eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
1.4هزار دنبال‌کننده
33 عکس
21 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ فلسطین را از چنگال کاسبان آن نجات دهیم! 👈 در ایام برگزاری کاروان شکست حصر در سال 2010 شاهد بودم که برخی افراد اسم و رسم دار درباره ابعاد این کاروان مصاحبه های تلویزیونی متعدد داشتند! ما که در حال برگزاری کاروان بودیم و وقت خوابیدن هم نداشتیم فقط مبهوت مانده بودیم که نسبت این افراد با این کاروان چیست!!؟ ❌ در ساختار هر عرصه ای هر چقدر هم که مقدس باشد کاسبانی دارد که فلسطین هم یکی از آن عرصه هاست! 😔 کاسبانی سیاستمدار که در همه جا –خصوصا همایش های - بعنوان نماینده مملکت حاضر می شوند و دائم المشاورند ولی دریغ از اینکه بتوانند چهار نفر از مردم را بصورت عادی(!) جمع کنند! 🌺 اگر اینها جنس مردمی داشتند، تا این اندازه با فهم سیاست داخلی پیوند نمی خورد تا قربانی بدبینی برخی مردم از نارضایتی ها و ناکارآمدی ها بشود چرا که اتفاقا مردم درکی از مسائل دارند و فلسطین هم انسانی هم دینی و هم انقلابی است. 🍀 نجات موضوعات مقدس و ارزشهای انقلاب نیازمند حضور مخلصانه و غیرتبلیغاتی بدنه مردم در همه آن موضوعات است! مردم که می گویم منظورم آدمهای اهل کار است نه غرغروها! 📍 @komeilialireza
💰 ادعا می کند مردمی است ولی بدون بودجه نمی تواند کار کند! 💎 یکبار برای یکی از مسوولان خیلی انقلابی توضیح دادم که چطور برای برگزاری یک از پنج جای مختلف کمک گرفتیم، متعجب مانده بود! چرا که عادت نداشت بدون ردیف کار کند! گفتم اتوبوس بین شهری را یکجا، داخل شهری را جای دیگر، اردوگاه را یکجا، غذا را جای دیگر داده بود و مابقی را هم از برخی خیرین و نیز خود دانش آموزان گرفته بودیم. 🤔 آن یکی خودش را مسوول قرارگاه فرهنگی در استان خود می داند ولی می گفت تا بودجه نباشد نمی توانیم کار کنیم! خب برادر جان! شما مدیر کل هستی که اول ردیف بودجه می خواهی و از مبلغ بودجه سالیانه سوال می کنی! تو اگر مردمی بودی عادت داشتی به گدایی برای خدا و کار بدون بودجه و مصرف بهینه برای تحقق اهداف! 💠 نافی لزوم وجود بودجه نیستم ولی جریان مردمی جریانی است که خیلی از اقدامات را بدون بودجه جدی انجام می دهد. ساختمان سازی، افزون کارمند و خرج های عجیب در قاموس مردمی ها نیست! 🚫 از جمله آفات برخی قرارگاه ها و ورود انقلابیون به مسوولیت ها، کشته شدن و آتش به اختیاری آنها و عادت شان به وجود چیزی بنام ردیف بودجه بوده است! 📍 @komeilialireza
✊ تبیین شکل گیری چند قطبی جهانی ضامن ایجاد امید! 🦋 چه خوب است این مثل عربی که: لو لا الأمل لبطل العمل! از آغاز آخرین دهه قرن گذشته میلادی که یکی از دو قطب فروریخت، تکتازی آمریکایی ها آغاز شد ولی این معادله چنان نماند و با ظهور قدرت های مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی می توان به جرات از آغاز و شکل گیری نظام جهانی سخن گفت. 🌍 امروز دیگر آمریکا تصمیم گیر نهایی نیست و ، برزیل، هند و... در اقتصاد، روسیه و و ترکیه در معادلات منطقه غرب آسيا و... نقش جدی غیر قابل انکار بازی می کنند. 👈 تبیین آماری و مستند این فرآیند برای مردم جهان و منطقه ما می تواند را بیافریند که نتیجه آن تولید کالای داخلی، فعالیت علمی و اختراعات، توسعه ارتباطات جریان و.. خواهد بود. ✅ وقتی از جریان مقاومت سخن می گویم منظورم همه جریانی است که در مقابل هیمنه می ایستد نه فقط چهار پنج کشوری که در منطقه ما معهود ذهنی برخی شده اند! لو لا الأمل لبطل العمل! 📍 @komeilialireza
👂 گفتگوهای "منضبط" اصولی شرط جبهه سازی! ✊ باور به اینکه جمع، را بیشتر می کند و توان ما را بالا می برد شرط اولیه ایجاد جمع هایی در حد یا متشکل شدن این جمع ها در قالب همسو است. ⚠️ آنچه برخی را از جمع می گریزاند تخطی از است. یعنی مدعی هستند که جمع ها بدلیل ذاتی و نیز ملاحظات طبیعی که معمولا در حوزه فردی نیست، نوعا مجبورند به سمت تعدیل نگاه ها يا همان روی بیاورند که ذات آن و تخطی از حقیقت است! ✅ اما چطور می توان از این فرآیند تدریجی که برخی آنرا متهم به می کنند جلوگیری کرد و در عین حال، از برکات محسوس جمع و توانی که کنار هم بودن ایجاد می کند محروم نشد؟ ❇️ بنظر می رسد دو اتفاق ضروری است: یکی اینکه جمع گریزان باور کنند که چیزی جز آنچه اقتضا می کند نیست. 💠 توضیح اینکه برای کسی که وارد صحنه واقعی و میدان شده، اینطور نیست که همه چیز قابل انجام باشد و گاهی موانعی از طرف نهادها - بیرونی--یا حتی توان عمل جمعی - درونی- ایجاد می شود که آنها را به آنچه است نمی رساند لذا آنها مکلف به انجام همان هستند که ایشان است و در این حالت حق ندارند این مراعات طبیعی مصالح بالاتر را تخطی از حقیقت بپندارند. 🔰 بعبارت ساده تر، کسی که مکلف است در مقابل یک فساد سکوت کند تا جانش حفظ شود بر او انجام آن کار است نه اینکه واجب در هر حالی، اعتراض باشد و این کار محسوب شود! 👈مساله ای که پیش می آید و دغدغه کاملا درست برخی است روند تدریجی تغییر ها و فراموش شدن ها بخاطر همین مصالح است. در این مساله برخی رو به انتحار می آورند و بخاطر حقیقت ذهنی شان خود را فدا می کنند و از جرگه جمع دور می شوند حتی اگر نتیجه و شرایط تعییر نکند! ⛔️ در پرانتز بگویم که همه جمع گریزی ها چنین ریشه ای ندارد و عمدتا - ناخودآگاه- هوای نفس و تمایل به غلبه حکم مساله اصلی است که باید به خدا پناه برد. ⭕️ اما مساله فوق واقعا وجود دارد و تلخ برخی جمع هاو جبهه ها نیز چنین بوده است که دائما بخاطر مصالح که نیز هستند یا سلایق متنوع که تمایل به و تداوم قدرت دارند از آرمان عدول شده و گاها تلاشی برای نیز نمی شود تا معادله گاهی هم بنفع آرمان بشود! ❇️ اینجاست که اتفاق دوم باید رقم بخورد: حاکمیت گفتگوها و تعاملات اصولی منضبط شرط تحقق جبهه آرمان گراست. 💠 توضیح اینکه اگر بخواهیم در فرایندهای جمع گرایی آرمان‌ها دائما بنفع جمع ذبح نشوند راهی نداریم جز اینکه اولا اصول و آرمان ها شفاف شده و بر آن آنها رخ بدهد تا معلوم بشود و قرار است جهت حرکت کجا باشد. 💎 و از آن مهم‌تر، گفتگوها و منضبطی شکل بگیرد که بتواند نظرات قوی تر و منسجم تر مبتنی‌ بر این اصول را در جمع دهد. ⚠️ اینطور نیست که همه جا اصل حاکم باشد و الزاما بهترین سخنان بر جمع ها غلبه کنند. اینجا آن نقطه مهم است. در اینجا نیز نقش پررنگی ایفا می کند. در موافقت ها و مخالفت های آحاد یک جمع و لابی گری ها و ها نقش این مساله خود را نشان می دهد. ❌ یک مثال سیاسی می آورم هر چند مثال فرهنگی نیز در برخی باصطلاح ها داریم. اینکه جمع هایی مانند جبهه متحد می توانند موثرتر از تشتت لیست ها باشند خب واضح است ولی چطور باید از انحراف آن از اصولی که مدعی آن است جلوگیری کرد؟ 👈 بدون وجود گفتگوهای منضبط و مبتنی بر اصول روشن، احتمال اینکه، حرف عده ای خاص - باند- غلبه کند و از ارزش‌ها عدول شود کم نیست هر چند ظاهرا جمع باشد و رای ... 🆘 در پایان، دوستان دغدغه مند را به و نوشتن در این موضوعات مهم دعوت می کنم چرا که بر این باورم برای تحقق اهداف کلان اجتماعی، راهی جز نداریم و رسانه زدگی و فردیت های بدون مسوولیت نسبت به جریان جمعی که طبیعت فرد بودن آنهاست یک آفت جدی است و خطرناک تر اینکه کم کم بدلیل ژست های تری که می توانند بگیرند به الگوی نسل جدیدی بدل شوند که بطور طبیعی فردگراست چه رسد به اینکه های بدی هم داشته باشد! 📍@komeilialireza
💎 قصه هایی واقعی برای پیوند ملت‌ها 👩 وقتی سینمایی آيلا دختر جنگ، که محصول مشترک کره جنوبی و است را دیدم همه وجودم حسرت شد چرا که ما نیز از این داستان های مبتنی بر رخدادهای واقعی در خودمان بسیار داریم که می توانسته دست مایه بشود ولی حیف که هنر ما دست انسانهای خودباخته و شیفته است! 👈 از آن چند خانواده آواره اهل که در سال 1948 به اصفهان پناه آوردند تا کودکانی که در جنگ 1991 و هرزگوین به ایران آمده و تحت سرپرستی برخی خانواده ها قرار گرفتند تا صدها و بلکه هزاران سوژه مشترک میان ایران و و و پاکستان و سایر همسایگان که همگی سوژه هایی و بشدت دراماتیک هستند. 🎥 این سوژه ها فقط زمانی احتمال تبدیل شدن به و ساخته شدن را دارند که نگاه هنرمندان و محققان هنری و نویسندگان ما به باشد! هر چند نباید منکر خلا جدی در های تاریخی و خصوصا سوژه های در کشورمان باشیم. ⚠️ متاسفانه روال بنگاه‌های تولید هنری آن است که نوعا هر آنچه سناریو بیاید ساخته خواهد شد نه آنکه برای یافتن بهترین سوژه ها هزینه شود و از میان آنها بهترین قصه ها به سناریو و سپس اثر هنری تبدیل شوند. 🎞 واقعا برای زدودن بسیاری از بدبینی ها و بهبود همسایگی و اصلاح بین دو ملت، چه راهکاری بهتر از تبدیل قصه های واقعی به فیلم های فاخر وجود دارد مانند آنچه در آيلا دختر جنگ به خوبی رخ داده است. اگر چنین شده بود شاید امروز نگاه ما به همسایگان تحقیرآمیز و به دشمنان غربی، خودباخته نبود! 📍 @komeilialireza
💠 چطور جبهه سازی می تواند صوری باشد نه واقعی!؟ 🚨 در ادامه مبحث قبل درباره جبهه سازی که تاکید شد بدون وجود تعاملات منضبط و اصولی نمی توان جمع کننده داشت اشاره کنم به این نکته که اساسا جمع های صوری بسیارند و بنده مجامعی را دیده ام که اسما محل تجمیع دهها فرد یا تشکل بوده ولی عملا عده خاصی در آن فعالیت داشته اند و حتی گاها از ابتدا بنحوی صورت گرفته که همین ها همه کاره باشند! ⚠️ شکل گرفتن و تیم در میان جمع های بزرگتر که پیش تر با عناوینی چون پدیده "یوگی و دوستان" از آن نام برده بودم یکی از آسیب های اصلی است و مراقبه آن هم سخت است چرا که زمینه شکل گیری این باندها واقعی و است. 👈 توضیح اینکه افراد نوعا با دوستان یا افراد همسو، بهتر کار می کنند و می بینند که کار زمین نمی خورد و از آن مهم‌تر اینکه بجای تلاش برای ایجاد خسته کننده، راحت می توانند بگویند و بشنوند و هم به هر دلیل کمتر رخ بدهد لذا کم کم به این نتیجه می رسند که اساسا این باند، ضامن و کارآمدی آنهاست. 💠 اینگونه است که ناخودآگاه عده ای بتدریج حذف می شوند. البته حذف شده ها هم گاهی مقصرند. گاهی برخی روحیه مخالفت با همه چیز و همه کس را دارند و اعمال نکات خود را بصورت مدیریت نمی کنند و خیلی وقتها هم منیت یا شخصیت های خودعالم پندار و بعبارتی مانع این جمع شدن است. ⭕️ اما مساله اصلی جایی است که متوسط العقول ها محور می شوند و اساسا گفت و شنود و مناقشه را ندارند و دائم سعی در تعطیل کردن و فعال کردن و حرف شنوی دارند. ریشه باند که خود نوعی دیکتاتوری فردی یا جمعی است در همین تعطیل شدن و تمایل به سرعت بخشی در امور است! 🔰 این افراد مدیریت که معمولا با دوستان سابق شکل می‌گیرد را بر مدیریت ترجیح می دهند پس در مقابل خودانتقادی نیز کم تحمل می باشند و جای طرح افکار جدید و زاویه های نو را می بندند! با این رویه، دقت و کارها کم می شود و با اینکه دائما سوتی می دهند ولی بخاطر نبود ساختار ، حتی تشویق هم می شوند! 😞 کم ندیده ام جمع هایی را که عملا یک نفر در آن حاکم بوده و حتی نداشته اند و آن جمع نیز بدلیل منافع و گذران زندگی خود تبعیت را ترجیح می دهد!! بله حتما این مدل به مطلوب این افراد نزدیک تر است ولی حتما بیش‌ از فرد کارایی دارد و حتما در چنین مدیریت هایی افراد قوی تر ریزش می کنند یا سکوت کرده و وارد منفعت طلبی می شوند! ✅ لازمه کار جمعی , باور عمیق و قلبی به برتری عقل جمعی است. چیزی که خصوصا در افراد دارای هر روز کمتر می شود و عملا به حذف جمع های پیرامونی یا صوری شدن آنها منجر می گردد. شاید علت لزوم مدیریت ها همین جلوگیری از شکل گیری باند و تیم باشد. نعوذ بالله من شرور أنفسنا... 📍 @komeilialireza
❌ نتیجه انقلاب خمینی، پدیده آخوند کارمند نیست! 👈 از درک های تلخی که اخیرا بیشتر پیدا کرده ام تجلی پدیده بسیار منزجر کننده و تلخ است! یعنی آخوندی که باید وقف اسلام و مسلمین باشد ولی چنان کارمند بی تحرکی شده که برای تکان دادنش بولدوزر لازم است! 🤔 چه می شود که از دل انقلاب کبیر که الحق بر هم زننده چهارچوب ها و رویه های بود، بازگشت و چنین تلخی بیرون می تراود که البته همه ظهورات حوزویان چنین نیست!؟ 💠تامل در این سوال مهم برای کسانی که دغدغه عدم انقلاب را دارند مهم می باشد. من در حد فهم خودم به این سوال پاسخ خواهد داد. 1⃣ اول اینکه اصل تامل بر لزوم تولید ساختارها و رویه های جدید در بسیاری وجود ندارد و اگر دارد هم فکری لازم برای این معنا در نیست فلذا به تکرار گذشته یا اساسا حتی اینکه اصلا ساختارها و رویه ها تاثیری ندارند منجر می شود! 2⃣ دوم اینکه انقلاب لاجرم وارد جریانی از تصدی شد که برای ابعاد مختلف آن فکری نکرده بود. گرچه برخی نهادهای موازی مانند جهاد سازندگی از دل نیازهای آن جوشید ولی عمده بار انقلاب بر دوش همان اداراتی قرار گرفت که فکری جدیدی برای شان طراحی نشده بود و بعبارتی در آنها هنوز رخ نداده بود! 3⃣ سوم اینکه حتی رویه نیز در کار نبود تا از مولود دولت رانتیر نفتی بتدریج بکاهد به مساله واگذاری امور به روی بیاورد. شاید فضاهای اوایل انقلاب هم به حفظ این تمرکزگرایی دامن زده باشد ولی نتیجه همان روشی شد که در گذشته بود و حتی مساله که نهادی ذاتا مردمی بوده را به دل ادارات کشاند! 4⃣ چهارم اینکه مزه قدرت و امکان اعمال بی چون و چرای نظرات خود و مدیریت اموال گسترده عمومی برای خیلی ها شیرین آمد و بتدریج حتی شان تغییر کرد و در دهه هفتاد که تهدیدهای امنیتی - که منجر به محوریت امنیتی ها شده بود و متاسفانه باقی نیز ماند! - دفع شده و آماده تأملات عمیق تر بودیم دیگر حاضر به تغییر و اصلاح نبودند! طبعا ضعف های ذاتی حوزه و عدم آمادگی برای درک لایه و... نیز در این ماجرا بی تاثیر نبودند و ما بتدریج به طبیعی بودن این امور کردیم! 📍 @komeilialireza