♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
بسمه تعالی
گروه مدافعان حریم ولایت جهت تکمیل
کادر مدیریت خود و ارتقا کمی و کیفی
گروه به چند ادمین حرفه ای نیازمند
است...لذا از همه کسانی که دارای تجربه
در مدیریت گروه هستند ، و همچنین
کسانی که دارای تخصص هایی در
زمینه های سیاسی،مذهبی،احکام،مشاوره
و پاسخ به سوالات و شبهات در گروه
میباشند، دعوت به همکاری مینماید
در صورت تمایل به همکاری در این
زمینه جهت انجام اقدامات مقتضی به
آیدی زیر مراجعه شود👇👇👇
@Mohamadjalili1
مدیریت گروه مدافعان حریم ولایت
♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️
#حس_خوب_کتابخوانی
🔅 #برای_این_روزهای_سخت
فرار از خستگی و کسالت این روزهای قرنطینه تصمیم گرفتم تو خونه با کارایی که دوست دارم خودم رو مشغول کنم شاید حالم بهتر بشه...
.
📱از گوشی و فیلم و هرچیز مجازی دیگه خستم!
جذاب ترین کار هم واسه من مرتب کردن کتاباست...📚
🏃♂رفتم سراغ کتابخونهای که ماه هاست طرفش نرفتم و نیاز به یه گردگیری و مرتب شدن اساسی داره.
.
📕کتاب ها رو در میارم خیلی هاشون پر از خاطره و حس خوبن... ورق میزنم و نگاه میکنم... 📖 هربار کتابی رو میخونم حس میکنم یه بخشی از احساس و حال من بین ورق های اون کتاب میمونه.
و حالا وقتی اون کتابا رو ورق میزنم دوباره همون حال و هوا رو تجربه میکنم
یکی یکی کتابارو، رو هم میزارم که چشمم به اقیانوس مشرق میفته.
.
📒 کتابی که بخشی از احساسم نه؛ بهتر بگم همه ی احساس و قلبم💗 رو تو خودش جا داده بود و حالا با دیدنش کلی دلتنگی اومد سراغم...
🕌دلتنگی سه سال زیارت نرفتن و به هم خوردن سفر مشهدی که قرار بود این هفته باشه!
🚘امسال با کلی ذوق و شوق برنامه ریزی کردیم واسه این سفر ولی حالا....
.
کتاب رو باز میکنم هنوز هم با دیدن اسم این کتاب پر از شوق و اشتیاق میشم...🤩
.
چشمام رو می بندم کتاب رو باز میکنم دوست دارم با اقیانوس مشرق تفال بزنم:
⁉️"اراممی پرسد:
پس چگونه با مردی که در خراسان است سخن میگویی؟
پینه دوز سر می چرخاند نگاهش می کند و می گوید: میان ما و امام هیچحائلی نیست
بر سرش مسح می کشد و می گوید:
👋امام ما بی فاصله است...حی و حاضر است
سلامش دهی پاسخ می دهد.
می چرخد طرفی خم می شود و می گوید:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا"
.
چه قدر آروم میشم با این جملات...
هر بار که اینجملات رو میخوندم انگار توی حرم قدم میزدم و نفس میکشیدم...🤗
.
دوباره چشم می دوزم به نوشته های کتاب:
🗣"بر میگردد طرف عمران: درباره ی کسی حرف میزنم که اگر صدایش کنی نگاهت می کند، اگر تشنه باشی آبت می دهد، اگر گرسنه باشی نانت می دهد...
امام ما امام عالم است. دور و بعيد و غريب نيست. هميشه مجاور است...
فاصله، حجاب ماست نه حجابِ او . او را حجابي نيست مگر آنكه خدا بخواهد."
.
🌊اقیانوس مشرق رو بار اول که دستم گرفتم خیلی زود توی آبی بی کرانش غرق شدم...
🥛و حالا دوست دارم دوباره با عمران مسیحی هم سفر بشم برای پیدا کردن آب حیات.
.
👌راستی گفتم آب حیات...
حس میکنم این روزها انگار همه به دنبال آب حیاتیم!
چیزی که عمران در این کتاب به دنبالش بود...
📗اقیانوس مشرق را بخوانیم در این روزهای خسته کننده شاید ما هم آب حیات را یافتیم و از این روزهای سخت بیرون آمدیم...
📚 #اقیانوس_مشرق
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
طبق خواهشی که شب آخر داشتم و حمید داخل وصیتنامه نوشته بود، قرار شد یک ربع با حمید تنها باشم..بغلش کر
به زور من را از تابوت حمید جدا کردند..بابا کشان کشان مرا تا دم پله ها آورد..روی هر پله می نشستم و گریه می کردم..
😭😭
گفتم : بذارید همینجا بمونم..دو هفته س که عزیزدلمو ندیدم..دوهفته س که حمید پیش من نبوده...
😭
پله آخر که رسیدم آقاسعید رو دیدم..بهش گفتم: آقاسعید حداقل تو اجازه نده حمید رو ببرند سردخونه..حمید از سرما بدش میاد...
🍂
تصور اینکه هم بازی کودکی هایم و همسفر زندگیم تنهایم گذاشته است، من را به نابودی مطلق می کشاند..
🍁
مرا به زور سوار ماشین کردند..به مسجد محله پدری حمید رفتیم..همان مسجدی که بارها حمید دوران کودکی در آن مکبّری کرده بود و حالا همه آمده بودند تا آخرین اذان عشق را از پیکر بی جانش بشنوند..
پیکر را برای مراسم وداع آوردند..جای سوزن انداختن نبود..عکس هایش را نشان دادند..فیلم هایش را پخش کردند..
🎞
مراسم که تمام شد پیکر را داخل آمبولانس گذاشتند..با پاهای بدون کفش دنبال تابوت دویدم..دلم میخواست هرکجا که حمید هست همانجا باشم..جمعیت کنار می رفت و من دنبال حمید می دویدم..دوستانم من را کنار کشیدند ..نگذاشتند با حمید همراه باشم..
🍁
از مسجد به خانه پدرم آمدیم..حالم آنقدر بد بود که نمی توانستم به خانه ی عمه بروم..مادرم ناهار عدس پلو درست کرده بود..لب نزده بودم..
باز همان را گرم کرد ولی من نتوانستم چیزی بخورم..تا غذا را دیدم شروع کردم به گریه کردن..ظرف غذا پر از اشک شده بود...😭 حمید عدس پلو خیلی دوست داشت..
تا مدت ها این قضیه تکرار شد..هرچیزی را می دیدم، یاد حمید می افتادم و مفصل گریه می کردم..
غذاهایی که دوست داشت...
جاهایی که باهم می رفتیم...
خلاصه همه چیز....
✍ادامه دارد..
🌷۲۷۵
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
🇮🇷 #سال_جهش_تولید
♥️اى ڪاش ڪه زینت بهارت باشیم
♥️در شادى و غم همیشه یارت باشیم
♥️با #جهشِ_تولید در این سال جدید
♥️ آرامش قلب بی قرارت باشیم
📚
کتابخانه مدافعان حریم ولایت
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#ادامه_دارد
سلام بر اهالی مهربان کتابخانه مدافعان
..بهارتون پرمِهر
🍎🍏
باادامه فایل های تربیتی در خدمتتون هستیم👇
4_256380522182213830.amr
743.8K
#استاد_عباسی_ولدی
#کتاب_من_دیگر_ما
📚جلد چهارم
⬆قسمت 19 الف
✏بخش سوم:
😎ویژگی های بازی مفید
☺ویژگی دوازدهم : بیرونی و درونی
نکته1.ضروت آشنایی با جامعه
🌹بسم الله...
👌این دو فایل خیلی مهم و اثر گذار میباشد ، پس:
📢دانلود و گوش کنید...
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
4_256380522182213831.amr
1.16M
#استاد_عباسی_ولدی
#کتاب_من_دیگر_ما
📚جلد چهارم
⬆قسمت 19 ب
نکته2:خانواده محوری
نکته3:نظارت بر بازی های بیرونی
نکته4:خانه های آپارتمانی و ضرورت بازی های بیرونی
نکته5:تعداد بچه ها حداقل چهارتا باید باشد
نکته6:جذاب کردن خانه
نکته7:محله های نه خوب
🌹بسم الله...
👌این دو فایل خیلی مهم و اثر گذار میباشد ، پس:
📢دانلود و گوش کنید...
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
4_256380522182213832.amr
632.6K
#استاد_عباسی_ولدی
#کتاب_من_دیگر_ما
📚جلد چهارم
⬆قسمت 20
✏بخش سوم:
😎ویژگی های بازی مفید
☺ویژگی سیزدهم : افزایش تجربه
🌹بسم الله...
📢دانلود و گوش کنید...
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
4_256380522182213833.amr
978.6K
#استاد_عباسی_ولدی
#کتاب_من_دیگر_ما
📚پایان جلد چهارم
⬆قسمت 21 آخرین قسمت
✏پایان بخش سوم:
😎ویژگی های بازی مفید
☺ویژگی چهاردهم : رقابتی
🌹بسم الله...
📢دانلود و گوش کنید...
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
#اندر_احوالات_کتاب
📝 شوخی رهبر انقلاب با یک غرفهدار: این کتاب به درد ما نمیخورد!
📗 در غرفهی انتشارات نورالزهرا (س)، آقا کتابی برداشتند و پرسیدند: این «ریحانهی بهشتی» موضوعش چی هست؟
غرفه دارتوضیح داد که کتابی است براساس روایات درباره بچهداری از پیش از بارداری تا به دنیا آمدن بچه..
😊 آقا بهشوخی گفتند: خب پس به درد ما نمیخورد!😄😄😄
همه آنهایی که شنیدند، خندیدند...
😊📚
کتابخانه مدافعان حریم ولایت
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
به زور من را از تابوت حمید جدا کردند..بابا کشان کشان مرا تا دم پله ها آورد..روی هر پله می نشستم و گر
مادرم با گریه گفت:" دختر گلم..الهی فدای اشکات بشم..حالا که چیزی نمیخوری، استراحت کن که جون داشته باشی ..فردا خیلی کار داریم".
از فردای نیامده می ترسیدم..
از فردایی که قرار بود حمید را تا دروازه های بهشت تشییع کنم..
از فردایی که قرار بود چهره ی حمیدم را برای آخرین بار ببینم..
💔
برق ها خاموش بود ولی کسی آن شب نخوابید..برادرم داخل اتاق قرآن میخواند..صدای گریه ی بابا از داخل اتاق خواب می آمد..من هم کمرم را گرفته بودم ، پذیرایی را دور می زدم و گریه می کردم..لحظه به لحظه کمرم دولا می شد....
با اینکه پیکرش را دیده بودم ولی هنوز باورم نشده بود..پیش خودم می گفتم: حمید که اهل بدقولی نیست..فردا ۴روزی که گفته بود تموم میشه خودش با من تماس می گیره..
دوست داشتم زمان به عقب برگردد ..تا چندماه همین احساس..همین انتظار را داشتم..
ناخودآگاه به گوشی نگاه می کردم..منتظر بودم حمید دوباره زنگ بزند..فکر می کردم هنوز آن ۴روزی که در تماس آخر گفت:"بایدصبرکنی" تمام نشده است...!
☀️
آن شب دراز بالاخره صبح شد..نماز راخواندم..لباس مشکی تن من کردند..دایی ها و فامیل دنبال ما آمدند تا باهم برای تشییع پیکر حمید برویم..
تا سبزه میدان با ماشین رفتیم..از سبزه میدان تا امامزاده اسماعیل را پای پیاده با گریه رفتم..از جلوی پیغمبریه رد شدم...
یاد همه ی روزهایی افتادم که مقبره ی ۴انبیا پاتوق همیشگی من و حمید بود..
🍂
می آمدیم اینجا کفش هایمان را یک جای خاص همیشگی می گذاشتیم..بعد پای پیاده یا با موتور از خیابان سپه تا مزار شهدا می رفتیم..
🍂حالا باید همان مسیری را می رفتم که بارها باحمید رفته بودم....
✍ادامه دارد
🌷۲۷۶
#یادت_باشد
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..ندای انا المهدی ات جهانی را پر می کند
گویند ظهور تو قیامت صغراست!
آری
چقدر دیر است برای تغییر
آن هنگام که در قیامت صغرای ظهورت
نامه ی عمل ام
در خلوتی با حضور تو
در دست راستم نباشد
چقدر سخت است تورا این گونه دیدن!
#یا_مهدی_ادرکنا
#ماه_شعبان_به_نیمه_رسید
#قرص_ماه_کامل_شد
#میلادمنجی
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
خبرخوب😍😍😍
به مناسبت ولادت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فایل های نمایشنامه صوتی #کتاب #کمی_دیرتر رو از امروز ، طی چندین بخش براتون بارگذاری می نماییم 😍😍
هر کس فایلها رو گوش داد دلنوشته ای با توجه به فایل بنویسه و برامون بفرسته که در کانال به اشتراک بگذاریم
😍😍😍
@ketabkhanehmodafean