eitaa logo
🏡کتاب خانه مادرانه سبزوار🏡
170 دنبال‌کننده
920 عکس
14 ویدیو
10 فایل
این جا محلی برای امانت کتاب های ماست🍃 ادمین ثبت امانات📚 @Ya_ghafar ادمین مشاوره کتاب📚 @m_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️ برشی از یک کتاب اسلام عقیده است و این اشتباه بزرگ و غلط آشکار است که بعضی مرتکب شده و گفته اند : « اسلام دعوت خود را با شمشیر گسترش داده » زیرا عقیده و ایمان چیزی نیست که با زور و شمشیر در دلها جای گیر شود دلها تنها در برابر حجت و برهان خاضع می شوند و قرآن کریم در آیات بسیاری به این حقیقت اشاره می کند ، از آن جمله می فرماید : « لا اكراه في الدين قد تَبَيَّنَ الرُّشْد مِنَ الْغَي » آری اگر اسلام دست به شمشیر زده است تنها در برابر کسانی بوده است که در خودداری از ظلم و فسادشان به آیات و براهین قانع نشده اند و پیوسته خواسته اند سنگ در سر راه دعوت به حق بیندازند اسلام در این گونه موارد شمشیر نمی کشد که آنان را به سوی دین بخواند بلکه می خواست شر آنان را دفع کند . این قرآن کریم است که با بانگ رسا اعلام می دارد : « قَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ » ( با کفار قتال کنید تا از فتنه آنان جلوگیری کرده باشید ) پس قتال با کفار برای دفع فتنه آنان بود نه به خاطر اینکه آنان به دین خدا معتقد شوند بنابراین اگر اسلام را به حال خود گذاشته بودند هرگز فرمان جنگی را صادر نمی کرد . 📚 المیزان ، جلد ۴ ، سید محمد حسین طباطبایی ، صفحه ۲۶۱ @ketabkhanemadarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴«خانه‌دار مبارز» منتشر شد| مبارزات زنانه انقلاب به روایت یک بانوی مشهدی fna.ir/1r50xz ♦️از مقدمه نویسنده: 🔻مبارزه، فعالیت‌های مخفیانه، تعقیب‌وگریز، زندان، شکنجه و... همیشه موضوعات جذاب و پرکششی در بیان تاریخ انقلاب اسلامی بوده‌اند و هستند. جذابیت، زمانی دوچندان می‌شود که بفهمیم قرار است یک زن آن را روایت کند. این دقیقاً همان چیزی بود که من را برای نوشتن خاطرات خانم اقدس حسینیان وسوسه کرد... خانم حسینیان عضو تیم مهدی فرودی بوده است. اسم شهید فرودی برایم نا آشنا نبود. قبلاً جسته‌گریخته چیزهایی دربارۀ او و گروه ستارۀ اسلام خوانده و شنیده بودم... 🔻جوان‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌کردم و بسیار جدی. پیش‌بینی‌ام این بود که احتمالاً روزهای سختی با او خواهم داشت...برخورد خانم حسینیان در منزلش بسیار گرم و مهربانانه بود. او خانمی خانه‌دار بود و هیچ‌گونه فعالیتی خارج از منزل نداشت؛ ولی ارتباطش را با جمع‌های دوستانه از طریق فضای مجازی حفظ کرده‌ بود و حتی خودش مدیر گروهی بود. تمام دغدغه‌اش دختر و پسر مجردش بودند و بیماری‌های سختی که با آن‌ها مبارزه می‌کرد؛ هرچند او خیلی راحت و با آرامشی عجیب دربارۀ آن‌ها حرف می‌زد. هنوز هم مانند روزگار جوانی‌اش عاشق مطالعه بود و علاقه‌مند به رصد اخبار سیاسی. حافظه‌ای قوی داشت و جزئیات خوبی از اتفاقات در خاطرش مانده بود؛ اما محتاطانه حرف می‌زد و بسیار آگاهانه... دلیل نگرانی‌اش، نقطۀ اتصال این گروه در مقطعی با سازمان مجاهدین خلق بود... 🔻در این کتاب، شهید فرودی فقط و فقط از زاویۀ نگاه اقدس حسینیان دیده شده است؛ چراکه این کتاب روایت زندگی و فعالیت‌های اوست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسیاری از افراد در طول زندگی خود با ناهنجاری و ناملایمات زیادی مواجه می‌شوند. این افراد بسته به توان و ظرفیت روح و جسم خود در بسیاری از اوقات این ضربه‌ها را رد کرده و پشت سر می‌گذارند اما عوارض آن ضربه‌ها گاه تا آخر عمر با آنها همراه است. یکی از عوارض بسیار مهم این ناملایمات، ایجاد فکر و خیال شدید نسبت به همه چیز است. کتاب حاضر، به بررسی علمی و عملی فکر و خیال، طریقه غلبه بر آن و نیز عوامل ایجاد آن می پردازد. کتاب اول این مجموعۀ دو جلدی شامل دو بخش "فکروخیال شدید چیست و از کجا می آید" و نیز "شیوه های غلبه بر فکروخیال شدید" است. هر چند که در این کتاب بر جنس زنان تاکید شده است،اما بسیاری از مردان نیز با توجه به دغدغه های شخصیتی و فکری خود می توانند از کتاب بسیار بهره ببرند. به عبارت دیگر تاکید می کنیم که فکروخیال شدید شاید در زنان بیشتر باشد اما مختص آنان نیست. : @physiotherapyIRANMEHR @ketabkhanemadarane
ماجرای این کتاب برگرفته از سرگذشت و خاطرات نویسنده است. داستان از اخراج توتو آغاز می‌شود. توتو دختری سربه هوا و بازیگوش است و نمی‌تواند تمام مدت بر روی صندلی خود بنشیند. او دائما در کلاس راه می‌رود و لب پنجره به تماشای منظره‌ی بیرون می‌نشیند. رفتارهای توتو درنهایت معلمش را عاصی می‌کند و او از مدرسه اخراج می‌شود. مادر توتو مسئله‌ی اخراج از مدرسه را از او مخفی می‌کند و او تا قبل از بیست سالگی هرگز متوجه این موضوع نمی‌شود. : @physiotherapyIRANMEHR @ketabkhanemadarane
داستان یک عاشقانه آرام در سال‌ ۵۷ و در بحبوحه انقلاب ایران می‌گذرد. مردی گیلانی و اهل سیاست عاشق دختری آذری به نام عسل می‌شود که او هم یک انقلابی پرشور است. مرد معلم ادبیات و یک مبارز مخالف رژیم است، از همین رو، زندگی، خانه به دوشی را به آنها تحمیل می‌کند و داستان زندگی پر التهابشان آغاز می‌شود و تا انتها مبتنی بر روابط عاشقانه این دو پیش می‌رود.. : @physiotherapyIRANMEHR @ketabkhanemadarane
عاشق، یاغی‌ست؛ امّا یاغیانِ بزرگ، اصولی دارند. زیبایی یاغیگری، فقط در حفظ همان اصول است. عاشق، جدّی‌ست؛ امّا عبوس نیست. عسل، بی‌خود از خویش، با صدای بلندِ شتابان گفت: اینطور نمی‌شود. اصلاً نمی‌شود. از سفرِ بلندِ رؤیا آمده‌یی. خوب است. عالی‌ست. شدنی، امّا، نیست. هر هفته وَ در تمام هفته‌های عُمرْ خود را تکرارکردن حتّی به زیباترین صورتِ ممکن زندگی‌مان را مملو از کسالتی مرگبار خواهدکرد، و ما را «خسته از بی‌رنگیِ تکرار». چارچوب. هر قدر چارچوبی که به کار می‌بری بزرگ باشد به خیالِ خودت برای وسعتِ میدانِ عمل بومِ بودنِمان را سخت‌تر و بی‌رحمانه‌تر به صلیب می‌کشد از چار سو. این، خویشتن را با بهترین دارِ دنیا به‌دارآویختن است. خویشتن را به داری آهنین و استوار آویختن. عسل، سرریز می‌کند؛ امّا نه به سنگینی و کُندیِ عسل. تو یک‌سال، شب‌وروز، در آن اُتاقکِ مُحقّرِ درهم‌ریخته نشستی و نوشتی __ یک سال. یک برنامهٔ مدرسه‌یی تمام‌عیارِ غم‌انگیز: انشا، اِملا، ریاضیات، ورزش؛ انشا، املا، ریاضیات، ورزش؛ انشا، املا... به‌التماس می‌گویم: عسل! عسل! مجبورت که نکرده‌ام. چرا اینطور هراسان شده‌یی؟ میخْ‌کوبی‌ات که نکرده‌ام. تو، مثل همیشه، کاملاً آزادی. این تقدیر نیست که نتوانی از آن سرپیچی کنی. من سرنوشتْ نساختم، برنامه نوشتم... من... من... صدای آرامِ گریه‌ام برخاست. همهٔ این جان‌کندن‌های ذهن و عین، فقط به‌خاطر آن محبوبِ آذری من بود. زن گفته‌بود: زندگی‌مان در بی‌نظمی غریبی غرق شده‌است. در یکنواختیِ پیری که بوی نا می‌دهد. در چرکابهٔ ارواحِ بلاتکلیف. تو می‌گفتی: «عادت، یعنی دورشدن از انسانیت، از تفکّرِ خلّاق». مگر نه؟ حال، نگاه‌کُن! موج‌ها ما را به این‌سو و آن‌سو می‌اندازند و زمانی هم بر ماسه‌های ساحلی خواهندانداخت: ماهی‌های مسموم‌شدهٔ مُرده. لَزج. گندیده. ما حتّی خوب‌ترین کارهای‌مان را به‌عادت می‌کنیم... @ketabkhanemadarane
بیوتن یکی از رمان هایی است که در حوزه دفاع مقدس و جنگ نوشته شده. بیوتن داستان جانبازی است که پس از گذشت سالیان دراز از جنگ هنوز در گیر سوالاتی است که جواب روشنی برایشان ندارد. داستان با عشق آرمیتا که دختری ایرانی و ساکن آمریکا است ادامه می یابد و به همین دلیل ارمیا به آمریکا مهاجرت می کند ولی در آن جا درگیر مشکلاتی دیگر می شود چرا که وارد دنیای جدیدی شده که اختلافات زیادی با عقاید ارمیا دارد و پس از آن داستان رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد. : @physiotherapyIRANMEHR @ketabkhanemadarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام. صبح جمعه تون بخیر🌱 کتاب رشد آقای صفایی حائری @pari_mazinani
سلام و خوشامد به عزیزان جدید کتابخونه😍 دوستان قدیم و جدید هر انتقاد و پیشنهادی در رابطه با کتابخونه مجازی مادرانه داشتین ،با کمال میل پذیراییم🌱 @ya_ghafar @M_borzoyi