مظلوم اما مقتدر!
دلخوشی ام بعد از هر زخمی که از دشمن به تن خسته مان می خورد گوش دادن به حرف #حاج_قاسم بود که می گفت "والله؛ هرکس تیر به سوی این نظام انداخت، آواره شد..." ما مظلوم همیشه تاریخ بوده ایم از ماجراهای سقیفه و تنها ماندن مُعِزّ المومنین و غروب عاشورا و تا همین #مصیبت_کرمان. اما همیشه مقتدر هم بوده ایم. همیشه مقابل جور و ستم ایستاده ایم اگر سیلی به صورتمان زدند آواره شان کرده ایم، دست خدا می شویم و به سنت الهی یدالله فوق ایدیهم دست روی دست نمی گذاریم. حالا در این لحظه از تاریخ و در این مکان از جغرافیا فریادهای ما بیشتر به گوش می رسد. دیگر خار در چشم و استخوان در گلو نخواهد ماند حتی اگر مکر و تزویرشان بیشتر شود چون انتقام ما سختتر می شود. از این پس فقط یک نقطه کوبیده نخواهد شد هم حرامیان شام و داعش و هم نوکران صهیونیست در اقلیم.
✍#میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_اقتدار
#پاسخ_سخت
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید
روایت غربت
یکی از تلخ ترین روضه هایی که همیشه شنیده ام در مورد امیرالمومنین علی علیه السلام بوده وقتی که خبر شهادت ایشان در محراب نماز پخش شد، اهل شام گفتند مگر علی هم نماز می خواند!؟ رسانه آنموقع، منبر بود و نهایت حرفهایی در جمع و یا سینه به سینه. BBC و اینترنشنال را چک می کنم آیا وقاحت این خبرسازها تمامی ندارد؟ این چه مرضی است که پشت بند این اتفاقات آنوری ها را هم بنشینم چک کنم و حرص مضاعف بخورم؟ اما حالا که همه چیز مشخص است در این عصر به اصطلاح اطلاعات چرا؟ چرا باید برای گرفتن انتقام دختر #کاپشن_صورتی جواب پس بدهیم؟ چرا آل صهیون که بیشتر از بیست و چند هزار نفر را در عرض نزدیک به ۱۰۰ روز شهید کرده اند ککشان هم نمی گزد و داشتند مظلوم نمایی اهل تل آویو را پی می گرفتند تا مبادا اربابانشان لحظه ای از دستشان دلخور شود. به سختی کار در #جنگ_روایتها فکر می کنم اینکه وقتی که ما سرمست از پیروزی هستیم دارند طوری وانمود می کنند که باختشان را منفی جلوه ندهند.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_اقتدار
#پاسخ_سخت
@khatterevayat
@mimvamim
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
🧦🧦🧦
صدای جوراب فروش از واگن زنانه میاید حتما آنها هم فهمیده اند هنوز هم دم دست ترین و ساده ترین هدیه روز مرد جوراب است! لابد مشتری هم دارد که نمی آید واگن آقایان. خب شاید یکی از همین آقایان بخواهد برای خودش جوراب بخرد یا برای پدرش. نمی دانم اولین بار چه کسی جوراب را به عنوان هدیه قطعی روز مرد قرار داد؟ احتمالا یکی که تولیدی جوراب داشت اولین وضع کننده این اتفاق بود! سخت به دنبال تاریخ تقریبی اش هستم اما چیزی دستم را نگرفته. اصلا جوراب کی وارد این مرز و بوم شد؟ مگر نه اینکه ما قبلترها از پاپوش استفاده می کردیم؟ البته سنت اهدای جوراب به مراسم عید دیدنی بازمی گردد زمانی که عمه ها و خاله ها با جوراب قهوه ای یا سفید رنگ با حس حاکی از رضایت خوش خوشانه بدرقه مان می کردند و ما جوراب یک سالمان را در همان عید دیدنی جمع می کردیم. یادم نمیاد تا قبل از دوران دانشگاه جوراب خریده باشم. چه جوراب های مقاومی هم بودند پاره که نمی شدند و اگر شکاف کوچکی در آن ایجاد میشد با نخ مشابه طوری وصله می شد که از روز اولش هم بهتر میشد و بعضا جوراب های عیدی را مادرها به خواهرزاده های خودشان هم می دادند و ما با جوراب های وصله پینه دار تا عید بعد سر می کردیم. به نظرم جوراب وسیله مهمی بود که آنرا هدیه می دادند و این سنت در روز مرد به اوج خودش می رسد در گزارش کاملا موثقی متوجه شدم صنعت جوراب بافی چینی ها از صنعت تولید اسباب بازی شان در این ایام پیشی می گیرد. اما توصیه ای اکیدی که توسط کارشناسان امر انجام شده سفارش شده حداقل برای روز مرد جوراب ساق کوتاه تهیه نشود به هر روی حفظ حرمت ها از اوجب واجبات است کمی رعایت لطفا!
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روز_پدر
#پدر_یعنی_گرمی_خانه
@khatterevayat
https://eitaa.com/MimVamiM
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
دُر دردانه
انگشتر دُر نجفم را از باقی انگشترهایم بیشتر دوست دارم حتی از یاقوت و زمرد. چند سالی است که دارمش یک روز نشسته بودم در خلوتم با انگشترهایم، دیدم یک چیز جایش خیلی کم است. آن انگشتر دُر بود همان که بیشتر دوستش میدارم. به رفیقم گفتم اگر دُر خوبی دستت افتاد از من مضایقه نکن. فردایش از بازار زنگ زد یک دُر خوب نجفی یافته ام، می خواهی؟ بی تعارف قبول کردم و فردایش برایم آورد. دیدم یک یا حیدَر روی نگینش نقش بسته. لبخند زدم همان که می خواستم. اربعین امسال دستم بود و خیلی جاهای دیگر. یک عقیق کوچک گرفته ام تا جایی که میشود دستم باشد. نمی دانم چرا انقدر دُر دوست دارم؟ شاید از خاصیت عاشقان پدر است این قضیه. نگاهش که می کنم یاد نجفم، کربلایم، مدینه ام، سامرایم اصلا همه جا دلم یاد پر می کشد. خاصیت پدر این است همه جا یاد بچه هایش و با حال خوش و لبریز از احساس پدرانگی. هیچ کس برایم امیرالمومنین علیه السلام و دُر نجفش نمی شود. بر قلبم بدون هیچ حرفی عشق به او را کوبیده اند. این یک قضیه خاص است برای عاشقان او. اگر کسی محبتش را در دل ندارد ول معطل است. ای پدر مهربان! ای پدر ما خاکی ها ای ابوتراب! روزهایی که بدون یاد تو گذشته اند همه فراموش شده اند، اما هر روز که نام تو یاد شده بر دل یا زبانم هیچ غم یا غصه بر دلم نقشش نمانده. آه پدر جان ستون عالم امکان خدا را شکر که پدر من تویی.
السلام علیک یا امیرالمومنین
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روز_پدر
#پدر_یعنی_گرمی_خانه
@khatterevayat
https://eitaa.com/MimVamiM
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
نجف، پدر، آرامش
خیلی کم پیش آمده وقتی به مزار گذشتگان رفته ام آدم سن و سال داری از سر دلتنگی برای پدر یا مادرش گریه کند البته نه اینکه نباشد خیلی بندرت اینگونه است. اما جایی که گم این تجربه را زیاد به چشم دیده ام در نجف و حرم امیرالمونین علیه السلام است. حتی در کربلا نیز چنین حسی را چندان ندیده ام در کربلا بر غربت خود امامان دلتنگ میشویم اما نجف داستان دیگری دارد. شبهای خلوت نجف چه مردان ریش و ابرو سفیدی را دیده ام که دو دستی یک گوشه از حرم را بغل کرده اند و صورت را چسابنده اند به حرم و های های اشک می ریزند. همیشه احساسم این بوده عاشقان امیرالمونین علیه السلام وقتی هنگام موت حضرت پدر را می بینند دلتنگی عمرشان در همان لحظه تمام میشود. پدر مهربان، حضرت حیدر باز هم نجف و گریه در آنجا رزق فرزندانت باشد.
السلام علیک یا امیرالمومنین
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روز_پدر
#پدر_یعنی_گرمی_خانه
@khatterevayat
https://eitaa.com/MimVamiM
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
هر یک رای
انتخابات نزدیک است کم کم این قضیه دارد در سطح جامعه فراگیر می شود فعلا صدا و سیما پیش قدم است آنها که می خواهند به روال گذاشته رای بدهند می آیند ولی بعضی ها هم تا اسم انتخابات می آید چهره شان درهم می شود و بعضی با پوزخند فقط می گویند "مگه نمی بینی وضع چجوریه؟ بازم می خوای رای بدی؟" می گویم دقیقا برای اینکه وضع بهتر شود یا بدتر از این نشود. دلم از این آدمهایی می گیرد که حال و روزشان از خیلی ها واقعا بهتر است خانه ای بالای سرشان، ماشینی، کار و حقوق خوبی و هزار تا چیز دیگر. اما چون زیادی سیاست زده شده ایم هر جواب قانع کننده ای که بگویی باز مرغشان یکپا دارد. کاش پرده سیاه نمایی و خود بدبخت بینی را بزنیم کنار. همه اش کارهای نکرده و دیده نشده را به رخ خودمان نکشیم. هر کس در انتخابات شرکت نکند طرز فکر و روحیه ای که برای جامعه می پسندد را از جامعه و مدیریتش دور می کند واقعیت این است با مشارکت بالا یا پایین مشروعیت نظام خدشه دار نمیشود و به هر ترتیبی مسیر انقلاب پیموده می شود البته به بعضی هم نمی شود خورده گرفت چون اقدامات انجام شده در زندگی شان ملموس نیست بماند که از آفات لیستی رای دادن هم به قدرت رسیدن آدمهای ظاهرسازی بوده که هیچ تعهدی ندارند اما قهر از صندوق هیچ ضرری جز برای خود ما ندارد.
✍#میم_و_میم
#خط_روایت
#انتخابات
#ایران_قوی
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
حکایت این زمستان
دارم به ویدیوی دختر بچه اهل غزه نگاه می کنم که زیر باران دارد می لرزد و به سقفی که شاید تا چند وقت قبل بالای سرش بود فکر می کند یا پدری که چتر بالای سرش می گرفت یا مادری که نگران بابت سرما خوردنش بود و شاید الان هیچ کدام را ندارد. دیگر لازم نیست هوا بیشتر از این سرد شود! همین هم خوب است. شاید خدا دوست دارد بهارمان را بارانی کند یا تابستانمان را! حتی دیگر دوست ندارم هواشناسی را چک کنم. دانستن اینکه هوا بارانی است یا برفی یا دما چند درجه میشود چه فرقی می کند وقتی قرار است بلرزی می لرزی. اما دلم خوش است به پایان این زمستان. اما دوست ندارم اوضاع مثل قبل هم بشود دوست دارم مثل لحظه ای باشد که آن طفل معصوم زیر باران مانده دلش می خواهد.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_مردمی
#طوفان_الاقصی
@khatterevayat
https://eitaa.com/MimVamiM
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
جوجه را آخر بازی می شمارند!
همه هیجان دارند. سردی هوا انگار این هیجان را دوچندان کرده. سمت بازار ولوله مردم بیشتر است. نیمه اول تمام شده هنوز یک هیچ عقبیم. گل را که خوردیم فکر کردم اینبار هم ژاپن است و دیگر امیدی نیست. سوار مترو می شوم ایستگاه امام خمینی ره باید خط عوض کنم. خدای من گلللللل! داد کوچکی می زنم چند نفر نگاهم کردند پخش اینترنتی بعضی ها که دیرتر پخش می شود مرا به این هوس انداخت که گل دوم را هم زدهایم اما همان گل اول است. مردی که روبرویم نشسته میگوید چند چند است؟ بازی را نشانش میدهم خوشحال میشود خدا را شکر می کند. همیشه بازی های تیم ملی وقتی عقبیم دوست دارم بیرون باشم سر کار باشم و بعدش یکی بگوید بردیم! از مترو پیاده شده ام سوار تاکسی ام پخش زنده ام قطع شده دارم آنلاین فقط اتفاقات افتاده را چک می کنم. از تاکسی پیاده شده ام مغازه جلویی دو پسر نشسته اند یکی داد می زند، می دوم می گوید پنالتی اولش می ترسم مبادا به نفع ژاپن باشد اما به نفع ماست. پیرمردی جلوی مغازه موبایل فروشی ایستاده اجازه می گیرد پنالتی را ببیند. دل دیدنش را ندارم فقط خدا خدا می کنم. صدای داد بلند می شود. ایران دو بر یک از ژاپن جلو است. اما بازی هنوز تمام نشده. فقط چند ثانیه دیگر. بازی تمام شد. ما ژاپن را برده ایم. دیگر با خیال راحت می خندم. مردم هم می خندند.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_فوتبالی
#ایران_قوی
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
جانمان ایران
میوه فروش سبیل کلفت دارد سر به سر مردم می گذارد و با زبان کردی سرخوشی می کند و به مشتری ترک زبان می گوید "حاج خانوم ارزونتر حساب می کنم." راننده جوان که شیشه ها را پایین کشیده دارد با آهنگ آن ور آبی همخوانی می کند. لبخند روی لب خیلی هاست. برای این لبخند حسابی حرص خوردیم. موقعی که گل خوردیم روی سرمان آب یخ ریختند و با آفساید آه از نهادمان گذشت. اما مهم خوشحالی الان ماست. خیلی ها با سلیقه های مختلف الان خوشحال اند حتی ته دلشان اگر نظام را نخواهند اما حداقل بی وطن نیستند! دوست داشتن ایرانمان بهانه نمی خواهد دلیل ما وجود چیزی است به نام دوست داشتن ایرانمان همین بس.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_فوتبالی
#ایران_قوی
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
یک اتفاق ملموس
بازی تمام شده است این حس سرخوشی اما به این زودی ها تمام نمیشود. دور مقدماتی که را که دنبال می کردم سر بازی هنگ کنگ یک دلشوره آمده بودم سراغم که بازی های بعدی را چه کنیم ای خدا! ولی سر بازی امارات که کمی داشت خیالم آسوده می شد، بازی با سوریه دلم را لرزاند و گفتم خدایا حداقل به دست ژاپن حذف شویم آبرومندانه تر است خب! اما بازی با ژاپن تمام معادلات ذهنم را به هم ریخت. اما چرا یک جای کار برایم می لنگد که فکر می کنم باید مثلا جلوی ژاپن از پیش بازنده به نظر برسیم؟ همه اش به خاطر چیزی است که دارند وارد ذهنمان می کنند و باید مقاومت کرد. مقاومت در برابر چیزی که نیستیم بلکه پی بردن به اینکه چه هستیم. برد برابر ژاپن یک دستاورد ملموس بود چیزی که الان در آستانه انتخابات خیلی روی آن مانور می دهند که بعله ما هیچ نداریم و داریم در عین بدبختی زندگی می کنیم. آیا هیچ چیز مثلا نمی توانیم ببینیم؟ هیچ چیز امیدبخشی در دور و اطرافمان نیست؟ قطعا هست و باید دنبالش بود خیلی هم حساس بودن نمی خواد فقط حس بازنده بودن را اگر بگذاریم کنار خیلی چیزها را می بینیم. بازی انتخابات را هم اگر ببریم سرخوشی اش به این زودی ها تمام نخواهد شد.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#انتخابات
#ایران_قوی
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
سنگ حرم
قرار است سنگ حرم با تربت هم بدهند. دلیل رفتنم دو چندان شده است. ولیعصر عج شلوغ است. ونک اما از آن هم شلوغ تر. اتوبوس تاخیر دارد و تاکسی ها هم پر. موتور می گیرم. به رکعت آخر نماز می رسم اما تا مراسم یک ساعتی مانده. حال بیرون رفتن از مسجد را ندارم، یک پرده می کشند بین مسجد تا کسانی که نمازشان مانده بیایند و بخوانند. زیارت وارث که تمام می شود قاری شروع به تلاوت چند آیه می کند. سخنران شروع کرده. خدای من چقدر آرام صحبت می کند کاش اینقدر نزدیک منبر نشسته بودم. دارد چرتم می گیرد فقط صدای صلوات هاست که زنجیره چرتم را پاره می کند! صلوات آخر بلندتر است و بالاخره خوابم تمام میشود. سخنران موقع خداحافظی لبخندی به من می زند و می گوید "قبول باشد" خجالت زده ام. حاج مهدی سماواتی رسیده است. مثل همیشه با صدای گرم و اشعار پر مغزش مهمانمان می کند. یکی اشک می ریزد آرام آرام. یکی شانه اش تکان تکان می خورد. یکی لبخند می زند. یکی کِل می کشد. یکی گل را پر پر می کند و میریزد روی سر بغل دستیاش. دو مداح جوان هم می خوانند و مستمعین بیشتر سر کیف می آیند. مجلس تمام است اما موقع اهدای سنگ و تربت است نمی دانم چجوری می خواهند اهدا کنند. موقعی که نماز تمام شد و گوشه مسجد خوش نشسته بودم بیرون به مراجعین پک شکلات و کاغذی که شماره قرعه کشی را روی آن نوشته بودند می دادند! لبخند روی لبم است. دارند اسامی را برندگان را میخوانند. اما ناراحت نیستم میدانم یک چیز بهتر گیرم میآید.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_مردمی
#ماه_شعبان
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.
پرچمهایی برای لبخند
از خانه که بیرون زده ام صدای مولودی بلند است که ناخودآگاه مرا به سمت محل صدا می کشاند. یک میز کوچک با چند تا میوه و شربت از اهل خانه ای کوچک و ساده که خوشحال اند بابت این ایام و دوست دارند بقیه را هم در شادیشان سهیم کنند. پرچم زدهاند و چراغانی کوچکی هم انجام داده اند. شاد بودن در این ایام دلیل خاصی نمی خواهد همین که یاد اسم این ماه می افتم لبخند روی لبم نقش می بندد. خدایا بعضی ها چقدر خوب شاکر تواند چشمانشان باز است به نعمت های تو و دست و زبانشان با کوچکترین بهانه ابراز عشق می کنند به تو اما شکر گذاری تو یک طرف و اینکه دیگران را با کارهای کوچکشان با همان دارایی ناچیزشان شاد می کنند یک طرف. خدایا شکرت.
✍ #میم_و_میم
#خط_روایت
#روایت_مردمی
#ماه_شعبان
@khatterevayat
〰〰〰〰〰〰🔻🔻
امتیاز بدهید.