هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| فیلم کمتر دیده شده از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره #امام_خمینی(ره)
ما مُرده بودیم امام ما را زنده کرد.
ما گمراه بودیم، امام ما را هدایت کرد.
ما از وظایف بزرگ انسان و مسلمان، غافل بودیم، امام ما را بیدار کرد و راه را به ما نشان داد و دست ما را گرفت و ما را تشجیع کرد و خودش هم جلو افتاد!
اکتفا نکرد به اینکه بگوید بروید، او رفت تا ما برویم و پشت سر او حرکت کنیم.
خدا را شکر که پشت سر او حرکت کردیم، متوقف نشدیم و نیمهکاره او را رها نکردیم.
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
عروج به روایت #سیداحمد_خمینی/۱
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در مورد کسالت حضرت امام، از این نشیب و فرازها، همیشه وجود داشت.
امام در نجف هم گاهی از ناحیه قلب ناراحتی داشتند، اما با مختصر مداوایی مرتفع می شد. به ایران که آمدیم کار زیاد و نامناسب بودن محیط کار و زندگی خصوصا در قم، موجب تشدید ناراحتی ایشان شد. ایشان در قم در یک اتاق کوچک، روزی چند ملاقات عمومی داشتند و هوای اتاق به خاطر دستگاههای فیلمبرداری خیلی گرم بود، آنهم در قم که هوا خودش بهطور طبیعی گرم است.
از همان سال58 دکتر عارفی به قم آمد و گفت: ایشان ناراحتی قلبی دارند و باید استراحت کنند که ناچار به ایشان استراحت داده شد. شبی که حال امام بد شد، دوستان را از تهران خواستیم. مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید باهنر، آقای هاشمی، رهبر عزیزمان آقای خامنه ای و اعضای دیگر شورای انقلاب بودند که به قم آمدند.
مشورت کردیم و تصمیم بر این شد که امام به تهران بیایند که شبانه با ماشین به تهران منتقل شدند. یادم هست که آن شب هم هوا خیلی سرد بود. به هر حال؛ در بیمارستان قلب تهران حال ایشان نسبتا بهتر شد و سرانجام قضیه منجر به این شد که امام به جماران تشریف آوردند. خلاصه از این نگرانیها قبلاً هم داشتیم، سالی یکدفعه، دوسالی یکدفعه، ایشان ناراحتی قلبی پیدا می کردند که البته شدید نبود و ما هم در نظر نداشتیم که دوستان امام را بیازاریم و خبر کسالت ایشان را به دوستانشان بدهیم. چون می دیدیم که دشمنان امام خوشحال می شوند و دوستان امام متاثّر می گردند و چنین چیزی صحیح نیست. عشق مردم به امام خیلی زیاد بود.
از اول هم خیلی ها می گفتند که: امام مریضند، یک یا دوماه دیگر می روند و بعد از امام هم دیگر معلوم نیست چه بشود! از سال اول این را می گفتند، اما دیدیم که اینطور نشد و امام یازده سال بعد از انقلاب زنده ماندند.
تا مرتبه آخر که امام در مزاج خودشان ناراحتی احساس کرده و به دکتر گفته بودند. دکترها جلسه کردند و گفتند که باید یکی از اطبای متخصص امراض داخلی ایشان را ببیند. ما برای قلب امام هر چه از دستمان برمی آمد، انجام دادیم. دستگاهی را در جیب امام می گذاشتیم و شبانه روز قلب امام را کنترل می کردیم، ما هم خیالمان راحت بود. حتی اگر بنا بود چند دقیقه بعد برای قلب امام مساله ای پیش بیاید، احساس می شد و روی صفحه تلویزیون مشاهده می کردند و سریعا اقدام می کردیم. مثلاً اگر داشتند راه میرفتند سریع می رفتیم میگفتیم، شما الآن بنشینید یا استراحت کنید. من هم از جماران خیلی کم بیرون می رفتم.
این جریانی که پیش آمد، مربوط به قلب نبود و ما به قول نظامیها، دور خوردیم. ما تمام نیرویمان را در قسمت قلب گذاشته بودیم و فکر می کردیم که امام از دیگر نواحی بدن مشکلی ندارند و سالم هستند.
مساله اخیر مربوط به جهاز هاضمه ایشان می شد و چون اکثر دکترهای امام متخصص قلب بودند، بنا شد دکترهای متخصص گوارش، امام را معاینه کنند. آقای دکتر زالی امام را معاینه کرد و گفت که باید آندوسکوپی کنیم. بعد از اینکه کار آندوسکوپی تمام شد، آقای دکتر طباطبایی که از نزدیکان ماست، آمد پیش من. من به او نگاه کردم، دیدم که همینطور دارد یک حرفهایی می زند احساس کردم، قصّه ای است که اینها نمی خواهند به صراحت به من بگویند. گفتم: خوب اول باید بفهمیم چه شده، تا بعد برای آن فکری بکنیم. بعد خودم قضیه را دنبال کردم و به دکترها گفتم که: خوب، من که نمی شود از قضیه خبر نداشته باشم، شما باید جریان را به من بگویید. ایشان گفتند که: «یک زخمی در معده هست که این ناراحتی امام مربوط به آن زخم است. ایشان خونریزی داشتند منتهی، چون قرص آسپرین مصرف کرده اند، ناراحتی معلوم نشده است و درد نداشته اند. الآن هم ماندیم که چه بکنیم. عقیده آقایان این است که عمل بکنیم، یکی دو نفر معتقدند که نباید عمل کنیم.» من گفتم، اصلاً چه هست؟ گفتند: احتمالاً سرطان است. گفتم: چند درصد احتمال دارد؟گفتند: آقای دکتر زالی گفته: «برای من قطعی است، امّا حالا می گوییم یکی یا دو درصد احتمال دارد که شاید نباشد.»
حالِ من را می توانید حدس بزنید. من خیلی سعی کردم خودم را عادی نگه دارم و تا آخر هم سعی کردم. چون حضرت امام به من گفته بودند که اگر قضیه ای پیش آمد، تو مواظب باش هیچ کاری که دلیل ضعف باشد، انجام ندهی. من هم اولاً سعی می کردم خودم را نگه دارم، ثانیا هم آن موقع ما هنوز خیلی امید داشتیم که مساله حل بشود.
من هم از آقایان روسای سه قوّه آن موقع یعنی حضرت آیتالله خامنهای و آقای هاشمی و آيتالله موسوی اردبیلی و جناب نخست وزیر ـآقای موسویـ دعوت کردم و جریان را به آنها گفتم.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
امام عزیز
پرونده ویژه کانال روزنه به مناسبت ارتحال جانگداز امام خمینی
لطفا در ثواب نشر شریک شوید....
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🎥مصاحبه مقام معظم رهبری، در روز تشییع امام خمینی
متنِ کامل وصیتنامۀ الهی_سیاسی امام خمینی
تذکرات چهارگانه ذیل وصیتنامه امام خمینی
چیستی، چرایی و ضرورت مقابله با #تحریفامام در نگاه مقام معظم رهبری
امام خمینی به روایت امام خامنهای (آشنایی با موضوع «امام خمینی(ره)» در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی )
امام رصد سمپاشیهای رسانههای معاند را حتی در بستر بیماری هم ادامه داد!
امام در بستر بیماری هم نماز شب را ترک نکرد!
عروج به روایت سیداحمد خمینی
پیام تسلیت حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی بهمناسبت ارتحال امام خمینی
اطلاعیه حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی بهمناسبت ارتحال امام خمینی
پیام تسلیت حضرت آیتالله العظمی اراکی بهمناسبت ارتحال امام
🎥 فیلم کامل نماز آیتالله العظمی گلپایگانی بر پیکر امام خمینی(ره)
🎥مصاحبه کمتر دیده شده امام در نفی #سکولاریسم_مذهبی!
🎥لحظاتی از حضور آیت الله خامنهای در مراسم تشییع امام خمینی
🎥بخشی از قرائت وصيتنامه امام(ره) توسط حضرت آیت الله خامنهای
🎥هشدار تاریخی آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی درباره دشمنی با امام خمینی(ره) و #تحریف_خط_امام
هر کس در برابر انقلاب بایستد، هلاک میشود! (رؤیای صادقهی #آیتالله_بهجت(قدسسره) که تعبیر شد!)
🎥لحظات پایانی عمر شریف امام خمینی به روایت آیتالله خامنهای
🎥فیلم کمتر دیده شده از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره #امام_خمینی(ره)
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
عروج به روایت #سیداحمد_خمینی/۲
همان موقع دکترهای امام و دکترهای دیگری را که در این زمینه کار می کردند، جمع کردیم. ساعت یازده شب، وقتی که ما خودمان با هم صحبت کردیم و دکترها هم با هم صحبت کردند، یک جلسه مشترک با آقایان دکترها گذاشتیم و قضیه را پرسیدیم. گفتند که:«از نظر ما قضیه محرز است و ما هم می گوییم باید عمل کنند.»
البته یکی از آقایان با عمل مخالف بود. ما هم در مقابل جمع نمی توانستیم نظر یک نفر را ملاک قرار دهیم. بعد بحث کردیم که اگر عمل نکنیم، امام چند ماه دیگر زنده خواهند بود؟ اگر عمل کنیم چه مدّت دیگری زنده خواهند بود؟ گفتند: اگر عمل خوب باشد و مرض به جاهای دیگر چنگ نینداخته باشد، ممکن است تا 5سال دیگر هم زندگی خوبی داشته باشند. و اگر به جاهای دیگر چنگ انداخته باشد، الآن نمی توانیم جواب بدهیم. باید کبد و طحال و جاهای دیگر را ببینیم و بعد بگوییم. امّا اگر عمل نکنیم، بستگی دارد این زخم چه جوری باشد. اگر زخم، معده را پاره کند که دیگر آن موقع احتمال زنده ماندن خیلی کم است.
با روسای سیاسی کشور و آقایان دکترها مجددا جلسه تشکیل دادیم. در آن جلسه مطرح کردیم که از ما هیچ کاری ساخته نیست و فکر خاصی هم نداریم، آنچه که شما فکر می کنید مفیدتر است، در مورد امام انجام دهید. حتّی من به آنها پیشنهاد کردم که برای برخورد بهتر و مفیدتر، بهتر است شما به اسم و عنوان امام کاری نداشته باشید و تنها بعنوان یک مریض با امام برخورد کنید که در اینصورت بهتر می توانید به معالجه بپردازید. اینها گفتند، ما شک نداریم که باید وظیفه پزشکی خودمان را خوب عمل کنیم، گفتیم: یاعلی.
در اینجا لازم است من از همه دکترها به ویژه آقای دکتر عارفی تشکر کنم، زیرا آنها واقعا دین بزرگی به گردن من و همه ما دارند. آنها در طول این یازده سال، تلاش بسیار زیادی کردند، واقعا از اینها ممنون هستم. ان شاءاللّه خداوند به اینها اجر دهد و الاّما در مقابل خدمات و تلاش شبانه روزی همه دکترها، کاری از دستمان ساخته نیست. یعنی واقعا نمی توانیم تشکر کنیم.
دکترها گفتند که: ما به این نتیجه رسیدیم که یکی دو نفر دیگر از دکترها هم بیایند و بعد آزمایشها را بدهیم نمونه برداری کنند. این کار چندروز طول کشید. دکترها طی جلساتی که بعضا 7ساعت، 8ساعت طول می کشید و من هم در آنها شرکت داشتم، به این نتیجه رسیدند که باید روی حضرت امام عمل جرّاحی صورت بگیرد. به امام هم نگفتیم که نوع بیماری چیست.
مانده بودیم که چطور به حضرت امام بگوییم، می خواهیم شما را عمل کنیم. آقای دکتر عارفی و دکترهایی که در اینجا سابقه حضور داشتند، می دانستند که وقتی بروند به امام بگویند، امام زیاد پافشاری نمی کنند و فورا قبول می کنند.
چون قبلاً هم امام را دیده بودند که چطوری است! مثلاً در هر زمینه ای که به امام می گفتند، امام فورا می گفتند: بسم اللّه . مثل اینکه می گفتند: باید خون بگیریم، یا اینکه آقا شما باید نشسته نماز بخوانید. کلاً مریض خوبی بودند. خلاصه دکترها همه جمع شدند، آمدند خدمت امام. آقای دکتر عارفی گفتند: آقا شما یک کسالتی در معده دارید که ما به این نتیجه رسیده ایم که باید شما را عمل کنیم. امام به سینه مبارکشان اشاره کرده و گفتند: یعنی اینجا را باز کنید؟ گفتند: بله. گفتند: بسیار خوب، هر طور صلاح می دانید. و بعد از جا برخاستند و خداحافظی کردند و رفتند. من به دکترها نگاه کردم، دیدم بعضی ها آنقدر متاثرند که نمی توانند از اتاق بیرون بروند.
بعضی ها هم در حیاط یا راهرو گریه می کردند؛ آنها فکر نمی کردند امام بدون اینکه جمله ای بگوید یا حرفی بزند، به این سادگی به عمل رضایت دهد. خلاصه، قرار شد فرداشب عمل صورت بگیرد. من دیگر تحمل اینکه بروم پیش امام و بنشینم با ایشان حرف بزنم را نداشتم. می رفتم اگر کاری بود، انجام می دادم و می آمدم.
یادم هست حضرت امام، آن موقع کارهای سیاسی داشتند که انجام می دادند. آخرین حکمی که ایشان دادند؛ هفت، هشت ساعت قبل از عمل بود. حکم راجع به یک موضوع قضایی بود که به آقای موسوی اردبیلی دادند و آقای رئیسی و آقای نیری را مامور پی گیری موضوعی کردند.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
عروج به روایت #سیداحمد_خمینی/۳
بعد امام گفته بودند خانمها بیایند پیش من کارشان دارم، که خانمها [همسر و دختران و نوه های امام] رفته بودند، حضرت امام آنها را نصیحت کرده بودند و گفته بودند که: بالاخره همه ما می میریم و سفارش کرده بودند که اگر اتّفاقی افتاد، خودتان را حفظ کنید. سعی کنید ضجّه نکنید و آرام باشید. سفارش مادر را کرده بودند. گفته بودند: مرگ حقّ است، همه می میرند. من هم دیر یا زود می میرم. امیدوارم شماها من را حلال کنید و ممکن است من شما را رنجانده باشم.
آنها خیلی ناراحت شده بودند و جوّ عاطفی شدیدی آنجا به وجود آمده بود. من در آن جلسه شرکت نکردم، چون اصلاً تحمّل نداشتم. من دم در بیمارستان ایستادم، دیدم امام آمدند.
در این مدت در جماران درمانگاه کوچکی درست کرده بودیم که اگر برای امام اتفاقی افتاد، به مداوای ایشان بپردازیم. علّت اقدام به این کار هم مختلف بود، از جمله مساله جنگ و مجروحین جنگی و ضرورت رسیدگی بیمارستانها به آنها، مساله حفاظت از حضرت امام در بیمارستان که قطعا برای دیگران محدودیتهایی را ایجاد می کرد و نیز مسائل امنیتی و ... .
شبی که امام به بیمارستان می رفتند تا فردا صبح عمل کنند، من دیدم امام بطرف من می آیند. خیال کردم ایشان با من کاری دارند و نزدیک رفتم. به محض اینکه به ایشان رسیدم، امام گونه من را بوسیدند و به من گفتند: خداحافظ و رفتند داخل بیمارستان. حتی آن شب هم نماز شبشان ترک نشد. صبح امام رفتند اتاق عمل و ما هم پای تلویزیون مدار بسته نشسته بودیم و عمل را تماشا می کردیم. جریان عمل بوسیله تلویزیون در اتاقهای دیگر پخش می شد. خانمها هم آمدند و پای تلویزیون نشستند. ولی هنوز نمی دانستند قضیه چیست. من نه به مادرم و نه به خواهرهایم نگفته بودم و قرار شده بود فقط من بدانم. حالا من می رفتم در خانه، پیش اعضاء خانواده، خواهرم یک سوال می کند، مادرم سوال می کند، می آیند، می روند، خاله ها هستند. خلاصه همه و همه سوال می کنند. من هم نمی دانستم به اینها چه بگویم. بنا نبود که چیزی بگویم و نمی دانستم که چه باید بگویم! چون جوّ شایعه بلافاصله زیاد می شد. آنوقت اوضاع ناجوری پیش می آمد. لذا تنها من بودم که عمق فاجعه را تحمل می کردم. آنها فکر می کردند که یک زخم معمولی در معده آقا هست و با عمل جرّاحی خوب می شود.
بعد از عمل که آقا را آوردند بیرون، نیم ساعت نشده بود که دیدم لب آقا تکان می خورد. یکه خوردم. گفتم: چه می گویند؟ رفتم جلو، گوشم را گذاشتم جلوی دهن آقا به فاصله یک سانتیمتر، دیدم آقا دارند می گویند: اللهاکبر، اللّه اکبر.
بعدا امام به هوش آمدند. دو سه روز اوّل هم همانطور که در آن اطلاعیه ها اعلام می شد، حالشان نسبتا خوب بود. باز در اینکه به مردم بگوییم یا نه، اختلاف نظر وجود داشت. بعضی ها معتقد بودند که ما خبر را اعلام کنیم، چون این مرتبه با مرتبه های قبلی فرق می کندو بعضی ها می گفتند، نه، ما چه داعیه ای داریم که دوستان امام را برنجانیم و دشمنان امام را شاد کنیم. بالاخره تصمیم بر این شد که قضیه اعلام شود که ما هم اطلاعیه دادیم و گفتیم که قصّه اینجوری است. روزهای اول حال امام خیلی خوب بود، اما در آن هفت، هشت روز خیلی درد کشیدند و صدمه خوردند. البته به ایشان دواهای ضد درد می دادند اما درد هم داشتند. مسائل پزشکی را که من وارد نیستم، باید برویم سراغ پزشکها که ببینیم مثلاً روز اول امام چطور بوده اند؟ کبد چطور بود؟ کسالت چقدر در معده نفوذ کرده بود؟ چه مقدار از معده را
برداشتند؟ آیا به کبد هم سرایت کرده بود یا نه؟ و مسائلی از این قبیل که دیگر با من نیست و باید پزشکان پاسخ بدهند. امّا بر محیط درمانگاه و دوستانی که برای دیدن امام می آمدند، جوّ تاثرانگیزی حاکم بود، کسانی که پیش من می آمدند بعضا نمی توانستند حرف بزنند. همان موقع به من التماس می کردند که ما برویم یکبار دیگر امام را ببینیم. من می رفتم به امام می گفتم. امام مثل اینکه خودشان بدانند، خیلی راحت از قبل می گفتند: بیایند اینجا چند دقیقه و می خواهند بروند، بروند.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
عروج به روایت #سیداحمد_خمینی/۴
تا بالاخره کار به اینجا کشید که یکروز آقای هاشمی به ملاقات امام (دو، سه روز قبل از فوت امام) آمد و گفت: امروز امامت جمعه با من است. من می خواهم به نماز جمعه بروم، شما فرمایشی ندارید که من بروم از شما چیزی برای مردم بگویم تا دل مردم شاد شود. امام همین طور که خوابیده بودند گفتند: از قول من به مردم سلام برسانید و بگویید دعا کنید که خدا من را بپذیرد، دعا کنید که خدا من را ببرد. من و آقای هاشمی از بس منقلب شدیم، آمدیم بیرون و آقای هاشمی موقعی که می خواست برود، به من گفت: آخر من که نمی توانم این حرف را به مردم بگویم. از طرفی هم امام گفته اند که باید به مردم بگویید.
من گفتم، خوب امام گفته اند شما باید بگویید، نمی شود که نگفت. بعد چیزی به ذهنم آمد گفتم که: اگر به امام بگوییم، مردم ناراحت می شوند، روی علاقه ای که به مردم دارند، نمی گذارند مردم ناراحت شوند وخلاصه خودش یکجوری درست می کند.
من از طرف خودم و آقای هاشمی رفتم به امام گفتم که: قضیه اینجوری است و مردم ناراحت می شوند. امام فرمودند: خیلی خوب، اگر می بینید مردم ناراحت می شوند، بگویید اگر ان شاءالله خوب شدم و بیرون آمدم، خودم جواب محبتهای شما را می دهم که آقای هاشمی رفتند و همین را به مردم گفتند.
فردای آن روز، امام را آوردیم در حیاط، امام گفتند: احمد، این ساختمان روبروی من کجاست؟ من گفتم: این ساختمان حسینیه است. شما همیشه از آن طرف می دیدید و این طرف را نمی دیدید، حالا از این طرف دارید می بینید. از طرف شرق. گفتم که ان شاءاللهخوب می شوید، با هم می رویم توی حسینیه و دوباره مشغول همان کارهایتان می شوید. ایشان به من گفتند که: احمد تو مطمئن باش که من از این کسالت خوب نمی شوم و می میرم. من باز خیلی متاثر شدم. گفتم: نه آقا، این حرفها چیست که می فرمایید؟ گفتند: همین است که می گویم. بعد دیگر تخت آقا را بردیم داخل اتاق. از پیش از ظهر روز بعد، حال آقا دگرگون شد.
روز آخر که روز سیزدهم خرداد ماه بود دکترها هم دیگر مایوس شده بودند. برای اینکه هر چه دارو بکار می بردند، فشار خون بالا نمی آمد. آقایان دکترها و چند تا از دوستان این طرف و آن طرف با حالت ناراحتی نشسته بودند و نمی توانستند چیزی بگویند. آقای دکتر فاضل و آقای دکتر عارفی یک جا نشسته بودند، من رفتم پیششان گفتم چه خبر است؟ چرااینطوری نشسته اید و زانوی غم بغل کردید؟ دکتر فاضل به من گفت: فلانی، آقا تا یکی دو ساعت دیگر، بیشتر نمی توانند حرف بزنند. شما برو هر چه می خواهی از آقا بپرس. گفتم: خیلی خوب و رفتم در اتاق، دیدم صورت آقا نورانی شده و چهره ایشان گل انداخته است و دارند نماز می خوانند. آقا از شب پیش نماز می خواندند.
یعنی از ساعت ده شب قبل از روز فوتشان نماز می خواندند و آن شب دیگر آقای انصاری ایشان را برای وضو مهیا نکرد. برای اینکه خودشان دیگر نگفتند که من وضو می خواهم، چون از شب تا صبح بیدار بودند و نماز می خواندند. آقا هیچ کار دیگری انجام نمی دادند، فقط نماز می خواندند.
من رفتم داخل اتاق، دیدم دارند نماز می خوانند. همان طور که خوابیده بودند، با آن فشار سرشان را بالا می آوردند به عنوان رکوع و بعد دوباره برای سجود. من هر چه کردم با آقا حرف بزنم، دلم نیامد آن فضای معنوی را به هم بزنم. بعد فقط یک کمی به ایشان نگاه کردم و از اتاق آمدم بیرون.
ساعت سه بعدازظهر حالشان بد شدکه دستگاهها شروع کرد به کار و ساعت ده شب هم ایشان فوت کردند. روسای سه قوه و سایر مسئولین و افراد دیگری از جاهای دیگر آمدند، از قم آمدند که: چه باید کرد؟ امام که اینطور شدند، اینجا غوغایی برپا شد.
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
عروج به روایت #سیداحمد_خمینی/۵
قبلاً راجع به محل دفن فکر کرده بودیم. یعنی یک روز من پیش خودم گفتم: اگر روزی امام طوری شدند، ما اینقدر ناراحتیم که نمی دانیم باید کجا دفن کنیم و کجا مناسب است! فکر کردم بین قم و تهران جای مناسبی است که، یک جایی را درست کنیم که باز باشد و شاید از شش، هفت ماه قبل ما خاکریز آنجا را به عنوان موسسه تنظیم و نشر آثار امام زدیم و برای محلّ مرقد ایشان هم در نظر گرفتیم. اما اوّلاً آنجا درست نشد.
در ثانی در اینکه امام کجا دفن شود، اختلاف نظر به وجود آمد. بعضی ها می گفتند: ببریم قم در مسجد بالاسر، بعضی ها می گفتند: نه. من از آنهایی بودم که پافشاری می کردم امام را به قم نبریم، بلکه در آنجایی که در نظر گرفتیم، دفن شوند. بعد گفته شد که آنجا دور است و هنوز هم هیچگونه آماده و تسطیح نشده است. من گفتم: باشد، ولی به شرطی حاضرم که یک جایی باشد در کنار بهشت زهرا که دو سه کیلومتر در دو سه کیلومتر باز باشد تا اگر خواستیم فعالیتهای فرهنگی در آنجا انجام دهیم امکان داشته باشد. خلاصه با یکی، دو سه نفر از دوستانمان رفتیم و همین محل فعلی مرقد مطهر را انتخاب کردیم.
روزهای آخر که احساس کردیم حال امام روز به روز سخت تر می شود و کسی هم به جز من به نظر می رسید که از وخامت مریضی اطلاع ندارد، تصمیم گرفتم که اعضای خانواده را به جز مادرم را جمع کنم و ماجرا را بگویم. لذا آنها را جمع کردم و در یک گوشه ای از حسینیه نشستیم.
آنجا من مطرح کردم که تاکنون جریان را به شما نگفته ام و موضوع چنین است. بعضی ها دلخور شده بودند که چرا ما را در جریان نگذاشتید. گفتم: علت این بود که ما نمی خواستیم شما ناراحت شوید؛ در ثانی نمی خواستیم مساله کسالت امام درز پیدا کند. زیرا ممکن بود که بتوانیم این کسالت را کنترل کنیم و قصه را حل کنیم. امیدوار بودیم که اتفاقی نیفتد. برای آنها هم مساله حل شد و واقعیت را تمکین کردند.
آن شب یکی از خواهرانم برای رعایت حال والده به ایشان قرص خواب آور داده بودند تا به استراحت بپردازد. به همین خاطر ایشان در یک اتاق خلوتی خوابیده بودند. لذا تا فردا صبح از قضیه مطّلع نشدند.
حال و هوای اینجا در آن موقع قابل ترسیم نیست. مثلاً چهار تا وزیر با چهارتا نماینده یک گوشه نشسته بودند، گریه می کردند؛ یک گوشه ای رئیس مجلس نشسته بودند؛ رئیس جمهور آنوقت (رهبر عزیزمان) با آقای موسوی یک گوشه دیگر نشسته بودند.
آقای مشکینی و بعضی از افراد شورای نگهبان و خبرگان هم گوشه دیگر.
اصلاً قابل توصیف نیست که در آن موقع چه گذشت! چیزی که می شود گفت، بزرگی واقعه است که واقعا در آن موقع قابل درک و هضم نبود و اکنون قابل وصف نیست. لذا در عین اینکه همه ناراحت بودند، اما هیچ کس به اندازه بزرگی حادثه متاثر نبود، برای اینکه نمی توانست هضم کند.
پرونده ویژه بهمناسبت #ارتحال_امام
🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
پیام تسلیت حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی بهمناسبت ارتحال امام خمینی
#حافظه_تاریخی #حوزه_و_امام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسمالله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
با یک دنیا تأسف و تأثر و با قلبی آکنده از حزن و اندوه از خبر رحلت جان گداز و تاثرانگیز حضرت مستطاب آیتالله آقای خمینی قدس سره الشریف شدیداً متأثر و متأسف شدم.
بدین وسیله این مصیبت عظمی و ضایعه جبران ناپذیر را به پیشگاه حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و عموم مسلمانان بویژه ملت مسلمان ایران و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه بالاخص فرزند برومند آن مرحوم جناب حجت الاسلام آقای حاج سید احمد خمینی دامت افاضاته و سایر بازماندگان محترم تسلیت عرض نموده و خود را در این مصیبت جانگداز سهیم می دانم.
از عموم ملت مسلمان ایران نیز درخواست مینمایم تا در این شرایط حساس که دشمنان از هر سو علیه اسلام و مسلمین توطئه و درصدد محو و نابودی آن می باشند با خونسردی کامل آرامش خود را حفظ نمایند. امید است خداوند سبحان به حق اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام آن مرحوم را قرین رحمت واسعه خود قرار دهد.
رحمةالله معشر الماضی وحشرهم مع الائمة المیامین
29 شوال 1409 خادم علوم آل رسول(ص) شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی
#پرونده_ویژه_روزنه #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
اطلاعیه حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی بهمناسبت ارتحال امام خمینی
#حافظه_تاریخی #حوزه_و_امام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
ولاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم
یومٌ علی آلِ الرسولِ عظیمٌ
شخصیتی دعوت حق را لبیک اجابت گفت که با مجاهدات بزرگ و فداکاری ها و رهبریهای قاطع و محکم خود اسلام را در عالم معاصر زنده کرد و ندای تکبیر و توحید را به گوش جهانیان رساند و مجد و عظمت مسلمانان را به آنان بازگردانید و فریاد کوبنده اش دل های مستکبران ابرقدرت را به لرزه درآورد.
مردی دنیای فانی را وداع نمود و در جوار رحمت خداوند متعال آرمید که با اتکاء به نصرت الهی و شجاعت ایمانی انقلاب اسلامی ایران را بوجود آورد و بر جریان استبداد و استعماری که بر این ملت استضعاف شده حکومت داشت پایان داد و در همه جا مسلمانان و مستضعفان را علیه طواغیت برانگیخت.
فقیهی بزرگ و مرجعی مسلم به جهان باقی شتافت که در زهد و عبادت و شب زنده درای و خوف از خدا و حق گویی و حقیقت علنی و صفات ممتازه دیگر از آیات الهی بود. انا لله و انا الیه راجعون.
سوگ جانکاه او همگان را در دریایی از غم و اندوه و مصیبت غرق نمود.
این مصیبت عظمی را به پیشگاه حضرت بقیة الله الاعظم ارواح العالمین له الفداه و حوزه های علمیه، علمای اعلام و عموم مسلمانان جهان و دلباختگان اعتلای کلمة الله و مردم شریف ایران تسلیت عرض می نمایم و از خداوند تعالی اجر جزیل و صبر جمیل مسألت می نمایم و همگان را به آگاهی و هوشیاری و درک حساسیت موقع و همکاری با مسئولین امور در حفظ نظم و امنیت مؤکداً توصیه می کنم.
خداوند متعال معظم له را در جوار رحمت واسعه خود قرار داده و اسلام و مسلمین را بیش از پیش عزیز و سربلند و از شر دشمنان حفظ نماید.
بیست و نه شوال 1409-
محمدرضا موسوی گلپایگانی
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
پیام تسلیت حضرت آیتالله العظمی اراکی بهمناسبت ارتحال امام
#حافظه_تاریخی #حوزه_و_امام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
با قلبی آکنده از غم و اندوه و چشمی گریان ضایعه اسفناک و فقدان دردناک مرحوم مغفور حضرت آیتالله العظیم امام خمینی طاب ثراه را اولاً به ساحت مقدس حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه و سپس به حوزه های علمیه و علماء اعلام و عموم مؤمنین و بیت معظم بخصوص فرزند گرامی ایشان جناب حجت الاسلام حاج احمد آقا خمینی تسلیت می گویم.
فقدان این مرد بزرگ که حقاً مجدد المذهب فی القران الحاضر است مصیبتی است جبران ناپذیر.
امروز اسلام و مسلمین پشتوانه بزرگی را از دست داد.
امیدوارم همچون گذشته دست غیبی ولیّ عصر عجّل الله تعالی فرجه بر سینه نامحرمان زده، مکر شیاطین و کفار و اعداء اسلام را نقش بر آب فرماید و عزت و عظمت مسلمین را افزون نماید.
اکنون چاره ای نمی بینم جز اینکه به حضرت رب العالمین پناهنده شوم و از درگاه رحمت و مغفرت او علو درجات آن امام معظم و پیشوای مکرم را تقاضا نمایم.
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کامل نماز آیتالله العظمی گلپایگانی بر پیکر امام خمینی(ره)
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه کمتر دیده شده امام در نفی #سکولاریسم_مذهبی!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
خبرنگار: شما که شخصیت دینی هستید، چرا وارد سیاست شدید؟! چرا از قالب مذهب خودتون رو خارج کردید؟!
🔹 امام خمینی(قدس سره): اسلام یک مذهب سیاسی است که سیاست و عبادتش مخلوط به هم است و من الان هم دارم عمل به مذهب میکنم!
▫️تا حالا در یک بعدش عمل میکردم الان هم در یک بعد دیگرش وارد شدم!
🔹 احکاماسلام آن مقداری که در سیاسات است بیشتر از عبادات است.
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 لحظاتی از حضور آیت الله خامنهای در مراسم تشییع امام خمینی
➕ صوت نشست دوم مجلس خبرگان در مردادماه ۶۸ پس از تصویب قانون اساسی جدید
#پروندهویژهروزنه به مناسبت #ارتحال_امام
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید|| هشدار تاریخی آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی درباره دشمنی با امام خمینی(ره) و #تحریف_خط_امام
#پروندهویژه روزنه بهمناسبت #ارتحال_امام
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
◽️ خمینی(ره) از حسین(ع) بالاتر نیست... حسین علیهالسلام را در تاریخ یک شورشی معرفی کردند!
پسفردا امام را همینجور معرفی خواهند کرد این خبیثها!
▫️والله قسم اگر این شخصیت در تاریخ کوبیده شود، اسلام کوبیده خواهد شد. قرنها بگذرد مسلمین قد علم نخواهند کرد.
▫️من این حرفها را میزنم که اگر در روز قیامت خدا به من گفت مجتبی تو که فهمیدی چرا نگفتی...
▫️ تا افکار او، نظریات او، و تا احکام او، تا شعاع حرکت او هست، این مانع بر سر راه وجود دارد.
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از بیداری ملت
⭕️ اگر مذاکرات وین شکست بخورد ...
🔹شکست گفتگوهای وین و نابودی کامل برجام حادثهای است که دو دسته پیامد در پی خواهد داشت:
▪️در کوتاهمدت و بواسطه عوامل روانی و فشار فضای مجازی ولنگار، احتمال بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی و به دنبال آن افزایش قیمت برخی کالاها و فشار روانی و اقتصادی بیشتر بر اقشار مستضعف جامعه (و البته فرصتطلبی بیشتر لاشخورهای اقتصادی داخلی) دور از انتظار نخواهد بود.
▪️ اما در میانمدت (و پس از پشت سر گذاشتن جنگ روانی و فشارهای اقتصادی و روانی ناشی از فضای ولنگار مجازی) و با خروج عملی از برجام شاهد این دستاوردها خواهیم بود:
۱) لغو بازرسیها و مطالبات اضافی آژانس و بازگشت به نظام بازرسیهای عادی و در نتیجه کوتاه شدن دست صهیونیستها و جاسوسان آمریکا و اروپا از تاسیسات و برنامههای هستهای ما و افزایش امنیت کشور.
۲) با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر جهان، صادرات و تجارت خارجی ما با مشکل خاصی روبرو نخواهد شد و تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما با خروج از سایه تردیدآفرین برجام، خواهند توانست به برنامهریزی برای تجارت و کار با جهان آزاد از سلطه آمریکا (همسایگان منطقهای، چین، روسیه، آمریکای لاتین، هند و ...) بپردازند.
۳ ) عربستان، رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای متخاصم منطقهای در لاک دفاعی فرو خواهند رفت و همین آنها را مجبور خواهد کرد که رفتارشان با ج.ا.ا را با احتیاط بیشتری دنبال کرده و از حرکات تهدیدآمیز خودداری کنند.
❇️ بر خلاف ادعاهای رسانههای بیگانه و شبکههای لندنی و ...، َشکست مذاکرات وین و نابودی برجام نمیتواند احتمال جنگ علیه ج.ا.ا را افزایش بدهد و نه آمریکا و نه هیچ موجودیت و قدرت دیگری برنامه واقعی برای حمله به ایران ندارد. چون جنگ با ایران اوضاع اقتصادی جهان را بدتر خواهد کرد.
✳️ پس از ۳ سال تحریم مسلمین در شعب ابیطالب، خداوند به پیامبر خبر داد که موریانه متن توافق کفار برای تحریم مسلمانان را خورده و این واقعه منجر به شکست این تحریم و خروج موفقیتآمیز مسلمانان از شعب ابیطالب شد. انشاءالله شکست احتمالی مذاکرات وین و در پی آن نابودی برجام زمینهساز لغو عملی تحریمها و افزایش قدرت ج.ا.ا در عرصه اقتصادی و سیاسی خواهد بود.
🔹 نکته مهم این که دولت سیزدهم باید از هم اکنون خود را برای مقابله با تبعات زودگذر اعلام شکست مذاکرات وین و لغو برجام آماده کند تا مانند چند هفته اخیر سکان اوضاع را از دست ندهد و بازی را به فضای ولنگار مجازی (و در حقیقت جنگ روانی دشمن) و فرصتطلبان اقتصادی داخل کشور واگذار نکند.
▪️نکته مهم: در شرایط فعلی و بواسطه تنش حداکثری میان روسیه و غربیها، امکان تصویب هیچ قطعنامه و مصوبه دیگری در شورای امنیت علیه کشورمان وجود ندارد.
✍دکتر کوشکی
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیداری ملت
ضمن عرض خدا قوت به جناب دکتر کوشکی بابت متن تحلیلی فوق که ابعاد مهمی را روشن نموده؛
💠 شایان ذکر است عدم توافق جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مدعی استکبار، نامش شکست نیست؛ بلکه #عزت است.
🔶🔹 چون اگر قرار باشد میان حق و باطل، توافقی حاصل شود، یا حق باید به باطل سوق یابد؛ یا باطل به حق گرویده شود.
⬅️ اگر در تمام سالهای گذشته، طرف مقابل ایران اسلامی، آمریکا و متحدانش بودهاند که بهفرمودهی حضرت روحالله «#شیطان_بزرگ» هستند و مصداق «اولیائهم الطاغوت»، دستاورد اصلی ما حفظ #اقتدار_نظام و ملت و پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی است، وگرنه راهبرد برونرفت از مشکلات اقتصادی که بارها و بارها اثبات و تاکید شده که درون کشور است و حل مشکلات کشور را نباید به نتایج مذاکرات گره زد.
✍️ مهندس شکوهیانراد
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
📸 تصویری مبهوتکننده از حضور ۱۲میلیونی در مراسم خاکسپاری بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی #امام_خمینی
#رحلت_امام_خمینی #همه_خادم_الرضاییم
┄═✼🍃🌹🍃✼═┄
@moslem_garivani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_خمینی (ره) در زندگی،
برای چه کسی بیشتر از همه اثرگذاری قائل بود و خودش را در برابر او کوچیک میدید؟!🤔👆
#رحلت_امام_خمینی #همه_خادم_الرضاییم
┄═✼🍃🌹🍃✼═┄
@moslem_garivani
هدایت شده از مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅═✧🏴﷽🏴✧═┅
▫️ما مفتخریم كه كتاب #نهج_البلاغه كه بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین كتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی وحكومتی آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است .
▫️ما مفتخریم كه ائمه معصومین ، از #علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشرحضرت #مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات والسلام - كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
▫️بخشی از وصیتنامه الهی_سیاسی امام(ره)
🔘⚪️🔘⚪️🔘
🔳سالروز عروج ملکوتی و جانگداز معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به عموم ملت ایران و تمامی آزادگان جهان تسلیت باد.
▪️فاتحه و صلوات نثار روح مطهر حضرت امام خمینی (ره)
#معمار_انقلاب
#امام_خمینی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🆔 @nahjolbalagheiha
🆔 @mahdavi_arfae
بیانات در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
در جوار مرقد مطّهر امام راحل(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
اوّلاً به همهی حضّار محترم، برادران عزیز، خواهران عزیز که در این محفل باشکوه شرکت کردهاند سلام و تحیّت خودم را عرض میکنم؛ انشاءالله که موفّق باشید. دلمان تنگ شده بود برای امام و برای این محفل گرمی که همهساله گِرد مرقد مطهّر امام تشکیل میشد؛ خدا را شکر میکنیم که امسال مجدّداً این جلسه، این محفل گرم و پُرمعنا تشکیل شد. امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بیتوجّهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند.
بحث امروز من دربارهی ابعادی از شخصیّت امام عزیز و بزرگوار ما است. البتّه در تعدادی از سالهای گذشته، دربارهی ابعادی از شخصیّت امام صحبت شده است ــ ما صحبت کردهایم، دیگران صحبت کردهاند ــ لکن با وجود این، ناگفتهها هنوز بسیار است:
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن(۲)
بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. در واقع نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمیشناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند؛ در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیّت استثنائی بود به معنای واقعی کلمه.
شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمّیّت دارد که به آنها کمک میکند برای ادارهی بهینهی آیندهی کشور؛ امام، فقط امامِ دیروز نیست؛ امامِ امروز هم هست، امامِ فردا هم هست. نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیّت ملّی و انقلابی گام دوّم این انقلاب را بر عهده بگیرد و آیندهی این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرمافزار واقعی؛ برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند که این راه انقلاب، ایران را و ملّت ایران را به منتهای قلّه خواهد رسانید، احتیاج دارد به یک نرمافزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند. این نرمافزار که میتواند شتابدهنده باشد، کمککننده باشد و حتّی در مواقعی تحوّلآفرین باشد، عبارت است از درسهای امام؛ درسهایی که هم در گفتار امام، هم در رفتار امام میتوان آنها را جستجو کرد و یافت.
اوّلین نکتهای که دربارهی امام باید عرض کرد، مسئلهی رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها است که حالا من دربارهی این رهبری بعداً یک توضیحی عرض میکنم.
چرا میگوییم بزرگترین انقلاب در تاریخ انقلابها؟ در تاریخ انقلابها، انقلابهای کوچک و بزرگ زیاد است؛ از همهی اینها معروفتر، انقلاب کبیر فرانسه است در ۱۷۸۹ در قرن هجدهم، و بعد هم انقلاب شوروی است در ۱۹۱۷ در قرن بیستم؛ این دو انقلاب، معروفترین انقلابهای بزرگِ تاریخ انقلابها هستند؛ امّا انقلاب اسلامی از این دو بزرگتر است؛ چرا؟ دلایل گوناگونی دارد، که من به یک مطلب اساسی و مهم اشاره میکنم؛ و آن، این است که این دو انقلاب، یعنی انقلاب فرانسه و انقلاب شوروی، هر دو به وسیلهی مردم پیروز شدند، مردم آنها را به پیروزی رساندند امّا بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، مردم شدند هیچکاره، مردم کنارزده شدند؛ مردم نتوانستند در ادامهی این انقلابی که خودشان آن را با تنِ خودشان و جان خودشان و با حضورشان در خیابانها به وجود آورده بودند، شرکتی و حضوری داشته باشند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که این دو انقلاب بسرعت از مسیر مردمیِ اوّلیِ خودشان منحرف شدند. بعد از حدود دوازده سیزده سال از انقلاب کبیر فرانسه ــ انقلابی که علیه پادشاهی، علیه سلطنت به وجود آمده بود ــ مجدّداً کشور فرانسه سلطنتی شد، ناپلئون سر کار آمد، تاج سلطنت به سر گذاشت، پادشاهی برگشت؛ تقریباً پانزده سال در رأس قدرت بود، بعد برکنار شد و همان خانوادهای که انقلاب فرانسه علیه آنها تشکیل شده بود، برگشتند و ادارهی امور فرانسه را به عهده گرفتند؛ خانوادهی بوربونها؛ دوباره همانها آمدند. وقتی مردم در میدان نیستند، این [جور] میشود. در انقلاب شوروی به دوازده سال هم نرسید؛ انقلاب را مردم کردند لکن بعد از چند سالِ کوتاه، استالین(۳) و جانشینانش آن چنان استبدادی را، دیکتاتوریای را بر کشورهای شو
روی ــ کشورهایی که مجموعاً شوروی سابق را تشکیل میدادند ــ اِعمال کردند که سلطنتهای قبل از آنها این استبداد را ندیده بودند؛ باز هم مردم هیچکاره بودند و هیچکاره شدند؛ امّا در جمهوری اسلامی، نه.
انقلاب اسلامی هم با حضور مردم و با جسم مردم و جان مردم به پیروزی رسید امّا مردم کنارزده نشدند. پنجاه روز یعنی کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، رفراندوم سراسریِ مردمی برگزار شد و مردم، نظام حکومت را انتخاب کردند؛ اختیار به مردم داده شد. مردم نظام حکومت را، «جمهوری اسلامی» را انتخاب کردند در یک رفراندوم، در یک انتخابات آزاد. حدود یک سال از پیروزی انقلاب گذشته بود، اوّلین رئیسجمهور با انتخابات مردم انتخاب شد؛ چند ماه بعد هم مجلس شورای اسلامی، [یعنی] مجلس قانونگذاری تشکیل شد با انتخابات مردم؛ از آن روز تا امروز هم که چهل و سه چهار سال گذشته، نزدیک به پنجاه انتخابات در این کشور انجام گرفته؛ مردم وارد شدند، وارد میدان شدند، در میدان حضور دارند، انتخاب میکنند و رأی میدهند؛ عظمت این انقلاب این است؛ امام رهبر یک چنین انقلابی بود.
البتّه این [مطلبی] که عرض کردیم، یکی از وجوه عظمت انقلاب است؛ وجوه دیگری هم وجود دارد که این انقلاب را، انقلاب اسلامی را بکلّی با انقلابهای دیگر متفاوت میکند، که یکیاش همین حضور معنویّت در این انقلاب است. در انقلابهای کوچک و بزرگ قبلی، چه آن دو انقلاب فرانسه و روسیه و چه انقلابهای کوچکی که در این سالها اتّفاق افتاد در قرن بیستم و نوزدهم، معنویّت مفقود بود؛ جنبهی معنوی انسان که یکی از نیازهای اساسی انسان است، بکلّی مفقود بود و مغفولٌعنه بود و کسی به آن توجّه نداشت. انقلاب اسلامی، انقلابی است که هم به جنبهی مادّی انسان و هم به جنبهی معنویّت انسان توجّه دارد، توجّه کرده است و به آن پرداخته است.
خب، امام (رضوان الله علیه) رهبر این انقلاب بود و رهبر نهضتی بود که به این انقلاب انجامید. حالا «رهبر نهضت و انقلاب» یعنی چه؟ اینجا است که عظمت کار معلوم میشود. البتّه انقلاب را مردم به پیروزی رساندند؛ در این تردیدی نیست. اگر مردم وارد میدان نمیشدند، با جسم و جان خودشان، با حضور خودشان، با فداکاریهای خودشان، با شهید دادنهای خودشان وارد نمیشدند، انقلاب پیروز نمیشد؛ انقلاب را مردم پیروز کردند، امّا آن دست قدرتمندی که توانست این اقیانوس را به تلاطم دربیاورد، آن دست قدرتمند، دست چه کسی بود؟ این مهم است. آن دست قدرتمند، آن شخصیّت فولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیونها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد، یأس و نومیدی را از اینها دور کند، جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، عبارت بود از امام بزرگوار؛ او عبارت بود از خمینی عظیم!
امام مردم را وارد میدان کرد، راهکار را نشان داد، آنها را در میدان نگه داشت، یأس و تردید را از آنها دور کرد. هیچ کسِ دیگر در این کشور قادر به این کار نبود. ما میشناختیم شخصیّتهای سیاسی را، شخصیّتهای روحانی را، خیلیها را از نزدیک، بعضی را از دور؛ احدی قادر نبود این کار بزرگ را، این بار سنگین را به دوش بکشد و به منزل برساند. منحصراً این کار، کار امام بزرگوار بود؛ او بود که توانست این کار را بکند.
امام، در مقاطع مختلف، «میدان مبارزه» را هم مشخّص میکرد، به مردم تعلیم میداد که میدان مبارزه کجا است؛ در مقاطع مختلف، به تناسب؛ در دوران نهضت یک جور، در گرماگرم روزهای خونین پیروزی انقلاب یک جور. آن وقتی که رژیم، در آخرین نَفَسهایش، با کمک آمریکا به فکر این بود که حکومت نظامی در تهران برقرار کند، مردم را به خانههایشان بفرستد و در غیاب مردم ریشهی کار را بکلّی از بین ببرد، امام با الهام الهی ــ حقیقتاً با الهام الهی که خودِ امام هم بعداً این را گفتند ــ به مردم گفت بیایید در خیابانها. خیلی از سیاسیّون انقلابی، در آن ساعت، مخالف این کار بودند، میگفتند این خطر دارد برای مردم؛ امام گفتند نخیر، اعلان کردند که مردم بیایند در خیابانها. این تعیین میدان مبارزه بود؛ معلوم شد که در این ساعت، در این روز، مبارزه این است که مردم از خانهها بیایند در خیابانها؛ این جور میدان را معیّن میکرد.
در ماههای اوّل، میدان مبارزه را امام مشخّص کرد. در ماه دوّم انقلاب، میدان مبارزه عبارت بود از ایجاد رفراندوم و رأی دادن به نوع حکومت اسلامی و مقابلهی با ضدّانقلاب.
در یک برههای مسئلهی پاوه؛ در قضیّهی پاوه و محاصرهی نیروهای انقلابی و مبارز اسلام، امام دستور دادند که همه بروند. آن ساعت و آن روز عصر را بنده فراموش نمیکنم؛ تهران یک منظرهی عجیبی گرفته بود؛ همه در خیابانها کأنّه میخواستند بروند پاوه، دنبال ماشین بودند، دنبال وسیله بودند که راه بیفتند بروند طرف پاوه که امام گفته بود. میدان مبارزه را مشخّص میکرد.
در دوران جنگ تحمیلی یک جور؛ در مقابلهی با کودتای آمر
یکایی در پایگاه هوایی همدان یک جور. این خاطره را بد نیست من عرض بکنم؛ بعد از آنکه یک جوانِ افسرِ خلبانِ نیروی هوایی، باوجدان، متدیّن، نیمهی شب در سحر آمد بنده را مطّلع کرد از اینکه قرار است کودتا بشود و خب ما هم دستگاههای مختلف را در جریان گذاشتیم و آمادگی به وجود آمد، من و مرحوم آقای هاشمی رفتیم خدمت امام، نگران بودیم برای امام یک حادثهای پیش بیاید؛ پیشنهاد کردیم که ایشان از آن خانهی جماران خارج بشوند، ایشان قبول نکردند، گفتند من از اینجا نمیروم، من همین جا هستم ولی شما بروید فلان جا را حفظ کنید؛ یک جای مشخّصی را ــ که من نمیخواهم اسم بیاورم ــ گفتند بروید آنجا را حفظ کنید؛ میدان را مشخّص میکرد.
در دوران دفاع مقدّس، در برخورد با صدّام، پس از قبول قطعنامه [هم همینطور]. شما نگاه کنید به اطّلاعیّهی امام برای قبول قطعنامه، میبینید که امام تکلیف مردم را برای بعد از قبول قطعنامه معیّن کرده بود؛ میدان مبارزه را برای بعد از رفتن خودش، برای مردم شرح داده و بیان کرده؛ این وصیّتنامه، این بیانات، بیانیّههای مهمّ سال آخر حیات امام بزرگوار (رضوان الله علیه)، اینها همه مشخّص کردن میدان مبارزه برای بعد از خود او است.
خب، رهبری انقلاب یعنی این. رهبری انقلاب یک کلمهی بسیار پُرمغز و پُرمعنا است در مورد امام بزرگوار. حالا دربارهی بررسی شخصیّت این رهبر بزرگ، هم میتوانیم خصوصیّات شخصی او را مطرح کنیم، هم میتوانیم دربارهی مکتب او حرف بزنیم که اینها البتّه بحثهای طولانی و مفصّلی است؛ من خیلی کوتاه سعی میکنم در این زمینه مطالبی را عرض بکنم.
در مورد خصوصیّات شخصی، امام بزرگوار به معنای واقعی کلمه یک آدم ممتاز بود؛ واقعاً ممتاز بود. خصوصیّات شخصی او، خصوصیّاتی بود که در مجموع و همه با هم در کمتر شخصیّتی ممکن بود به وجود بیاید و ما سراغ نداریم؛ یعنی بنده واقعاً در طول تاریخ خودمان هم کسی که همهی این خصوصیّات را با هم داشته باشد سراغ ندارم.
اوّلاً پاک و پرهیزکار بود؛ امام یک شخصیّتی بود به معنای واقعی کلمه باتقوا و پرهیزکار و پاک.
ثانیاً اهل معنویّت و حالات عرفانی بود؛ اهل معنویّت بود، اهل حالات عرفانی بود، اهل گریهی سحر بود. مرحوم آقای حاج احمد آقا به بنده گفت سحرها که امام بلند میشوند و در نماز و در دعا گریه میکنند، این دستمال معمولیای که ایشان دارند کفاف نمیدهد، برای ایشان حوله میگذاریم؛ حولهی دست و رو خشککنی برای اشک! اهل این معنویّتها بود.
اهل لطافت روحی بود؛ این کتابهای معنوی امام مثل آدابالصّلاة، مثل شرح حدیث [جنود] عقل و جهل را امام تقریباً در جوانی یا اوایل میانسالی ــ حدود چهلسالگی ــ نوشته بود؛ از جوانی این جور بود.
امام جمع کرده بود بین حماسه و عرفان؛ هم حماسهساز بود، هم دارای معرفت و معنویّت بود.
از لحاظ اخلاقی به معنای واقعی کلمه شجاع بود؛ از قول امام نقل کردهاند ــ بنده این را نشنیدهام ــ که امام فرموده باشد که «وَالله من تا حالا نترسیدهام» امّا آنچه من خودم دیدم و خودم از امام شنیدم، [این بود که] یک وقتی بنده راجع به یک مسئلهای با امام صحبت میکردم ــ یک مشکلی وجود داشت، برای ایشان شرح میدادم و یک پیشنهادی داشتم ــ در ضمن صحبت به ایشان گفتم که «شما این کار را نمیکنید چون میترسید ...»؛ میخواستم بگویم میترسید که مثلاً فلان مشکل پیش بیاید؛ تا گفتم میترسید، ایشان گفتند من از چیزی نمیترسم! خصوصیّت ایشان این بود. بنده نمیخواستم بگویم «شما ترسو هستید»، این یک تعبیر عرفی معمولی است یعنی «ملاحظه میکنید که این اتّفاق نیفتد» امّا کلمهی ترس را که [به کار] بردم، ایشان گفتند من از چیزی نمیترسم. شجاع بود به معنای واقعی کلمه.
دارای حکمت و عقلانیّت بود، اهل محاسبه بود؛ کار را بدون محاسبه انجام نمیداد و اقدام نمیکرد، محاسبه میکرد؛ و وقتی در این محاسبه به یک نتیجهای میرسید، با کمال قاطعیّت آن را انجام میداد، و تردید و تزلزل در کارش وجود نداشت.
هرگز مأیوس نمیشد؛ این همه حوادث در همان سالهای اوّل انقلاب رخ داد ــ این شهادتها، شهادتهای دستهجمعی، حوادث گوناگون ــ [ولی] مطلقاً در دل امام این تاثیر را نگذاشت که ایشان را مأیوس بکند. به معنای واقعی کلمه اهل صداقت بود، صادق بود؛ هم با خدا صادق بود، هم با مردم صادق بود. به وعدهی خود، به عهد خود پایبند بود. در اوّل ورود به تهران در سال ۵۷، دوازدهم بهمن ۵۷، در سخنرانیای که در همین بهشت زهرا ایشان [ایراد] کردند، گفتند من دولت تعیین میکنم؛ چهار روز بعد دولت تعیین کردند. در خلال این چهار روز، شورای انقلاب را خواستند، رفتیم آنجا. ظاهراً ایشان به بعضی از افراد شورای انقلاب مثل شهید مطهّری و شهید بهشتی و مانند اینها سفارش کرده بودند که یک کسی را پیدا کنند، [امّا] اینها هنوز اقدام نکرده بودند؛ امام اوقاتشان تلخ بود، تشر زدند که چرا اقدام نمیکنید؛ این جوری بود. بسیار منظّم و وقت