چشم هایی که بسته شد تا از این به بعد فقط زیبایی ها را ببیند....
✍ادامه دارد..
🌷۲۷۴
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🌸در مشکلات و اتفاقات مختلف،
بجای اینکه دنبال مقصر باشیم
به دنبال نکته مثبت
و حکمت پنهان در آن مسئله، بگردیم
بدون شک در هر مشکلی درسی وجود دارد که باید بیاموزیم ✌️
👌درهر مشکل رشدی است که باید به آن برسیم🌹
------------📚--------------
کتابخانه مدافعان حریم ولایت
@ketabkhanehmodafean
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
بسمه تعالی
گروه مدافعان حریم ولایت جهت تکمیل
کادر مدیریت خود و ارتقا کمی و کیفی
گروه به چند ادمین حرفه ای نیازمند
است...لذا از همه کسانی که دارای تجربه
در مدیریت گروه هستند ، و همچنین
کسانی که دارای تخصص هایی در
زمینه های سیاسی،مذهبی،احکام،مشاوره
و پاسخ به سوالات و شبهات در گروه
میباشند، دعوت به همکاری مینماید
در صورت تمایل به همکاری در این
زمینه جهت انجام اقدامات مقتضی به
آیدی زیر مراجعه شود👇👇👇
@Mohamadjalili1
مدیریت گروه مدافعان حریم ولایت
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
#حس_خوب_کتابخوانی
🔅 #برای_این_روزهای_سخت
فرار از خستگی و کسالت این روزهای قرنطینه تصمیم گرفتم تو خونه با کارایی که دوست دارم خودم رو مشغول کنم شاید حالم بهتر بشه...
.
📱از گوشی و فیلم و هرچیز مجازی دیگه خستم!
جذاب ترین کار هم واسه من مرتب کردن کتاباست...📚
🏃♂رفتم سراغ کتابخونهای که ماه هاست طرفش نرفتم و نیاز به یه گردگیری و مرتب شدن اساسی داره.
.
📕کتاب ها رو در میارم خیلی هاشون پر از خاطره و حس خوبن... ورق میزنم و نگاه میکنم... 📖 هربار کتابی رو میخونم حس میکنم یه بخشی از احساس و حال من بین ورق های اون کتاب میمونه.
و حالا وقتی اون کتابا رو ورق میزنم دوباره همون حال و هوا رو تجربه میکنم
یکی یکی کتابارو، رو هم میزارم که چشمم به اقیانوس مشرق میفته.
.
📒 کتابی که بخشی از احساسم نه؛ بهتر بگم همه ی احساس و قلبم💗 رو تو خودش جا داده بود و حالا با دیدنش کلی دلتنگی اومد سراغم...
🕌دلتنگی سه سال زیارت نرفتن و به هم خوردن سفر مشهدی که قرار بود این هفته باشه!
🚘امسال با کلی ذوق و شوق برنامه ریزی کردیم واسه این سفر ولی حالا....
.
کتاب رو باز میکنم هنوز هم با دیدن اسم این کتاب پر از شوق و اشتیاق میشم...🤩
.
چشمام رو می بندم کتاب رو باز میکنم دوست دارم با اقیانوس مشرق تفال بزنم:
⁉️"اراممی پرسد:
پس چگونه با مردی که در خراسان است سخن میگویی؟
پینه دوز سر می چرخاند نگاهش می کند و می گوید: میان ما و امام هیچحائلی نیست
بر سرش مسح می کشد و می گوید:
👋امام ما بی فاصله است...حی و حاضر است
سلامش دهی پاسخ می دهد.
می چرخد طرفی خم می شود و می گوید:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"
.
چه قدر آروم میشم با این جملات...
هر بار که اینجملات رو میخوندم انگار توی حرم قدم میزدم و نفس میکشیدم...🤗
.
دوباره چشم می دوزم به نوشته های کتاب:
🗣"بر میگردد طرف عمران: درباره ی کسی حرف میزنم که اگر صدایش کنی نگاهت می کند، اگر تشنه باشی آبت می دهد، اگر گرسنه باشی نانت می دهد...
امام ما امام عالم است. دور و بعيد و غريب نيست. هميشه مجاور است...
فاصله، حجاب ماست نه حجابِ او . او را حجابي نيست مگر آنكه خدا بخواهد."
.
🌊اقیانوس مشرق رو بار اول که دستم گرفتم خیلی زود توی آبی بی کرانش غرق شدم...
🥛و حالا دوست دارم دوباره با عمران مسیحی هم سفر بشم برای پیدا کردن آب حیات.
.
👌راستی گفتم آب حیات...
حس میکنم این روزها انگار همه به دنبال آب حیاتیم!
چیزی که عمران در این کتاب به دنبالش بود...
📗اقیانوس مشرق را بخوانیم در این روزهای خسته کننده شاید ما هم آب حیات را یافتیم و از این روزهای سخت بیرون آمدیم...
📚 #اقیانوس_مشرق
@ketabkhanehmodafean