eitaa logo
خانوم اجازه!
198 دنبال‌کننده
85 عکس
5 ویدیو
1 فایل
﷽. قلم یار مهربانم است. می نویسم و به دخترانم یاد می دهم تا آنها هم بنویسند... تا تاریخ سرزمینم پر شود از زنان اندیشمند • آموزش نویسندگی ( مبتدی تا پیشرفته) ارتباط‌ب‌ادمین @fatemeghadimi62
مشاهده در ایتا
دانلود
روزهای تولدم برای من بهترین روزهای زندگی ام است. انگار از صبح همه چیز فرق می کند. انگار تو حس بزرگ شدن و نو شدن را خوب حس میکنی. امروز در رادیو شنیدم که حاج آقایی می گفت ماه رمضان ماه تولد دوباره ی ما انسان هاست. چقدر خوب😍 چقدر قشنگ😍 خدایا کمکم میکنی در این ماه، تولدم را زیباتر جشن بگیرم؟ کمکم میکنی همانی بشوم که تو دوست داری؟ کمکم میکنی بعد از تولدم، بعد از نو شدنم، روز به روز بهتر شوم و به تو نزدیکتر؟ ✍ نازنین زینب فراهانی_۱۵ ساله 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
بهار زیبای زمین، آمدنت جان را سرشار از عشق به زندگی می کند... در این تکاپوی زیبای جسم، جان چه زیبا لباس الهی بر تن کرده... رمضان فصل نوشدن جان هاست... جان که نو شود، روح که جلا یابد، جسم سبک تر می شود و جسم و جان با هم بال و پر می گیرند....به سوی حق.... ✍زهرا کریم زادگان_ ۱۷ ساله 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
دوست داشتم در باغ قدم بزنم. دوست داشتم دست هایم بال می شدند و من را به پرواز در می آوردند. دوست داشتم سبک شوم و رها... تا اینکه مهمانت شدم *حسین جان* .....مهمان *بین الحرمینت* شدم...نشستم در زیباترین خیابان جهان. سبک شدم و رها... ماه رمضان در کربلا خیلی صفا دارد...خیلی✨✨ ✍ بهار رضایی_ ۱۶ ساله 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
باز هم بوی رمضان می آید. بوی ماه میهمانی الهی. بوی بهار قرآن. بوی سحر های زیبای ماه رمضان. بوی لحظه های شیرین افطار . در این ماه بار دیگر خداوند درهای رحمتش را به رویت باز میکند و تو را صدا می زند و می گوید : بیا بنده من. و به تو فرصتی دوباره میدهد تا امسال هم ماه رمضان در بهار قرآن کنار سفره سحری بنشینی و خدا را صدا بزنی و برای چند ساعت به یاد لب عطشان حسین علیه السلام تشنگی و گرسنگی را تحمل کنی‌. ✍محدثه سادات سیدخاموشی _ ۱۲ ساله 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
دوباره ماه زیبای رمضان رسید، خدایا چقدر دلم میخواست دوباره باهات حرف بزنم، دلم میخواست یک پله دیگه بهت نزدیک بشم. دوست داشتم که با شما و امام حسین عهدی را ببندم : من تا آخر عمر به یاد شما هستم حسین جان . برای اینکه یک پله بالا بیایم دوست دارم که این ماه را روزه بگیرم و عبادت خود را به بالا ترین سطح ممکن برسانم. خدایا کمکم کن امام حسین کمکم کن ✍سیده فاطمه شکری-۱۲ساله 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
🖊نکنه وقتت به بطالت بگذره... 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
*نظم؛ چیزی که همه نويسندگان به احترام او کلاه از سر بر می‌دارند‌* 🟩چارلز دیکنز، نویسنده ۱۵ رمان از جمله آثار کلاسیک مانند «الیور توئیست» و «دیوید کاپرفیلد»؛ گفته است: «من هرگز نمی‌توانستم بدون عادت‌های نظم و دقت، کاری را که انجام داده‌ام، انجام دهم.» 🟨ایزابل آلنده نیز به ضرورت نظم در نوشتن اعتقاد داشته و می‌گوید: «نوشتن نظم را به هرج و مرج زندگی می‌آورد.» 🟧ایساک آسیموف نویسنده‌ی بیش از ۵۰۰ اثر منتشر شده است. همچنین تخمین‌هایی وجود دارد که آسیموف بیش از ۹۰ هزار نامه و کارت پستال نوشت. او در مورد عادات نویسندگی‌اش اظهار داشته: «من ساعت پنج صبح بیدار می‌شوم. هرچه زودتر دست به کار می‌شوم. تا جایی که بتوانم کار می‌کنم. من این کار را هر روز هفته، از جمله تعطیلات انجام می‌دهم…، کارهایی را که خیلی دوست دارم، انجام می‌دهم. اما برای همه اینها یک برنامه زمان‌بندی وجود دارد.» 🌐 *منبع: شماره ۱۴۶ مجله بخارا* 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
📚 *"زمستان بی‌شازده"* 🌀رضا، قهرمان نوجوان کتاب، خیلی تصادفی وارد ماجراهای پیچیده‌ای می‌شود که از او، شخصیتی متفاوت می‌سازند.‌ شخصیت مبارزی که حتی به خاطر آرمان بزرگش، از کبوترهای دوست‌داشتنی‌اش هم‌ می‌گذرد. او در روند تدریجی و تربیتی داستان، از انقلابی بیرونی در کوچه و خیابان، به انقلابی درونی می‌رسد. رضا با دوستان تازه‌ای که در شهر و محله جدید پیدا می‌کند، وارد دنیای تازه‌ای می‌شود که در آن، کوچک‌ترها هم‌ بزرگند؛ و ناامیدها، امیدوار. 🌀فاطمه نفری، نویسنده این کتاب، با زبانی ساده و روان، و پیرنگی درست و منسجم، داستان را قدم‌ به قدم پیش می‌‌برد. او با شخصیت‌پردازی قوی، ذهن مخاطب نوجوان را معطوف به داستان می‌کند. دیالوگ‌های به‌جا،ریتم و تمپوی متناسب با کشمکش‌های آن، پیش‌برنده داستان هستند و بیش از پیش، کاراکترهای داستان را به مخاطب معرفی می‌کنند. 🌀داستان با گره‌های متعدد و ریز و درشتی پیش رفته که خواننده را تا انتها به آن قلاب می‌کند و در آخر با زدن ضربه‌های نهایی، او را غافل‌گیر می‌نماید. علیرغم بیان جزئیات خاصی که جنسیت نویسنده را لو می‌دهند،‌ داستان از تعادلی منطقی و حس و حال مثبتی در بیان برخوردار است که می‌توان آن را به هر دو مخاطب دختر و پسر نوجوان، پیشنهاد کرد. 🔻این کتاب در ۱۹۶ صفحه توسط انتشارات سوره مهر، چاپ و منتشر گرديده است. 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 کاش میشد من هم کبوتر حرم میشدم و امشب را کنار حرمت میگذراندم . امشبی که توست. مثل کبوتر ها به تو احترام میگذاشتم و سلام می دادم و با زبان کبوتر های حرم برایت زیارت نامه می خواندم. مدام دور حرم پرواز می کردم و نام کبوتر های تهرانی را که به من التماس دعا گفته بودند را به تو می گفتم‌‌ و از خوبی و لطف و کرم تو پیش کبوتر های آن دور دورا تعریف می کردم . می گفتم که چقدر مریض آوردند و تو شفا دادی. چقدر گرفتار آوردند و تو گره هایشان را باز کردی. میگفتم که انقدر تو مهربانی که همه نوع مردمی با هر عقیده ، با هر سلیقه تو را دوست دارند و مدام به حرمت می آیند و با تو درد دل می کنند. *یا (ع)* 🖊سیده محدثه سیدخاموشی 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
📣📣📣📣📣 موافقید بریم برای یک تمرین جذاب؟
اگر این عکس تصویر جلد یک کتاب بود، شما نام کتاب را چه می گذاشتید؟ 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
خانوم اجازه!
#تمرین اگر این عکس تصویر جلد یک کتاب بود، شما نام کتاب را چه می گذاشتید؟ #از_نوشتن_نترسید #نویسندگ
🔦 پاسخ های ارسالی تا این لحظه: 🖊 پروانه کوچک من 🖊تنهایی 🖊روزی جاندار خواهم شد 🖊به من هم نگاه کن 🖊ربات طبیعت 🖊آرزوی پرواز 🖊پرواز رباتیک 🖊پروانه آهنی 🖊دوستی 🖊کلیات ابوالفتح خاقانی و پروانه 😁 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
فکر می کنید این دو تا بچه سر چه موضوعی دعواشون شده؟🤔 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_دو فکر می کنید این دو تا بچه سر چه موضوعی دعواشون شده؟🤔 #از_نوشتن_نترسید #آموزش_نویس
🔦 *پاسخ های ارسالی تا این لحظه* : 🖊دختدا بهترن یا پسرا 🖊کی تو ماشین جلو بشینه 🖊دعواشون سر این هست که کدوم قوی تره 🖊سر اینکه ابر بالاسرشون شکل چی هست؟ 🖊کدوم نقاشی رو به مامانشون هدیه بدن؟ 🖊ماکارونی فرمی خوشمزه تره یا رشته ای 🖊یکی می خواد بتمن ببینه ،یکی می خواد شبکه پویا ببینه 🖊 کی بزرگ تره 🖊یکی عمه شو بیستر دوست داره اون یکی خاله شو 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
فکر می کنید چه خانواده ای در این خونه زندگی می کنند؟ 🤔 چند نفرند؟ و چه اخلاق خاصی دارن؟🧐 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_سه فکر می کنید چه خانواده ای در این خونه زندگی می کنند؟ 🤔 چند نفرند؟ و چه اخلاق خاصی
🔦 *پاسخ های ارسالی تا این لحظه* : 🖊به نظرم یه خانواده ۲ نفره ینی بچه ندارن و اخلاقاشون اینه که آدمای قانعین کم توقعن 🖊 یک خانواده سه نفره که یک دختر دارند. اهل آشپزی و پختن کیک توت فرنگی هستند. پدرشان ۶ ماه از سال به ماموریت می رود. 🖊 یه خانواده ی پرمشغله و شجاع سه نفره و اخلاق خاصشون اینه که حتما آخر هفته ها در یه طبیعت بکر با آرامش کنار هم باشن 🖊یک خانواده ی طبیعت دوست که ۸نفرن و اخلاق خاصشون اینه که مستقل هستن 🖊یه خانواده ی دو یا سه نفره که اونا هیچ کدومشون از ارتفاع نمی ترسند و با جنبه و اهل ریسک هستند 🖊 یک خانواده خلافکار که از دست پلیس فرار کردن و رفتن یک جای دور زندگی کنن 🖊یک پدربزرگ و مادربزرگ که از سروصدای نوه هاشون خسته شدن رفتن یک جای دنج پیدا کردن 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
فیتز جرالد معتقد است استفاده از علامت (!) یعنی به جوک خودت بخندی اگر جمله ات با نقطه ی ساده نشون نمیده که لحنت چیه، روی جمله کار کن. علامت (!) رو بی خیال شو و هیچ وقت از چندتا علامت با هم استفاده نکن. ⬅️ !!!! پس علامت (!) برای چیه؟ خوب فکر کنید ببینید واقعا لازمه انتهای جمله تون علامت بگذارید؟ اگر نگذارید کسی نمیکنه؟ اگر بگذارید واقعا خواننده اون لحظه میکنه؟ پس سعی کنید به جای استفاده ی مدام از علامت ، متن و جمله تون رو جذاب کنید که خواننده بدون علامت اون لحظه کنه😳 یا بخنده 😁 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
خانوم اجازه!
#آموزش #قسمت_اول فیتز جرالد معتقد است استفاده از علامت #تعجب(!) یعنی به جوک خودت بخندی اگر جمله ات ب
💡 مثال: 💢 شب بود و در حالی که میخواستم یواشکی سراغ پیتزاهای باقی مانده در یخچال بروم، ناگهان شست پایم به گوشه ی مبل خورد و فریادم تا آسمان رفت!! ⬇️ تغییر: 💢بدشانسی از این بیشتر؟ چرا درست وقتی که میخواهم در سکوت و آرامش پیتزاهای باقی مانده در یخچال را بخورم، باید شست پایم بخورد به گوشه ی مبل؟ 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
یکی از این لیوان های شربت به اشتباه تلخ شده، به نظرتون کدوم لیوان و به خاطر چه اشتباهی؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
*خدای خوب تر از همه، به من قدرت بده امروز فقط تو را بخوانم و فقط به تو بیاندیشم.* *به من توان بده تا برای تو اشک بریزم و تو را صدا بزنم* *به من توفیق بده امروز، روز تولد دوباره ی من باشد....من را ببخش* ارسال دل نوشته⬅️ @fatemeghadimi62 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
*هر کجای این کره خاکی که قدم بزنیم، زیر هر آسمانی که نفس بکشیم، عاشق و دلداده ات هستیم * کاش هم ما را مهمان می کردی، کاش زیر سایه ی شما دست بر دعا بر می داشتیم، اشک، می ریختیم و ضجّه می زدیم...* ؛ عاشقان و دلداده گانت محتاج نیم نگاهی از سمت شما هستند، ما جاماندگان را کن... ارسال دل نوشته⬅️ @fatemeghadimi62 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62 📎کانال بله : https://ble.ir/aye_adabi 📎 کانال ایتا: http://eitaa.com/aye_adabi
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_شش فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62
🖊یک روز یک مردی جغدی رو بالای درخت دید. آروم از درخت بالا رفت جغد که هنوز متوجه حضور آن مرد نشده بود، یکباره مرد رو دید. زود از درخت پرید. مرد هم از درخت پرید تا ببیند جغد کجا می رود تا هر جا نشست او را بگییرد. دست و پای مرد بسیار خونی شده بود. زود سوار موتورش شد و دنبال جغد را افتاد. جغد از دنبال کردن مرد با خبر شد و تصمیم گرفت روی پشت بام یک برجی بنشیند. وقتی مرد دید جغد آنجا هست زنگ یکی از ساکنان آنجا را زد و آن را از موضوع با خبر کرداز این که جغد، طلای خانم مرد را به نوکش گرفته است. آن ساکن هم جغد را از بالای پشت بام گرفت و طلا را هم از توی دهانش بیرون آورد. جغد بسیار ناراحت شد و نا امید از دزدی شد.
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_شش فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62
🖊شاید صبح هم از بس خوابِ جغد را به دوش کشیده که خسته شده و به خوابِ عمیقی فرو رفته، جناب جغد هم خواب آلوده شده به خونِ صبحِ خفته تشنه شده است...
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_شش فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62
🖊احتمالا فردای روزی که کنکور میدهم این شکلی هستم! شاید مادرم ۷ صبح بیدارم کند که ؛ بلند شو چقدر میخوابی!
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_شش فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62
🖊 یک عدد دایی بیچاره که مجبور بوده بچه های خواهرش و تو حیاط نگه داره و اون بچه ها با شلنگ آب افتادن به جون دایی شون و حسابی خیسش کردن🥶
خانوم اجازه!
#تمرین #شماره_شش فکر میکنید این جغد عزیز از چی عصبانی یا ناراحته؟ ارسال پاسخ⬅️ @fatemeghadimi62
از خواب که بیدار شدم به سراغ جغد کوچکم رفتم .پتو را از رویش پس زده بود ، خواستم پتو را به آرامی رویش بکشم که ناگهان چشمانش را باز کرد و به من خیره شد .به سرعت عقب رفتم و زیر لب گفتم فکر کنم هیچ وقت قرار نیست به این کارت عادت کنم ، زیر بالهای قهوه ایش را گرفتم و آرام بغلش کردم .او هم خواست نگاهی به اطرافش بیاندازد و سرش را یک دور کامل چرخاند.جیغ خفیفی کشیدم و گفتم:شاید هم هیچ وقت قرار نیست به چرخش ۳۶۰ درجه سرت عادت کنم .او را به یک حمام آب گرم بردم و گردن نرمش را ماساژ دادم اما احساس می کردم خیلی حالش خوب نیست .ناگهان عطسه بلندی کرد و آب بینی اش همه جا پاشید. تازه متوجه شدم که واقعا رو به راه نیست.بعد از حمام یک حوله کوچک و تمیز را دورش پیچیدم و به حیاط پشتی بردمش .بدنش آرام آرام شروع به لرزیدن کرد و مدام بی حال تر می شد ‌خیلی ترسیده بودم .در مورد علائمش جستجو کردم و فهمیدم انگار سرما خورده. اوه ....خدای من .آن چشمان گردش حالا خیلی معصوم شده بود.پتوی را دور بدنش محکم تر پیچیدم تا گرم شود و سفت بغلش کردم .با دوستم تماس تصویری گرفتم .جغدم را به او نشان دادم .گفت: وای خدای من ...این همان جغدی است که یک هفته پیش پیدایش کردی؟.گفتم: آره و الان سرما خورده و من واقعا نمی دانم چه کار کنم. -خب بذار ببینم تو روزی سه وعده غذا به او می دهی ؟وعده اول سبزیجات ، وعده دوم گوشت و وعده آخر میوه ها . ویتامین ها را چطور ؟اون ها را سر موقع می خورد؟ صبر کن ببینم واکسن هایش را که فراموش نکردی؟! اجازه ندادم به حرفهایش ادامه دهد تصویر را به سمت خود گرفتم و سریع حرفش را قطع کردم . _بی خیال من حتی نمی دانستم که جغد ها سرما می خورند 😊