#خاکریزخاطرات ۶۳
🔸 مثل شهید ساعتیان دیگران را دوست داشته باشیم...
#متن_خاطره|شبهای قبل از عملیات گاهی سرمای هوا به ۳۰ درجه زیر صفر هم میرسید. طوریکه قطرات آبِ وضو روی دست و صورتمون یخ میبست. یادم هست محمودرضا نیمههای شب بلند میشد و کفش بچهها رو که بیرون چادر مونده بود، روی چراغِ والر گرم میکرد و میگذاشت کنارشون... یا به چادرها سر میزد و هر کسی پتو از رویش کنار زده شده بود؛ دوباره میکشید رویش... نزدیک اذانِ صبح کتریهای خالی رو پُر از آب میکرد و میگذاشت روی چراغها تا بچهها برای وضو، آب گرم داشته باشند.
👤خاطرهای از زندگی طلبه شهید محمودرضا ساعتیان
📚منبع: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاعمقدس یزد
🗣 راوی: سردار حسین سلطانی
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیدساعتیان #بیتفاوت_نبودن #کمک_به_دیگران #دستگیری #شهدای_یزد #خاکریز_خاطرات #خدمت_به_مردم
#شریک_جهاد
🌸 سردار شهید علی بسطامی [فرمانده اطلاعاتعملیات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنين] رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
#معرفی_اجمالی|سالنمای زندگی شهید:
🔸سال ۱۳۴٢؛ (يکم اردیبهشت) تولد در روستای "اَما" از توابع شهرستان ملکشاهی ایلام
🔹حوالی سال ۱۳۴۶؛ مهاجرت خانوادگی به ایلام
🔸سال ۱۳۴۹؛ ورود به مدرسه ابتدایی ۱۷ شهریور کنونی
🔹سال ۱۳۵۴؛ شروع تحصیل در مدرسه راهنمایی دهخدا
🔸سال ۱۳۵۷؛ ورود به هنرستان امام خمینی ره
🔹سال ۱۳۵۷؛ شرکت در تظاهرات علیه شاه و مشارکت در پایین کشیدن مجسمهی شاه
🔸سال ۱۳۵۷؛ فرار از دست مأموران و پناه گرفتن در کوه
🔹سال ۱۳۵۷؛ اصابت تیر ساواک به پا طی تظاهرات مردمی
🔸حوالی سال ۱۳۵۸؛ تشکیل انجمناسلامی هنرستان به کمک چند نفر از دوستان خود
🔹حوالی سال ۱۳۶۰؛ عضویت رسمی در سپاه پاسداران
🔸سال ۱۳۶۵؛ پذیرش مسئولیت اطلاعات عملیات لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین(ع)
🔹سال ۱۳۶۷؛ (٧ خرداد) شهادت
در منطقه عمومی مهران، بر اثر انفجار مین والمر؛ و برخورد ترکش به سر و پیشانی
🔸آدرس مزار: گلزار شهدای امامزاده علی صالح(ع)، واقع در بخش صالحآباد
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
_____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدبسطامی #شهدای_ایلام #مشخصات_شهید
24.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم
🎥خاطرهی جالب شهید امیرعبداللهیان از ملاقات با شهید سلیمانی و رسیدگی عجیب ایشان به او...
روایت کرامتِ یک شهید از زبان شهیدی دیگر...
______________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیداميرعبداللهیان #حاج_قاسم #شهدای_تهران #شهدای_کرمان #محبت #اخلاق_نیکو
#شریک_جهاد
🌸 سردار شهید ولیالله عباسی رو در ثواب تولیدمحتوا و انتشار مطالب امروز شریک میکنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند
🔹چند بُرش از زندگی شهید:
🌼#تولد|ولیالله در اولین روز پاییز ۱۳۴۳ در شیروان چرداول استان ایلام متولد شد.
🌼#اولدیگران|شام و نهار رو با دیگ میآوردند پادگان و نیروها برا گرفتن غذا باید یه صف طولانی تشکیل میدادند. معمولاً هم به نفرات آخر یا غذا نمیرسید یا مقدار کمی نصیبشون میشد. من شاهد بودم که ولیالله هنگام توزیع، آخرین نفری بود که برا تحویل غذا میرفت. توی صف هم اگه کسی بعد از ایشون برا گرفتن غذا میومد، ولیالله میرفت پشت سرش میایستاد و بهش میگفت: من مسئول منظم کردن صف هستم؛ برو جلو...
🌼#قرآن|دائماً توی اوقات فراغت، قرآن میخوند. حتى توی صف غذا هم یه قرآن کوچک از جیبش در میآورد و شروع به خواندن میکرد.
🌼#بيتالمال|یه بار که به اجبار میخواست بره مرخصی، ماشینی رو در اختیارش گذاشتند تا با ماشین از خط بره، قبول نکرد و با پای پیاده راه افتاد... مرخصی هم که میومد، از لباس سپاه استفاده نمیکرد. میگفت: توی مرخصی نباید از لباس سپاه که بیت الماله، استفاده کنم.
🌼#مرگبرآمریکا| یه ترکش به پای ولیالله اصابت کرد و بلافاصله خون جاری شد. با یه چوب کبریت ترکش رو از پایش در آورد و با خونی که بیرون میزد، روی پایش نوشت: مرگ بر آمریکا...
📚منبع: کنگره ملی سههزار شهید استان ایلام
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی
________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
● واژهیاب:
#شهیدعباسی #شهدای_ایلام #مشخصات_شهید #گذشت #ایثار
#خاکریزخاطرات ۶۴
🔸 جناب سرهنگ در مقابل جنایتی که کومله بر سر فرزندش آورد، چه کرد
#متن_خاطره|کومله میخواست کاری کنه که سرهنگ از مهاباد بره. واسه همین نوزادش رو دزدیدند و سر از تنش جدا کردند. بعد پیکرِ نـوزاد رو همراه با نامه ای فرستادند درِ خونهاش . سرهنگ تا پیکرِ بی سرِ نوزادش رو دید، با چشمانی اشکبار گفت: خدایا قربانیِ اصغرم رو قبول کن ... بعد هم صداش رو صاف کرد و گفت: ضد انقلاب بداند یک قدم هم عقب نشینی نخواهم کرد...
👤 نام این سرهنگعزیز در منبع نیامده و عکس تزئینی است
📚منبع: کتاب سرداران بیسر، صفحه۲۵
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#علی_اصغر #کربلا #کومله #استقامت #تقوا #اسلام #مقاومت #خاکریز_خاطرات #خدمت_به_مردم