تعبیر بسیار عجیب و عاشقانه مجری تلوزیون ملی عراق در وصف سردار سپهبد #شهید #حاج_قاسم :
نمیدانم در کدام روز از #محرم تو را یاد کنم ؛
_ روز مسلمبنعقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، و میهمان ما بودی !؟
_ یا روز حبیببنمظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی ما بودی !؟
_ یا روز قاسمابنحسن چون اسمت قاسم بود!؟
_ یا روز علیاکبر چون قطعهقطعه شدی!؟
_ یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد !؟
چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم ..
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ماه_محرم
@komail31
گربپُـرسۍ ڪۍبمیرمـ
باچہذڪرےدرڪجا؟!
پاسخآید: بامُحرمـ
یآحُـسین درڪربَلآ..💔
پروفایل #محرم #کربلا 🌱
@komail31
#خاطره
🔸 زیارت
به همه ی هتل ها سر زد. مشهد غلغله بود. فکر کردم «ناصر که فرمانده سپاهه. برای جا که نباید مشکلی داشته باشیم. »
.. .. .
پسرک آمد جلو. گفت «آقا! خونه نمی خواین؟»
التماس می کرد. ناصر گفت «چرا که نه؟ خونه تون مستقله؟»
گفت «اوهوم. »
تمام مدت یک هفته ای که آن جا بودیم، غذای ما همان غذای صاحب خانه بود.
.. .. .
وقت رفتن، ناصر کیف پولش را باز کرد و گرفت جلوی صاحب خانه گفت «قابل نداره. »
صاحب خانه هم هر چه قدر که خواست برداشت. اهل چانه زدن نبود.
یادگاران، جلد 14 کتاب #شهید ناصر کاظمی
@komail31
#خاطره
🖤 عزاداري
چند روز به عملیات مانده بود. هر شب ساعت دوازده که می شد، من را می برد پشت دپو، زیر نور فانوس، توی گودال می نشاند. می گفت « بشین اینجا، زیارت عاشورا بخون، روضه ی امام حسین بخون». من می خواند م و مصطفی گریه می کرد. انگار یک مجلس بزرگ، یک واعظ حسابی، مصطفی هم از گریه کن ها، زار زار گریه می کرد.
یادگاران، جلد هشت کتاب #شهید ردانی پور
@komail31
#خاطره
#سیره_شهدا
➖عزاداری ➖
دوستی به من زنگ زد که کدام مجلس می روی ؟پاسخ روشن بود .منزل یکی از دوستان که استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی است ودرخانه اش روضه دارد درراه برایش توضیح ادم که آقای دکتر شهریاری جز 10 دانشمند برجسته فیزیک هسته ای ایران است.
ایشان در خانه جدیدشان که شیخ بهایی بود،جلسات مستمرعزاداری داشتند.
#شهید دکتر مجید شهریاری
کتاب #شهید علم، جلد اول
@komail31
💌 دعاهای_قشنگ
گاهی فکر میکنم به روزهایی که
ازت دور شده بودم اما میونِ
سختیها دستم رو گرفتی
چه لحظههایی که
فکر کردم دیگه کار از کار گذشته
اما پناهم شدی 🌸 اما دوباره
لبخند رو به لبهام نشوندی
گاهی... نه! همیشه
چقــدر با همهی بدیهام
❤️ دوستم داشتی... دوستم داری ...
#الهی_فقد_کبر_فی_جنب_رجائک_املی
خدای خوبم
من خودم خوب میدونم
دعاهایی که میخونم، نمازهام
🔆 کارهای خوبم، در برابرِ
مهربونی تو خیلی کمه...
اما
مهربونی تو خیـــلی زیاده، پس
من رو، به آرزوهام برسون . . . 💜
📗 #مناجات_شعبانیه
@komail31
سلام امام زمانم...💙
#اللهمعجللولیکالغریبالفرج
تــو می آیی
و رجعت می کند حسیـن
و میاندارِ محرم عبـاس میشود
زینب ایستاده میخوانَـد قنوتش را
و آب میرسد این بار به خیـمه ها ..
#امام_زمان♥
#امام_حسین
@komail31
.:
🔴 از عاشورای حسین، تا ظهور مهدی
🔹 #عاشورا تاریخ اشک باری است برای تمام جغرافیای جهان که مردم هر زمان بدانند امام و نبود امام یعنی چه؟
🔹 بدانند همیشه تقابل بین خواستن و نخواستن، جنگی است بی پایان میان آنکه بین خود و امامت یکی را انتخاب کند.
🔹 عاشورا بُن مایه ی تفکر انتظار و مهدویت در شیعه است. حقیقت عاشورا و کربلا، درس انتظار و بال سبز اُمید مهدوی برای آینده ی روشن شیعه است.
🔹 امروز کسانی می توانند همراهی حسین زمان را آرزو کنند و فریادِ "یالَیتَنی کُنّا مَعَک" برآورند که در عصر غیبت انچه که لازم است انجام دهند و انتظار را عمل بدانند و اولویت اولشان در تمام مقاطع زندگی باشد.
#امام_زمان #امام_حسین
#خاطره
#شهید_مدافع_حرم هادی شجاع
باید انتقام شهید بیضایی را تکفیری ها بگیرم
هادی قبل از اینکه جذب سپاه شود و در بسیج ویژه شروع به فعالیت کند، خیلی مشتاق بود که به سوریه برود، #شهید شجاع توسط #شهید محمودرضا بیضایی که از بچه های اسلامشهر بود، آموزش نظامی دید و ارادت ویژه ای به این شهید داشت. وقتی خبر شهادت محمودرضا را شنید بغض عجیبی گلویش را گرفته بود، سپس گفت باید انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیرم.
وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم
در ایست بازرسیهایی که برگزار میکردیم خیلی خوش رو، خوش خنده و مهربان بود از هر کدام از رفقایش بپرسید اولین نکته ای که از این شهید به یادشان می آید لبخندی بود که همیشه بر صورتش حک شده بود و رنگ و بوی شهدا را داشت. در برنامه های ایست و بازرسی ای که در اسلامشهر می گذاشتیم وقتی مجرم یا متهمی را دستگیر می کردیم به هیچ وجه اهانت نمیکرد و میگفت وظیفه ماست با برخورد مناسب این ها را اصلاح کنیم.
✍دوست شهید
➖➖➖➖➖➖➖
وقتایـے کـہ ناراحـت بودم یا اینکـہ حوصلم سر میرفت☹ و سرش غر میزدم…
میگفت:
“#جاااݧ_دل_هادے…؟
چیـہ #فاطمـہ…؟❤ “
چنـد هفتـہ بیشـتـر از شـہادتش نگذشتہ بود یـہ شـب کہ خیلـے دلم گرفتـہ بود…💔
فقط اشک میریختم و نالـہ میزدم…
دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگـے قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتـݧ…✍
از دل تنگم گفتم💔
#جانا_ز_فراق_تو_این_محنت_جان_تا_کی…💔
#دل_در_غم_عشق_تو_رسوای_جهان_تا_کی…
از عذاب نبودنـش و عشقـم نوشتم بـراش…💕
نوشتم “هادے💞
فقط یہ بـار
فقط یه باره دیگـہ بگو جاااݧ دل هادے…”
نامـہ💌 رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم
بعد شہادتش بهتریݧ خوابـے بود کہ میتونستم ازش ببینـم
دیدمـش
با محبـت و عشـق درست مثـلہ اوݧ وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد…
#مـن_صدایش_زدم_و_گفٺ_عزیـزم_جانـم…💕
#با_هـمـین_یک_کلمه_قلـب_مـرا_ریخت_بهم…
صداش زدم و بهتریݧ جوابی بود که میشد بشنوم…
“جاااان دل هادی…؟❤
چیه فاطمه…؟❤
چرا اینقده بیتابی میکنـی…؟
تو جات پیش خودمہ شفاعت شده اے…💚
✍ همسر شهید
@komail31