#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#عامیانه
شب به شب داری شکسته تر می شی
بد جوری داره دلم شور می زنه
چشمای بی رمقت به من میگه
آخرین روزای با هم بودنه
نرو تنها کس دنیای علی
دشمنامون و حاجت روا نکن
دنیا داره رو سرم خراب میشه
برا مرگت این همه دعا نکن
شب تا صبح می میری و زنده میشی
حال و روزت از چشام سو می گیره
ای خدا دردم و من به کی بگم
تو خونه زنم ازم رو می گیره
الهی دست مغیره بشکنه
بد جوری شکسته احترامم و
من مسلمونم چرا تو مدینه
نمیدن دیگه جواب سلامم و
تو و جون کندن و آه زیر لب
من و غصه خوردن و خون جگری
علی حیرونه : اینا دیگه کیَن
زن و می زدن کتک و چل نفری
دیدی فاطمه چه جوری این دوتا
به من و تو درد بی امون دادن
زیر چشمی موقع عیادتت
خون مسمار و بهم نشون دادن
زن هیجده ساله باید سر چی
دو سه ماهه بشه قامت کمونی
جون من رسید به لب وقتی دیدم
تو نماز ِتو نشسته می خونی
می دونم داری به چی فکر می کنی
وقتی خیره ای به چشمای حسین
خونمون کربلا میشه وقتی که
می زنی شونه به موهای حسین
بَده حالت داری انگار می بینی
پنجه شمر و تو گیسوی حسین
وای من پهلو شکسته پیش تو
می زنن لگد به پهلوی حسین
#محمد_حسین_رحیمیان
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#عامیانه
نوكراي ساده تيم امّ البنين
سر تا پا ارادتــيم امّ البنين
بي بي جانم ما فقير بيچاره ها
وقفِ خانواده تيم امّ البنين
خانوم خونه ي آقامون علي
محرمه محرم غمهامون علي
ميتونيم شما رو مادر بخونيم
اگه رخصت بده بابامون علي
از همه غيره شما خسته شديم
به ابالفضل تو وابسته شديم
ما مثه عريضه هاي حاجتيم
به پره كبوترات بسته شديم
از شما درس ولايت ميگيريم
رخصت عرض ارادت ميگيريم
تو گرفتاريامون ، برا شما
سفره ميندازيم و حاجت ميگيريم
خيلي زشته نوكرات كم بيارن
يا توي نوكري شون كم بذارن
هديه ميشن به شما تو مشكلات
صلواتايي كه رد خور ندارن
به غم چشماي گريونِ حسين
به دل ساقي دلخونِ حسين
به اميده نااميد شده ش قسم
رو مونو نزن زمين جونِ حسين
دلامون هزار تا درد و غم داره
ولي باز اميد به اين عَلَم داره
برا كربلا گذرنامه ي ما
مُهره تأييد شما رو كم داره
#محمد_قاسمي
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#عامیانه
خونهی من که خونهی مُراده
خدا بهم اینجا علی رو داده
چار تا غلام آوردم اینجا واسه
دو تا خانوم و دو تا آقا زاده
برا دو خورشیدش یه ماه آوردم
برای خیمه تکیهگاه آوردم
روزی که عباسم و دید علی گفت...
برای دختراش سپاه آوردم
اما زدند آینه رو شکستند
دلای سنگی سرش و شکستند
دلیل داره اگه زمین میخورم
آخه عصای پیریم و شکستند
میگن که خیمهها کفن ها شدند
با سیلی غرقِ خون دهنها شدند
یه چند تا دخترام رسیدن ولی
دیدم شبیهِ پیر زنها شدند
اَمون از این موهای خاکستری
از این همه گُلای نیلوفری
عباسم و حسینم و گرفتند
نه مادرم نه حتی نامادری
دست رو دلم نذار دلم کبابه
شبیه روی سوخته ی ربابه
تا وقت مردنش همش میپرسید...
چرا نذاشتن پسرم بخوابه
ربابه و روضهی ما سه شعبه
میگه زدید ولی چرا سه شعبه؟
فرقی داره شیر خواره با علمدار
فرقی نداره نیزه با سه شعبه؟
دست رو دلم نذار دلم شکسته
رو مشکِ پاره لَختهخون نشسته
خونَش خراب شه خونم و خراب کرد
هرکی به نیزهها سرت رو بسته
غلام آقات شدی ابالفضل
سایه سادات شدی ابالفضل
هرکسی سهمی از تو رو کَند و برد
بد جوری خیرات شدی ابالفضل
تیر و چطور با زانوهات کشیدی
فاطمه رو به قتلگات کشیدی
چطور با دستی که نداشتی مادر
چادرشو و روی چشات کشیدی
عاقبت انتظار تو سر اومد
سرت زمین نخورده مادر اومد
نذاشت که روی نیلی رو ببینی
تیری که از پشت سر تو اومد
#حسن_لطفی
#امام_زمان_مناجات
#عامیانه
خیلی وقته که شب وروز
آرزومند وصالم
به امید دیدن تو
میگذره هر روزِ سالم
چی میشه از پسِ ابرا
خورشید نگات بتابه
به خدا نفس کشیدن
بی حضور تو عذابه
توی روزگار غیبت
سرم از عشق تو داغه
ردِ اشکامو می بینی
یادگاریهِ فراقه
طلوع شیرین فردا
طعم انتظار تلخه
بی تو انگار همه دنیا
به دور سرم میچرخه
کوچه پس کوچه ی دل رو
به نام تو ریسه بستم
و الّا خودت میدونی
که ازاین زمونه خستم
به خدا هر کجا رفتم
حضورت رو کرده ام حس
العجل بقیه الله
العجل زاده ی نرگس
وقتی که میای میبینم
جلوه های بی کرانو
میزنم ازاین جا بوسه
خاک پاک جمکرانو
کاش میدونستم کجایی
کاظمین یا سامرایی
یا مدینه یا که مشهد
یا نجف یا کربلایی
شنیدم وقتی بیایی
می زنی صدا خدارو
میگیری با ذوالفقارت
انتقام ِ کربلا رو
#محمد_حسن_بیات_لو
#زمزمه #تک
#حضرت_زهرا
#بستر_بیماری
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#محاوره #عامیانه #فولکلور
کار دنیا رو میبینی فاطمه
چجوری با من و تو تا میکنه
تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم
زخمای تنت دهن وا میکنه
خنده های تو همه دلخوشیمه
من همون علی خوش روی توام
بخدا درد توام درد منه
نگران زخم پهلوی توام
با خودم میگم کی فکرشو میکرد
یه روزی تو از علی رو بگیری
تو زن جوون خونه ی منی
مجبوری که دست به پهلو بگیری
نزديك سه ماهه از خونه ی ما
صداى بگو بخند نيومده
نفست بند اومده اما هنوز
خون زخم سينه بند نيومده
دل نازکت رو با زخم زبون
از همون روز عروسی نیش زدن
چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم
خونه زندگیمونو آتیش زدن
غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم
حق داره دلم اگه آهی داره
غصم اینه: میدونستن همه شون
این خونه بچه ی توو راهی داره
شعر از گروه " #یا_مظلوم "
#فاطمیه