eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
17.8هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ وارد سرد خانه شدم. قدم هایم سست شده بود و توان حرکت نداشتم. نفسم بند آمده بود و حالت عجیبی به من دست داده بود. بالأخره او را دیدم. نورانی و معطر بود. موهای سر و صورتش تکان نخورده بود. چشمهایش هنور با من حرف می زد. بعثی ها وقتی دیده بودند جنازه سالم است، او را زیر آفتاب گذاشته بودند، اما تغییر نکرده بود بعد نوعی پودر روی بدنش ریخته بودند تا بدنش متلاشی شود، اما باز هم اثر نکرده بود..... بعد گفتند: هنگام مبادلۀ ، سرباز عراقی با تحویل دادن جنازۀ گریه می کرد و صدام ر لعنت می کرد که چه انسان هایی را به رسانده..... دو رکعت نماز شکر خواندم و آمادۀ تشییع جنازه شدم...... وقتی مردم از سالم بودن پیکر محمد رضا خبر دار شدند، چه قیامتی بر پا کردند. مصلای قدس جای سوزن انداختن نبود. باورم نمیشد بعد از شانزده سال چنین تشییع جنازۀ باشکوهی صورت گیرد..... با وجود درد پایی که داشتم، خودم وارد قبر شدم. بچه ام را بغل گرفتم و داخل قبر گذاشتم. عده ای گریه می کردند. عده ای سینه می زدند و خلاصه غوغایی شده بود و خودم با دستان خودم محمدرضا را دفن کردم.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: اي جوانان... نکند در رختخواب ذلت بميريد که عليه السلام در ميدان نبرد شد و مبادا در غفلت بميريد که علي عليه السلام در عبادت شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد که علي اکبر در راه عليه السلام و با هدف شد.  @khademinekoolebar
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ آغاز هيچ جنگے در جهان گرامے نيسٺ..... آنچہ ڪہ قابل ستايش و گرامے سٺ دفاع از وجب بہ وجب خاڪ وطن اسٺ.... آغاز و یاد و گرامی باد. کمیته مرکزی خادمین شهدا @khademinekoolebar
هر دو خوزستان، یکی آغاز جنگ، یکی در سالروز آغاز جنگ... سمت چپ : ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ سمت راست : ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ شهادت جمعی از پاسداران انقلاب در حادثه تروریستی اهواز بر امام خامنه ای و امام زمان(عج)تسلیت باد. @khademinekoolebar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 در پی حادثه تروریستی صبح امروز در اهواز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیامی صادر کردند. 📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است. ◾ بسمه‌تعالی ▫️ حادثه‌ی تلخ و تأسُفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. ◾ این مزدوران قسی‌القلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. ▫️ دلهای پرکینه‌ی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. ◾ جنایت اینها ادامه‌ی توطئه‌ی دولتهای دست‌نشانده‌ی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. ▫️ به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ی دشمنی‌ها فائق خواهد آمد. 🖤 اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانواده‌های این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینه‌ی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. 👈 دستگاه‌های مسئول اطلاعاتی موظفند و دنباله‌های این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ی مقتدر قضائی کشور بسپارند. ◾ سیّدعلی خامنه‌ای ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ 🏴 @Khamenei_ir
قال الامام الحسين عليه السلام : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت كاران موجب شک و بدبینى خواهد شد. نهج الشّهادة: ص 47 بحارالأنوار: ج 78، ص 122، ح 5 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ مبادا کسانی تصور کنند که دوره‌ سخن گفتن از و سربازان فداکار و زحمت‌ کشان میدان نبرد، سپری شده است..... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در سیزدهمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در پانزدهم بهمن ماه سال۱۳۶۳ در تهران و در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. مثل همه کودکان به مدرسه رفت و تا پایان کارشناسی ادبیات عرب درس خواند. سپس ادامه تحصیل داد و در دانشگاه تهران در همان رشته در مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کرد. وی که از دوران طفولیت با فرهنگ قرآنی آشنا شد و در دوران دبستان در کنار شرکت در کلاس های حفظ و قرائت کلام الله، موذن و مکبر نمازهای جماعت بود، در جلسات قرآن و تواشیح شرکت می کرد. حتی خواهرش با تشویق او یک سال مرخصی تحصیلی گرفت و قرآن را حفظ کرد. مراحل تحصیلی را با موفقیت طی کرد به طوری که در دانشگاه از دانشجویان نخبه و دارای مقام علمی بود. حمیدرضا مسلط به زبان سوری لبنانی بود و پیش از اعزام، دوره های رزمی و فوریت های پزشکی را پشت سر گذاشته بود. آمادگی جسمانی خوبی داشت به طوری که در یک دقیقه ۳۵ تا شنا می رفت و دارای مهارت های کامل رزمی بود. در سالهای آخر به عضویت سپاه درآمده بود و قبل از آن در فعالیت های فرهنگی بسیار فعال بود و علاقه زیادی به فعالیت های جهادی داشت. بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شد. همکاری نزدیکی با مقاومت اسلامی لبنان داشت و همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان، عراق، یمن و لبنان بود که بعد از شهادتش آنها نیز در مراسم تشییع پیکرش حضور یافتند. به طور کلی و مختصر می توان محمد رضا را اینگونه معرفی کرد: معروف به ابومحمد، از مدافعان حریم انقلاب اسلامی، قاری برجسته قرآن، محقق و پژوهشگر قرآنی، بسیجی جهادگر، نخبه و فعال بین المللی، دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی و خادم الشهدا... اقدامات و فعالیتهای گسترده ای را نیز در عرصه های تربیتی و فرهنگی در کشورهایی چون پاکستان، عراق و لبنان ساماندهی و مدیریت کرده بود. علاقه زیادی به شهيد مهدی باکری و شهید عماد مغنیه داشت. اولین روزهایی که تیم فرهنگی بسیج مسجد موسی بن جعفر شروع به کار کرد، حمیدرضا مسئول ستاد شد و همان اوایل قرار شد اسم یکی از شهدا را برای خودشان انتخاب کنند و با اسم آن شهید همدیگر را صدا بزنند. حمیدرضا، شهید مهدی باکری را انتخاب کرد... یکی از خصوصیات برجسته اش بی تعلقی به دنیا بود به طوری که از کارمندی وزارت بهداشت استعفا داد تا آسان تر به خدمات جهادی بپردازد. از خدمه حج هم بود و در زمان اعزام کاروان های حج در ۲۴ ساعت فقط چهار یا پنج ساعت استراحت می کرد. در آخرین حج عمره بین فرازهای دعای کمیل به افشاگری آل سعود پرداخت که با اعتراض تعدادی مواجه شد و حتی از آخرین حج واجب انصراف داد و اعلام کرد که حج من دفاع از حریم اهل بیت(ع) است. همرزم شهید تعریف می کرد: حمیدرضا شعری را شبها در حرم حضرت زینب(س) می خواند و ناله می زد و می گفت: "علوی میجنگم، مرتضوی می میرم، انتقام حرم زینبو من می گیرم، حسنی مذهبم و حسینی آئینم، من پای ناموس علی شاهرگمو میدم"...که در نهایت هم ترکش به شاهرگش نشست. همرزم شهید با اشاره به لحظات آخرش میگوید: لحظات آخر خون بدنش داشت تمام میشد اصلا تقلا نمی کرد. دوستی گفت: حمید اذان شده نماز بخون، آرام آرام چشمهاش بسته میشد... گفت: حمید اربابت روز عاشورا توی معرکه نماز خوند، توأم باید وسط معرکه نماز بخونی... به جای نماز بگو الله اکبر، صداش نیامد ولی لبهایش تکان خورد و اینگونه نماز خواند و به ارباب باوفایش رسید... همسر شهید هم درباره ایشان می گوید: شب یلدای سال۸۷ عقد کردیم و دو روز بعد به محضر رفتیم، خبر شهادت ایشان را هم شب یلدا آوردند و پیکرش هم روز عقدمان رسید، ما هفت سال زندگی مشترک داشتیم که ثمره آن دو پسر است که برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) در ۲۹ آذر ماه ۹۴ در سن ۳۱ سالگی در سوریه به آرزویش رسید. @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه را در ادامه می خوانیم: واقعاً این انقلاب جای شکر دارد و شکر این انقلاب یعنی خدمت و حفظ این انقلاب؛ انقلابی که امام بزرگوار آن را نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه معرفی کرد. حیف کسانی به دنبال خدمت به اهل‌بیت (ع) و امام زمان (عج) هستند غافل از اینکه خدمت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در این زمانه، همان خدمت به  انقلاب اسلامی است. انقلابی که ثمره خون انبیاء و رسولان است. انقلابی که ثمره زحمات و مشقاتی است که سید ما، رسول‌الله کشیدند. ای سید و مولای من! آقاجان!  گر چه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده‌ام اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند: «از قبرهایتان بیرون بیایید و به یاری مولایتان بشتابید» من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته‌ام از قبر بیرون آمده و پای رکاب تو آقاجان سربازی کنم؛ رهبر عزیزم! لبیک به فرمان شما همان تکبیر حج است و همان لبیک به رسول خدا (ص) و همان لبیک «یا حسین (ع)» است و این را امام بزرگوار به ما یاد داد؛ چون ولایت‌فقیه همان ولایت رسول‌الله است. برایم دعا کنید و از من راضی باشید تا خدا از من راضی شود. برادران و خواهران!  انقلاب اسلامی یک پدیده تاریخی و یک اتفاق اجتماعی نیست! این انقلاب یک انقلاب الهی و نورانی است و این انقلاب متعلق به یک قشر خاص و یک ملت فقط نیست. نه! انقلاب اسلامی موهبتی الهی است که خداوند در این دوران به بشریت و همه انسان‌های آزاد ارزانی داشته است. انقلاب اسلامی مقدمه همان حیات طیبه‌ای است که انبیاء و رسولان و همه ادیان توحیدی به دنبال آن بوده‌اند. ما اجازه نداریم هر کس و هر فکری را در جریان تربیتی خود قرار دهیم. باید تربیت ما در  نظام ولایی قرار بگیرد تا نتیجه آن سربازی امام زمان (عج) باشد. امروز میزان و فصلالخطاب، بعد از قرآن و عترت ولی‌فقیه است.  وظیفه ما به‌عنوان مربی یا متربی این است که دائماً نظرات مربی جامعه را رصد کنیم و خود را مأمور به انجام آن بدانیم؛ حتی در مسائل بسیار جزئی. @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه را در ادامه می خوانیم: صحبتی با نائب امام زمان (ع) و ولیّ امر مسلمین رهبر عزیزم! از آن روز که اندک شناختی به جایگاه شما پیدا کردم و روز به روز این شناخت بیشتر شد، مسئولیت هم نسبت به شما بیشتر شد. این را فهمیدم که در نظام الهی رفتار در قبال شما، همان رفتار در قبال امام زمان (ع) است و این را فهمیدم که مجوز شفاعت اهل بیت (ع) نسبت به من، در رضایت شما است، آقاجان! اگر رضایت شما نباشد، خدا و امام زمان (ع) هم از من راضی نیستند. می‌دانم که سرباز خوبی برای شما نبودم، اما سعی داشتم که هم خود و هم خانواده ام نسبت به اوامر شما مطیع باشند. از آن روزی که شنیدم رضایت شما بر آن است که سوریه نباید سقوط کند، خواستم من هم سهمی برای اجرای این فرمان داشته باشم و حال که توفیق جهاد در این عرصه قسمتم شده است، خدا را شاکر هستم و از خدا می‌خواهم که در این عرصه مؤثر و مفید باشم. رهبر عزیزم، لبیک به فرمان شما همان تکبیر حج است، همان لبیک به رسول الله (ص) و همان لبیک یا حسین است و این را امام بزرگوار به ما یاد داد، چون ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) است. برایم دعا کنید و از من راضی باشید. @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه را در ادامه می خوانیم: صحبتی با امام مهدی (ع) در ابتدا صحبتی با سید و مولایم امام زمان (ع) دارم، ای سید و مولایم! آقاجان! از تو ممنوم به خاطر تمام محبت‌هایی که در دوران دنیا به من ارزانی داشتی و شرمنده ام که شاکر این همه نعمت نبودم، اما امید به رحمت و کرم این خانواده دارم و با این امید زنده ام. گرچه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده ام، اما به آن امید جان می‌دهم که در آن روز موعود که ندا می‌دهند از قبرهایتان بیرون آیید و به یاری مولایتان بشتابید، من هم به اذن مولایم در حالی که شمشیر به کمر بسته ام، از قبر بیرون آمده و پای رکاب شما سربازی کنم، آرزوی بزرگی است، اما آرزو بر جوانان عیب نیست. در دوران زندگی ام سعی کردم هیچ موضوع شخصی و دنیایی را از شما نخواهم و شما را قسم ندهم، اما الان در حرم جدتان امام رضا (ع) شما را به مادرتان قسم می‌دهم که همۀ جوانان این انقلاب اسلامی و در آخر این حقیر عاصی را برای نصرت خودتان تربیت کنید و برای سربازی خودتان به کار گیرید. آقاجان! به من می‌‌گویند تو زن و بچه داری، چرا به جهاد می‌روی؟ آقاجان! مگر من برای همسر و فرزندانم چه کرده ام؟ هرچه بوده از لطف و عنایت شما بوده است. آقاجان! برخی نمی‌دانند وقتی من از تو جدا شدم، آن روز باید نگران من شوند و ان‌شاءالله که آن روز را نبینند. من، همسر و دو فرزندم خودمان را سربازانی در پادگان تو می‌دانیم، حال یکی از این سربازان عزم مأموریت دارد و مشکلی پیش نمی‌آید؛ چون فرمانده بالای سر خانواده هست و فقط باید مواظب باشیم تا از این پادگان اخراج نشویم، آقاجان! تو کمک مان کن، زندگی چقدر شیرین می‌شود وقتی که پادگان تو شود و این زندگی همان بهشت است. @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 #رفیق_شهید آخر #شهیدت می کند . . . #شهید_حمیدرضا_اسداللهی و رفیق شهیدش #شهید_مهدی_باکری @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِن، فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ كَرْبَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ. حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: هركس گره اى از مشكلات مؤمنى باز كند و مشكلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشكلات دنیا و آخرت او را اصلاح مى نماید. مستدرك الوسائل: ج 12، ص 416، ح 13 بحارالأنوار: ج 75، ص 121، ح 4 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ درود خدا و فرشتگان و صالحان بر سردار شجاع و صمیمی و فداكار اسلام، . كه در دشوارترین روزها، مخلصانه‌ترین اقدام‌ها را برای پیروزی در نبرد تحمیلی انجام داد. یادش بخیر و روانش شاد. عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در چهاردهمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 روز هشتم مهر ماه سال ۱۳۳۸ مصادف با سالروز تولد امام زمان (عج) در تهران دیده به جهان هستی گشود. در سن پنج سالگی وارد دبستان شد و تا کلاس اول راهنمایی را، چون دیگر همسن و سالانش به درس و بازی گذراند و در این ایام بود که توسط یکی از معلمینش با مسایل سیاسی زمان خود آشنا شد و به ماهیت دستگاه جابر پهلوی پی برد. از آن پس، قسمتی از وقت خود را به تحقیق و جست و جو درباره نهضت اسلامی مردم، به رهبری امام (ره) و ظلم و فساد دستگاه حاکم اختصاص داد و پس از مدتی، خود دست به کار شد و به کار تهیه و توزیع اعلامیه و شعارنویسی پرداخت. از ۱۰ سالگی در انجام فرائض دینی مقید و از شروع تکلیف، مقلد حضرت امام ره شده بود. پس از ورود به دانشگاه و آشنایی با تعدادی دانشجوی مسلمان و مبارز، جدی‌تر از گذشته وارد جریان‌های سیاسی شد و خیلی سریع نسبت به مسائل سیاسی داخلی اطلاعات کسب کرد و رژیم شاه را رژیمی فاسد و ظالم یافت و از این رو، مصمم‌تر از پیش، وارد مبارزات سیاسی شد. از آن پس تحت مراقبت و تعقیب عوامل ساواک قرار گرفت. او طی فعالیتهای خود، مبارزات خود را گسترش داد. اکبر حمزه‌ای از همرزمان پیچک می‌گوید: یک روز در کتابخانه شخصی ، دنبال کتابی می‌گشتم، دیدم لای یک کتاب،یک کلت جاسازی شده است. تازه فهمیدم که در مبارزات مسلحانه نیز دست داشته است. پس از متوجه شدیم که او در سن ۱۵سالگی طرح ترور خسروداد را کشید بعد مساله را با نماینده حضرت امام ره در میان گذاشت که ایشان اجازه ندادند و او دوستانش را مجاب کرد که از ترور خسروداد صرف نظر کنند. با اوج گیری مبارزات انقلاب اسلامی، با دلگرمی و امید بیشتر، به روشنگری و هدایت مردم پرداخت و با ارائه تحلیل‌های خوب سیاسی ، مفاسد و وابستگی رژیم شاه را افشا کرد و بویژه قشر جوان را به مبارزه علیه نظام ستمشاهی ترغیب کرد . با ارتباطی که با برخی روحانیون برجسته داشت، اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام ره را چاپ، تکثیر و در اختیار دیگران گذاشت. با تجاوز رژیم عراق به ایران و تحمیل جنگی نابرابر به انقلاب نوپای اسلامی، پیچک عازم جبهه‌های نبرد شد. از آن جا که لیاقت و شجاعت او در درگیری‌های کردستان به فرماندهان محرز بود، به عنوان فرمانده محور غرب کشور منصوب شد. پیچک توان بالای نظامی خود را در این محور به منصه ظهور رساند و با ارائه طرح‌های دقیق و واقع‌بینانه نظامی،حیرت نیروهای سپاه و ارتش را برانگیخت. به رغم سن کم ، ذهنی نقاد و خلاق برخوردار بود و از این رو موفق شد بهترین طرح‌های عملیاتی را با توجه به شناسایی منطقه ارائه و اجرا کند. او اغلب شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا عمق بیش از ۳۰ کیلومتر، در پشت جبهه دشمن نفوذ می‌کرد. با اجرای عملیات‌های موفق در محور غرب ، کم کم شهرت و آوازه‌اش در غرب پیچد. توانمندی نظامی و قامت خاص پیچک از او شخصیتی دوست داشتنی و در عین حال پر از ابهت ساخت. اکبر حمزه‌ای می‌گوید:«آوازه در غرب کشور پیچیده بود. هر کجا که می‌رفتی، او را می‌شناختند؛ از سومار تا ارتفاعات « ». همین شهرت باعث شد که جذب او شوم . رفته رفته با او که آشنا شدم پای صحبت‌ها و سخنرانی‌هایش نشستم. بینش سیاسی خوبی داشت. وقتی از سیاست حرف می‌زد،گویی یک سیاستمدار برجسته‌ای است که سالها در عرصه سیاست فعالیت داشته است. بیشتر شناسایی‌ها را خودش انجام می‌داد و تا پشت سنگرهای دشمن هم نفوذ می‌کرد. در عملیات « » آخرین کسی بود که از ارتفاعات عقب‌نشینی کرد .» پیچک اهل تقوا و ورع بود و در انجام فرائض دینی،تقید و تعبد خاصی داشت. همانگونه که اشاره شد از سن ۱۰ سالگی به ایستاد. پس از انقلاب،نماز شبش ترک نشد. در نماز آن چنان حضور می‌یافت که خارج از خود را فراموش می‌کرد. اهل مطالعه و کتاب بود. در عین اشتغال به کارهای نظامی، از فعالیت‌های فرهنگی غافل نمی‌شد . سخنرانی‌هایش مشهور بود. در اخلاق و رفتار الگوی دیگران بود. شهامت و شجاعتش کم نظیر بود. به حضرت امام خمینی(ره) عشق می‌ورزید و تابع و مرید معظم له بود. در انجام هرکاری تنها جلب رضای خدا را در نظر می‌گرفت و هرگز ریا به او نفوذ نکرد. پیچک در عملیات در نوک پیکان گردان وارد نبرد علیه دشمن شد و در منطقه « قاسم‌آباد» واقع در ارتفاعات « » با نیروهای دشمن تن به تن درگیرشد. نزدیک ظهر روز ۲۰ آذرماه ۱۳۶۰ بر اثر اصابت گلوله به گلو و سینه‌اش به رسید. @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 توی عملیات " " تیر خورد به سینه و گردنش همون جا افتاد و به آسمون پر کشید.... درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن به هر سختی بود برگردوندیم.... خیلی تعجب آور بود..... هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه؛ اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود..... دقت کردم دیدم بعد از یه هفته ، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه؛ انگار همین الان شده باشه.... خم شدم که صورتش رو ببوسم خدا شاهده بوی عطر می داد؛ چه عطر خوشبویی بود.... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 خوندن حال و هوایی دیگری داشت..... هر وقت او را در می‌دیدی حالت خاصی داشت رنگش دگرگون می‌شد و تغییر می‌کرد ،طوری که احساس می‌کردیم از این دنیا جدا شده و در این دنیا نیست..... او مقیّد به در اوّل وقت بود و هر جا هم جماعت نبود خودش نماز جماعت برپا می‌کرد..... روحمان با یادش شاد.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر شهید : روزهای اول پیروزی انقلاب هر کس چیزی داشت مثل طلا و پول و ...برای جبهه می‌داد...... من به علی گفتم: پسرم من چیزی ندارم بدهم، فوراًً گفت : من را که داری، مرا بده..... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر شهید : مرخصی که می آمد، اول می رفت دیدن (ره)، خانه هم که می آمد من از او زیاد چیزی نمی پرسیدم، هم خیلی چیزی نمی گفت، البته یک وقت هایی ازغلامعلی سوال می کردم؛ موقع فلان حمله، سنگرتان کجا بود؟ می گفت سنگر ما زیر آسمان خداست.... یک عادتی هم که داشت این بود که هر وقت مرخصی می آمد، برخی احتیاجات غذایی رزمندگان مثل نبات و کنسروو...،را از من می گرفت و در جبهه میان بچه ها تقسیم می کرد.یک بار به شوخی به غلام علی گفتم؛ تو مگر مادر رزمندگان هستی؟؟؟ یکی از دوستانش بعد از شهادت ،به من گفت که غلامعلی در جبهه، اول سفره را می انداخت، بعد شروع می کرد به تقسیم کردن غذای بچه ها خودش آخر سرغذا می خورد.حالا آیا غذا به غلامعلی می رسید، آیا نمی رسید، بعد هم مُصر بود که سفره را خودش جمع کند و ظرف ها را خودش بشوید. همین دوستش می گفت که ما در جبهه تا بود، از مادر بهتر را داشتیم. این قدر به بچه ها رسیدگی می کرد با این همه کار و فعالیت هیچ وقت خنده از لبش محو نمی شد. همیشه در صورتش تبسم داشت و گشاده رو بود. به یک دستش، پنج تا تیر اصابت کرده بود، شوخی نیست ولی دوستانش می گفتند؛ آنجا هم می خندید، حالا عجیب اینکه اغلب این مجروحیت ها را ما بعد از شهادتش متوجه می شدیم. دردانشگاه به خاطر کسب امتیاز بالا،‌ بورس تحصیل در خارج از کشور به وی تعلق می گیرد ولی از پذیرفتن بورس،‌ سرباز می زند و تحصیل در داخل کشور را به خارج ترجیح می دهد..... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar