eitaa logo
علیرضا خاکساری
449 دنبال‌کننده
13 عکس
30 ویدیو
0 فایل
دفتر شعر مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي وَلِيِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِيآئِکَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً🔸 طراوت همه ی روضه ها ! امام زمان ! شبی به روضه ی ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان! به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان ! فراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا امام زمان ! شکستن دل مولای مان خدا نکند خدا کند که بمانیم با امام زمان قسم به پای پر از آبله حلال کنید زدیم اگر به شما پشت پا امام زمان ! شنیده ایم همه ببخش از بزرگان است ببخش محض رضای خدا امام زمان ! قیامت و دل قبر و زمان جان کندن به دادمان برس این چندجا امام زمان ! سلام سینه زنان را به جد خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان! تو را به جان علی اکبر امام حسین بده حواله ی پایین پا امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان ! روال اشک تو یک روز می کشد ما را نکش به روی سر خود عبا امام زمان! کنار علقمه ای یا کنار گودالی کجای کرببلایی ؛ کجا امام زمان ؟ امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان " https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏.🔸 دنیا ندارد قیمتی وقتی که آقا نیست در عصر غیبت زندگی کردن که زیبا نیست باید بسوزیم و بسازیم از فراق یار هرکس نمی سوزد در این هجران که از ما نیست باید به قصد فتح ؛ سمت قله راه افتاد پس جابماند هرکسی اهل تقلا نیست مهدی به دنبال من آماده می گردد بیچاره من وقتی دلم اصلا مهیا نیست تب میکنیم آقای مان تب میکند با ما دارد هوای شیعه را...پس شیعه تنها نیست دل هایمان حکم حرم دارد ؛ در این دل هم جز مهدی زهرا برای هیچ کس جا نیست جوینده یابنده ست می گردیم دنبالش لبخندی از یوسف مگر سهم زلیخا نیست ؟ دنبال راه وصل اگر می گردی ای عاشق راهش بجز دل کندن از لذات دنیا نیست باید برای قبر خود امروز کاری کرد آه از دل غافل که قدری فکر فردا نیست باید همیشه زینت اش باشم ولی صدحیف آلوده ای مانند من در شان مولا نیست جایی که بین روضه زهرا می رود از هوش باور بفرمایید که جای تماشا نیست زهرای مرضیه سرش را در بغل دارد آقای لب تشنه ته گودال تنها نیست از محضر او قاتلش هم دست پر برگشت هرجا حسین فاطمه باشد فراوانی ست https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللّٰهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغٍ وَطاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ🔸 سالها در طلب سیم و زر دنیاییم که خجالت زده از گل پسر زهراییم "به عمل کار برآید به سخندانی نیست" مانع آمدن حضرت حجت ماییم او حسینی ست ولی بی علی اکبر مانده غافل از فلسفه ی مکتب عاشوراییم حال مان حال یتیمی ست که از بی مهری همه محتاج نوازشگری باباییم عصر غیبت بخدا کثرت ما وحدت ماست تا نیاید خبر از صاحب مان تنهاییم وعده ی آمدن منجی عالم حتمی ست چشم بر راه همه منتظر فرداییم آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست ماهمه نوکر این خانه ولی اقاییم کاش همراه خود این قافله را هم ببرد همه در آرزوی دیدن پایین پاییم شب هشتم شد و در راه به خود می گفتیم مجلس ختم حسین بن علی می آییم منتقم مطلع از ترجمه ی "مقراض" است جهل محض ایم همه ؛ بی خبر از معناییم روضه ی " لشگر جراحه " پر از ابهام است سال ها منتظر حل معما هاییم https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
💠بازنشر غزل اول مجلسی مدح سیدالشهدا طلیعه ی محرم
🔸اشْهَدُ أَنَّ دَمَكَ سَكَنَ فِي الْخُلْدِ وَ اقْشَعَرَّتْ لَهُ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ‏ وَ بَكَى لَهُ جَمِيعُ الْخَلاَئِقِ وَ بَكَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَ‏ وَ مَنْ يَتَقَلَّبُ فِي الْجَنَّةِ وَ النَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنَا وَ مَا يُرَى وَ مَا لاَ يُرَى‏🔸 این خاکبوسی ها و این عرض ارادت قیمتی ست این دوستی همراه اظهار مودت قیمتی ست تنها نه اشکی که برایش بین روضه ریختم حتی لباس مشکی ام روزی قیامت قیمتی ست او هرچه دارد در بساطش مثل دُر باارزش است هم خاک پای زائرش هم مُهر تربت قیمتی ست هرچه قرابت بیشتر اذن زیارت بیشتر با این حساب ساده پس اینجا رفاقت قیمتی ست از چای ریز روضه اش تا روضه خوان محفلش موی سپید تک تک خدام هیئت قیمتی ست آتش حرام لطمه زن های حسین فاطمه ست پس این کبودی های صورت بی نهایت قیمتی ست حتی ادای گریه کن ها را که در می آوریم در باب این هم نیز می گوید روایت قیمتی ست شرمندگی اینجا فقط سود دو چندان میدهد  حر به همه اثبات کرد اشک ندامت قیمتی ست تائید زهرا مادرش اذل دخول روضه هاست قدر خودت را پس بدان این مُهر دعوت قیمتی ست سر هم بیفتد از تنم نامش نمی افتد ز لب این روضه خوانی ها و این سوز و حرارت قیمتی ست با غارت رخت تنش سود کلانی برده اند پیراهن و عمامه ی سبز سیادت قیمتی ست (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِّ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ، وَأَسِيرِ الْكُرُبَاتِ، صَلاةً نَامِيَةً زَاكِيَةً مُبارَكَةً يَصْعَدُ أَوَّلُها وَلَا يَنْفَدُ آخِرُها أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلادِ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ 🔸 به نام نامی او احترام بگذارید پس از "حسین" ؛ " علیه السلام " بگذارید به غیر اسم "علی " روی نسل خود نگذاشت به روی نسل خود اینگونه نام بگذارید ز پا نشست ؛ نمازی مگر به پا دارد زمان برای قعود و قیام بگذارید عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است که فرق بین حلال و حرام بگذارید اگر خدای نکرده دچار درد شدید کمی ز تربت او بین کام بگذارید شبیه سنت اجدادمان محرم را نشانه ی علمی روی بام بگذارید برای اینکه سلامی به محضرش بدهید به سینه دست ادب صبح و شام بگذارید بدون روضه ی گودال خاک تان نکنند برای ذریه ی خود پیام بگذارید لباس مشکی مان را میان خانه قبر فقط به نیت حسن ختام بگذارید چنانچه کم بگذارید خود ضرر کردید قدم به مجلس روضه مدام بگذارید شبیه ضجه زدن های مادرش هرشب برای مرثیه سنگ تمام بگذارید به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید کمی لباس برای امام بگذارید گرسنه بود که شد ذبح ؛ لااقل دیگر برای طفل یتیمش طعام بگذارید https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ سَيِّدِي وَمَوْلايَ كَما عَمِلَ بِطاعَتِكَ، وَنَهَىٰ عَنْ مَعْصِيَتِكَ، وَبالَغَ فِي رِضْوانِكَ، وَأَقْبَلَ عَلَىٰ إِيمانِكَ غَيْرَ قابِلٍ فِيكَ عُذْراً سِرّاً وَعَلانِيَةً يَدْعُو الْعِبادَ إِلَيْكَ، وَيَدُلُّهُمْ عَلَيْكَ، وَقامَ بَيْنَ يَدَيْكَ يَهْدِمُ الْجَوْرَ بِالصَّوابِ، وَيُحْيِي السُّنَّةَ بِالْكِتابِ🔸 بزم عزای او نه تنها در زمین است وقف بساط روضه اش؛ عرش برین است هفت آسمان از غصه مشکی پوش هستند آوازه ی ماه محرم بیش از این است مرثیه خوان وقتی رسول الله باشد سردسته ی گریه کنان روح الامین است پیراهنش را بر فراز نیزه کردند ماه محرم آمد و دل ها غمین است تا ارمنی ها هم سر این سفره هستند آن بار عامی را که می گفتم همین است اجر رسالت در رفاقت با حسین است این دوستی دستور قرآن مبین است درسایه سار پرچمش آسوده هستیم این خیمه ها این تکیه ها حصن حصین است اسباب این وادی شفیع روز حشراند فرش حسینیه خودش حبل المتین است هرکس نشسته روی فرش روضه ی او با حضرت زهرا یقینا همنشین است سینه زنی ها مورد تحسین زهراست سینه زن او مستحق آفرین است باید براتم را شب اول بگیرم وقتی تمام فکر و ذکرم اربعین است آغاز راه کربلا غیر از نجف نیست روزی من دست امیرالمومنین است ما را برای گریه کردن آفریدند با اشک در روضه سرشک ما عجین است ما و جدایی از حسین امری محال است این حرف ؛ حرف اولین و آخرین است اصرار دارد دستگیر شمر باشد باب نجات خلق عالم اینچنین است دردی که دارد می کشد از نیزه ها نیست دردی که در گودال دارد درد دین است مثل سرش ؛ انگشترش را هم بدزدند تنها نه خولی ساربان هم در کمین است https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
💠بازنشر شب اول محرم حضرت مسلم بن عقیل(ع)
🔸أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ، وَأَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ حَتَّىٰ بَعَثَكَ اللّٰهُ فِي الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي الْعِلِّيِّينَ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ🔸 دارد از بغض من نشان کوچه شاهد اشک بی امان کوچه قصد کرده بگیرد از مسلم در شبی سرد امتحان کوچه در و دیوار هم نوشت "حسین " و گرفت از غمت زبان کوچه عرصه شد تا که خالی از هانی پر شد از شمر از سنان کوچه پی چندین حبیب می گشتم هی از این کوچه هی به آن کوچه تا رسیدم به خانه ی خولی گریه افتاد ناگهان کوچه عطر سیب از تنور بر می خاست سینه می زد در آن میان کوچه چه مدینه ؛ چه کربلا ، باشد... ...همه ی عمر روضه خوان کوچه مثل قدی که از علی خم کرد قامتم را کند کمان کوچه خواب دیدم شبی که وا کردند پیش پای تو کوفیان کوچه مثل آن ساعتی که نیت کرد برود مادری جوان کوچه نکند مثل مادرت آقا بی هوا بشکند سرت آقا سوره ی مریمی و مطلع کاف آیه در آیه روشن و شفاف خواستم یاری ات کنم اما ندهد عمر مسلم تو کفاف قصد مسح محاسنت کرده ست دست آلوده ای از اهل خلاف کعبه ای و به نیت قربت خنجری می رسد به قصد طواف بعد از آن تازیانه می طلبد خواهر خسته ی تو را به مصاف از خدا خواستم فقط باشد تندی با عقیله حرف گزاف گیسوان رقیه را کمتر بعد از این در مسیر راه بباف بازوی دخترت شبی بشود هدف نیزه ای شبیه غلاف هر که سیلی زند به فاطمه ات میشود از خراج سال معاف کوفه یکپارچه مدینه شود یادی از میخ و زخم سینه شود (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸سَلامُ اللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ ، وَأَنْبِيائِهِ الْمُرْسَلِينَ ، وَأَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِينَ ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِينَ ، وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فِيما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طالِبٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛🔸 هر چه گشتم شهر کوفه مالک اشتر نداشت مسلم درمانده غیر طوعه همسنگر نداشت شهر بود و قصه ی مسلم فروشی بلال در وجودش ذره ای از غیرت مادر نداشت انتظارم از سلیمان بیش از اینها بود حیف  هیچ کس مانند او حرف مرا باور نداشت نامه بود از جانبش هر روز دستت می رسید کفتر نامه برش ای کاش اصلا پر نداشت پرسه می زد در پی تیر سه شعبه حرمله کاش که بازار کوفه دیگر اهنگر نداشت لشگر ابن زیاد از معجزات سکه است ابن مرجانه میان چنته غیر از زر نداشت  تشنه ی خون تمام بستگان حیدر اند کوفه ی نامرد دست از کشتن من برنداشت در عجب از حکم قاضی القضات کوفه ام تیغ می زد بر تو گرچه دست بر خنجر نداشت پرده را بالا زدند از پیش چشمان ترم دخترت را دیدم اما بر سرش معجر نداشت زجر های شهر می آیند چنگم می زنند حرف دارم می زنم با کینه سنگم می زنند از دل از دشمنی لبریز می ترسم حسین از سپاه شهر نفرت خیز می ترسم حسین پیرمردان حریصی را به چشمم دیده ام از عصای چوبی ناچیز می ترسم حسین خنجر کندی نشانم می دهد شمر لعین از همین تیغ نگشته تیز می ترسم حسین در ضمیر من لبانت خودنمایی می کند از وجود خیزران هم نیز می ترسم حسین طاقت دیدن ندارم کوره ای از آتشم میروم پیش قدم های تو قربانی شوم مسلم اما پیرو اسلام اینان نیستم تا بفهماند به عالم من مسلمان نیستم بر سر دار بلا با سر نه با پا می برد پیکرم را دشمنت برعکس بالا می برد این بدان معنی ست که حرمت ندارد این بدن بی عبا و بی عمامه بی ردا و پیرهن محض خوشنودی امثال سنان و حرمله پیکرم را می برند آخر به سوی مزبله با غم غربت چه بر روز من آوردی حسین کاش می شد از میان راه برگردی حسین (ع) (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸سَلامُ اللَّهِ الْعِلىِّ الْعَظيمِ،وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ، وَاَنْبِيآئِهِ الْمُرْسَلينَ، وَاَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبينَ، وَعِبادِهِ‏ الصَّالِحينَ، وَجَميعِ الشُّهَدآءِ وَالصِّدّيقينَ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فيما تَغْتَدى‏ وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يا مُسْلِمَ بْنَ عَقيلِ بْنِ اَبيطالِبٍ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ‏ وَبَرَكاتُهُ🔸 انگار در بهشت خدا پا گذاشتیم وقتی قدم به مجلس آقا گذاشتیم  در این حسینیه شهدا صف کشیده اند اینجامقدس است که ما پا گذاشتیم  با وحدت عقیده به کثرت رسیده ایم اینجا بجای واژه ی "من" ، "ما" گذاشتیم شور و شعور ناب حسینی خویش را در خیمه ی عزا به تماشا گذاشتیم زانو زدیم اگرچه در این روضه ها ولی دل را میان کرببلا جا گذاشتیم "سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است" ما نیز سر به دامن صحرا گذاشتیم "باز این چه رستخیز عظیم است"در حرم گویا قدم به محشر کبری گذاشتیم امشب هر آنکه آمده مهمان مسلم است حتی خود حسین پریشان مسلم است دلداده ای بخاطر دلدار میرود "پیک امام " و "محرم اسرار"میرود ترسی در او ز فتنه ی إبن زیاد نیست با غیرت و شکوه علی وار میرود او نیز شیر بیشه ای از نسل هاشمی ست تا قلب فتنه "مسلم کرار "میرود در یک نگاه کوفه ابوالفضل دیگری ست با شوکت و جلال علمدار میرود مسلم نگو بیا و بگو میثم حسین آن میثمی که خود به سر دار میرود کوچه به کوچه شهر دو صد گونه فرقه را در جستجوی یار فداکار میرود مثل عموش خسته از اوضاع روزگار مثل عموش دست به دیوار میرود بر دختران آل علی گریه میکند هر ساعتی که بر سر بازار میرود مسلم اگرچه گرم نماز عشای خویش کوفی سراغ درهم و دینار میرود خولی سراغ کعب نی و تازیانه و ... اشعث سراغ نیزه ی بسیار میرود تیر سه شعبه ی دگری میکند شکار بازار کوفه حرمله هربار میرود دارد سنان به شهر برای خریدن سرنیزه ای شبیه به مسمار میرود با نام و یاد حضرت زهرا توان گرفت بالای بام دارالعماره زبان گرفت جز گریه بر غریبی تو راه چاره نیست بر ظلم های کوفه توان نظاره نیست از این به بعد ماه تمام حمیده باش وقتی که آسمان شبش را ستاره نیست اول شهید راه توام ، راضی ام حسین "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست" قاضی شریح خون تو را هم مباح خواند جز حکم قتل صبر تو روی مناره نیست جز تازیانه بر کمر هر پیاده و ... جز تیغ تیز بر کمر هر سواره نیست این مسلخی که دور و بر کوفه دیده ام جای سپیدی گلوی شیرخواره نیست اینجا کفن برای تو پیدا نمیشود جز بوریا برای تنی پاره پاره نیست إرجع الی مدینه ...پدر مادرم فدات إرجع الی مدینه ...مجالی دوباره نیست شرمنده ام که نامه نوشتم بیا حسین شرمنده ام که نامه نوشتم بیا حسین (ع) (ع) (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
💠بازنشر شب دوم محرم ورودیه