eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
666 دنبال‌کننده
569 عکس
327 ویدیو
104 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
شادی روح اساتید غائب و سلامتی اساتید حاضر صلوات
مسابقه بزرگ کتابخوانی روبیکیو«شیرازه»، مسابقه‌ایست که در چهار هفته متوالی از شبکه سوم سیما، در ماه مبارک رمضان و بعد از ماه مبارک، برگزار می‌شود. خداوند را شاکریم که توفیق حاصل شد در پرداختن به کتاب اخبات، در این مسابقه سراسری. زمان پخش مسابقه در رابطه با کتاب اخبات: روزهای چهارشنبه، شبکه سوم سیما، بعد از اخبار ساعت ۲۲:۰۰
هدایت شده از دهقانی
یادداشتی درباره اندیشه استاد صفایی
هدایت شده از عبدالمجيد فلسفيان
پس آن‏هايى انتخاب مى‏شوند كه با تمامى عصمت و با تمامى خوبى‏ها، به اخبات رسيده باشند و دل خاشع و چهره‏ى متواضع داشته باشند. مخبتين‏ بالاتر از محسنين‏ هستند. مخبت همچون زمين فرو افتاده، سرشار مى‏شود و سيراب مى‏گردد. غرورها، محدوديت مى‏آورد و محدوديت، محروميت مى‏سازد. انكسار و اخبات مرحله‏ى وصال و لقاء است‏ و در اين مرحله از انكسار و اخبات، تو از حق بهره مى‏گيرى و با او به سوى او مى‏آيى. و اين پايى است كه نمى‏شكند و مى‏رسد و واصل مى‏شود. با اين نگاه، مى‏توانى بلوغ و تماميت خديجه‏ى كبرى و فاطمه‏ى زهرا را بفهمى؛ كه خديجه‏ در برابر رسول خدا براى خودش حدى نگذاشت و سهمى نگرفت و فاطمه (س) در برابر ولىّ رسول خدا، از تمامى توانش كمك گرفت و سينه و صورت نيلى گرفت، ولى رخ از مولى نهان كرد و چهره به او نشان نداد. ... و این راه يافته‏ى بى‏نياز محمد امین است كه مورد توجه خديجه‏ مى‏شود و در تجارت‏هايش بيشترين بهره و بهترين سود را مى‏آورد. و همين كفايت و غنا و اقتدار است كه خديجه‏ى بيدار و آگاه را به سوى او مى‏كشاند و با تمامى خواستگارها، به خواستگارى رسول وا مى‏دارد و مهر را خود به عهده مى‏گيرد و آن‏گاه تمامى اموال و حتى تمامى كارهاى خودش و دخترانش را به كفايت رسول واگذار مى‏نمايد و از ثروت خود بدون اجازه‏ى رسول برداشت نمى‏كند. و همين‏ وفا و صفا و فناى‏ خديجه‏، او را محبوب‏ترين در وجود رسول مى‏سازد. تا آن‏جا كه هميشه او را پيش چشم دارد تا آن‏جا كه عايشه‏ى جوان با تمامى اقتدار و اعتماد به نفسش، حتى پس از مرگ خديجه‏، به حسادت مبتلا مى‏شود؛ چون مى‏بيند در زبان و چشم و دل رسول جايى براى جلوه‏ى او نيست. و بالاتر از حسادت به شماتت مى‏پردازد كه چرا اين قدر به ياد كسى هستى كه خداوند بهتر از او را به تو داده است. تا آن‏جا كه رسول برمى‏آشوبد و تأكيد مى‏كند كه بهتر از خديجه‏ را به دست نياورده است». سلام بر چنین زنی که منازل اسلام و ایمان و تقوی و احسان را در نوردید و به مقام اخبات رسید و حبیبه حبیب خدا شد. باشد که ما هم درس بگیریم و دل از دنیای دنی بر کنیم و بار بندیم و بر پاشنه ی خانه او بوسه زنیم. صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْكِ يَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى
✅براى سازندگى و تربيت بايد از اعماق شروع كرد... 🔶استاد علی صفایی حائری: براى سازندگى و تربيت بايد از اعماق شروع كرد. هنگامى كه مى‌خواهيم رفتار و گفتار كسى را عوض كنيم، هنگامى كه مى‌خواهيم لباس كسى را دگرگون كنيم،بايد پيش از اين مرحله، عشق‌ها و علاقه‌هايش را عوض كنيم و ناچار شناخت‌هايش را و ناچار فكرهايش را، كه ادامه‌ى تفكّر، شناخت است و ادامه‌ى شناخت، عشق و ادامه‌ى عشق، عمل. ما عاشق آفريده شده‌ايم فقط‌ معشوق‌ها را انتخاب مى‌كنيم و براى اين انتخاب است كه بايد آن‌ها را بسنجيم كه چه مى‌دهند و چه مى‌گيرند. با اين روش نتيجه‌هاى سريع‌ترى بدست مى‌آيد. 📚 ج۱ ص۴۴
از كسانى نباشيم كه رمضان‏ بر آنها مى ‏گذرد، در حالى كه بدن ‏هايشان ضايع شده و فكرهايشان عقيم مانده و قلب‏ هايشان سرشار از بت‏ ها شده و روح‏ هايشان هم به تنگى رسيده است؛ چون اين يك اصل است كه اگر كسى از نعمتى كه در دسترس اوست بهره‏ نگيرد، سياهى به او مى ‏رسد... استاد علی صفایی حائری بهار رويش، ص47.
هدایت شده از تربیت و معنویت
-1012588797_-211805.mp3
2.77M
؟ «ما حمّام رفته بوديم، اما بازى كرده بوديم. در مقام تطهير نبوديم.....» 📕📚 اخبات ص 30 https://eitaa.com/joinchat/3899392026Cc5761403e2
❌👈 ارزش عمر ✴️❇️ يك طلبه شيرازى، از مريدان استاد صفایی تعريف كرد ✴️❇️ روزى در باغ، مرغى را به سيخ كشيده، كباب كردم و بر سر سفره آوردم. ✴️❇️ اصولاً در اين جور كارها زياد وقت مى‌گذاشتم و به اصطلاح اهل عيش و بزم مباح بوديم. ✴️❇️ و در حالى كه از كار خودم بسيار راضى و خشنود بودم ✴️❇️ ناگهان استاد صفایی فرمود: پول دادى مرغ گرفتى، عمر مى‌دهى چه مى‌گيرى⁉️ ✴️❇️ آن جمله بر ديوار غفلت روحم كوفته شد. ✴️❇️ امام سجاد علیه السلام مى‌فرمايد:«اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ» ✴️❇️ خدايا! مرا در هنگام غفلت به یاد خویش بینداز و در روزهای فرصت (زندگانی دنیا) به فرمانبری خود به کارم گیر 🆔👉 @cheshmeyejarie
از قطار رمضان جا نمانیم! استاد علی صفایی حائری انسان می‌بیند رمضان دارد میرود؛ مثل قطاری که آخرین واگنش رسیده است و ما هم در راهی مانده‌ایم که حتی امید معجزه‌ای در آن نیست. اگر سوار نشویم، تنهایی است! من یادم نمی‌رود که یک احساس عجیبی از حرکت ماشین‌ها یا قطارها از کودکی در ما بود؛ چون شنیده بودیم که اگر به قطار دیر برسیم، می‌رود، بعد هم مشکلاتی پیش می‌آید. آنقدر رفتنِ قطار رنجمان می‌داد که ما حتی از قطار پایین نمی‌آمدیم، گاهی هم که پایین می‌آمدیم خیلی فاصله نمی‌گرفتیم. گاهی هم فکر می‌کردیم که اگر قطار رفت به کجای آن بچسبیم! حال که قطار رمضان، لحظه‌ها و روزها و شب‌هایش دارد می‌گذرد، ما اگر جا ماندیم و نرسیدیم، محرومیم و ملعونیم... بهار رویش، ص 127
هدایت شده از طرح « رشد علمی »
مرحوم صفایی حائری در یک جمله «معلم» عبودیت بود. به گزارش خبرنگار گروه اندیشه، مراسمی به همت انجمن علمی عرفان اسلامی ایران با محوریت اندیشه‌های مرحوم استاد حاج شیخ علی صفایی حائری با سخنرانی تنی از چند از اساتید دانشگاهی و حوزی بر گزار شد. در این نشست حجج‌الاسلام دکتر امیر حاج‌‌ابراهیمی( دارنده‌ی دکترای فیزیک هسته‌ای و تحصیلات عالیه در رشته‌های شیمی و فلسفه) استاد حوزه و دانشگاه و حجت‌الاسلام دکتر امیر غنوی، مدرس فلسفه اخلاق و عرفان به تشریح نگاه متفاوت استاد صفایی به مقوله عرفان اسلامی پرداختند . حجت الاسلام حاج ابراهیمی صحبت‌هایش را اینگونه آغاز کرد که؛ در مجموع درباره جناب مرحوم حائری سه مطلب کلی را باید متذکر شد، نکته اول تاکید ایشان بر عنصر «خلوص» در همه معارفی است که می‌خواهیم به نحوی به اسلام نسبت دهیم. وی ادامه داد: مرحوم حائری به همه دستاورد‌های علمی و غیر‌علمی بشر اشاره می‌کرد و می‌فرمود ما اساسا بجز از باب وحی نمی‌توانیم از جایی دیگر این علوم را حاصل کرده باشیم و نمی توانیم مسیری بجز به واسطه وحی برای اصلاح یافت. دکتر حاج ابراهیمی افزود: مرحوم صفایی معتقد بودند انبیا آمده‌اند تا ابوابی از علوم ظاهری را نیز یادمان دهند و بدون آنها دست ما نه تنها در علوم وحیانی و باطنی بلکه در علوم ظاهری هم خالی است. استاد صفایی معتقد بود انبیا جدای از ارائه آیات کلام الله و ابواب وحیانی و باطنی، نشانه‌های دیگری را نیز بر انسان روشن کرده‌اند و این قول را مستند می‌کردند به این آیه که فرمود: کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ (سوره بقره آیه 151) چنانکه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت می‌کند و نفوس شما را (از پلیدی جهل) پاک و منزّه می‌گرداند و به شما تعلیم کتاب و حکمت می‌دهد و آنچه را نمی‌دانید به شما می‌آموزد. (الهی قمشه ای) و تاکید اصلی ایشان در این آیه هم بر قسمت آخر آن بود؛ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ (و آنچه را نمی‌دانید به شما می‌آموزد). وی گفت: مرحوم حائری معتقد بودند معرفت انبیا به علوم دیگر جهت می دهد و این شامل تمامی علوم می شود نه فقط علوم وحیانی بلکه علوم ظاهری و دنیوی انسان را نیز شامل می شود. حجت الاسلام دکتر حاج ابراهیمی در ادامه افزود: نکته دومی که باید در ذکر مرحوم صفایی حائری به آن متذکر شویم این است که ایشان قویا معتقد بودند ما باید هر آنچه به نام اسلام نامگذاری می کنیم مستند باشد و تاکید بسیاری بر مستند بودن حتی واردات قلبی هم داشتند. وی افزود: هر سخنی که ذیل نام اسلام مطرح و عنوان می کنیم باید مستند به کتاب و سنت باشد و از همین رو ایشان میان عرفان اسلامی و عرفان مسلمانان، فلسفه اسلامی و فلسفه مسلمانان و ... تفکیک قائل بودند. این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: مرحوم حائری معتقد بودند ما مضطر به وحی هستیم نه نیازمند به آن و از همین روی باید تجدید نظری در تمامی مبانی مان داشته باشیم و بار دیگر با استناد پیش رویم. دکتر حاج ابراهیمی گفت: مرحوم حائری معتقد بود «دنیا» بد نیست، بلکه دنیا کم است و نمی تواند ظرف وجودی آدمی را پر کند و این وحی و قرآن است که ما را به رشد می رساند و نه تکامل. ایشان معتقد بودند بین رشد کردن و متکامل شدن فرق است و قرآن (وحی) ما را رشد می دهد و رشد مرتبه ای بالاتر از کمال به حساب می آید. دکتر حاجی ابراهیمی در ادامه عرفان را منقسم به عرفان عینی و عرفان علمی کرد و عرفان علمی را شامل عرفان نظری و عرفان عملی معرفی کرد و گفت: مرحوم حائری در عرفان نظری زیاد اظهار نظری نداشتند و تعمدا اظهار نظری نمی کردند و می کوشیدند تماما مستند به آیات و روایات نظر دهند. ایشان بیش از تاکید بر عرفان علمی که شامل نظری و عملی می شود به عرفان عینی تاکید داشتند. عرفان عینی حال یک سالک و عارف است و نه التفات و علم به چیستی آن ها لذا با طرح عرفانی که در منازل السائرین، خواجه عبدالله انصاری آمده موافق نبودند چرا که ایشان بیش از اینکه به خود عرفان توجه کنند به مراتب دینداری توجه داشتند و معتقد بودند شهود در مرتبه ای از دینداری حاصل می شود و اصل دینداری است.
هدایت شده از یک دوست
حاج غلام آدم اهل دلی بود. با صفا و لوطی. با خیلی از اهل معرفت دم خور بوده. مغازه اش تا منزل شیخ فاصله زیادی نداشت. قصاب بود و با موتور یاماها صدش شیخ را این طرف و ان طرف میبرد. این اواخر چهره اش خیلی شکسته شده بود. گوشه موسسه لیله القدر نشسته بود و با تسبیح دانه درشتی که در دست داشت ذکر میگفت. کنارش نشستم. از حال خودش در آمد. حال و حوصله سابق را نداشت. بعد از چاق سلامتی به حرف کشیدمش. گفتم: حاجی، تو با عرفای بزرگی دم خور بودی، نمیخوای امشب یه هدیه به مون بدی؟ به گوشه ای خیره ماند و آه بلندی از اعماق وجودش کشید. نگاهش را به دور تا دور خانه آقای صفایی چرخاند و گفت: اینها همه اش هدیه است. اصلا همین که من، تو و این جمعیت اینجا نشستیم هدیه نیست؟ با لبخند گفتم: حاجی جان من از شما هدیه خواستم، نه از شیخ. چهره ی تکیده حاج غلام با ملاحت لبخندی در هم آمیخت و گفت: مگر جز از ان مرد بزرگ چیزی دارم که به تو بدهم؟ سکوت کرد و گویا در خاطره ای فرو رفته باشد بی انکه نگاه از خیره اش بردارد ادامه داد: من با آدم های بزرگی آمد و شد داشته ام اما آشیخ علی یک چیز دیگر بود. چشمانش راتنگ کرد و با طنز گفت: کورسوی چشم و نگاه من کجا و افقی که او پرواز میکند کند کجا! مشت نمونه خروار عرض میکنم. سید اهل دل و بی بضاعتی بود زیرزمین خانه اش را کرده بود مجلس ذکر اهل بیت. خانه اش نیم ساز بود. در و دیوارش را گچ نکرده اش را با پارچه و ملحفه و هر چه میتوانست پوشانده بود که مجلس ارباب عریان نباشد. سیمان حواله ای بود. من آمدم پیش شیخ. با دست به در ورودی اشاره کرد و گفت: اینجا یک درب چوبی بود و پله میخورد. کنار همین درگاه روی پله نشستم و ماوقع را برای شیخ گفتم. حرفم این بود که اگر شیخ میتواند از اعتبارش استفاده کند و حواله یک نیسان سیمان برای سید بنده خدا بگیریم. شیخ خیلی گرفتار بود. طرف را هم نمیشناخت. سکوت کرد. سکوتش آنقدر طولانی شد که بفهمم آهی در بساط ندارد. آخر اگر داشت سریع اقدام میکرد. وقتی مطمئن شدم کاری از شیخ بر نمی اید احساس کردم ماندنم به صلاح نیست و شرم میکند با من چشم تو چشم شود. برخاستم و کاری را بهانه کردم تا بیش از این شاهد شرمندگی اش نباشم. همین که بلند شدم شیخ سر برداشت و پرسید: خیلی اضطراری است؟ با لکنت گفتم: چه عرض کنم! هم سید است، هم طلبه و هم خانه نیمه کاره اس را وقف اهل بیت کرده. زن و بچه اش توی خاک و خل زندگی میکنند. شیخ چیزی نگفت و من هم ماندن را جایز ندانستم. نمیدانم چه شد که دیگر نه من خانه آن بنده خدا رفتم و نه با شیخ دیگر حرفی شد. من جریان را به کل فراموش کردم. حاجی آهی کشید و ادامه داد: دو سه سال از رحلت شیخ گذشت. من رفته بودم حرم حضرت معصومه جهت زیارت و نماز که همان سید را دیدم. به محض دیدنم مرا در آغوش گرفت و گفت: حاجی خدا پدر و مادرت را بیامرزد. از همان زمان که نیسان سیمان را برایم فرستادی و دیگر خبری از خودت نشد من خانه را ساختم و در همه مجلسهایی که میگیرم تو و همه امواتت را سهیم میکنم. اشک پهنای صورت حاج غلام را خیس کرد و با بغضی که گلویش را گرفته بود نتوانست حرفی بیش از این به زبان بیاورد. سرش را زیر انداخت و های های میگریست. الهم اغفر للمومنین و المومنات الاحیا منهم و الاموات
از ارادتمندان و دوستان مرحوم استاد بود (ره) دیروز دفن شد رحمة الله علیهما روحشان را با ذکر صلواتی ‌در روز قدر شاد کنید. 👇 https://eitaa.com/joinchat/1932853282Cd9f5e40ccd
امام علی حجّتِ ماست.mp3
3.88M
✳️ امام علی علیه‌السلام بر همه حجّتِ است... 🎙 🔹 امام حجّتِ ماست در اینکه ▫️چگونه نگاه کنیم؟ ▪️چگونه بگیریم؟ ▫️ چگونه رها کنیم؟ ▪️ چگونه زندگی کنیم؟ ▫️ و چگونه بمیریم؟ ... 🌿 @GeraFekr
4_5875484783840067941.mp3
1.27M
🌿جهت دهی به خواسته ها ...... استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
AUD-20200501-WA0001.mp3
5.84M
باری را از ولی برمی‌داریم؟ ولی کجاست؟ دل عاشق حجت اما ... ۳۰۰ سال فلاکت مشکل هجوم فرهنگ نیست مشکل خلا و ضعف و زبونی ماست. کمبود باطنی! اسپانیا تحت لوای اسلام! . صهیونیستها در اوج دربدری برای همه شب قدر داشتند و تقدیر و نقشه ریختند!