خشتـــ بهشتـــ
🍃به نام او
به یاد #او
متولد بهارِ #انقلاب بود...خرداد پنجاهُ هفت.
هجده سالگی،قامتش سبز پوش #سپاه شد و نوزده سال پر افتخار برای کشورش خدمت کرد.
.
🍃همچو شهرتش، #شیردل بود و نترس...در قلبِ محبانِ علی(ع) #ترس جایی ندارد...
که اگر باشد زبان،لبیک گوی #عشق نمیشود!!
.
🍃مردی #شجاع و عاشق خانواده
#پسری پرافتخار
#همسری همراه
#پدری دوستداشتنی
.
🍃همه را برای زمین گذاشت و راهی #آسمان شد...!
روحش قرارِ ماندن نداشت...گویی آرامش را در خاکِ #سوریه میدید.
.
🍃ندای "هَل مِن ناصِر..." خواهرِ ارباب، قدمهایش را برای رفتن محکم کرد و او علی اصغر #تدمر شد...
.
🍃اولین روز #شعبان؛در آستانه میلادِ فخر عالمِ امکان؛حضرت ارباب(ع) تقدیر بر #شهادت رقم خورده بود.
.
🍃وقتِ رفتن به کمین خوردند و هنگام برگرداندن ماشین، پهلویش #گلوله را به آغوش کشید...و ذکر #علی (ع) در فضا طنین انداز شد...
.
🍃خاکِ #تدمر با عشق جسمِ بی جانش را در آغوش خود ماندگار کرد و بناشد به تاسی از بانوی گمنامِ #مدینه(س)، چند صباحی مهمانِ غربتِ سرزمینِ شام باشد💔!!
.
🍃کیلومتر ها آن سو تر؛ مادری نگران، همسری چشم به راه و پسرکی شش ساله دلتنگِ قهرمانشان بودند...😔
.
🍃یکسال گمنامیاش،فرصتی بود تا آیینه #صبر خانواده جلا بگیرد...
تا امیر علی بیاموزد؛زین پس مردِ مادرش است...به دلِ کوچکش بقبولاند؛ گرچه پدر در آسمانهاست اما مزارِ زمینیاش مامن و پناه گاهِ اوست⚘
.
🍃سفارش به #صبر کرده بود و عجیب این صبر عجین شده در حالاتِ همسرِ زینبیاش بود...
وقتی که تابوت را به آغوش گرفت و دست بر #استخوانها کشید...
آن هنگام که قبلترها را تصور میکرد و علی اصغرِ خندانش را؛
و آن هنگام که راهِ پیش رو را بدونِ مردِ شیردلش تجسم میکرد؛
در نگاهش "ما رایتُ الا جمیلا" را میدیدی...
.
🍃به گفته علی اصغرش، "لا یَوم کَیَومِکَ یا اباعَبدالله...💔"
و همین جمله آرامشی بود بر قلبِ بیتاب و مضطرش.
✍️نویسنده: #زهرا_قائمی
به مناسبت #سالروز_ولادت🥀
#شهید_علی_اصغر_شیردل💜
#جوان_مؤمن_انقلابی💚
#تولدت_مبارک_عزیز_برادرم💛
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ❤️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍃در #خرداد متولد شد، تا زودتر از تابستان به قلبِ خانواده گرما ببخشد...
.
🍃پسری متولدِ #هشتمین روزِ خردادماه⚘
.
🍃پدر عاشق #چمران بود و جنگ های نامنظمش و دل سپرده به طنینِ روح نواز دعای کمیل در جبهه ها...
پس نامش را در شناسنامه #مصطفی گذاشتند و بر زبان خواندند کمیل ❤️
.
🍃خو گرفته با #هیئت و #اشک رشد کرد و بزرگ شد...
.
🍃دیپلم گرفت و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد اما چیزی از عشقش به #دانشگاه_امام_حسین (ع) کم نشد.
.
🍃 سرانجام در ماهِ دوم آموزشیِ سربازی جذب #سپاه شد🙂
🍃برای کمیل اما اینجا پایانِ راه نبود...حالا همه تلاشش رفتن به یگانِ ویژه #صابرین بود.
.
🍃میخواست در بالاترین قله خدمت بایستد و جان فشانی کند.🥀
.
🍃عضو صابرین شد و #عاشقانه خدمت میکرد.
.
🍃آرزوی شهادت به دل داشت...در زیباترین لحظات زندگی اش هم #شهادت را طلب میکرد🕊
🍃خبر رسید گروهِ #پژاک پا درون کشور گذاشته...یگانِ صابرین برای کوتاه کردن دستِ متجاوزان راهی #غرب شدند...
.
🍃و در این میان کمیل و چندین تن از همرزمان آماده #پرواز بودند...🕊
.
🍃به تاسی از #مادرِ_بی_نشان(س) تیر به پهلویش نشست و روح از تنش پر کشید...😔
کمیل، #مدافع_وطن شد🇮🇷
.
🍃امروز هم برای این وطن،مدافعانی #سفید_پوش قد علم کرده اند تا حافظِ جانِ مردم سرزمینشان باشد👨⚕
.
#میلادت_مبارک ، مدافع وطن ⚘
.
✍️نویسنده: #زهرا_قائمی
.
به مناسبت #سالروز_ولادت🥀
#شهید_کمیل_صفری_تبار💜
#جوان_مؤمن_انقلابی💚
#تولدت_مبارک_عزیز_برادرم💛
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ❤️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
♡به نامِ او که به خواستش،زندگی در جریان است.
.
🍃پسری متولد #آبادان در خانواده ای #مذهبی و#روحانی...#احمد_مکیان⚘
دلداده به #اهل_بیت❤️
.
🍃در آستانه جوانی خواست که سربازِ مولایش باشد...در #قم مشغول به درسِ طلبگی شد و زیر سایه #حضرت_معصومه(س) در #مدرسه_علیمه_امامرضا(ع) مشغول تحصیل.
.
🍃میگویند: کفیلِ روزی طلبه ها، #امام_زمان(ارواحناهفداه) است...چه خوب که حضرت روزیِ سربازش را #شهادت خواست🕊
.
🍃برای دفاع از #حریمِ_حضرت_عقیله راهی سوریه شد.
با تکفیری ها مبارزه میکرد و بی چشم داشت به دنیا،آماده تقدیمِ جانش به حضرتِ یار بود⚘
.
🍃در ۲۱ سالگی؛در اولین روزِ ماه میهمانی؛با زبان روزه و#لبی_عطشان، در دامانِ مولایش #حسین(ع) به دیدار پروردگار رفت...🌹
.
🍃احمد انتخاب شده بود...برای #عشق_بازی، برای شهادت🕊
نوشته بود،"های و هوی #بهشت را میبینم، چه غوغایی! حسین به پیشواز یارانش آمده..."
.
🍃میخواست مصداق آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا..." شود که شد...
دوست داشت سرش در دامان سرورش حسین(ع) قرار بگیرد و از دستان حضرتش #آب بنوشد، که میسر شد...
آخر حسین( ع) است که به پیشواز عاشقان،میرود❤️
.
🍃از رویِ پرنور و با جمالِ #شهدای_گمنام خجالت میکشید که #قبرش مشخص باشد و مراسم تشیع باشکوهی داشته باشد!
.
🍃سفارش کرد پیکرش را #غریبانه تحویل بگیرند؛ غریبانه #تشیع کنند و غریبانه در #بهشت_معصومه به خاک بسپارندو روی قبرش بنویسند " تنها پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی"
.
🍃بالاخره عاشقان رنگ و بویی از #معشوق دارند...!
عاشقان، مادری اند...❣️
.
🍃پیکرش را زیر سایه فاطمه معصومه(س) در #قطعه ۳۱ بهشت معصومه، کنار همرزمانش، #شهدای_فاطمیون به خاک سپردند...😔
اکنون مزارِ احمد، این #طلبه_عاشق، زیارتگاهِ اهل یقین است.
.
🍃امام خامنه ای: «شهدا، امام زادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه #اهل_یقین است.»
.
#شهید_احمد_مکیان
.
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
.
📅تاریخ تولد : ۱۵ آبان ۱۳۷۳
.
📅تاریخ شهادت: ۱۸ خرداد ۱۳۹۵.حلب سوریه
.
🥀مزار شهید : بهشت معصومه(س)
.
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ♥️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🌿عشق حسین؛تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد...
عشق #حسین؛عاشق پرور است...
عشق حسین؛#شهید پرور است❤
.
🌿عشق به حسین،تازه داماد نصرانی را پایبند #کربلا کرد و #وهب به هوای عشق حسین؛تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد⚘
.
🌿بعد از هزار و اندی سال؛باز هم عشق حسین؛عشقِ زمینی را #شکست میدهد😊
.
🌿اینبار تازه دامادی به نامِ #عباس.
متولد ماهِ اردیبهشت؛ماهِ عاشقان.نور چشم پدر و قوتِ قلبِ #مادر...
.
🌿درمهرماه نود؛ لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد: خدمت و خدمت و خدمت.
.
🌿در اردیبهشت نود و پنج؛تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ #حضرت_عقیله شد.
.
🌿میدانِ جنگِ #حلب؛ قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای #جوانِ_کربلا بارانی کرد😔
.
🌿قبل از شهادت #نماز خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش #حسین (ع)💔
نُقل مراسم عروسی،نثارِ #پیکر سوخته اش شد😔
.
🌿مادر میگوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید میشد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده.
.
🌿پدر میگوید: "از همان دوران کودکی،مسیر #بندگی را در پیش گرفته و نُه ساله بود که #اعتکاف های رجبی اش را آغاز کرد"
.
🌿حالا چندسالی هست که جایِ عباس،در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، #معتکف آسمانها است⚘
.
🌿جایش خالیست اما...گرمی حضورش،همه شهر را گرم میکند.
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
#شهید_عباس_دانشگر
.
📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
.
📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
.
🥀مزار : امامزاده علی اشرف سمنان
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ❤️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍃بهار، مفتخر به داشتنِ توست...
بیست و ششمین روزِ خرداد را به نامت آذین بسته اند تا در قلب بهار درخشان و جاودانه بمانی
.
🍃تربیت شده در خانواده ای #متدین...پدر و مادری حسینی که تربیتشان ذره ذره #عشق را با تو عجین میکرد!
.
🍃زیرِسایه مادرِ عالم، در مدرسه #فاطمی مشغول طلبگی شدی!
با عشق درس میخواندی! طوری که راهِ ده ساله را،هشت ساله به پایان بردی و شدی شاگردِ مکتبِ بزرگان🙂
.
🍃خوشرویی
#آراستگی
دوری از #ریا
جاذبه قوی بود برای جذب #جوانان😊
طبق فرمایش رهبری؛ زندگیات آمیخته ای بود از #تحصیل #تهذیب #ورزش .
.
🍃پدر دو دختر بودی؛ بشری و فاطمه⚘
و همین مهرِ پدری نگذاشت لحظهای بیتفاوت از ظلمی که به بچه ها و مظلومان میشود بگذری!
دل نازک بودی! طاقت شنیدن ناله های جانسوز کودکان #سوریه و #عراق را نداشتی پس دخترانت را به مادرشان و هر سه را به حضرت ارباب سپردی و راهی شدی🥺
.
🍃در گوش مادر زمزمه کردی : " نمیتوانم در کنار #همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشم #کودکان سوریه و عراق؛ والدینشان سر بریده میشوند"
.
🍃کار خوب،تدریس،حقوق و زندگی آرام، هیچکدام پایِ رفتنت را سست نکرد! گویی آن سوی مرزها، چیزی انتظارت را میکشید که تو به #شوقِ وصلش بال و پر میزدی🕊
به قولِ خودت رفتی تابه "حاصل آموخته هایت" برسی👌
.
🍃در "سی و یکمین" روز فروردین رها شدی...در روزِ میلادِ مولایت،امامِ باقر (ع)؛ اولین روز ماه رجب❣
گفتی زحمت #تشیع پیکرم را به کسی نمیدهم و چند سالی است که پیکرِ پاکت،مهمانِ سرزمینِ شام است...
در "دَرعا" مانده ای... گویا توانِ دل کندن از #سوریه و بانویش را نداری!
.
🍃هرجا خوشی همانجا باش اما...اینجا دو دختر چشمِ به راهِ آمدنت نشسته اند.
بشری بعد از شنیدن خبر پروازت #تب کرد!تبی که هیچ دکتری علت و درمانی برایش نداشت!
دکتری گفت: تبِ بیپدری است...ببریدش؛خودش خوب میشود💔
تبِ جسمش قطع شده اما تبِ دلش...؟ گمان نکنم😔
.
🍃برگرد و بگذار،هدیه تولدت، در آغوش کشیدن دخترهایت باشد🙂
#دختران_بابایی_اند
.
#میلادت_مبارک ، بابایِ دخترها
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_مهدی_مالامیری
.
📅تاریخ تولد: ۲۶ خرداد۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۱۳۹۴
.
🥀مزار یادبود: قم
.
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ♥️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍃برای #محمد_حسین، پسری از جنس #آسمان
.
🍃متولد۱۳ تیرماه ۱۳۷۰...پرچمدارِ مدافعانِ جوانِ حرم🌹
تربیت شده در دامانِ #مادری_فاطمی و #پدری_علوی...
از پدر #ولایت را آموخت...اینکه پشتیبانِ آن باشد و تا لحظه آخر از ولایت دفاع کند.❤️
.
🍃برای #محمد_یاسا هم همین را به یادگار گذاشت.او رفت و قرار است همسفرش،پسرشان را در راهِ حق و پشتیبان ولایت بزرگ کند. و به او بگوید که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت .🌹
.
🍃در یگانِ #صابرین خدمت میکرد...یگانی که سخت ترینها به آن محول میشد و محمدحسین و دوستانش، مرد روزهای سخت بودند👌
.
🍃مادرش محمدحسین را میشناخت! منتظرِ #شهادت او بود و راضی است!
راضی است از اینکه امانتش را،به دست صاحب اصلی بازگردانده.
از اینکه نورِ چشمش #عاقبت_به_خیر شده است.
و #صبور است.مثلِ همه مادرانی که عزیزشان را برای خدا و در راه او میدهند.🌹
.
🍃بامت بلند که #دلتنگیات مرا،
از هرچه غیرِ تو بیزار کرده است💔
.
#میلادت_مبارک😍
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمد_حسین_میر_دوستی
.
📅تاریخ تولد: ۱۳ تیر ۱۳۷۰
.
📅تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
.
.
📅مزار شهید: بهشت زهرا قطعه ۵۰
.
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ❤️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍃در نیمه #بهمنماه آغوش زمین گرم از حضورش شد🙃
خدا چند صباحی امانتی عنایت کرد، تا در وقت مقرر آن را پس بگیرد.🕊
🍃از ذریه پاکِ #سادات بود و عاشق #اهل_بیت_علیهمالسلام 💚
🍃هر چه بزرگتر میشد، #عشق هم در او رشد میکرد و روحش بیش از پیش شیفته #آسمان میشد🕊
🍃در #جامعه_المصطفی_العالمیه درس خواند و مُلَبَس به لباسِ جدش رسولالله شد...🌹
#تبلیغ_دین میکرد و #تزکیه_نفس🙂
🍃در ایام امتحانات بار سفر بست!
در جواب پدر که فرمود: بعد از امتحانات برو!
با صلابت گفت: نه ،الان #اسلام در خطر است و نیاز به حضور رزمندگان در جبهه #مقاومت_اسلامی است.
مگر ما از آنها که میجنگند عزیزتریم؟
و رفت.
🍃آخرین اعزامش در ماه مبارک #رمضان بود اما قبل از آن #سیدحسین و #همسرش را به مادر سپرد و راهی شد.
میگفت :این بچه خدا را دارد. امروز هم دقیقا #کربلا و #عاشورا تکرار شده است.
🍃روز #عید_فطر نماز را در حرمین #عسکریین_علیهم السلام_ اقامه کرد.
🍃دو سه روز بعد، در حالی که با چند تن از همرزمانش برای کمکرسانی به رزمندگان اسلام، راهی شده بودند، ماشینشان مورد حمله #تروریست ها واقع میشود.
پس از طی مسافتی با پایِ پیاده، در اثر #انفجار_مینِ کاشته شده در روستای "المزرعه" از توابع شهر "بیجی" در استان "صلاحالدین" عراق بال به سوی آسمان گشود.😔
پس از عاشقیهای بسیار، #سید_محمد در آغوش ملکوتیان آرام گرفت.
#پروازت_مبارک ، اِبنِ فاطمه _سلاماللهعلیها🕊
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مدافع_حرم_محمد_موسوی
📅تاریخ تولد : ۱۵ بهمن ۱۳۶۹
📅تاریخ شهادت : ۲۸ تیر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : قم
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
@shohadae_sho
•┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
#شهدایی_شو ❤️••👆🏻
خشتـــ بهشتـــ
🍃#عید_قربان است و موسِم #قربانی.
#حاجیان به سمتِ تو در پرواز و من خموده تر از همیشه در حاشیه مسیر لَنگ میزنم!!
.
🍃قربانی من سنگین تر از همه است! نَفسَم را به دوش میکشم تا در پیشگاهت قربانی کنم!
#نَفسِ سرکشی که از تو دورم کرده است😔
.
🍃#ابراهیم_خلیل، #اسماعیل را پیشکشِ #رضایت تو کرد که به پاسِ #اطاعت بیچون و چرایش، جوانِ رشیدش را به او بخشیدی🌹
.
🍃این بار من آمده ام.خسته از همه #تعلقات_دنیا، با کوله باری سنگین که کمر اطاعت و بندگیام را خم کرده است!😥
.
🍃آمده ام #تسلیم محض تو باشم
بنده تو باشم
برای تو از خود بگذرم...
برای تویی که همه چیزِ مَنی و من کورکورانه در پستوی جهانم تو را گم کرده ام😔
.
🍃آخرین نفر به سمتت قدم برمیدارم.
میخواهم #لبخند رضایتت را حس کنم.ببینم که میبینی برای تو، از خودم گذشته ام.
دست و پای نَفسَم را بسته ام و چون #گوسفندی بیزبان پیشکش تو میکنم🙂
نمیخواهم دیگر بندگی نفس را کنم!
آمده ام به سمت تو که در آغوشت بگیری مرا...
آمده ام به دور از هر چه غیر تو، در ساحلِ آرامشت #بندگی کنم❤️
.
🍃تو هوایم را داری.من ایمان دارم وعده های تو #حق است❣
پس یک قدم که نه، قدمها به سمتت آمدم و در مقابلت زانو میزنم.
نَفسَم را #ذبح میکنم تا زین پس فقط تو باشی و #اطاعت محض من🙃
.
🍃بسم الله الرحمن الرحیم...
ذبح میکنم نَفسَم را برای #رضای_خدا ، #قربه_الی_الله🙂"
"اللهم تَقَبَل منی هذا القربی"
.
🍃تمام شد...اینک فقط تو هستی و تو...
و از منِ منت گذارِ پر هیاهو، بنده ای #متولد شده است ،در خدمت تو☺️
.
🍃خُنَکایِ نسیمِ لبخندت، قلب ملتهبم را آرام میکند.
تعلق به تو، زیباترین احساس عالم است.
هرچه جز تو، قربانی رضایت و لبخندت😉
.
#عید_قربان_مبارک😍
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
خشتـــ بهشتـــ
🍃زمین در آغوش آسمان آرام میگیرد آنگاه که در انتهای افق، به یکدیگر میرسند🙃
.
🍃به رسم #آسمان،گاهی هدیه ای به امانت در آغوش زمین جای میگیرد تا چراغی شود برای #هدایت و در نهایت این آسمان است که امانت خود را باز پس میگیرد!
#محمود_نریمانی از آن امانت هاست!🌹
.
🍃در زمستان ۱۳۶۶ #قلب زمین را گرم کرد🙂
در #مکتب_حسین_علیهالسلام درس عشقبازی آموخت😍.
راهی شد تا ثابت کند هیچگاه در تاریخ، #حسین _علیهالسلام تنها نخواهد ماند.
فدایی #حضرت_عقیله شد و جاودان در تاریخ❣
.
🍃جریانِ خون به ناحق ریخته اش در شریان زمین، نبض تپنده ایست برای #بیداری، برای اثبات #حق از باطل.
.
🍃گذشتن از #محمدهادی برای او،سخت بود اما جاذبه ای که از آسمان اورا به بالا میکشید قدرتمند تر از #عشق_زمینی است!
.
🍃سهم محمدهادی از پدر، سنگِ مزاریست که مأمن تنهایی اوست و سهم زمین از محمود، نگاهیست که هیچگاه خاموش نمیشود.🌹
.
🍃در انتهای افق، آنجا که زمین در آغوش آسمان آرام می گیرد، پس از بیست و چند سال آسمان امانتش را تحویل گرفت...
.
مردادماهِ ۹۵، به وقت پرواز محمود❣
.
#پروازت_مبارک 🕊
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمود_نریمانی
.
📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۶
.
📅تاریخ شهادت : ۱۰ مرداد ۱۳۹۵.حماء سوریه
.
🥀مزار شهید: کرج
.
خشتـــ بهشتـــ
🍃بعضی ها از ابتدا #عاشق آفریده میشوند!
به سِیر زندگیشان که نگاه میکنی، با بقیه فرقهایی دارد.
مثلا #مرتضی!
متولد شهر #قم است.از ابتدا زیرِ سایه حضرت#فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها بزرگ شده است.😌
.
🍃پسری #باهوش ، با استعداد و توانمند، در رشته #ریاضی تحصیل کرد و توانایی هایی بینظیرش در حل معادلاتِ ریاضی او را قبولِ رشته #مهندسی_الکترونیک کرد.😎
.
🍃اما او آگاهانه، مسیر زندگی اش را تغییر داد!
دل از رشته عالی و موقعیت های بعدش کَند و وارد دانشگاه #افسری_امامعلی_علیهالسلام شد.
جایی که دستِ عاشقی کردنش باز باشد😉
.
🍃اما به قولِ همسرش "بیش از اینکه به فکر #شهادت باشد به فکر انجام #وظیفه بود.مرتضی حتی #وصیتنامه هم ننوشت!"
.
🍃به #سوریه رفت، منطقه #سیده_زینب ، در ردیف جنوبی #دمشق .
پایش به عراق باز شد ، آن زمان که داعش پا از گلیمش فراتر گذاشت و به همراهِ سردار دلها در خارجِ شهرِ #بغداد کمربند دفاعی تشکیل دادند تا مانعِ پیشروی دشمن شوند.🌹
بال و پر میگشود.آماده #پرواز میشد و گویی جسمش جایی برای روحِ بزرگش نداشت!😓
.
🍃عاشقانه پایِ عشق جان داد
ترکشی پهلویش را شکافت.💔
و خونی که وارد ریه اش شد،راه نفسش را بست.
جسمِ بیجانش درون خاک و روحِ بلندش در #آسمان ها نظاره گرِ فرزندی است که چهارماه پس از شهادت پدر چشم به جهان گشود😔
.
🍃#علی که هیچ گاه طعمِ آغوش #پدر را نچشید💔
.
#پروازت_مبارک_فرمانده 🕊
.
پ.ن: شهید در سال۹۷ شهید نمونه کشوری معرفی شدند.
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مرتضی_حسین_پور
.
📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مرداد ۹۶.دیرالزور سوریه
.
🥀مزار شهید : گیلان،روستای شلمان
.
خشتـــ بهشتـــ
🍂چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند.
جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود #غریب است😓
🍂غربت میراث #مادریست.
دیروز میان #کوچه
امروز میان خانه
فردا میان #گودال
و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است😣
🍂نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است
نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!😰
🍂چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن"
و فرو میرود در آغوشی برادرانه...
#حسین_علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام میکند.
🍂دستان برادر را میگیرد.سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
🍂کمی آنطرفتر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟😥
🍂چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
🍂حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"
و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر.
موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
🍂در آستانه حجره، مادر را میبیند. با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست.
پشت سرش،#پیامبر و پدرش #علی با لبخند نگاهش میکنند.
🍂زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس.
صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند😞
🍂پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند و ماتم #بقیع را به آغوش میکشد😭
زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری، برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی
.
به مناسبت سالروز شهادت #امام_حسن_مجتبی(ع)
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
#غربت_بقیع
#من_امام_حسنی_ام #حسینی_شده_ی_امام_حسنم
خشتـــ بهشتـــ
🍃به گفته شهید اهل قلم :اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد.
چه بهتر که انسان به واسطه ریختن #خون خودش بتواند به دین #اسلام کمک کند.البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هرکسی نمیدهند و خدا به #بندگان ویژه خود میدهد*
.
🍃آری تو ویژه بودی، آنقدر ویژه که خونت درختِ اسلام را آبیاری کرد.
با هر لقمه که خوردی #بسمالله گفتی و سرچشمه نوری در درونت روشن شد،نوری که بعد از #پرواز هم روشنی بخشِ ظلمتهاست❤️
.
🍃بینالطلوعین را از دست نمیدادی!
و شاید رزقِ #شهادت را همان حوالی گرفته ای، همان لحظاتی که ملائک رزق و روزیِ دنیا را بر سر خفتگان میریختند. ما از روزیِ دنیا جا میمانیم و امثال تو سِیر در آسمان میکنید🕊
.
🍃میانِ حالِ خوبت عاقبت بخیر شدی و شهید. به قول #حاج_اسماعیل* خدا به ما تعهدی نداده اما تو راهش را بلدبودی.ما نابلدان اگر جا بمانیم، قطعا میمیریم😔
.
🍃حلب ،آخرین ایستگاهِ دنیا و سرآغازِ راه آسمانیِ توست.
آن هنگام که #دنیا تلاش میکرد دست و پایت را ببندد،چشم بستی و راهِ #غیرت را پیش گرفتی.
خود را به قافله عاشقان رساندی🌹
.
🍃حال نیستی و همسرت، #زینب وار فقط زیبایی هارا میبیند و#علی_اکبر میپروراند برای مولایش،که مبادا در صفِ منتقمینِ #حسین_علیهالسلام جایِ پسرانش خالی باشد!
.
🍃آسمان نشین، حواست را جمعِ ما کن!
این روزها عجیب بلاتکلیفیم.
حواست به ما باشد😓
.
#پروازت_مبارک
.
*بخشی از وصیتنامه شهید.
.
*"خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است!
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبی داری و میخواهی #دعا کنی،
يادت نرود #عافيت و #عاقبت_به_خيریات را بطلبی.
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی"
.
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
.
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_استحکامی
.
📅تاریخ تولد : ۱۴ تیر ۱۳۶۲
.
📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۴
.
🥀مزار شهید : جهرم
•|🌸 @shohadae_sho
#شهدایی_شو 💛••
خشتـــ بهشتـــ
🍀شهر را بوی #فاطمه پر کرد وقتی قنداقهات را به آغوش پدر دادند.
و مقدر بود که وارث علم #باقر_العلوم باشی🍃
.
🍀هر چه در زمان علی_علیهالسلام_ خفقان شیعه را به انزوا برده بود، میلاد تو بالی شد برای پریدنش و نسیمِ تولدت جانی دوباره بر کالبد #شیعه دمید🕊
.
🍀از بدو تولد شما بود که خودمان را شناختیم و مریدانِ علی میدانی برای عرض اندام یافتند.
اصلا #برکت وجود شما؛ علم را در سرتاسر عالم گستراند🙂
.
🍀نامِ مبارکتان که بر زبان جاری است؛ تمام حواسها معطوف هزاران عالِمی میشود که #قال_صادق را به جهان عرضه کردند و شما راهی شدید برای #تفقهوافیالدین .
.
🍀وجودتان، دم مسیحایی بود بر جانِ مرده شهر که ای اهل عالم؛
#صادق آمده است. وارث علم نبی(ص)
بیایید و قطرهای از دریای وجودش را به کام بکشید و علم را توشه کنید.
بیایید و هوای #محمد را تنفس کنید که او پسری است از دامانِ آلالله_علیهالسلام
و او رئیسِ #مذهب_شیعه است.
.
🍀آقای من؛
شما متولد شدی تا ما خودمان را بشناسیم و نام شیعه در تمام عالم طنینانداز شود🍃
شما آمدی تا فخرِ جهانِ #تشیع شوی و ما عاشقانه پای مکتبتان دل به #علم و #تعلم دهیم😊
.
🍀میلادتان بر تمام عالم؛
و بر تمامِ جهانِ شیعه مبارک💚
.
#قال_صادق _علیهالسلام_ :
اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين .
چون خدا خير بندهاي خواهد ، او را در دين دانشمند كند .
(اصول كافي ، ج 1 ، ص 39)
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
💐به مناسبت سالروز #میلاد_امام_صادق«ع»
.
•||🌸 @shohadae_sho
#شهدایی_شو ❤️👆
خشتـــ بهشتـــ
باکری را همه میشناسند
نامش که برده میشود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد
دو برادر بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.
قلم اینبار از حمید بنویسد...
#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید
قد میکشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمیکرد.
به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!
تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند
رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد.
خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ!
بیوقفه در #تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از #شهادت"!
شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از #مجنون باز نگشت اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده
فرمانده حمید
این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به #مقام و منصب و میز نباشد!
از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگها فاصله است
برای روحِ زمینگیرمان #فاتحه بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!
گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما...
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید #حمید_باکری
📅تاریخ تولد : 1 آذر 1334
📅تاریخ شهادت : 6 اسفند 1362.جزیره مجنون عراق
🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌹
┏━ ✨ 🌹 ✨ 🌸 ✨ ━┓
💐 @shohadae_sho 💐
┗━ ✨ 🌸 ✨ 🌹 ✨ ━┛