eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 ⚠️ #تـــݪنگـــرامـــشب هزینه یڪ #لبخند خیلی ڪمتر از هــزینه بـرق است ولی خیلی بیــشتر از آن روشنی می بخشد. 😁لبخـند بزن دوسـت مـن😁 💯 #مهـــــربان‌باشـــــیم ✨ #شبتون_مهدوی 🌻 ↷↷↷ ╔ ❀✿❀ ════╗ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╚════ ✿❀✿ ╝
.. ✅ .. ❌ ⃣ داشتم هاےخاک 🌫 را از روی کتفم دور میکردم که زنان 😊بطرفم اومد با وجود اینکه چشاش ضعیف بود و چین وچروک چهره اش هم گواهی پاییز رو میداد بهم چند تا 💰 داد و گفت: مثبت اندیش باش و خودت رو باور کن💪، از هیچ سوالی تنت نلرزه!! نصیحتشو با اکراه قبول کردم🙄 و تو دلم غرولند میکردم که در بهترین روزای زندگیم هم از نصیحت کردن دست بردار نیست😏... مثل اینکه این لحظات شیرینو میخواد کنه! اسنپ گرفتم؛ از خونه به سرعت خارج شدم و به طرف شرکت رفتم... به دربانی شرکت رسیدم. خیلی تعجب کردم!😳 . . . .. ✅ 💌 🕊 🌟✨ ╔ 🏴🏴🏴 ════╗   ||•🇮🇷 @marefat_ir ╚════ 🏴🏴🏴 ╝
🌷 🕊 ✨ 🌷به‌نام یگانه‌محبوب دل‌های پاك و بی‌‌آلایش🌷 💔از با بوی یاس، تا خاكی؛ با بوی یاس💔 ✨«خاطرات سفر به سرزمین نور»✨ 🌱«قسمت اول»🌱 🌴نمی‌شناختم، هنوز نشناخته‌ام، نخواهم شناخت! چهارده الهی‌‌رو نمی‌شناختم!، اون هنوز نشناخته‌ام!، اهل‌البیت(ع)، امام‌حسین(ع) و فرزندان پاك و مطهّرش، تا‌ آخرین اون‌هارو، خدا، غریب و تنها، قائم منتظر، موعود، صاحب‌الزمان(عج)‌؛ نخواهم شناخت! هر دفعه‌ عكسش‌رو می‌بینم، قشنگش كه زبان‌زدِ همه‌ی هم‌رَزم‌هاشِ بِهم آرامش می‌ده، می‌دونی در مورد كی حرف می‌زنم؟ هَمونی كه همه شیفته‌ی بودن. اون كه در كودكی با صدای كودكانه‌اش مكبّر می‌شد و از دیدن اون همه مردم كه با صدای زیباش به می‌رفتن، قلبش تند، تند می‌زد...   اونی‌كه می‌گفت: ما امام‌ حسینیم، هم باید بجنگیم. صبر پیشه كنید كه دنیا است و ما معتقد به معاد هستیم. سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در دارد. من علاقمندم كه با بی‌آلایشی تمام، همیشه در میان باشم و به درددل آن‌ها برسم. از مردم می‌خواهم كه پشتیبان باشند، راه ما راه حقّ است.  اون كسی‌كه در روز جمعه، هشتم اسفندماه، هزار و سیصد و شصت‌و ‌پنج، با شكافی در سینه، كه پاره شده بود و لبخندی پر از درد!، افتاده بود روی خاك تشنه‌ای كه حریصانه خون گرم جسم و وجود پاكش‌رو می‌مكید، و به یار رسید؛ اون كسی كه برای این وصال، بیست‌و ‌نه‌ سال راه آمده بود! او كه جبه‌ها شد...   🙏 ✅ ||•🇮🇷 @marefat_ir .
هدایت شده از خشتـــ بهشتـــ
🌷 🕊 ✨ 🌷به‌نام یگانه‌محبوب دل‌های پاك و بی‌‌آلایش🌷 💔از با بوی یاس، تا خاكی؛ با بوی یاس💔 ✨«خاطرات سفر به سرزمین نور»✨ 🌱«قسمت اول»🌱 🌴نمی‌شناختم، هنوز نشناخته‌ام، نخواهم شناخت! چهارده الهی‌‌رو نمی‌شناختم!، اون هنوز نشناخته‌ام!، اهل‌البیت(ع)، امام‌حسین(ع) و فرزندان پاك و مطهّرش، تا‌ آخرین اون‌هارو، خدا، غریب و تنها، قائم منتظر، موعود، صاحب‌الزمان(عج)‌؛ نخواهم شناخت! هر دفعه‌ عكسش‌رو می‌بینم، قشنگش كه زبان‌زدِ همه‌ی هم‌رَزم‌هاشِ بِهم آرامش می‌ده، می‌دونی در مورد كی حرف می‌زنم؟ هَمونی كه همه شیفته‌ی بودن. اون كه در كودكی با صدای كودكانه‌اش مكبّر می‌شد و از دیدن اون همه مردم كه با صدای زیباش به می‌رفتن، قلبش تند، تند می‌زد...   اونی‌كه می‌گفت: ما امام‌ حسینیم، هم باید بجنگیم. صبر پیشه كنید كه دنیا است و ما معتقد به معاد هستیم. سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در دارد. من علاقمندم كه با بی‌آلایشی تمام، همیشه در میان باشم و به درددل آن‌ها برسم. از مردم می‌خواهم كه پشتیبان باشند، راه ما راه حقّ است.  اون كسی‌كه در روز جمعه، هشتم اسفندماه، هزار و سیصد و شصت‌و ‌پنج، با شكافی در سینه، كه پاره شده بود و لبخندی پر از درد!، افتاده بود روی خاك تشنه‌ای كه حریصانه خون گرم جسم و وجود پاكش‌رو می‌مكید، و به یار رسید؛ اون كسی كه برای این وصال، بیست‌و ‌نه‌ سال راه آمده بود! او كه جبه‌ها شد...   🙏 ✅ ||•🇮🇷 @marefat_ir .
🍃 است و موسِم . به سمتِ تو در پرواز و من خموده تر از همیشه در حاشیه مسیر لَنگ می‌زنم!! ‌. 🍃قربانی من سنگین تر از همه است! نَفسَم را به دوش می‌کشم تا در پیشگاهت قربانی کنم! سرکشی که از تو دورم کرده است😔 . 🍃، را پیشکشِ تو کرد که به پاسِ بی‌چون و چرایش، جوانِ رشیدش را به او بخشیدی🌹 . 🍃این بار من آمده ام.خسته از همه ، با کوله باری سنگین که کمر اطاعت و بندگی‌ام را خم کرده است!😥 . 🍃آمده ام محض تو باشم بنده تو باشم برای تو از خود بگذرم... برای تویی که همه چیزِ مَنی و من کورکورانه در پستوی جهانم تو را گم کرده ام😔 . 🍃آخرین نفر به سمتت قدم برمیدارم. می‌خواهم رضایتت را حس کنم.ببینم که می‌بینی برای تو، از خودم گذشته ام. دست و پای نَفسَم را بسته ام و چون بی‌زبان پیشکش تو می‌کنم🙂 نمی‌خواهم دیگر بندگی نفس را کنم! آمده ام به سمت تو که در آغوشت بگیری مرا... آمده ام به دور از هر چه غیر تو، در ساحلِ آرامشت کنم❤️ . 🍃تو هوایم را داری.من ایمان دارم وعده های تو است❣ پس یک قدم که نه، قدمها به سمتت آمدم و در مقابلت زانو می‌زنم. نَفسَم‌ را می‌کنم تا زین پس فقط تو باشی و محض من🙃 . 🍃بسم الله الرحمن الرحیم... ذبح می‌کنم نَفسَم را برای ، 🙂" "اللهم تَقَبَل منی هذا القربی" . 🍃تمام شد...اینک فقط تو هستی و تو... و از منِ منت گذارِ پر هیاهو، بنده ای شده است ،در خدمت تو☺️ . 🍃خُنَکایِ نسیمِ لبخندت، قلب ملتهبم را آرام می‌کند. تعلق به تو، زیباترین احساس عالم است. هرچه جز تو، قربانی رضایت و لبخندت😉 . 😍 . ✍نویسنده : .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمتر از یک‌سال قبل، یه همچین روزی اون خبر ناگوار رو شنیدیم... جمعه بود! رفتیم نماز جمعه... شعار دادیم... با تمام وجود! یادمه چند روز قبلش روی دستم بریدگی عمیقی ایجاد شده و زخمشم خیلی ناجور بود و اصلاً نمی‌تونستم انگشتم رو تکون بدم! ولی اون جمعه‌ی عجیب، اونقدری آتیش گرفته بودم که درد و زخم دست و انگشتم برام بی‌معنی باشه! همون دستِ بانداژ شده، مشت شده بود و از عمق وجودم داد می‌زدم و شعار می‌دادم. وقتی برگشتم خونه و سری به فضای مجازی زدم، این فیلم تازه منتشر شده بود! می‌خوام بگم هنوزم با دیدن این لبخند بغضی به اندازه‌ی اون مشتِ گره کرده، راه نفسمو می‌گیره... هنوزم مثل همون روزا اشک می‌ریزم و می‌سوزم... هنوزم مثل همون روزا... "جاشون خیلی خالیه" ✍• لبخندِ طُ را چند صباحـے ست ندیدم یڪ ‌بار دگر خانہ‌ات آباد بخند!