eitaa logo
رفاقت با شهدا
97 دنبال‌کننده
605 عکس
781 ویدیو
4 فایل
رفاقت با شهدا خاطرات شنیدنی و جذاب و عکس‌هایی از شهداء https://eitaa.com/khaterateshohadaaa
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازی از شهید مدافع حرم 🌷وای از آن روزی که آنان ولایت دارند ولی قدر آن را ندانسته و به بی راهه رفته اند زیرا مادامی که پشت سر ولی فقیه باشیم و مطیع ولایت باشیم و در راه و مسیر همیشه سرافراز حضرت ولی عصر(عج) قرار بگیریم پیروز خواهیم بود چرا که نقطه قوت ما ولایت است. 🍃اما من می‌نویسم تا هر آن کس که میخواند یا می‌شنود بداند شرمنده ام از این که یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر(عج) و نایب برحقش امام خامنه‌ای (مدظله العالی) فدا کنم. اگر در حال حاضر تعدادی از برادران در جبهه های سخت در حال جهادند دلخوش هستند که جبهه فرهنگی تداوم جبهه سخت است که توسط شما جوانان رعایت می شود و امید است که خواهران در این زمینه با حفظ حجابشان پیشگام این جبهه باشند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ @khaterateshohadaas ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌷قرائت سوره «کوثر» توسط حضرت آیت‌الله العظمی (حفظه‌الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ @khaterateshohadaas ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌹از مادر شهید حسن باقری پرسیدند: چی شد که پسری مثل حسن آقا تربیت کردی؟! جمله خیلی قشنگی گفتند: نگذاشتم امام زمان (عج) در زندگیمان گم شود. 🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
+میگفت.. ای‌خواهران!جهادِ شما‌حجاب‌شماست.. واثری‌که‌حجاب‌شما‌میتواند‌بررویِ‌ مردم‌بگذارد، خونِ‌مانمیتواند‌بگذارد!' شهید‌محمدرضاشیخی 🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
💕 تو و بچه ها . همسر شهید بابایی: به بچه‌ها که می‌رسید، کاملاً بچه می‌شد. انقدر زیاده‌روی می‌کرد که من اعتراض می‌کردم و می‌گفتم: «ناسلامتی تو عملیات نیروی هوایی هستی! اگه یکی، این ادا و اطوار تو رو ببینه، نیست.» عباس جواب می‌داد: «برای من بچه‌ها و تو مهمّه. بذار مردم هرچی دوست دارن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
مداحی_آنلاین_چراغیبت_امام_زمان_عج_برای_ما_عادی_شده؟_استاد_عالی.mp3
2.44M
♨️چراغیبت امام زمان عج برای ما عادی شده؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از دلداده‌ انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 ▫️‌گم‌ات کرده ایم ▫️نه سی روز ▫️نه سی سال ▫️و نه سیصد سال ▫️هزار سال...😔 😔کسی را هم برای رصد تو نداریم!! ▫️برگرد ماه🌙 عالم یا صاحب الزمان!! 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🎥 لذت زندگی با 💢ظهور بسیار نزدیک است 🎙 سخنران : حجت السلام مسعود عالی 💙 @deldadegi
هدایت شده از شهداءومهدویت
.... 🌷درسال ١٣٦٠ در بیمارستان ولی عصر (عج) پادگان اباذر در غرب کشور، مسئولیت پرستاری را داشتم. در نیمه شب یکی از شب های جمعه آن روزهای سراسر افتخار، هنگامی که همه ی کادر بیمارستان در حال استراحت بودند، ساعت ٢٤ طبق برنامه می بایست داروی برخی از مجروحین را می دادم. 🌷 براى چند لحظه به بالکن بیمارستان رفتم، ناگهان شدید بوی عطر گلاب مشامم را معطر کرد که سریع یکی دیگر از پرستاران به نام خانم ثقفی را بیدار کرده، به آن مکان بردم. 🌷 فردا صبح ماجرای بوی عطر گلاب همه جا دهان به دهان روایت می شد. بالاخره مشخص شد بوی عطر مربوط به پیکر پاک ٢ شهید درون کانتینر بود که عصر روز قبل از خط مقدم به بیمارستان آورده شده بودند. 🌷جالب این که در آن پادگان نزدیک خط مقدم به دلیل وضعیت خاص در تخلیه ی مجروحین، هیچ کس فرصت انجام امور شخصی را پیدا نمی کرد چه رسد به گلاب زدن! : خاﻧﻢ مینا ناصری امدادگر زمان جنگ  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌷 🌷 .... 🌷غروب روز قبل از حمله به ما اطلاع دادند؛ امشب قطعاً عملیات خواهد شد [عملیات رمضان] و ما افراد را در ساعت ۹ شب جمع کردیم و آنان را نسبت به هدف‌­های نظامی و غیرنظامی این عملیات توجیه کردیم. یک دسته از رزمندگان بسیجی هم همراه دسته نظامی من بودند. در مقابل ما یک گردان خط شکن پیشروی می­‌کرد. بعد از این‌که حدود ۱۰۰ متر پیشروی کردیم، آتش توپخانه دشمن به روی ما باز شد. برای مشخص شدن مسیر حرکت سیم تلفن کشیده بودند، اما این سیم احتمالاً به پای کسی پیچیده و از مسیر خود منحرف شده بود. به همین خاطر.... 🌷به همین خاطر ما راه‌مان را گم کردیم و بعد از تلاش زیاد موفق به پیدا کردن مسیر اصلی شدیم. به هر حال ما به میدان مین دشمن رسیدیم که منظره دلخراشی داشت. تعدادی از افراد گردان خط شکن به روی مین رفته و شهید و مجروح شده و در همان‌جا افتاده بودند و با وجود زخم‌­های شدید به ما روحیه می‌دادند که جلو بروید و به ما توجه نکنید. در مسیر پیشروی به کانال عریض و عمیقی رسیدیم که داخل آن را مین‌گذاری کرده و سیم­‌خاردار کار گذاشته بودند. 🌷خبر رسید که مقاومت اولیه دشمن شکسته شده است. شبانه برای پاکسازی منطقه­‌ای را که به آن رسیده بودیم، اقدام کردیم. تیربارهای دشمن به سوی کانال تیراندازی کرده و مانع پیشروی ما می‌شدند. با روشن شدن هوا، تانک­‌های دشمن نیز به روی ما آتش گشودند. تلفات ما نسبتاً زیاد بود و این امر سبب نگرانی ما شد. به ویژه این‌که یگان‌­های زرهی ما پیشروی نکرده و به ما ملحق نشده بودند. درحالی‌که واحدهای بزرگ زرهی دشمن ما را تهدید می­‌کردند. 🌷حوالی صبح به ما دستور عقب­‌نشینی دادند. عده­‌ای از رزمندگان بسیجی با یک واحد تخریب مین‌­های باقی­مانده را پاک می­‌کردند. در بین آنان یک تیم آر.پی­.جی‌زن وجود داشت که چند تانک دشمن را منهدم کردند و در نتیجه آتش دشمن به روی ما کاهش یافت و تعدادی از افراد دشمن که در خط جلویی بودند، به وسیله نیروهای ما اسیر شدند. چند دستگاه نفربر نیز به غنیمت نیروهای ما درآمد. متأسفانه حدود ۱۰ نفر از خدمه آر.پی­.جی‌زن ما نیز به شهادت رسیده بودند. : ستوان دوم وظیفه حسین سرفراز، از گردان ۱۲۹، لشکر ۷۷ پیاده منبع: خبرگزاری ایسنا 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه شهیدان نبودن تو ایرانم این بازار برپا بــــــــــود😔💔 پس اینقدر راحت بی حجابی تو جار نزن دقیقا شهدا بخاطر همین رفتن👌🏿  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 معامله با خدا در ارتفاعات سخت کردستان بودیم که به ما اطلاع دادند شهید محراب آیة الله مدنی (ره) برای بازدید منطقه به محل استقرار ما می آید. هنگام بازدید، رزمنده نوجوانی جلو آمد و با حیایی خاص بعد از سلام و احوال پرسی گفت: الآن 9 روز است که آب پیدا نکرده ایم و نمازهایم را با تیمّم خوانده ام، تکلیف نمازهای من چه می شود؟ شهید مدنی وقتی نگرانی او را دیدند در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، گفتند: حاضری یک معامله با من بکنی؟ آن رزمنده گفت: چه معامله ای؟ شهید مدنی (ره) گفتند: من حاضرم تمام عبادت هایم را به تو بدهم و در عوض تو این 9 روز نمازت را به من بدهی. به نقل از: ماهنامه جانباز، شماره 105 گوینده خاطره: آقای علیرضا زوّاره ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
هدایت شده از شهداءومهدویت
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
✍فرازی از وصیت نامه ی شهید عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم... بــرادرشهیدم ...🌷  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌷 🌷 !! 🌷در تاریخ ۲۱/ ۵/ ۱۳۶۳، روز نگهبانی من بود؛ در حین نگهبانی متوجه شدم که ماشین‌های دشمن زیاد رفت و آمد می‌کنند، به بچه‌ها اعلام کردم که مواظب باشند. به گروهان ادوات که موشک ناو داشتند، تلفن زدیم و قضیه را توضیح دادیم و آن‌ها کشیک می‌دادند. بعد از چند دقیقه آن‌ها با موشک ناو یکی از ماشین‌های فرمانده‌ای از دشمن را زدند و بعد از ۴۵ دقیقه متوجه دور زدن هلیکوپتری در اطراف همان ماشین شدیم. 🌷فهمیدیم که هدفشان بردن جنازه فرمانده‌شان از داخل ماشین است و بعد از آن دیدیم ۳ هلیکوپتر کبری دشمن قصد حمله به نیروهای ما را دارند. یکی از آن‌ها را روی خاکریز خودشان به وسیله موشک ناو زدیم و ۲ هلیکوپتر دیگر مانند موش فرار کردند و هواپیمایی که زده بودیم، در هوا می‌سوخت و به سمت پایین سقوط می‌کرد و پروانه‌هایش در هوا می‌چرخید. 🌷چند ساعتی هلیکوپتر می‌سوخت و همه بچه‌ها تماشا می‌کردیم و لذت می‌بردیم. دشمن می‌خواست غلطی بکند ولی نتوانست. امیدوارم که در همه حرکاتمان که هدف اسلام است پیروز شویم و مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنیم. راوی: جانباز سرافراز شهباز کاظمی  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از شهداءومهدویت
🔴 آقا خودش گفت: تو شهید میشی... 🔹 چون کر و لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت "شهید عبدالمطلب اکبری!" خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمرهر چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. 🔵 ‏آقا خودش گفت: تو شهید میشی... 🌸 شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات  🇮🇷 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                      
🍃حکایت عبدالله دیوونه👇👇 🔹اسمش عبدالله بود و تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه. همه میشناختنش! 🔹مشکل ذهنی داشت. خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت. خرج شکم خودش و خانمش رو به زور در میاورد. 🔹تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود که جای ثابتی نداشت و هیئت هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت برگذار میشد. نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود، عبدالله دیوونه هم میومد ... 🔹یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه. 🔹عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت. نمیتونست درست صحبت کنه. به زبون خودش میگفت:👇 حسین حسین خونه ما 🔸مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن: آخه عبدالله تو خرج خودت و خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتنت کجا بود این وسط ...!' 😔عبدالله دیوونه ناراحت شد. به پهنای صورت اشک میریخت. میگفت: آقا؛ حسین حسین خونه ما😭... خونه ما 😭 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن که حسین حسین خونه عبدالله باشه ... اومد خونه. به خانمش گفت، خانمش عصبانی شد و گفت:👈 عبدالله تو پول یه چایی نداری. خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه. کتکش زد ... گفت: عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری ... واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه. 🔸عبدالله قبول کرد. تو شهر، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت؛ میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه ولی کسی قبول نمیکرد و بهش کار نمیداد. روز اول گذشت... روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت: عبدالله وقتت تموم شد. هیچی هم که پول نیاوردی. 👇👇 تا شب فقط وقت داری پول آوردی، آوردی نیاوردی؛ درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم ... عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد و میگفت: حسین حسین خونه ما💔💔 رفت؛ از شهر خارج شد. بیرون از شهر یه آقایی رو دید. ✨آقا سلام کرد گفت: عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت. برای اون آقا تعریف کرد که چی شد و ... ✨آقا بهش گفت: برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو👈 یابن الحسن سلام رسوند و گفت: امانتی منو بهت بده، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده. 🔸عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید، میخندید و میگفت حسین حسین خونه ما ... خونه ما😍 🔹رسید به مغازه حاج اکبر گفت: یابن الحسن سلام رسوند گفت: امانتی منو بده! 🌟حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت. گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش عبدالله رفت تو بازار و اون رو فروخت. با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد ... با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 😍 رسید به خونه شب شده بود ... دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت. چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود، خیلی خوب صحبت میکرد. آخه یابن الحسن رو دیده بود. 😍 😭میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه😭😭 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!* میشه درد منم دوا کنی بیام حرم😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت. 💔💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان(عج) دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین و مومنات مخصوصا پدر عزیزم و شهیدان صالحی حاجی آبادی و مادر بزرگوارشان. *کپی با ذکر صلوات* 🍃 ✨اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍃✨ ┄┄┅┅❅✨🌷✨❅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 💠 جوانی که در قنوت نماز هایش 40 مرتبه میگفت و ... 👈 ذکری مجرب برای حاجت های مادی و معنوی ، ابتدا دعا برای فرج امام زمان (عج), آزادی قدس ‌و مردم فلسطین یادتون نره!! 🙏🌹 ✨✨ثواب نشر این پیام تقدیم به حضرت صاحب عصر و الزمان (عج ) ،مهدی فاطمه زهرا سلام الله علیها ❤️🌹 🤲🇮🇷 @shahid_seyed_mahdi
هدایت شده از 🌴🌹کیان اصفهانی🌺(۲)🌴
داشتم ، یکجا گیر کردم: "حَلّٰال مشکلات است؛ سه حرفی" گفت: معلومه، «پول» گفتم: نه، جور در نمیاد گفت: پس بنویس «طلا» گفتم: نه، بازم نمیشه. تازه مجلس گفت: «عشق»، گفتم : اینم نمیشه. مان گفت: «وام»، گفتم: نه. که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»، گفتم: نُچ. گفت: ننه، بنویس «عُمْر»، گفتم: نه، نمیخوره هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت، یقین داشتم در جواب این سؤال، ▪️پابرهنه میگوید «کفش» ▪️نابینا می گوید «نور» ▪️ناشنوا میگوید «صدا» ▪️لال میگوید «حرف» و... ♦️اما هیچ کدام جواب کاملی نبود 💐 جواب بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود... https://eitaa.com/kianesfahani3🌴
هدایت شده از رویین دژ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شهید محمود رادمهر: 🌀 اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می‌کشند، کمی از آن را برای امام زمان(عج) می‌کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند! 🤲🏻 🔺 @RooyinDezh
هدایت شده از کرامات شهید گمنام
🌷سیّد ما را می‌بخشی؟! 🌷برای تمام تهمت‌ها 🌷بی‌معرفتی‌ها 🌷حتی تمام فحش‌هایی که به خاطر گرانی دادیم و نفهمیدم تو صبورانه و مخلصانه، زیرساخت‌ها را اصلاح و بازسازی می‌کنی. وقتی حدود  هفت هزار  کارخانه را دوباره احیا کردی! و وقتی در نقاط حساس و استراتژیک کشور سرمایه گذاری می‌کردی و ما همچنان فقط گرانی را می‌دیدیم. و نفهمیدیم تو کسری بودجه ۳۰۰ هزار میلیاردی و خزانه ی منفی ۴۴ هزار میلیاردی را از دولت قبل تحویل گرفتی!! و ما چند شبه انتظار معجزه داشتیم... و مجاهدت شما را که وظیفه شناس و خادم و دلسوز بودی، ندیدیم! و برنامه ریزی‌های مهم‌ات را برای آینده درک نکردیم و فقط قضاوتت کردیم!! برگرد، می‌دانی چرا؟ همان طور که وقتی مردم کوفه خبر شهادت (ع) را شنیدند و گفتند مگر (ع) هم نماز می‌خواند؟ گم شدن تو در یکی از صعب‌العبور‌ترین نقاط!! هم ثابت کرد، که کار می‌کرد و کار می‌کرد و کار سید جان, , ❤️ ❤️ https://eitaa.com/shahidgomnampardisan