#آموزشی
🔹آموزش زبان
بین اسرا افرادی با مهارت و توانمندیهای متفاوت حضور داشتند. هر کس بدون چشم داشت و انتظار مادی، سعی در ارائه و انتقال توانائیهای خود به دیگران را داشت. فعالیتهای #هنری، #ورزشی، #زبان_آموزی، #حفظ_ادعیه و #قرآن و بسیاری از فعالیتهای دیگر، از آن جمله بود. اسرا، بسته به سلیقه و علاقمندیهای خود به یک یا چند زمینه از این موارد مشغول و سرگرم بودند.
افرادی مثل #حسین_فرهنگ و #علیرضا_اخوان، از فعالترین افرادی بودند که تمام فرصت و توان خود را همراه با مهارت بیان و انتقال مطالب در #آموزش #زبان_عربی و #انگلیسی به کار گرفته بودند.
هر صبح قبل از ساعت #آزاد_باش کلاسهای ۵ نفره ایشان در آسایشگاه برای افراد داخل آسایشگاه شروع و بعد از آزاد باش و فرصتی برای انجام امور شخصی، مجدداً طی تمام روز گروههای پنج نفره خارج از آسایشگاه منتظر نوبت حلقه زدن دور #استاد و آموزش جدید بودند.
اردوگاه ما حدوداً ۱۸۰۰ نفر #اسیر را در خود جای داده بود. بسیاری از افراد یا مستقیماً و یا غیر مستقیم (از طریق شاگردان این اساتید) آموزشهای ایشان را بهرهمند شده و به یک یا چند زبان انگلیسی، عربی، #فرانسوی، #آلمانی، #ایتالیایی، #روسی، و ... مهارت یافته و مسلط بر #مکالمه و خواندن نوشتن شدند، طوری که خیلی اوقات آنها بدون نیاز به #مترجم، با یکی از زبانهای فرا گرفته با نمایندگان #صلیب_سرخ، ارتباط برقرار میکردند.
نکته مهم اینکه با فقدان امکانات #سمعی_و_بصری و حداقل امکانات آموزشی، سطح آموزش آنها به گونهای بوده است که عمدتاً بر یک یا چند زبان به صورت کاربردی مسلط و در موارد مختلف بعد از اسارت ایفای نقش داشتهاند.
راوی #حسین_نواب
👈لطفا با معرفی کانال ما به دوستان و گروههای ایتا، در اشاعه فرهنگ ایثار و مقاومت سهیم شوید..
❓سوالات و پیشنهادات
@Ganjineh_Esarat
✍روایت خاطرات
@Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
@khaterate_azadegan
#آموزشی
🔹اولین تجربه مترجمی
در عملیات #فتح_المبین اسیر شدم.
وقتی وارد #اردوگاه_عنبر شدم، ۳ سال از آخرین ترم #زبان_آموزی در موسسه ای در #تهران میگذشت، و طبیعی بود که در آن شور و هیجان و گیرو دار جنگ ، سطح علمی زبانم کاهش پیدا کرده باشد.
پس از مدت کوتاهی نمایندگان #صلیب_سرخ برای دیدار و ثبت مشخصات #اسرا وارد اردوگاه شدند و شروع دیدارشان، از آسایشگاهی بود که من در آن بودم.
یک خانم و آقای جوان، بدون حضور حتی یک #سرباز_عراقی.
بلافاصله پس از ورود به اتاق، #نماینده_صلیب پرسید : چه کسی میتواند #زبان_انگلیسی ترجمه کند؟
بعد از دوبار تکرار، با خود گفتم پس از سه سال دوری از زبان، شاید آمادگی ترجمه نداشته نباشم، اما کمی هم نگران بودم که شاید آنها اتاق را ترک کنند و از جهتی نگرانی ما بیشتر بشود.
بالاخره، بلند شدم و گفتم من میتوانم ، ایشان بلافاصله پرسید ? a little
و من جواب دادم, yes a little
(یعنی به اندازه کافی)
اما منظور من به اندازه کافی نبود و باید میگفتم, little (یعنی ناکافی) 😄
خوب معنی این دو عبارت رو فراموش کرده بودم.
او خوشحال شد و حدود ۱۰ دقیقه صحبت کرد، من هم ایستاده کنار ایشان. ناگهان متوجه شدم، صحبت های کمی از ایشان را میفهمم!!
نگاهی به من انداخت و سکوت کرد تا من ترجمه کنم، حس کردم باید هر طور شده لب مطلب را به اسرا برسانم. شاید کمتر از ۲ دقیقه من گفته های ایشان را به فارسی گفتم!
واقعا تمام جملات را متوجه نشده بودم .😂
خانم نماینده با لبخند به من نگاه کرد و گفت تمام ؟
گفتم بله .
البته تعجب هم کرد، پیش خودم گفتم الان فکر میکند که #زبان_فارسی چقدر غنی است که یک گفتگوی ۱۰ دقیقه ایی را در عرض ۲ دقیقه ترجمه کرده😳
درد سرتان ندهم بعد از ترجمه من اولین #اسیر ثبت نام شده عملیات فتح المبین بودم. خانم نماینده نشست و اسامی و مشخصات بقیه را هم برای ارسال به #دفتر_ژنو ثبت نمود.
از فردای آنروز دوستان از من درخواست کردند که برایشان #کلاس_زبان بگذارم.
من هم قبول کردم، اما به یک شرط
و آن اینکه به دلیل فراموشی نسبی زبان، ممکن است مطالب گرامری را به مرور زمان، پس از یادآوری و مراجعه به کتب اصلاح کنم.
با #آموزش هم خودم تقویت میشدم و هم دیگران یاد میگرفتند
راوی #ابراهیم_بیگ_محمدی
👈لطفا با معرفی کانال ما به دوستان و گروههای ایتا، در اشاعه فرهنگ ایثار و مقاومت سهیم شوید..
❓سوالات و پیشنهادات
@Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
@Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
@khaterate_azadegan