از صبح که تو مدرسه و جشن بچه ها شرکت کرده بودم و کلی بالا ،پایین رفته بودم خستگی درتنم بود اما خوابم نبرد دلشوره داشتم انگار منتظر اتفاقی بودم .تلویزیون را باز کردم ...باورم نمیشد خبر سنگین بود اشکهایم بی اراده می ریخت ،گفتم حاجی چه کرده ای که حتی به زائرانت هم رحم نمی کنند. یادم از دلنوشته پسرم آمد نخوانده بودنش هنوز ،بازش کردم برایم تشکر نوشته بود وآخرش یک خواسته داشت که دعا کنم شهید شود .پسر ۱۲ساله من آرزوی شهادت داشت با خودم گفتم حاج قاسم راست میگفت ما ملت شهادتیم🇮🇷
✍ #ر_جعفری
#حاج_قاسم
#کرمان_تسلیت
#خط_روایت
@khatterevayat