گفتگوی مجازی منو پسرم(نمی‌دونست اینجا میذارمش وقتی می‌نوشت)👇

دیگه همین. واقعا برم... به زندگیم برسم😊🌺🌺

اوقات خوش آن بود که با یار به سر شد باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود🍂 #سلام‌صبح‌بخیر #کلبه‌عاطفه https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279

نوجوان و استقلال از خانواده 🌿 استقلال در دوران نوجوانی مسئله‌ای بسیار مهم است که اگر به آن به صورت مناسب پرداخته نشود، در آینده نوجوان دچار مشکل می‌شود. 🔹 برای این‌که به نوجوان اجازه تمرین استقلال از خانواده را بدهیم، می‌توانیم از اردوها یا تفریحات با دوستان، یا تنهایی‌های موقت و کوتاه، یا مسافرت و تفریح با اقوام نزدیک، بدون حضور والدین استفاده کنیم. ✅ نوجوان با تجربه دوری از خانواده، یاد می‌گیرد که چگونه بدون آنها نیز از پس کارها و مشکلاتش بر بیاید و به تدریج وابستگی‌اش به خانواده کاهش پیدا کرده و به حد معمول برسد. #مادرانه 🧡 @maadar_khoob

این پست به صحبتای دیروزم با محمدحسین ربط داشت، گفتم بذارمش اینجا بخونید تا بعدش توضیح بدم.😊🌺 #مادرانه #کلبه‌عاطفه https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279

محمدحسین دوازده سالشه و یواش یواش رگه‌های استقلال‌طلبیش داره بروز پیدا می‌کنه. این وضعیت باعث یه جور مقاومت و عدم پذیرش توی بچه‌ها میشه. طوری که دیگه نمیشه از امر و نهی ریز به ریز استفاده کرد. باید برای نوجوون یه حریمی قائل شد، همراه نظارت و البته به اون حریم ضریب داد و استقلال نوجوون رو جدی گرفت.دختر و پسر هم نداره. یادم میاد یه بار که وقتی بهش یه کاری رو گفته بودم و توجه نکرده بود، بهش گفتم: اگه می‌خوای مستقل باشی، تو خوب بودن مستقل باش، نه تو بد بودن. گفت: یعنی چی؟! گفتم: یعنی قبل از این که من کار درستی رو بهت بگم، اونو انجام بده. صبر نکن من بگم، بعد تازه یادت بیفته بزرگ شدی و دلت می‌خواد خودت کاراتو مدیریت کنی. اگرم نتونستی درستیشو تشخیص بدی، خودت بیا مشورت کن و از تجربه من و بابات استفاده کن. نذار اتفاق بدی بیفته، بعد که به تبعاتش دچار شدی، کارت گره بیفته. اینا کارا و مسئولیت های خودت در قبال خودته! بعد از این صحبتا و چند بار دیگه، قدرت مدیریت محمدحسین روی رفتار ها و امور روزمره‌ش خیلی بالا رفت و من فقط یه نظارت کلی می‌کنم. ... #مادرانه #خانوادگی #کلبه‌عاطفه https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279

یه بار رفته بودم مدرسه محمدحسین، جلسه بود. زوری رفتم ولی همه بچه ها رو بردم تا بدونن با من دیگه از این شوخی‌ها نکنن!😂😂 فاطمه اون وسط ازحفاظ پله ها لیز می‌خورد🤪...علی زار می‌زد😫... نرگس نشسته بود روی پام و هی حرف می‌زد😦 هیچی دیگه..عملا بهشون نشون دادم که از این خبرا نیست که منو بکشونن مدرسه و هیچ تبعاتی متوجهشون نباشه😆😆😆 حالا اصل مطلب رو بگم...بعضی مامانا اینقدر نگاهشون به بچه هاشون داغان بود که نگو! مادره وسط جلسه به معلمشون گفت: ببخشید آقا امینی! این برنامه‌ای که دادید، همون برنامه درسی بچه‌هاست؟! یعنی همون کتابا رو توی کیف بچه ها بذاریم؟! دقت کردید؟ پسر دوازده ساله کلاس ششمی، هنوز مادرش برنامه‌شو میذاشت!!😱 بعضیاشون قدشون از مادرشون بلندتره! تعجب، داشت منو لاغر می‌کرد!!😅😅(یا بهتره بگم از تعجب گوشت تنم داشت می‌ریخت😅😨) می‌خواستم به مادره بگم: بچه‌ت سال دیگه سیبیل در میاره، اون وقت هنوز اختیار کتاب درسیاشم بهش نمیدی؟! همین شماها فردا روز، توی زندگی پسرتون میشینید وسط، روزگار دختر مردمو سیاه می‌کنید دیگه!😤 تصور کنید صدای پسره کلفت شده، مامان! مامااان! کتاب جغرافیمو نذاشته بودی، منفی گرفتم.🤪😱😂😂😂 #مادرانه #خانوادگی #کلبه‌عاطفه https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279

در راستای همین استقلال طلبی، باید بگم ایتای من دوتا اکانت داره. یکیش اکانت خودمه و یکیش اکانت محمدحسین. نسخه اندروید اکانت ایتا رو من از توی گوشیم دسترسی دارم. اما ما یه لپتاپ عهد دقیانوس داشتیم که دادیمش به محمدحسین برای درسا و کاراش. نسخه دسکتاپ اون اکانت رو هم محمدحسین توی این لپتاپ نصب کرده. اون موقع که با من چت می کرد، توی اتاقش بود. آخه دیروز دوستم پرسید کجا بود که باهات چت کرد؟🤔گفتم تو اتاق بود. همون جا خونده بود، پیام گذاشت. برای این که حس استقلالش از طرف من و باباش جدی گرفته بشه، گاهی وقتا حرفامونو با چت بهش می‌زنیم😄، اما من از روی موبایلم، می‌تونم چتا و کانالایی که عضو هست رو رصد کنم. هرچند دخالت مستقیم ندارم.... اینم توضیح در مورد چت دیروز ما. هرچند بازم نکته داره، ولی خسته‌تون نکنم.🌺😊 #مادرانه #خانوادگی #کلبه‌عاطفه https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279