پنجم ذیالحجه سالگرد درگذشت آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی«رحمة الله علیه»
خاطرهای از این ایشان به نقل از آیتالله بهجت:
«مرحوم علامه شیخ محمدحسین غروی اصفهانی هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامههای عادی ایشان بود. روزهای پنجشنبه طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنجشنبه یا جمعه یک روضۀ هفتگی دارند که زمینهای برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر بوده و توسلی هم انجام میگرفت. مرحوم آقا شیخ محمدحسین اصفهانی در این روضهشان مقید بود که خود پای سماور بنشیند و خود او همۀ کفشها را جفت کند» (کتاب این البکائون، صفحۀ 84 به نقل از کتاب سیل اشک).
شعری از این مجتهد شاعر در خصوص ریشۀ واقعۀ عاشورا:
فما رَماه اذ رماه حرمله/ وانما رماه من مَهّد له
حرمله نبود که تیر انداخت، بلکه کسی تیر انداخت که زمینهساز آن بود.
سهمٌ اتی من جانب السقیفة / وقوسه علی ید الخلیفة
تیری از سوی سقیفه آمد که کمان آن به دست خلیفه بود
وما اصاب سَهْمه نحر الصَّبی / بل کَبِد الدین ومُهجتی النبی
آن تیر او نه بر گلوی کودک، که بر دل دین و قلب پیامبر نشست.
@khamse5
💠چرا اضطراب؟؟
چرا دلهره؟؟ اگر بدانی در نظر مولی وصاحبت هستی
آرامش روح و روان با این کلام👇👇👇
👈این کلام نورانی حضرتش را همیشه به خاطر بسپارید :
▫️ما هرگز شما را فراموش نمی کنیم ....
🔘جانشین و خلیفه ی خداوند در روی زمین، تنها مصلح جهان، حضرت مهدی (ارواحنافداه ) میفرمایند:
▫️إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِكُم ؛ولا ناسین لِذِكرِكُم؛ و لَولا ذلِكَ لَنَزلَ بِكُم اللّأْواءُ وَاصطَلَكُمُ الأَعداءُ.
👈ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمیکنیم ؛
👈و یاد شما را از خاطر نبرده،
👈و شما را فراموش نمی کنیم ؛
اگر اینطور نبود و شما را رها کرده بودیم؛ هر لحظه محنت و دشواری و گرفتاری (از طرف دشمنان) شما را فرا میگرفت
و دشمنان، شما را از بُن و ریشه قلع و قمع میساختند.
📗منبع: بحار الانوار ، ج ٥٣، ص۷۲
🤲 اَللّهُم عَجِل لِوَلیِک الفرج والنصر و العافیه
#حدیث
#امام_زمان_علیه_السلام
@khamse5
#با_امام_باقر_علیه_السلام
#با_اهلبیت_علیهم_السلام
#قصه_عبرت
#تولی_تبری
#7ذیحجه
🔷🔶 #نتیجه_جالب_تولی_و_تبری_از_دشمنان_اهلبیت_در_کلام_امام_پنجم_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 حَکَم بن عُتَیبه میگوید:
روزى در محضر امام باقر (علیهالسّلام) نشسته بودیم و اتاق نیز مملوّ از جمعیت بود، ناگهان پیرمردى که تکیه بر عصاى بلندى کرده بود وارد شد؛ دم در ایستاد و گفت:
سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد اى فرزند رسول خدا! و پس از آن ساکت شد.
امام باقر(علیهالسّلام) پاسخ داد:
«وعليك السّلام ورحمةالله وبرکاته».
🍃 پیرمرد رو به حاضران کرده و به آنان نیز سلام داد و همچنان ایستاد تا همگى جواب سلامش را دادند، آنگاه روى خود را به سمت امام باقر (علیهالسّلام) کرده گفت: اى فرزند رسول خدا! مرا نزدیک خود بنشان
که بهخدا سوگند من به شما و دوستدارانتان علاقهمندم.
به خدا سوگند این دوستیها برای دنیا نیست، و به خدا من دشمن دارم دشمنانتان را و از آنان بیزارم، به خدا این دشمنى و بیزارى به این دلیل نیست که آنان فردی از اطرافیانم را کشته باشند! به خدا سوگند من حلال شما را حلال میدانم و حرامتان را حرام میشمارم و چشم به فرمانتان دارم. قربانت گردم آیا [با این ترتیب] درباره من امید [سعادت و نجات] دارى؟
🍃 امام باقر فرمود:
«پیش بیا، پیش بیا»،
سپس او را نزد خود نشانده و فرمود:
«اى پیرمرد همانا مردى نزد پدرم على بن حسین (علیهماالسّلام) شرفیاب شد و همین پرسش را مطرح کرد. پدرم به او فرمود: اگر [با این حال] بمیرى؛ به رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله)، على، حسن، حسین و على بن حسین(علیهمالسّلام) وارد شوى و دلت خنک شود، قلبت آرام گیرد، دیدهات روشن گردد و به همراه نویسندگان اعمالت با روح و ریحان از تو استقبال شود، و این در وقتى است که جان به اینجاى تو رسد- و با دست به گلویش اشاره فرمود- و اگر زنده بمانى آنچه را موجب چشم روشنیت هست، ببینى و در بالاترین درجات بهشت با ما خواهى بود».
🍃 پیرمرد گفت: چه فرمودى اى اباجعفر؟! [پیرمرد با تعجب از امام خواست تا کلامش را تکرار کند] امام(علیهالسلام) همان سخنان را براى او تکرار کرد.
پیرمرد گفت: الله اکبر! اى ابا جعفر! اگر بمیرم؛ به رسول خدا، على، حسن، حسین و على ابن حسین (علیهمالسّلام) درآیم و دیدهام روشن گردد، دلم خنک شود، قلبم آرام گیرد، و به همراه نویسندگان اعمالم با روح و ریحان مورد استقبال قرار گیرم، هنگامى که جانم به اینجا رسد! و اگر زنده بمانم ببینم آنچه را دیدهام بدان روشن گردد، و با شما باشم در بالاترین درجات بهشت؟
این جملات را گفت و آنقدر گریه کرد تا نقش بر زمین شد.
حاضران نیز که حال پیرمرد را دیدند به گریه و زارى پرداختند.
🍃 امام باقر (علیهالسّلام) [که چنان دید] با انگشت خود قطرات اشک را از گوشههاى چشم آن پیرمرد پاک کرد.
پیرمرد سربلند کرد و عرضه داشت: دستت را به من بده قربانت گردم!
حضرت دستش را به پیرمرد داد، و او دستشان را میبوسید و بر دیده و رُخ خود میگذارد.
سپس شکم و سینه خود را گشود و دست بر شکم و سینهاش گذارده برخاست، و خداحافظى کرده به راه افتاد، امام باقر (علیهالسّلام) نگاهى به پشت سر پیرمرد کرد، و رو به حاضران فرمود:
«هر کس میخواهد مردى از اهلبهشت را ببیند به این مرد بنگرد».
📚 کافی، ج۸ ص۷۶، محقق علیاکبرغفاری، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق
🆔 @khamse5
#با_امام_باقر_علیه_السلام
#اشعار_بقیعی
#از_چارسالگی
#اشعار_باقری
#7ذیحجه
◾️ السلام علیك یا محمد بن علی، یا باقرالعلوم
از چارسالگی من اگر قدخمیدهام
حقّم دهید داغ زیادی کشیدهام
آزرده است خاطر پنجاه سال ِ من
از داغهای عمّهی قامت خمیدهام
مویم اگر سپید شده وقت کودکی
هجده سر بریده سر نیزه دیدهام
چون جدّ خود کنار تن زخمی علی
من هم صدای هلهلهها را شنیدهام
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
یاد لبان اصغر ِ در خون تپیدهام
هرچند پیش عمّه نبودم به روی تل
چون او ز سینه آه غریبی کشیدهام
از وقت دیدن سر جدّم به روی نی
گویی میان مقتل خود آرمیدهام
وقت هجوم و غارت خلخال دختران
از خیمهای به خیمهی دیگر دویدهام
در لحظهی گذشتنمان بین قتلگاه
من جای اشک، خون ز دو دیده چکیدهام
هر شب به یاد عمه و رخسار نیلیاش
با خواب زجر پست ز جایم پریدهام
مسمومم و شهید ولی چون رقیه من
دق کرده از مصائب رأس بریدهام
#علی_مهدوی_نسب (عبدالمحسن)
🆔 @khamse5
نجف نشینی علامه ها به ما فهماند
خداشناس نشد کسی مگر کنار علی
@khamse5
♦️ششم ماه ذیحجه ؛ سالمرگ هلاکت
بخیل بنی العباس ، سفاک خونریز، قاتل امام صادق علیه السلام؛ ملعون ازل و ابد منصور دوانیقی لعنه الله
🔻در این روز در سال 158 هـ ، منصور دوانیقى بخیل بی رحم، در سفر حجّ به هلاکت رسید و در حجون دفن شد. (1)
🔻منصور در بنى عبّاس شباهت تامّى به هشام بن عبد الملک در بنى امیّه داشت، و از او تقلید می نمود. او مردى خونریز بود، و بر خلاف برادرش سفّاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آل ابوطالب علیه السلام داشت.
🔻از آن بزرگواران افراد زیادى را کشت و بزرگترین جنایت منصور به شهادت رساندن امام صادق علیه السلام بود.
🔻عبدالله محض و حسن مثلث و بسیار از بنى الحسن را نیز او شهید کرد.
🔻زمانی که در 6 ربیع الثانی 146 هـ شروع به ساختن شهر بغداد کرد، دستور داد سادات از اولاد حضرت زهرا علیها السلام را زنده زنده در ستون ها و دیوار ها قرار دهند و دیوار را رو آن ها بنا کنند. (2)
🔻از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند :
برای جهنّم هفت در است و هر کدام مربوط به هفت فرعون است :
نمرود بن کنعان فرعون حضرت ابراهیم علیه السلام، مصعب بن ولید فرعون موسی، ابو جهل بن هشام، اوّلی و دوّمی، یزید قاتل اولاد من، و مردی از نسل عبّاس که ملقّب است به دوانیقی و نامش منصور است. (3)
📚 منابع :
1. تتمة المنتهی : ص 160. و ... .
2. وقائع الشهور : ص 84.
3. بحار الأنوار : ج 30، ص 419، ج 47، ص 309.
#دشمنان_اهل_بیت_را_بهتر_بشناسیم
#منصور_دوانیقی_لع
#برائت
#تقویم_تاریخ
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
@khamse5
14.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر ایرج میرزا،در وصف مصیبت شاهزاده حضرت علی اکبر صلوات الله علیه
که مرحوم علامه طباطبائی،آرزو کرد حاضرم آن را با المیزان معاوضه کنم در بیان آیت اللّه علوی بروجردی
رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت ِ آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را
آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنِت چَشیده را
یک جمع دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند
شرح ِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را
القصّه هر کَسی به طریقی ز روی ِ مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟
چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زَحمت کَشیده را
بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد
آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را
@khamse5
سوغات ما از کربلا درد و محن بود
پژمردگی لاله های در چمن بود
من تشنگی در خیمه را احساس کردم
یاد از دو دست خونی عباس کردم
من کودکی بودم که آهم را شنیدند
دیدم سر جد غریبم را بریدند
گر چه که من مسموم آن زهر هشامم
من کشته ویرانه ای در شهر شامم
@khamse5
#عرفه #حرم
🔸حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«مَنْ فَاتَتْهُ عَرَفَةُ بِعَرَفَاتٍ فَأَدْرَكَهَا بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ ع لَمْ يَفُتْهُ
وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَبْدَأُ بِأَهْلِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ»
كسى كه در عرفات روز عرفه را درك نكرد ولى آن را كنار قبر مطهّر حضرت امام حسين عليهالسّلام درك نمايد، عرفه از او فوت نشده است،
و خداوند متعال ابتداء كسانى را كه در كنار قبر آن جناب هستند مورد نظر و التفات قرار داده بعد به اهل عرفات نظر مینماید.
🔺 كامل الزيارات، ص 170، ح5
@khamse5
#گریه_برای_آخرت
#عرفه_فرصت_اشک
یکی از مواردی که اکنون در زندگی ما شیعیان کم رنگ شده
گریه از ترس خدا و ترس آخرت است
و گریه ی ماها منحصر شده در روضه اونم باید روضه خوان تلاش زیادی بکند!!
گریه های امیرالمومنین
گریه امام حسین که مثل ناودان ابر بهار در دعای عرفه
گریه های امام سجاد:
ابکی لخروج نفسی
ابکی لظلمة قبری
ابکی لخروجی من قبری عریانا
فما لی لا ابکی؟
و بمناسبت شهادت امام باقر علیه السلام:
حکایت زیر خواندنی و فکر کردنی ست:
افلح غلام حضرت باقر علیه السلام می گوید: در خدمت آن جناب به مکه رفتم. همین که وارد مسجد الحرام شد نگاهى به خانه خدا کرده، با صداى بلند شروع به گریه کرد. عرض کردم: پدر و مادرم فدایت، مردم متوجه شمایند آرامتر گریه کنید. فرمود: وای بر تو ای افلح! چرا گریه نکنم؟ شاید خداوند تعالی با لطف و مرحمت به من نگاه کند و این توجه او سبب رستگارى فردایم نزد او شود. گفت، آنگاه به گرد خانه خدا طواف کرد و بعد در مقام ابراهیم به نماز ایستاد. وقتى سر از سجده برداشت، محل سجده اش از اشک چشمش تر شده بود. و هر وقت خنده می کرد می گفت: خدایا بر من خشم مگیر. (کشف الغمة 2 : 319)
چه کنیم تا برای آخرتمان- در تنهایی- گریه کنیم؟
@khamse5