eitaa logo
علیرضا خاکساری
447 دنبال‌کننده
12 عکس
27 ویدیو
0 فایل
دفتر شعر مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَىٰ رُوحِكَ وَبَدَنِكَ🔸 جز تو ندارد خیمه آب آور برادرجان رحمی بکن بر من ؛ من مضطر برادرجان برخیز باید زود سمت خیمه برگردیم تنها شدم بعد از علی اکبر برادرجان پشت و پناهم باش ای جانم به قربانت از تو ندارم یاوری بهتر برادر جان با رفتن تو پشت من یکباره خالی شد بودی برایم یک تنه لشگر برادرجان سقای من بودی ولی آتش به جانت زد لب های عطشان علی اصغر برادر جان آه از کمانداران کوفه...صار کالقنفذ... مانند گل بودی شدی پرپر برادرجان دیگر عبایم هم به کار من نمی اید هستی از اکبر " ارباً اربا " تر برادر جان حالا که زهرا آمده من روضه می‌خوانم تو گریه کن در روضه ی مادر برادرجان یاد غلاف و بازوی مجروحش افتادم دستش قلم شد مثل تو آخر برادرجان تا زانوی من هست سر بر دامنم بگذار نگذار روی خاک غربت سر برادرجان هرطور شد بگذار برگردانمت خیمه از این وصیت جان من بگذر برادر جان وقتی که برگردم تو را بر نخل می بندند... چیزی نخواهد ماند از این پیکر برادرجان بعد تو بی صبرانه مشتاقم که شمر آید... آماده ی خنجر کنم حنجر برادرجان وقتی تو باشی اهل خیمه امنیت دارند بی تو اسیری می رود خواهر برادرجان تنها لباس کهنه و عمامه ی من نه َ بعد از تو غارت می شود معجر برادر جان https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ ، وَأَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ ، فَبَعَثَكَ اللّٰهُ فِي الشُّهَداءِ ، وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ ، وَأَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً ، وَأَفْضَلَها غُرَفاً ، وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفِيقاً🔸 تو بِری کسی برام نمی مونه تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟ تو بِری علم می مونه رو زمین تو بِری پس کی علمداری کنه ؟ تو که باشی خاطرم جَمعه داداش تو باشی دلا پر از غم نمی شه هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها مویی از سرِ کسی کم نمی شه تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟ تو بِری من تک و تنها می مونم تو بِری اُمیدی هم نمی مونه دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست نه برام مونده علی اکبری ولی بازم همه دلخوشیم اینه یه تنه برای من یه لشگری هرچی از وفای تو بگم کَمه تو فداکاری زبون زَدی داداش اومدن بهت امان نامه بدن دست رد به سینه شون زدی داداش شدی آب آور خیمه های من مشک آب بچه ها به دوش تو جگرت می سوزه وقتی می رسه ناله ی واعطشا به گوش تو نکنه می خوای به میدون بزنی نکنه وعده ی آب می خوای بِدی نکنه برا علی اصغرش یه امیدی به رباب می خوای بدی می دونم می خوای که با دست خودت روی زخم سینه مرهم بذاری می دونم به چی داری فکر میکنی دل به دریا بزنی آب بیاری ولی ۴هزار کمون به دست میخوان تا می شه خون به دل حرم کُنن من از این می ترسم آخر توی راه بی هوا دو دستتُ قلم کنن به خدا به شب نمی کِشم اگه تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن می دونی چی به سَرَم میاد اگه به سرت عمود آهن بِزَنَن با خسوف تو خودت هم می دونی ماه خوش منظر من دِق می کنم تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم الهی یکی باشه عصر دهم چشمای خواهرمونُ بگیره چه جوری طاقت بیاره ببینه سرت از پهلو رو نیزه ها میره تو بِری همین قَده برات بِگَم گره از روسری‌ا وا می کُنَن سر گوشواره ی دخترای من خولی و حرمله دعوا می کُنَن بعد تو شمر و سنان جَری می شَن می زَنَن به روی نیزه سرِ تو می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن به اسیری می بَرَن خواهرتو اینا قصدشون اینه با کُشتنت منُ هم با غصه ی تو بکُشَن تو دلت میاد که من گریه کنم ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ🔸 "سلام حضرت دریا سلام یا عباس سلام ما به تو ای بامرام یا عباس .‌‌.." برشی از بحر مرکب علیرضاخاکساری با نوای حسین طاهری عزیز علیرضا طاهری عزیز ظهر تاسوعا ۱۴۰۳ https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ ، وَأَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ ، فَبَعَثَكَ اللّٰهُ فِي الشُّهَداءِ ، وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ ، وَأَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً ، وَأَفْضَلَها غُرَفاً ، وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفِيقاً🔸 "بی تو برگشتن به خیمه ای برادر مشکل است.‌‌.." غزلی از علیرضاخاکساری با نفس گرم حاج منصور ارضی روز تاسوعا ۱۴۰۳ https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَیْكَ یا قَمَرَ الْعَشیْرَهْ  یا اَبَالْفَضِلِ الْعَباسْ عَلْیِه اَلْسَّلامُ 🔸 من ردّ ربنا را از راه شب گرفتم اذن توسلم را از دست رب گرفتم جام شراب من شد باران گریه هایم چشم پر اشک دادم بار عنب گرفتم روز الست عشقت تا عرضه شد به خلقت مهرت به دل نشست و عاشق لقب گرفتم نان و نوای خود را کرببلای خود را عمری دوای خود را از این مطب گرفتم چون سائل مدینه دستی به روی سینه تا محضرت رسیدم رزقی عجب گرفتم خرماخور است شیعه از سفره ی کریمت از برکت طعامت طعم رطب گرفتم " اقای من حسین و مولای من حسین است " پیوسته از کلامت درس ادب گرفتم سر را که هدیه دادم نذر تو پس نگیرم این نکته یادگار از اُمّ وَهَب گرفتم دادم قسم علی را بر عصمت تو آقا من کربلای خود را ماه رجب گرفتم الحق وزیر شاه دربار کربلایی اَ اَدخُلُ ابوالفضل؟ ؛ باب الحسین مایی ای بی مثال عباس ای بی بدیل عباس کوه وقار عباس مرد اصیل عباس بی تو تمام دنیا مفتش گران ما بود بر خلقت دو عالم هستی دلیل عباس همواره هست محرز در رتبه برتری از موسی ونوح  و شیث و هود و خلیل عباس جبرییل با ارادت هرشب به قصد قربت پای تو را بشوید در سلسبیل عباس هرگز نمی توان که قد تو را رصد کرد باشد برای درکت راهی طویل عباس اصلا به قول اعراب با گیسوی کمندت پیشانی بلندت جدا" جمیل عباس داروی هر چه دردی تو مرده زنده کردی در چنته کم نداری از این قبیل عباس زانو زده ست شهری در پای سفره ی تو کوری چشم شور هر چه بخیل عباس درهم نکردی ابرو من هم نرفتم از رو هربار لطف کردی شکرا جزیل عباس کاری نشد ندارد نزد تو یا ابوالفضل روز جزا خیالم جمع ست با ابوالفضل مضمون بی نظیر شعر تری علمدار مدح تو را بخوانم از هر دری علمدار ای سرور صحابه تنها به یک خطابه بر بام کعبه کردی روشنگری علمدار شمشیر تو برنده هر ضربه ات کشنده یا حمزه ای به واقع یا حیدری علمدار هم ذوالفقار مستت هم بیرقی به دستت صفین تا به طف را سرلشگری علمدار ای خضر نینوایی سقای کربلایی الحق به تو می اید اب اوری علمدار حتی حسین زهرا بر تو پناه برده بین تمام سرها داری سری علمدار هستت ز هست زهرا دستت به دست زهرا از شافعان فردای محشری علمدار فطرس گرفت از اقا بال و پر خودش را من هم بگیرم از تو بال و پری علمدار بی مایه ام کرم کن اصلا تو شاعرم کن از من بساز دعبل یا حمیری علمدار بازار گریه ی ما با هر دم تو گرم است با هر اشاره ای "ناظم" پروری علمدار از "منزوی" سلامت زیبا نشسته نامت در بیت بیت اشعار آذری علمدار " آز قالدی کی دعواده یتسون خطر عباسه قان گوزلرینی دوتموش وئرمور خبر عباسه قوللار قلم اولموشدی قان گوزلره دولموشدی آغلاردی مدارینده شمس و قمر عباسه " روی پر ملائک خنده کنان ابوالفضل پا بر زمین نهادی از آسمان ابوالفضل جشن تولدت را شمس و قمر گرفتند بس که مرید داری در کهکشان ابوالفضل جانی گرفته حیدر با دیدن جمالت از یمن مقدم تو دل شد جوان ابوالفضل مولود مرد خیبر! شیر خدا مکرر بوسید بازوانت را بی امان ابوالفضل ذکر جلی مایی ؛ دوم علی مایی خالی ست جای نامت بین اذان ابوالفضل فتح الفتوح کردی با دست های خالی سردار بی نیاز از تیر و کمان ابوالفضل  در چنگ تیر و نیزه جز حق رجز نخواندی ای سرور تمام آزادگان ابوالفضل بی انتهایی آقا رزّاق مایی آقا ای ناتمام ابوالفضل ای بی کران ابوالفضل عمری زیاد خواندم با اعتقاد خواندم در محفلت می آید صاحب زمان ابوالفضل حتی شب تولد من حال گریه دارم مانده ست بر دل من داغی گران ابوالفضل شام خوشی سر آمد اشک همه در آمد وقتی ز خیمه رفتی دامن کشان ابوالفضل باید به گریه گوید دل حرف آخرش را یارب کسی نبیند داغ برادرش را https://eitaa.com/khaksari_alireza1001