eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خوش آنروزی که ما درخانه مادرداشتیم دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم هرکسی جسم عزیزش روز بردارد ولی ما که جسم مادرخود را به شب برداشتیم کاش آن روزی که تنها مادر مارا زدند ما یکی را در میان کوچه یاور داشتیم کاش محسن را نمی کشتند تا ما غنچه ای یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم کاش آن ساعت که دانستیم بی مادرشدیم جای آغوشش به خاک تیره بستر داشتیم این درو دیوار می گرید به حال ما که ما مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم مادر ما رفت از دنیا در آن حالی که ما گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم
علامه جوادى آملى ✳️فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) همتای قرآن کریم ◾️سرّ اینكه این بانو (سلام الله علیها) حجت بر ائمه (علیهم السلام) است و اگر علی‌ بن‌ ابی‌ طالب (سلام الله علیه) نبود، احدی همتای آن حضرت نبود، این است كه او [فاطمه] مثل خود قرآن كریم در مقام حدوث و بقاء شكل گرفت؛ 🔹قرآن از زمین برنخاست (از فكر كسی تدوین نشد، هیچ عالم بشری این قرآن را تدوین و تنظیم نكرد. سورش، آیاتش، معارفش و مفاهیمش را بررسی و انشا نكرد) مستقیماً از جهان غیب نازل شد و در طی ۲۳ سال ماند و برای ابد جای خود را تثبیت كرد، این سه كار را قرآن كرد یعنی از زمین برنخاست بلكه از آسمان نازل شد اولاً و نزولش هم ۲۳سال طول كشید ثانیاً و ماند كه برای ابد بماند، ثالثاً. 🔹انسان كامل مخصوصاً فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم، وقتی هویت آن حضرت را ارزیابی می‌كنیم می‌بینیم در همین مثلث خلاصه می‌شود: او از زمین برنخاست بلكه از آسمان نازل شد و تقریباً همسفر قرآن كریم بود تا قرآن آیاتش سورش نازل می‌شد، او هم روزانه متكامل می‌شد ترقی می‌كرد و تا قرآن به پایان رسید، عمر این بی‌بی هم به پایان رسید و برای ابد ماند؛ گرچه ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَإِنَّهُمْ مَیتُونَ﴾ شامل همه انسانها هست.
آیت الله العظمی بهجت فاطمه زهرا با همان وصیتی که کرد شبانه شود، پیروز شد و پیروز است.
همایش طلایه داران فاطمی سلام الله علیها با تبیین دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی سخنران : حجت الاسلام والمسلمین محمدرضابرادران مداح: کربلایی سیدرضانریمانی مکان: مهدیه مصلای امام خمینی (ره) شهرکرد زمان:شنبه 6 بهمن 1397 همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء
(س) مدتی هست که در بسترم و بیمارم آمد از راه اجل تا که کند بیدارم فا طمه مانده و این دست زکار افتاده دیدنی هست قنوتی که به جا می آرم من که محتاج نبودم به کسی در همه عمر چند روزی است که محتاج به هر دیوارم کاش می شد که بدون کمک زینب خود باز هم مثل گذشته قدمی بردارم سعیم این است کمی دیده خود باز کنم تا نگاهم به علی باشد و جان بسپارم
ای که از روز ازل گرم سجودی بانو اولین فاطمهٔ صبح وجودی بانو آسمان با تو و تسبیح لبت مأنوس ست روشنی‌بخش دل وجان تو«یا قدّوس»ست همهٔ عصمت حق شدمتجلی در تو و خدا نیز فرستاد تحیت بر تو قلب پر مِهر تو گنجینهٔ اسرار نبی‌ست کوثری!سهم جهان در طلبت تشنه لبی‌ست نام تو«فاطمه یا فاطمه» تسبیح علی‌ست یاد تو لحظهٔ اعجاز، مفاتیح علی‌ست با تو تکلیف قدَر، حکم قضا معلوم ست در کنار تو دگر صبر و رضا معلوم ست لحظه‌هایت همه ایثار، صداقت، تقوا راضیه، مرضیه، صدیقه، زکیه، زهرا به شکوهت نرسد انسیه و حورایی چهره پوشانده‌ای از سائل نابینایی چه بگویم که بود فاطمه‌جان درخور تو عالمی گشته مسلمان تو و چادر تو چادرت مظهر حُجب ست، تجلی عفاف گرد توعصمت واخلاص وحیا، گرم طواف رحمت و جودوسخا جلوه‌ای از آیهٔ توست در دعای تو، مُقدّم به تو همسایهٔ توست باغ سجاده‌ات از عطر دعا لبریزست خانهٔ ساده‌ات از صدق و صفا لبریزست از نگاه تو فقط نور خدا می‌بارد هر کسی نام تو را روی لبش می‌آرد ـ ـ ناخود آگاه دلش چشمه‌ای از ایمان ست هرکسی نیست دراین دایره سرگردان‌ست آب مهریۀ تو گشته و تطهیر شده در دل شیعه فقط مهر تو تکثیر شده این تویی که همه جا اذن شفاعت داری تو که در هر نفست صبح هدایت داری خانه را سنگر اسلام و امامت کردی در وفاداری و ایثار قیامت کردی با قیامت به همه درس بصیرت دادی تو به دین بار دگر شوکت و عزّت دادی انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر شده مدیون تو و خون تو، قرآن، مادر امتداد ره تو نهضت عاشورا شد نقش یا فاطمه سربند مجاهدها شد آن شهیدان که سوی معرکه با سر رفتند تا که از مرتبهٔ عشق فراتر رفتند، در جنون طعنه به مجنون زده بودند آری عاشقانه به دل خون زده بودند آری آه آنان چه دِلیرانه خطر می‌کردند آن سوی حادثه وقتی که سفر می‌کردند یادآن شور و خروش، آن همه فریاد، بخیر یاد آوینی و خرازی و صیاد بخیر دست شستند ز جان همچو علی‌ِ اکبر تا که جولانگه دشمن نشود این کشور آه یاران همه جا عرصهٔ جنگ ست هنوز بشتابید نه هنگام درنگ ست هنوز نکند رهبرمان خسته و بی‌یار شود نکند تلخ‌ترین حادثه تکرار شود... وای از آن روز که شد آتش فتنه برپا ماند مولا وسط کوچهٔ غربت تنها آه اگربسته شود دست امیری سخت ست آه در اوج دلیری، چه اسیری سخت ست صبر بی‌صبر شد از دیدن دستان علی فاطمه آمده، گردد سپر جان علی نتوانست ببیند شده مولا بی‌یار گرچه بین در و دیوار سپر شد یک‌بار باز از غربت مولا به لبش جان آمد باز با پهلوی مجروح به میدان آمد آمد و پرچم حق تا به ابد بالا ماند ماند مولا که چنین دین خدا برپا ماند با وفاداری او راه ولایت باقی‌ست راه ایثار و صبوری و شهادت باقی‌ست
هیچ کسی حس نکرد بی کسی ات را بی کسی ات را، بدون مونسی ات را فاطمه یعنی شب عروسی خوبان هدیه ببخشی لباس مجلسی ات را فاطمه یعنی به راهِ آمدن دوست خیره کنی چشم های نرگسی ات را فاطمه یعنی به شوق شهد شهادت دل بکنی رشته‌ء مهندسی ات را فاطمه یعنی که در شب عملیّات پاره کنی برگه‌ء مرخّصی ات را فاطمه یعنی به چاه نیز نگویی درد دلت را، دلیل بی کسی ات را
یا رب مرا به سلسله انبیا ببخش بر شاه اولیا، علی مرتضی ببخش یا رب گناه من بود از کوه‌ها فزون جرم مرا به ، خیرالنسا ببخش هر کار کرده‌ام، همه بد بوده و غلط یا رب مرا تو بر حسن مجتبی ببخش یارب تودانی آنچه ازین بنده سرزده پاتابه سربه شاه سرازتن جداببخش یا رب اگر که جود و سخایی نکرده‌ام ما را تو بر سخاوت اهل سخا ببخش
🔴عوامل موثر در مجلس از عوامل مؤثر در مجلس که گاهی کمتر به چشم می آید موارد جنبی موجود در مجلس، از جمله هوا، اشیاء اطراف منبر، محل استقرار مداح، سیستم صوتی و... می باشد؛ که در این قسمت از بحث بدان می پردازیم. 🔹هوا درموقع خواندن، برای مداح به اندازه حنجره ومطلب اكسيژن لازم است. تمام فصاحت و بلاغت و زيبايي خواندن نميتواند جمعيتي را تحت تأثير قرار دهد كه در اتاق از هواي نامناسب، دچار ناراحتي شده است. گرما و یا سرمای بیش از حد می تواند عامل حواس پرتی و کلافگی مستمع شود؛ فلذا سیستم گرمایشی و سرمایشی و تهویه مناسب، از ملزوات مکان برگزاری هیأت است. 🔹اشياء اطراف منبر از گذاشتن اشيائي که جلب توجه منفي مي کند در اطراف محل نشستن خود بپرهيزيد. از قرار دادن پارچ و ليوان و ... روي ميز جلو و اطراف خود بپرهيزيد. وضع ايده آل براي يك مداح آن است كه اسباب واشياء و هر چيزي كه توجه شنونده را به خود جلب مي¬كند در اطرافش نباشد. 🔹محل اسقرار مداح در محل استقرار مداح بهتر است كسي غير از او ديده نشود. شنوندگان نميتوانند و يا نميخواهند از نگاه كردن به اشياء متحرك خودداري كنند. مداح بايد از حركاتي مثل؛ بازي كردن با انگشتان دست، ور رفتن با دكمه لباس، جواب دادن پیام کوتاه و در كل انجام دادن حركات عصبي و اضطراب آميز خودداري كند. بايد در صورت امكان طوري ترتيب نشستن شنوندگان را داده شود كه توجه آنها به كساني كه دير آمده اند و در حال وارد شدن هستند، جلب نشود. بهتر است دوستان مداح در كنار او قرار نگيرند؛ زيرا ممكن است وضع و حالت نشستن خود را تغيير دهند و یا با او یا با یکدیگر صحبت کنند و حواس مستمعين به سوي آنها منعطف شود. 🔹سيستم صوتي از نظر صوت، بهتر است صداي مداح بر جمع غالب باشد و خود او صدايش را كاملا بشنود. لذا براي اينكه مستمع از صداي زياد آزرده نشود، بهتر است باند اكو در جايي قرار داده شود كه صدا بيشتر از ديگران به خود مداح برسد. ونيز با افزایش تعداد باندها این امکان به وجود بیاید كه صدابه صورت مساوي درتمام مجلس تقسيم شود، و با حجم ولوم کم تمام مجلس تحت پوشش صوت قرار بگیرد.
زهرا همان که در سحر آفريدنش گفته خدا تَبارَکَ بر وجه أحسنش زهرا همان که عطر خداوند مي وزد هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش هر صبح در طواف ملائک به دور او معراج مي چکد ز تماشاي گلشنش زهرا همان که بر دل پيغمبر خدا جان دوباره مي دهد از شوق ديدنش از ابتداي خلقت خود از همان ازل دارد نگين عشق علي را به گردنش ديگر از اين چه مرتبه اي با شکوه تر باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش «حَتَّي تَوَرَّمَتْ قَدَمَاهَا» حکايتي ست از عاشقانه هاي سحرهاي روشنش بي شک منا و مکه دگر محرمي نداشت پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش روز حساب توشه‌ی ما عشق فاطمه ست ما رابس ست خوشه اي از فيض خرمنش شرح فضائلش همه عين عبادت است تکريم پايداري و حلم و شهادت است آمد که روشني بدهد آفتاب را بخشد به چشم تار جهان نور ناب را باران و رودوچشمه‌ی و دريا به نام اوست مهريه اش نموده خداوند، آب را اصلاً تمام جنت و دوزخ به دست اوست داده به او شفاعت روز حساب را با شرط حب فاطمه و آل فاطمه پاداش مي دهند قيامت، ثواب را از سرّ نام فاطمه اين نکته روشن است برداشته خدا ز محبش عذاب را با آيه هاي روشن عمر شريف خود تفسير کرد سوره به سوره کتاب را حتي به پيش سائل اعمي محال بود بردارد از مقابل چهره نقاب را بي حرمتي به ساحت قدسي فاطمه ست هر کس که زير پا بگذارد حجاب را آري براي فاطميون اين وقار ماند با نور چادري که از او يادگار ماند هر دختری که اُمّ أبیها نمی شود هر مادری که مادر دنیا نمی شود نور تمام عالم امکان به روی هم یک جلوه نور چادر زهرا نمی شود وقتی که اختیار دو عالم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی شود یعنی که بی ولایت او هیچ طاعتی اذن ورودِ جنت الاعلی نمی شود فردا به قله های سعادت نمی رسد هر کس دخیل چادر زهرا نمی شود حبل المتین شیعه نخ جانماز اوست بی او گره ز کار کسی وا نمی شود می افتد از نگاه پر از مهر فاطمه هر کس فدائیِ ره مولا نمی شود دینی که رفت سمت تزلزل پس از نبی بی انقلاب فاطمه احیا نمی شود آغاز کرد يک تنه، تنها، قيام را معلوم کرد حرمت خون امام را وقتي که هست چهره‌ی حيدر مطاف او در خانه است مسجد او اعتکاف او آئينه شد که جلوه کند عصمت خدا معنا گرفت روح عفاف از عفاف او چرخ تمام کون و مکان سنگ آسياش سر رشته‌ی زمين و زمان در کلاف او در پيش چشمهاش چه دنيا حقير بود بوده به بوريا و سفالي کفاف او چيزي نخواست فاطمه از ثروت جهان يعني بس است پيرهن دستباف او جلوه گر نهايت ايثار فاطمه ست انفاق خالصانه‌ی شام زفاف او آن بانويي که سايه‌ی او را کسي نديد يک روز شد مدينه محلّ مصاف او وقتي که ديد بسته شده دست کعبه اش آمد به کوچه جان بدهد در طواف او از چشم اهل فتنه گرفته ست خواب را معلوم کرد معني فصل الخطاب را باغ حضور غرق گل يادِ فاطمه ست روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه ست تنها مدينه نه، همه‌ی عالم وجود روشن ز سجده هاي سحرزاد فاطمه ست آنکس که در نهايت اخلاص و بندگي ايمان به پاي چادرش افتاده فاطمه ست آن بانويي که بعد نبي با حماسه اش درس وفا به اهل ولا داده فاطمه ست قبرش اگرچه شمع و رواقي نداشته قم، تا ابد مدينه‌ی آباد فاطمه ست يعني به پاي بوسي آئينه اش بيا آه اين ضريح پنجره فولاد فاطمه ست هستي ماست نوکري اهل بيت او خيرالعمل محبت اولاد فاطمه ست اين انقلاب جلوه اي از انقلاب اوست بي شک «امام» هديه‌ی ميلاد فاطمه ست اين انقلاب فاطمي است و حسيني است با رهبري که آينه دارِ خميني است
علامه جوادى آملى ✳️عصمت، محور حجیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ◾️اینكه گاهی گفته می‌شود این بانو حجت بر ائمه (علیهم السلام) است؛ برای این جهت است كه در حجیت، نبوّت یا رسالت یا امامت لازم نیست؛ آنچه كه محور حجیت است، عصمت است؛ و چون این بانو (سلام الله علیها) معصومه است، حجت خداست. ✳️سرّ حجیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بر ائمه(عليهم السلام) ◾️اینكه گاهی علی‌بن‌ابی‌طالب (سلام الله علیه) به سخنان بی‌بی استشهاد می‌كند كه فاطمه چنین گفته است این استدلال به قول حجت‌الله است؛ اما سرّ اینكه او حجت بر معصوم هم هست، این است كه ائمه (علیهم السلام) عالم غیب‌اند؛ اما منابع علمی اینها گاهی از رسول اكرم (صلّی‌ الله علیه وآله وسلّم) شنیده‌اند، گاهی از باطن قرآن كمك می‌گیرند و گاهی از مصحف فاطمه است؛ وقتی امام معصوم (سلام الله علیه) دارد خبر غیب می‌دهد؛ از او سؤال می‌كنند كه این خبر غیب را از كجا گرفته‌ای. می‌گوید: در مصحف مادرمان است، خب، این مصحف فاطمه چیست؟ همان است كه جبرئیل (سلام الله علیه) نازل می‌شد و این معارف را می‌فرمود و وجود مبارك فاطمه (سلام الله علیها) تلقی می‌كرد؛ بعد به امیرالمؤمنین می‌فرمود و امیرالمؤمنین املای او را نوشته و كتابت می‌كرد، شده مصحف فاطمه. آن وحی تشریعی بود كه با انقطاع عمر مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) به پایان رسيد.
🔷معیارانتخاب شعر 🔹تناسب وزن و محتوا 🔹وزن «مفتعلن مفاعلن، مفتعلن مفاعلن» از وزن‌هایی است که در غزلیات متعدد از آن استفاده شده است. مثل: بی‌همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود یا در این بحر، بیت‌های دیگری را از با حالت شور، وجد و هیجان مشاهده می‌کنیم: مرده بدم، زنده شدم، گریه بدم، خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم لازم به ذکر است که این وزن، از اختیار وزنی جا به جایی هجای کوتاه و بلند در وسط مصراع پیروی می‌کند، که در اصطلاح به آن قلب گفته می‌شود. 🔹این بحر، جزء بحور خیزابی محسوب شده و طنطنۀ کلام و ضرب و تأکید را حفظ می‌کند که متناسب با مضامین مدح و منقبت است: دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چو وا کند از نمکین کلامِ خود حقِ نمک ادا کند فاطمه‌ای که عقل‌ها، محو عبادتش بود نقش به چهر دوستان، مُهر ارادتش بود 🔹وزن‌های دیگری هم هستند که از این قابلیت برخوردارند: ▫️«متفاعلن متفاعلن، متفاعلن متفاعلن» بلغ العلی بکماله، کشف الدجی بجماله حسنت جمیع خصاله، صلّوا علیه و آله ▫️«مفتعلن فاعلات مفتعلن فع» دختر و خورشید و ماه، زهرۀ زهرا آن‌که کرامات او گذشته ز احصا 🔹دستۀ دیگر از وزن‌ها، مانند وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» با نام وزن‌های جویباری، خاصیت بینابین دارند و قابلیت ارائۀ مفاهیم مختلف عارفانه، غنایی، مرثیه، و حماسی را دارند که در مجموع غزل‌های حافظ و سعدی فراوان به چشم می‌خورند: آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشۀ چشمی به ما کنند باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این نوحه و چه عزا و چه ماتم است این آستان که هست فلک سایه‌افکنش خورشید شبنمی‌ست به گلبرگ گلشنش هرکس هر آن چه دیده اگر هر کجا، تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی 🔹بخشی از وزن‌های دیگر هستند که در ضرب‌آهنگ حالت حزن و غم را به ذهن متبادر و احساس و عاطفه را تداعی می‌کنند. مثل: ▫️«مستفعلن فاعلاتن، مستفعلن فاعلاتن» دل بردی از من به یغما، ای تُرک غارت‌گر من دیدی چه آوردی ای دوست، از دست دل بر سر من از آسمان می‌رسی تا در خاک پهلو بگیری خورشید من باید اما، با سایه‌ها خو بگیری و مانند این وزن: «مستفعلن مستفعلن، مستفعلن مستفعلن» ای ساربان آهسته ران کآرام جانم می‌رود وآن دل که باخود داشتم،با دلستانم می‌رود بیرون ببار ای آسمان، از محفل من ماه را کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را 🔹«روی هم رفته می‌توانیم تأثیرات وزن را در این اصول خلاصه کنیم: ۱. لذت موسیقایی، که این در طبیعت آدمی است که خواه ناخواه، از وزن لذت می‌برد و از طرف دیگر، زبان عاطفه همیشه موزون است زیرا در انفعالات روحی سخنش مقطّع است. ۲. میزان ضربه‌ها و جنبش‌ها را منظم می‌کند. ۳. به کلمات خاص هر شعر تأکید می‌بخشد و امتیازی از نظر کشش کلمات ایجاد می‌کند.» (شفیعی کدکنی،۱۳۹۳: ۴۹) 🔹قابلیت‌ها و خاصیت‌های مختلف بحور، توجه و تأمل شاعران و مداحان را می‌طلبد که می‌تواند راه‌گشای شاعران در سرودن و ارائۀ مفاهیم تازه و برای مداحان در بخش‌های مختلف محافل مذهبی (از جمله زمزمه، پیش سرود، واحد کند، شور...) زمینه‌ساز اجرای متنوع و متناسب باشد. 📗 شفیعی کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۳) موسیقی شعر، چاپ پانزدهم، تهران: آگه. 📗 موسوی، سیدمهدی (۱۳۹۵) تار و پود، تهران: آرام دل.