eitaa logo
بیداری طلاب
59.9هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
87 فایل
🔳 قال عیسی ع: کونوا نقّاد الکلام 🔳 پایگاه خبری مستقل حوزه های علمیه 🔻خبر حوزه🔻 قدیم 🔳 اخبار حوزه بدون سانسور 🔳 راه ارتباطی و درخواست تبلیغ 🆔 @hhh111 🖥دیدن سوابق تبلیغ و سفارش 👇 http://eitaa.com/joinchat/2893545491Ceb56fbfddd
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️کانال مطالعات حوزوی از زاویه ای دیگر به بحثهای پرداخته و کانال روزنه نیز حاشیه ای مهم زده که هر دو یادداشت را در زیر می خوانید 🔻🔻🔻 اگر داعش بود و آیت‌الله سیستانی نبود 🔻نگاهی به تهدیدات بی‌ضابطگی تداول در _نجف 🔸 فتوای جهاد آیت‌الله مهم‌ترین نمونه از تبلور قدرت‌نمایی مرجعیت شیعه در عراق و مؤثرترین کارکرد سیاسی و اجتماعی این نهاد در تحولات سالیان اخیر است. و این موفقیت جز در سایه اتحاد مردم زیر پرچم مرجعیت یک‌پارچه محقق شدنی نبوده و نیست، و این در حالی است که حوزه نجف ظرفیت فراوانی برای تجربه را –شاید به شکلی خطرناکتر از حوزه قم- در آینده دارد. 🔹در حال حاضر شاید بيش از پانزده مرجع دینی در کشور عراق مسؤولیت رتق و فتق امور دینی مردم را بر عهده دارند و اگر مرجعیت شیعه در تجربه داعش توانست صفوف مردم را به خوبی یک‌پارچه کند، دلیل آن فقط و فقط شخصیت برجسته و جایگاه بلند آیت‌الله سیستانی در حوزه نجف بوده است که هم‌چون خورشیدی دیگر بزرگان حوزه نجف را در خود محو کرده است. به بیان دیگر آیت‌الله سیستانی ذخیره‌ای الهی برای صیانت از مقدسات و ملت عراق در برابر خطر داعش بود، و اگر ایشان نبود دست‌یابی به چنین موفقیتی به غایت دشوار بود. 🔹 اما همان‌گونه که گفته شد، وضعیت عدم انضباط در تداول دستگاه مرجعیت در عراق به مراتب بغرنج‌تر از ایران است تا آن‌جا که در کنار شماری از اساتید برجسته و ذی‌صلاح –فارغ از آفت تکثر- در عراق، اشخاصی مانند سید محمود الصرخی و احمد الحسن الیمانی نیز به راحتی عهده‌دار چنین منصبی شده‌اند. صرخی حتی در سلسه مباحثی تحت عنوان «السیستانی ما قبل المهد إلی ما بعد اللحد» به طرز شگفت‌انگیزی بدترین تهمت‌ها را متوجه آیت‌الله سیستانی می‌کند. وی هم‌چنین مواضع تندی را نیز علیه ایران اتخاذ می‌کند. از سوی دیگر یمانی نیز با ادعاهای مرتبط با مهدویت خود عملاً اقشاری از مردم عراق را با خود همراه کرده و خود به بحرانی دیگر در عراق بدل شده است. با این وضع باید آینده تیره و تاریکی را برای مرجعیت نجف بعد از آیت‌الله سیستانی به نظاره نشست و عدم وجود مرجعیت متمرکز در عراق مورد انتظار است. این مسأله می‌تواند آثار خطرناکی بر صحنه سیاسی و اجتماعی عراق بر جای خواهد گذاشت و تأثیر خود را در لحظات بحرانی نشان خواهد داد. 🔸 بی‌ضابطگی در تداول مرجعیت حتی به حوزه نجف و قم نیز محدود نمی‌شود. در حال حاضر برخی از اساتید حوزوی ساکن در انگلستان و کانادا نیز به تصدی منصب مرجعیت مشغول‌اند. برخی مراجع محلی در لبنان نیز دیده ‌می‌شوند. به هر حال تکثر غیر منضبط و نامعقول دستگاه مرجعیت در آینده نه چندان دور از اقتدار مرجعیت شیعه خواهد کاست و آن را فاقد هرگونه کارکرد مؤثر سیاسی و اجتماعی خواهد کرد. بنابراین ضروری است با آینده‌نگری و تأمل در جوانب این موضوع، تدبیری معقول برای صیانت از کیان مرجعیت در آینده نه چندان دور اندیشید. 🔻🔻🔻 🔶حاشیه روزنه ♨️بازکاوی وضعیت واقعی حوزه مقدسه نجف، در شرایط فعلی، بسیار ضروری است؛ آمریکایی‌ها از یک سو، سعودی از دیگر سو، و اصلاح‌طلبان داخلی، ♨️هر کدام به نحوی تلاش دارند در حوزه هزارساله نجف، نفوذ کنند و عمق استراتژیک پیدا کنند. ♨️آرایش نیروها در سطوح میانی حوزه نجف، اظهارنظرهای متمایل به جریان های سیاسی خاص و اخیرا تلاش برای دوگانه سازی کاذب میان حوزه قم و نجف، نشان می دهد که جریان انقلابی نمی تواند و نباید از نجف غفلت کند. ♨️روند نجف گروی در ایران، بعد از ۸۸ شتاب بیشتری یافت ♨️و اکنون ، مؤسس کمیته غیرقانونی ، در دل حوزه نجف استقرار یافته ♨️و در پی ارائه تقریر و تفسیر جهت دار از اسلام سیاسی و امام خمینی در نجف است! ♨️سایر دوستان خرد و کلان او نیز، اندک اندک در حال کوچ بلندمدت یا سفرهای منظم به نجف هستند 🔻و اینهمه اتفاق و تحرک، ابعاد ماجرا را پیچیده تر کرده است. در آینده انشالله از نجف بیشتر خواهیم نوشت. @motaleatehawzavi @khabarehowzeh
بیداری طلاب
♨️نقدهای کانال مناهج بر #نشست_اساتید ۱ کانال مناهج با باز کردن یک پرونده مستقل در این باب به نقد #ن
♨️نقدهای کانال مناهج بر ۲ ♨️کانال مناهج در ادامه نقدهای خود چهار یادداشت ارائه کرد در یادداشت اول به قلم محمد حق پرست به یک بام و دو هوای نشست اساتید در برخورد با سنتهای اصیل حوزه اشاره کرد و را فاقد ادب مرجعیت دانست و نوشت 🔻🔻🔻 🔹برخی همیشه در برابر جریان تحول خواهی، شبهه «تراث» و «سیره سلف» را مطرح می‌کنند. وقتی می‌گوییم برخی کتابها باید اصلاح، و برخی باید حذف شوند، سریعا می‌گویند علمای سابق همینها را خواندند. وقتی می‌گوییم نظام پرداخت شهریه باید اصلاح شود و ارتقا پیدا کند، می‌گویند علمای سابق با همین اندک زندگی کردند و علم را پیش بردند 🔹اما برخی از همین جماعتی که همیشه داعیه دار تراث و سیره گذشتگان و سلف صالح هستند، پای ادعای مرجعیت که می‌رسد، مبنای سیره اخلاقی سلف در مرجعیت که مهمتر از سیره علمی است، دیگر ارزشی ندارد. گویا مسئله مهمی در میان است. آری، تکلیف‌تراشی مرجعیت و تقلید و بیت و دفتر و دستک و وجوهات 🔹یادشان می‌رود که سلف صالح در برابر ادعای مرجعیت چه سیره‌ای داشتند. سلف صالح، قبل از ادعای مرجعیت، ادب مرجعیت داشتند. حتی اگر مردم به سراغشان می‌آمدند، تا زمانی که استادشان زنده بودند، فکر رساله و استفتاء هم به ذهنشان نمی‌رسید. اینکه سلف صالح، همیشه از مرجعیت فراری بودند و به دیگری می‌سپردند. اما برخی مسابقه رساله و استفتا و شهریه گذاشتند و با وجود تمام کارهای بر زمین مانده، به تکلیف مرجعیت رسیده‌اند 🔚 ♨️در یادداشت دوم به قلم هادی چیت ساز با اشاره به کهنه اندیشی نشست لزوم پرداختن به عرصه های واجب اجتماعی را به نشست اساتید یادآوری کرد 🔻🔻🔻 ♨️تکلیف امروز، فقاهت در مسائل تکراری یا فقاهت در علوم انسانی؟ 🔹 امروزه با اینکه بازار علوم انسانی و مباحث فقهی در آنها کساد است، اما بازار فقاهت در مسائل رساله‌ای داغتر از قبل شده است تا جایی که برخی بر خلاف سیره سلف، به استقبال مرجعیت رفته‌اند. افزون بر اینکه نیاز شدید جامعه به مسائل جدید و علوم انسانی بیشتر احساس می‌شود. رهبر معظم انقلاب در ضرورت این مسئله می‌فرمایند: «به نظر ما در حوزه‌های علمیه بایستی اهداف جداگانه‌ای را مورد توجه قرار داد. یك هدف، ساختن مجتهد فقیه متخصص فنی. باید فقهائی باشند و مجتهدینی باشند؛ این یك هدف. افرادی با استعدادهایی در حدّ خاص، و با شوق و علاقه بایستی بروند طرف اینجور درس خواندن. در كنار اینها كسانی باشند كه قدرت استنباط پیدا كنند و بتوانند از منابع اسلامی، معارف الهی را به دست بیاورند؛ اما نه به قصد اِفتاء. نه به قصد این‌كه در فقه یك انسان متبحر متخصص بشوند، نه! به قصد این‌كه بتوانند معارف اسلامی را كه بحثهای فراوان و كتابهای فراوان و مباحث لازم برای به خصوص جامعه‌ی امروز ما در آنها هست، اینها را استخراج بكنند و دراختیار مردم بگذارند؛ در اختیار نظام بگذارند. و ما امروز چقدر احتیاج داریم به اینجور استنباطها. در حقیقت مجتهدین درجه‌ی دو، كه اینها اگر چه از لحاظ عمق فقهی و درسی، درجه‌ی دو هستند، اما ممكن است از لحاظ سعه‌ی نظر و مُتِحَنِّن بودن، از آن دسته‌ی اوّل حتی قویتر و بالاتر و همه‌جانبه‌تر باشند. بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح، ۲۶ آذر ۱۳۶۴» شخصیت‌های بزرگی تا کنون به این خلأها پرداختند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: 1️⃣ وقتی حوزه نجف و قم در فقه و اصول تمرکز داشت، علامه امینی بر اثر فشارهای اهل سنت دغدغه دیگری پیدا کرد. با اینکه بر مکاسب و رسائل شیخ تعلیقه نگاشته بود و می‌توانست جزء مراجع تقلید باشد، نگارش «الغدیر» را آغاز کرد و به کشورهای مختلف سفر کرد. 2️⃣ «علامه طباطبائی» با اینکه قویترین شرح ها را بر کفایه نگاشته، اما وظیفه خودش را در احیای فلسفه، تربیت شاگردان و نگارش المیزان دید. 3️⃣ اگر «شهید مطهری» وارد فقه می شد، نهایتا به کتابخانه عظیم فقه و اصول، چند کتاب دیگر اضافه کرده بود. اما با ورود به نظریات کلامی و نگارش اصول فلسفه به جنگ بزرگترین تهدید اعتقادی زمان خودش یعنی مارکسیستها و توده‌ای‌ها رفت. بسیاری از کتابهای او هنوز بی نظیرند. 4️⃣ اکنون آیت الله مصباح یزدی در این زمینه فعالیت می‌کند. به جای تأسیس مؤسسه امام خمینی(ره) و ورود تخصصی به علوم انسانی، می‌توانست مؤسسه‌ای فقهی به سایر موسسات فقهی قم بیفزاید. اما ثمرات و فعالیت ایشان کجا و فعالیت دیگران کجا 🔹 اکنون باید پرسید، چرا کسانی که دغدغه اسلام و انقلاب دارند، به کارهای زمین مانده یا کمتر کار شده نمی‌پردازند؟ آیا پرداختن به طهارت و صلات برای ایشان مهمتر از پرداختن به نظام اقتصادی و سیاسی و تربیتی است؟ کسانی که همیشه طلاب را به پر کردن خلأهای جامعه سوق می‌دهند، چرا خودشان به سمت این مسائل نمی‌روند؟ آیا عالم دینی، با وجود مراجع و این همه کتاب فقهی، باز هم باید به مرجعیت مسائل رساله بیندیشد؟ @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
بیداری طلاب
♨️نقدهای کانال مناهج بر #نشست_اساتید ۲ ♨️کانال مناهج در ادامه نقدهای خود چهار یادداشت ارائه کرد در
♨️نقدهای کانال مناهج بر ۳ ♨️کانال مناهج در ادامه نقدهای خود به ارائه خلاصه ای از نظر حضرت امام(ره) درباره مرجعیت و نقد مرجعیت موروثی در بیت آیت الله فاضل لنکرانی پرداخت 🔻🔻🔻 حضرت امام(ره) در ، علاوه بر تخصص در فقه و اصول و سایر علوم حوزوی، شرایط دیگری را برای مجتهد می شمارند که عبارتند از: ۱. احاطه به مسائل زمان خود ۲. تخصص در مسائل سیاسی و اظهار نظر سنجیده ۳. آشنايى به روش برخورد با حيلهها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان، ۴. داشتن بصيرت و ديد اقتصادى، ۵. اطلاع از كيفيت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، ۶. شناخت سياستها و حتى سياسيون و فرمولهاى ديكتهشده آنان؛ ۷. درك موقعيت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمايه دارى و كمونيزم؛ ۸. زيركى و هوش و فراست هدايت يك جامعه بزرگ اسلامى و حتى غير اسلامى ۹. خلوص و تقوا و زهدى كه در خور شأن مجتهد است ۱۰. مدير و مدبر ۱۱. نگاه حکومتی به فقه (صحيفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹) ❓ اکنون جای این سؤالات است، حضراتی که سودای مرجعیت دارند، به غیر از کارهای علمی حوزوی، چه سابقه ای در این شرایط دارند؟ مدیریت و مدبریت آنها کجا آزموده شده است؟ اگر در مسائل اقتصادی بصیرت دارند، چرا در مسئله FATF موضعی نگرفتند؟ یا چرا تا کنون در راستای تحقق نظریه اقتصاد مقاومتی، اعم از فعالیت علمی یا حمایتی، کاری نکرده‌اند؟ اگر جریان شناسی سیاسی دارند و از فرمولهای سیاسیون باخبرند، چرا با اعضا فتنه دیدار کرده، یا با سکوتشان از آنها حمایت می کنند؟ اگر نگاه حکومتی به فقه دارند، چرا با لیبرالها و سکولارها دیدار می کنند؟ 🔹 جواب این سوالها، همان شاخص‌هایی هستند که ردای مرجعیت را هرگز اندازه تن سوداگران مرجعیت نمی‌داند. غیر از این است که می‌خواهند برای مرجعیت آینده، همه را از خودشان راضی نگه دارند؟ اینکه به سادگی از کنار این همه مسئله در جامعه می‌گذرند، تا نکند به کسی بربخورد، نباید ما را مشکوک کند؟ هادی چیت ساز 🔚 ♨️مرجعیت موروثی، پدیده عصر جدید 📝 تقابل علنی با سنت‌های اصیل حوزوی 🖋 علی مهدوی 🔹 با گذشت ۱۲ سال از رحلت آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره)، همچنان دفاتر ایشان در قم، تهران، کرج و مشهد، دایر هستند. پدیده‌ای که اگر نگوییم بی‌سابقه، کم سابقه است. طی ادوار مختلف،‌ سنت متداول حوزوی بر این استوار بوده و هست که دفاتر مراجع معظم تقلید پس از مرگشان تعطیل، مهر ایشان شکسته و فعالیت‌هایی همچون اخذ وجوهات شرعیه مردم به دیگر مراجع، ارجاع داده می‌شود. نمونه بارز آن شکستن مهر آیت‌الله موسوی اردبیلی(ره) است؛ که با استقبال گسترده علما روبرو شد و آیت‌الله مکارم فرمودند بقیه عزیزان [مثل استاد محمدجواد فاضل] چنین کنند. البته طبیعی است مرکزی به عنوان نشر آثار برای مرجع متوفی باقی بماند؛ اما فعالیت‌هایی فراتر از این، تقابل عملی با سنت حوزوی است. 🔹 این پدیده آثار و عواقب خطرناک بسیاری ممکن است به همراه داشته باشد. از جمله: 1️⃣ موروثی شدن مرجعیت و عدم مجال برای معرفی اعلم فقهای بیرون از این دایره 2️⃣ پراکندگی قدرت نفوذ مرجعیت 3️⃣ پراکندگی قدرت مالی مرجعیت 4️⃣ بدبینی مردم به نهاد روحانیت 5️⃣ تحیر و سرگردانی مردم در تشخیص تکلیف پس از ارتحال مرجع 🔹 در این مجال به آسیب اول (موروثی شدن مرجعیت) خواهیم پرداخت: فرض کنید پس از رحلت هریک از مراجع معظم کنونی، فرزندان ایشان تمسک به چنین رویه‌ای پیدا کنند؛ یعنی اخذ وجوهات کنند، سؤالات جدید مردم را از نظر خویش پاسخ دهند و تمامی نهادهای تأسیسی از سوی مرجع متوفی را زعامت کنند؛ آیا دیگر مجالی برای معرفی مرجع اعلم، باقی می‌ماند؟! چراکه وجوهات، قدرت و شهرت، همگی در دفاتر تعطیل‌نشده باقی مانده است. اینجاست که یکباره و ناخواسته شاهد پدیده‌ای بی‌سابقه در جهان تشیع خواهیم بود و آن هم «مرجعیت موروثی» است. مراجع کنونی هریک بانی خیرات عظیمی هستند و هریک اقدام به تأسیس و هدایت نهادهای مختلف حوزوی و فرهنگی داشته‌اند. طبیعی است اقدام فرزندان برای امتداد مرجعیت هریک از ایشان پس از ارتحال، به بهانه حفظ این دستاوردها موجب پراکندگی بیش از پیش مدیریت و از دست‌رفتن اقتدار مرکزی مرجعیت خواهد شد. مطمئن باشیم واگذاری امور به مراجع حی، به معنای هدم آن دستاوردها نیست. @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
سالروز ولادت با سعادت مظهر عفت و تقوا،قهرمان کربلا حضرت زینب کبری(س)تبریک و تهنیت باد. @khabarehowzeh
بیداری طلاب
♨️نقدهای کانال مناهج بر #نشست_اساتید ۳ ♨️کانال مناهج در ادامه نقدهای خود به ارائه خلاصه ای از نظر ح
♨️نقدهای کانال مناهج بر ۴ 🔻🔻🔻 🔹 در این مجال به آسیب اول (موروثی شدن مرجعیت) خواهیم پرداخت: فرض کنید پس از رحلت هریک از مراجع معظم کنونی، فرزندان ایشان تمسک به چنین رویه‌ای پیدا کنند؛ یعنی اخذ وجوهات کنند، سؤالات جدید مردم را از نظر خویش پاسخ دهند و تمامی نهادهای تأسیسی از سوی مرجع متوفی را زعامت کنند؛ آیا دیگر مجالی برای معرفی مرجع اعلم، باقی می‌ماند؟! چراکه وجوهات، قدرت و شهرت، همگی در دفاتر تعطیل‌نشده باقی مانده است. اینجاست که یکباره و ناخواسته شاهد پدیده‌ای بی‌سابقه در جهان تشیع خواهیم بود و آن هم «مرجعیت موروثی» است. مراجع کنونی هریک بانی خیرات عظیمی هستند و هریک اقدام به تأسیس و هدایت نهادهای مختلف حوزوی و فرهنگی داشته‌اند. طبیعی است اقدام فرزندان برای امتداد مرجعیت هریک از ایشان پس از ارتحال، به بهانه حفظ این دستاوردها موجب پراکندگی بیش از پیش مدیریت و از دست‌رفتن اقتدار مرکزی مرجعیت خواهد شد. مطمئن باشیم واگذاری امور به مراجع حی، به معنای هدم آن دستاوردها نیست. 🔹 بی‌راه نیست که شنیده شده حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی وصیت نموده‌اند که مرکز فقهی امام کاظم(ع) پس از رحلت ایشان متعلق به حوزه علمیه است و اولاد ایشان حق هیچگونه تصرفی در آن ندارند؛ به‌حق، ایشان چنین آینده ناگواری را از قبل حدس زده و برای آن قبل از وقوع فاجعه، علاج کرده‌اند. قدرت مرجعیت به حدی است که فرزندان مراجع با سیطره بر آن براحتی می‌توانند مانع مطرح‌شدن دیگران در عرصه‌های علمی و مدیریتی شوند. 🔹 این سنت همچنان باید پابرجا بماند که هریک از فضلای حوزه علمیه، خود با زحمت تحصیل، تقریر و تدریس اگر تقوا، علمیت و هنری دارند،‌ مطرح و مشهور می‌شوند. این به عدالت و صواب نزدیکتر است و مانع دیده‌شدن دیگر اعاظم و اساتید علمی نخواهد شد. به همین جهت ضرب المثل شده: «گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟!!» 🔹 امروز کم نیستند اساتیدی که به‌حق از فرزندان مراجع، افضل هستند؛ اما با تکیه بر تقوا و علم خویش و بدور از دنیاطلبی و جاه مقام، فقط پیگیر رشد علمی حوزه علمیه هستند. حضرات آیات همچون شب‌زنده‌دار، خرازی، شهیدی و... . 🔚 کانال مناهج در آخرین یاداشت صحبتهای استاد علوی بروجردی درباره مرجعیت گریزی آیت الله وحید ارائه کرد 🔻🔻🔻 🌀 مخالفت آیت‌الله وحید با ورودشان به مرجعیت استاد علوی بروجردی: 🔹 ایشان [آیت‌الله وحید] نه‌تنها در مقام(به دنبال) مرجعیت نبودند، بلکه با ورود در مرجعیت مخالف بودند. در زمان آیت الله خویی، کسانی بودند که احتیاطات آیت الله خویی را به آیت‌الله وحید مراجعه می‌کردند؛ اما ایشان حاضر نبودند به‌صورت رسمی به مرجعیت ورود کنند. بعد از مرحوم آیت الله خویی، با اصرار بسیاری از افراد، ایشان ورودی پیدا کردند تا زمانی که جامعۀ مدرسین بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی اراکی لیستی هفت نفره از مراجع برای معرفی ارائه کرد، نام ایشان در آن لیست بود اما ایشان با این اعلام بودند و لذا عقب کشیدند. 🔹 یک تا دو سال ایشان عقب‌نشینی کردند و فرمودند که نمی‌خواهند وارد شوند و دراین‌باره صحبت هم کردند. تا اینکه به‌هرحال وارد شدند. لذا تمایل خود ایشان این بود که در مقام تحقیق و تدریس باقی بمانند و وارد این عرصه نشوند. درواقع، ایشان خیلی پرهیز داشتند؛ یعنی یکی از مصادیق تارکاً لِهواه بودند. منتها استدلالی که ما برای ایشان داشتیم این بود که اینجا مسئله خواستن یا نخواستن شما مطرح نیست یا صحبت هواپرستی نیست، بلکه حوزه شیعه به امثال شما نیاز دارد. این‌همه شما در حوزه‌ها زحمت کشیده‌اید و برای امام زمان کار کرده‌اید، الان برای تصدی مرجعیت به شما نیاز دارند. مرجعیت یک ریاست نیست، بلکه یک مسئولیت بسیار سنگین است که پذیرفتن آن، دوش بسیار بااستقامتی می‌خواهد که این بار را بر روی آن بگذارند. به‌هرحال ایشان ورود کردند. yon.ir/FYbG7 📌 مناهج: 🔹 افرادی که اظهار فضل و اطلاع دارند، طبق شواهد و مستندات تاریخی بنویسند و بنگارند که به صواب نزدیکتر است. خود حضراتی که امروز در مقام مرجعیت برآمده‌اند بر سیره و رویه متداول حوزوی اعتراف دارند؛ چرا برخی چشمشان را بر حقایق تاریخی می‌بندند؟ الله اعلم..‌. 🔹 بر فرض که یکی دو مورد نقض تاریخی پیدا شود، آیا این تعداد موجب نسخ رویه‌ی دامنه‌دار چند قرن مشی علما و مراجع تشیع است؟! بی‌منطق و متعصب نباشیم. @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
♨️نقدهای کانال مناهج بر ۵ 🔻🔻🔻 ♨️ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در همه جوامع انسانی امروز، این مسئله پذیرفته شده و روشن است که امور تخصصی نیاز به مرجعی برای نظارت، تایید و مجوز دارد. و هرچه امر تخصصی‌تر و مهم‌تر، اهمیت نظارت برآن بیشتر. به طور مثال در امر طبابت، حتما باید مرجعی بالادستی بر کار پزشکان نظارت داشته باشد؛ این اصل به قدری بدیهی است که اگر شنیده شود در فلان روستا کسی بدون اخذ مجوز و مراحل قانونی مطبی باز کرده، و محل رجوع مردم شده، سریعا نهادهای مربوط، -به‌حق- آن شخص را توقیف و بازخواست می‌کنند. بدیهی است این بازخواست به این علت نیست که شخص توانایی طبابت ندارد (چه بسا از حاذق‌ترین اطباء باشد) بلکه دلیل اصلی این است که این، باب نشود که هر کس به صرف «رجوع مردم» برای خود بساط طبابت محیا کند؛ چرا که فساد این امر واضح است و شیوع این مسئله به طور جبران‌ناپذیری سلامت مردم را تهدید می‌کند 🔹 این هم مسلم است که هیچ‌کس نمی‌پذیرد به بهانه اینکه مردم خودشان می‌فهمند، مجوزات قانونی را لغو کنیم!! یا پزشکان به بهانه اینکه این مرا حاذق می‌دانند از اخذ مجوز سر باز بزنند!! این مثال منحصر در طبابت هم نیست؛ در وکالت، سیاست و هر امری که در آن رجوع به متخصص موضوعیت داشته باشد عقلا این حکم را مسلم می‌دانند که: «در موارد رجوع مردم به متخصص، مرجعی برای تشخیص و معرفی متخصص الزامی است و نمی‌توان امر تشخیص را به عهده مردم گذاشت. بلکه انتخاب مردم، پس از تایید صلاحیت خواهد بود!» 🔹 حال که تخصصی بسیار مشکل و ذو ابعاد است و با دین و دنیای مردم سروکار دارد، به طریق اولی باید مورد اهتمام باشد. نبودن مرجعی برای تشخیص و معرفی مجتهد جامع الشرایط، قبل از انقلاب اسلامی، آنچنان آسیب مهمی نبود؛ زیرا از طرفی ابزارهای ارتباطی محدود بود و از طرف دیگر تعداد مراجع بسیار کم بودند، به طور مثال: زمان آیت‌الله بروجردی(ره) ایشان مرجع تام بودند و مجتهدین دیگر با بزرگواری از مرجعیت کناره‌گیری کرده بودند. و یا قبل‌تر در زمان میرزای شیرازی(ره)، ایشان به تنهایی مرجع عام بودند، و یا در زمانهای دیگر نهایتا دو یا سه مرجع مسئول امور مردم بودند 🔹 اما در دوران نزدیک انقلاب و علی‌الخصوص بعد از انقلاب، به علت واردشدن فقها در مسائل اجتماعی از یک‌سو و سرازیر شدن توجهات، نفوذ و مسائل مالی به سمت حوزه علمیه، ورود به مرجعیت (که در بسیاری موارد بر اساس وظیفه شرعی صورت می‌گرفت) به طرز چشمگیری افزایش یافت!! و متأسفانه فکر بایسته‌ای هم به حال این مسئله نشد. هرچند جامعه مدرسین اقدامات مهمی در کارنامه خویش دارد: مثل برکناری آقایان شریعتمداری یا صانعی از مرجعیت؛ اما به رویه جامعه مدرسین نقدهایی نیز وارد است که در یادداشتی جداگانه به تفصیل خواهد آمد 🔻🔻🔻 ♨️لزوم یا عدم لزوم نهادی برای معرفی مراجع 🖋 هادی چیت‌ساز ❓ یکی از مسائل مهم درباره مرجعیت، این است که آیا مرجعیت منصبی است که نهادی بتواند آن را تعیین کند، یا اینکه خود مردم باید به کسی روی بیاورند و آن را به عنوان عالم دینی بپذیرند؟ 🔰دو نظریه در این باره وجود دارد: 1⃣ نظر اول، مقبولیت و استقبال مردمی به مجتهد را شرط لازم مرجعیت می‌داند، ولی اینکه نهادی بخواهد آن را به کسی تحکم کند، قبول ندارد. به اعتقادشان، وقتی مردم کسی را به لحاظ علمی و تقوایی قبول داشته باشند، دیگر کافیست که او رساله بنویسد و مقلد داشته باشد. و نهاد بالادستی هم حق دخالت ندارد و نمی‌تواند تعیین تکلیف کند 2⃣ نظر دوم، مقبولیت مردمی را قبول دارند، اما برای تعیین مرجعیت، ساز و کار مشخص می‌کنند و وجود نهادی برای تعیین مرجعیت را ضروری می‌دانند. مردم در مسائل دینی نیاز به مرجع دارند. اگر نهادی نباشد که مرجعیت را تعیین کند، اکثر مردم متحیر می‌شوند که از چه کسی تقلید کنند. بنابراین باید نهادی متشکل از متخصصان باشد تا یک نفر یا چند نفر را به عنوان اعلم مشخص کند، نه اینکه هرکس با استقبال عده‌ای از مردم، اعلام مرجعیت کند. در این صورت، تشتت آراء و اختلاف سلیقه‌ها باعث وهن مرجعیت می‌شود و آن را متزلزل می‌کند. 🔹 بعد از فوت آیت‌الله‌العظمی اراکی، جامعه مدرسین، هفت نفر را به عنوان مرجع اعلام کرد. مردم نیز دیگر می‌دانستند از بین همه مجتهدین باید به این افراد مراجعه کنند اکنون برخی با وجود اینکه هنوز مراجع اعلام شده زنده‌اند، اعلام مرجعیت کرده‌اند. وظیفه جامعه مدرسین است که از اقدام خود حمایت کرده و از تشتت مرجعیت جلوگیری کند. نمی‌توان از سویی به مرجعیت اهتمام داشت و از سویی دیگر، بر اعلام دیگران نظارت نداشت البته مسئله به اینجا ختم نمی‌شود. اینکه نهاد تعیین کننده باید چه ویژگی هایی داشته باشد، و چه افرادی با چه شرایطی در آن حضور پیدا کنند، خودش نیاز به بحث مفصل دارد که در این یادداشت نمی‌گنجد ♨️رسانه مستقل خبر حوزه @khabarehowzeh
♨️نقدهای کانال مناهج بر ۶ از فقه فردی تا اخلاق و تقوای فردی علی مهدوی 1️⃣ «افتاء و اخذ خمس برای هر مجتهدی جایز است.» 2️⃣ «از مجتهد غیر اعلم نیز می‌توان تقلید کرد.» 🔹 اندک تأملی در دو گزاره فوق برای هر انسان منصف و دوراندیشی ده‌ها سؤال بوجود خواهد آورد و نه تنها سؤال، بلکه زمینه‌ساز سراسیمگی از بحرانی نوپیدا در جهان تشیع خواهد شد. اگر قرار باشد مجتهدین از سیره سلف صالح عدول کنند و هریک افتاء و اخذ خمس را برای خود جایز برشمارند، آیا دیگر قدرتی برای مرجعیت شیعی باقی خواهد ماند؟ چه چیزی بدتر از تکثر مرجعیت برای تضعیف نهاد مرجعیت؟ این‌ها نه تهمت است و نه افترا! این‌ها آینده‌اندیشی است و پیشگیری از خطری بزرگ. 🔹 بله فقه فردی می‌گوید: هر مجتهدی جایز است ادعای مرجعیت کند، خمس بگیرد و فتوا دهد. اخلاق فردی هم می‌گوید: کاری به هیچ مجتهدی نداشته باشید؛ هرکسی آزاد است اعلام مرجعیت کند و اگر به وی انتقادی کردی یا نسبت به آینده به وی تذکر دادی، این دخالت در کار دیگران است. 🔹 اما نه فقه نظام و نه اخلاق اجتماعی و نه حتی سیره متداول سلف گرانقدر، هیچ‌یک جواز گزاره‌های فوق را ثابت نمی‌داند. اخلاق و تقوای اجتماعی، هر انسان مؤمنی را مکلف می‌داند که نسبت به آینده تشیع هوشیار باشد و تذکر دهد که اگر اینچنین نکند از دستور «کلکم راع و کلکم مسؤول» تخطی کرده است. آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله شب‌زنده‌دار، دیگر اعضای جامعه مدرسین بارها تذکرات مختلفی داده‌اند مبنی بر تعطیلی دفاتر مراجع تقلید متوفی، رعایت احتیاط و عدم اخذ خمس توسط بیوت ایشان؛ چراکه اخلاق حقیقی رعایت این موارد و پرهیز از ورود به دایره مرجعیت است؛ مگر در شرایط خاصی که مطابق سیره سلف صالح است. آیا این دستورات اخلاقی بزرگان لازم‌الاجرا نیست؟! 🔹 فارغ از همه این حرفها اگر فرزند هر مرجعی پس از ارتحال آن مرجع اقدام به استمرار بازبودن دفاتر کند، این هم گزینه دیگری است که پیامدهای بسیاری دارد. مردم از اینکه حوزه از درون خود، دست به تذکر و اصلاح بزند هیچ ملول و ناراحت و زده نخواهند شد؛ اما از اینکه حس کنند بنیاد استوار مرجعیت از مدار سابق خود خارج شده و در حال تبدیل به نهادی موروثی است، بسیار احساس پریشانی می‌کنند که مبادا اعلمیت و اصلحیت نیز چون امور ملوکانه موروثی شود!! 🔹 نگارنده باز تأکید می‌کند که هیچ‌یک از این سخنان به معنای افترا نیست؛ بلکه همه از سر دغدغه آینده تشیع است؛ آینده‌ای که بزرگان نیز بارها پدرانه و مشفقانه نسبت به آن هشدار داده‌اند؛ اما هشدارها و تذکرات کارگر نیفتاده و دغدغه‌ها باقی است. سؤالاتی که هیچ جواب قانع‌کننده‌ای تابحال بدان داده نشده است. پس بهتر است بجای عصبانیت و پرخاش با استدلال و منطق به این سؤالات پاسخ مناسب داده شود. 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65
♨️ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی و عضو گروه مردم‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به جای حوزویان به انتقاد از فرهنگ سازی صدا و سیما پرداخت ⚠️انتقاد از نوع و روش فرهنگ سازی صدا و سیما متاسفانه از هیچ جای حوزه به گوش نمی رسد 🔻🔻🔻 ♨️صداوسیما متاسفانه با فرهنگ کازینویی، با مسابقات متعدد، بخت آزمایی‌ها و جوایز میلیونی و تشویق به شرکت در جوایز به شکلی عجیبی در مسیر سقوط اخلاقی است. ♨️شما تصور کنید همه برنامه‌های صدا و سیما تبدیل شده به برنامه‌های سرگرمی، آن هم چه سرگرمی‌هایی چهارتا سلبریتی دور هم جمع می‌شوند و سبک بازی در می آورند و مردم هم به واسطه همین بها دادن صداوسیما به سلبریتی‌ها در شبکه‌های اجتماعی از چپ و راست آنها را دنبال می‌کنند ♨️در واقع این صداوسیما بود که پای سلبریتی‌ها را به زندگی مردم باز کرد و پای مردم را به زندگی سلبریتی‌ها. می‌گوییم چرا سلبریتی‌ می‌آورید، می‌گویند چون اسپانسر دارد، پس بودجه‌ها خرج چه می‌شوند؟ ♨️صدا و سیمای ایران مثل شبکه‌های آمریکایی، تبدیل به شبکه‌های تجاری شده است ♨️اسپانسر قصد دارد کالایی را بفروشد و متناسب با آن هر تبلیغی انجام می‌دهد و ارزش کالا و ارزش‌گذاری آن که به خورد مخاطب داده می‌شود اصلا مطرح نمی‌شود ♨️این اتفاق ساختار جامعه را به شدت به سوی غیراخلاقی شدن و غیراخلاقی بودن سوق می‌دهد در این تجارتی که صداوسیما راه انداخته مهم نیست که آن شرکت چه شرکتی است، فردی که در معرض تبلیغ قرار می‌گیرد چه کسی است و حتی اسپانسر آنقدر دستش باز است که بیشترین هنجار شکنی را با هدف تبلیغ کالای خود انجام می‌دهد. 🌐خبرآنلاین @khabarehowze
♨️پاسخ به یک شبهه 🔻اجمالی بر بودجه حوزه‌های علمیه 🔹 بودجه‌های پیشنهادی مربوط به در سال‌های اخیر مورد مناقشه‌ی برخی جریانات خاص قرار گرفته است. در این میان برخی که روند سکولاریزه شدن دولت را در قالب مسئولیت نداشتن او در امور دینی و فرهنگی دنبال می‌کنند، معتقدند میزان بودجه‌ی دریافتی حوزه‌های علمیه بسیار زیاد است و اساساً نباید چنین هزینه‌ای برای چنین مراکزی صورت بگیرد. در پاسخ، ذکر چند نکته ضروری است: ۱️⃣ همانند یک مرکز علمی محسوب می‌شود و بالاتر از آن، خاستگاه و تداوم ایده‌ی است. این مرکز علمی در واقع ایران نسبت به سایر مراکز علمی کشورهای دیگر است. ۲️⃣ حوزه‌ی علمیه یک مرکز اختصاصی برای طبقه‌ای خاص از جامعه نیست و برای آحاد مردم امکان ورود در آن فراهم است. ۳️⃣ کل بودجه‌ی پیشنهادی در سال ۹۸ با بیش از ۲۶۰ هزار طلبه و کارمند در سراسر کشور، رقمی معادل ۶۹۶ میلیارد تومان و کمی بیشتر از با حدود ۶۰۳ میلیارد تومان است. علاوه بر اینکه این مبلغ صرف بیمه‌ی طلابِ غیرشاغل شده و در امور دیگر هزینه نمی‌شود. بنابراین به سادگی می‌توان پیش‌بینی کرد که بخش قابل توجهی از این مبلغ، مجدداً به حساب دولت (بیمه‌های دولتی) بازمی‌گردد. ۴️⃣ بودجه‌ی (برادران و خواهران کل کشور) با ۲۶۰ هزار طلبه، رقمی در حدود ۵۶۳ میلیارد تومان است که کمتر از بودجه‌ی ۷۷۵ میلیاردی دو دانشگاه شهید بهشتی و فردوسی مشهد با جمع حدوداً ۴۰ هزار دانشجو است. ۵️⃣ در این خصوص معاون حوزه‌های علمیه کشور معتقد است: «گاهی ۵۰ % بودجه‌ی مصوب حوزه علمیه، تخصیص داده می‌شود. در دولت طاغوت بسیاری از موقوفات حوزوی به زور تملک شده است؛ اگر عایدات حوزه از موقوفات خودش به شکل کامل تأمین شود، هیچ نیازی به بودجه حمایتی هم ندارد؛ برای کل حوزه‌های علمیه سراسر کشور اگر نصف بودجه یک دانشگاه مثل دانشگاه تهران ارائه شود، حاضر به گرفتن هیچ کمکی نیستیم.»[۱] ۶️⃣ گزارش نشان می‌دهد حوزه‌های علمیه تنها ۱.۳ درصد از اعتبارات را در کشور دریافت می‌کنند و ۹۸.۷ درصد دیگر متعلق به مراکز دانشگاهی است.[۲] 📚 مراجع: ۱. https://www.asriran.com/fa/news/581609 ۲. http://rc.majlis.ir/fa/report/download/1103577 👤مرتضی خانجانی✍️ @Peirovir 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65
☎️ ❌🚫🔯🔞🚺🚹 طرح اجرای طرح ابلاغی آموزش و پرورش به نام که برگرفته از سند 2030 می باشد، به بهانه ورزش، راه را برای به ابتذال کشاندن دانش آموزان و اجرای سند 2030 هموار کرده است. این طرح از سال 1393 توسط مهرزاد حمیدی(معاون تربیت‌ بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش) با شعار * ، حیات_پایا * به تمامی مدارس ابلاغ گردیده و تا الآن اجرا می شود. مفاهیمی مانند: آموزش برای توسعه پایدار، تساوی جنسیتی و ...که همگی از مفاهیم سند 2030 می باشند، در همان زمان توسط ایشان(به طور مثال در آدرس های زیر 👇) و در جهت توضیح طرح بیان می گردد. ⏪ارتباط رقص و آوازهای امروز دانش آموزان ما و طرح در اظهارات مخاطبین یکی از کانال ها(کانال پاسخ به شبهات و شایعات 👇)گویای این موضوع می باشد. ♨️مطالب در جهت ترند شدن این مطلب در فضای مجازی و فهم اهمیت مطلب برای مسئولین، هشدار باش نسبت به این قضیه، درک نگرانی رهبری نسبت به قضیه 2030 و سرباز سازی برای غرب در مدارس آموزش و پرورش و در نهایت ایجاد انگیزه برای واکنش فرهنگی در قبال تهاجم فرهنگی باز نشر داده می شود. هرگونه بی اهمیت جلوه دادن این مطلب و ساده انگاری آن، کمک به تکمیل پازل دشمن در جنگ نرم علیه ایران اسلامی است. ⛔ لطفا تمامی مطالب با هشتک در کانالها و گروه ها بارگذاری شود. @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه
♨️ضرورت حضور پررنگ گروه های تبلیغی در مناطق آسیب پذیر حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، مدیر حوزه علمیه مازندران امروز در دیدار جمعی از گروه های تبلیغی استان: 🔹طبق ارزیابی های صورت گرفته فعالیت این گروه ها در در مناطق مختلف استان با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم نیز همراه بوده است. 🔹وضعیت فرهنگی جامعه به ویژه مسأله عفاف و حجاب در برخی مناطق توریستی استان نگران کننده است و حضور گروه های جهادی و تبلیغی در این مناطق را بسیار ضروری است. 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65
♨️روایت جالب محمود واعظی از خانواده رییس دفتر تبلیغات اسلامی حجت الاسلام احمد واعظی ♨️محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور در گفتگوی با ویژه نامه نوروزی روزنامه سازندگی درباره اعضای خانواده به خصوص برادرانش گفت: نمی‌توانم بگویم برادرانم مبارز بودند، اما مذهبی بودند و مسائل سیاسی را می‌فهمیدند. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم دو برادر دیگرم من را همراهی می‌کردند. ما ۶ برادر هستیم که ۳ نفرمان آمریکا بودیم و ۳ نفرمان در قم. واعظی گفت: یکی از برادرانم درحال‌حاضر رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است، یکی از برادرانم استاد دانشگاه و معاون فرهنگی دانشگاه شهید بهشتی است، برادر دیگرم هم که درس خارج و علوم قدیمی خوانده، پزشک است. دوستان به شوخی می‌گفتند که حاج‌آقا خیلی آینده‌نگرند زیرا ۳ تا از پسرهایشان را به قم و ۳ تا را به آمریکا فرستاده‌اند @khabarehowzeh ♨️رسانه مستقل خبر حوزه