eitaa logo
کوچه های آشنا
446 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
155 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
کوچه های آشنا
خلاصا ای از خدمات شهید حسنی 💢سال 1361 ، حاج اسماعیلمای خود را با دفتر پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی استا
وی مشهور به «پهلوان جبهه های» بود ، شجاعت جوانمردی آمیخته با تواضع و ادب ، حاج اسماعیل همیشه پای كار، متعهد بود. كه در هر واحدی كار می كرد ، تحول عظیمی در آن واحد اتفاق می افتاد، عشق به معبود و پروردگار ، پیوسته آرزوی زیارت خانه خدا را داشت، تا آنكه از طریق جنگ به سفر روحانی حج اعزام شد. https://eitaa.com/khatemogaddam پس از بازگشت از خدا ، مدتی را در روستای اسفجین به شغل شریف پرداخت، دلش لبریز بود از اشتیاق به در راه خدا به همین دلیل به سرعت خود را به رساند. وقتی از حاج اسماعیل پرسیدند: « چرا چنین سراسیمه و با عجله خود را به رساندی؟ » پاسخ داد: «اکنون حال عجیبی دارم ، مانند این است که ندایی درونی به من اینگوید حالا وقت نیست. احساس کردم در موقعیتی هستم که (ع) بی یاورمانده و «هل من ناصر ینصرنی» سر داده است و من باید همانند (ع) به ندای امام بگویم. » ۲۴ دی ماه ۱۳۶۶ بود که زمان رسید ، اسماعیل حسنی ، این خستگی ناپذیر در ارتقاعات «گردش» منطقه «ماووت» پیش از اقدام به «2» در حال ساخت جاده بود، که به وسیله ترکش گلوله خمپاره از ناحیه گردن و دست راست عمیقاً مجروح شد ، به آسانی نمی شد او را به عقب و پشت منتقل کنیم چرا که این جاده بسیار ناهماهنگ بود و هم خونریزی شدیدی داشت ، اما برای مدت طولانی پیکر زخمی حاج اسماعیل همانجا در حلقه یاران ماند،که سرانجام به علت شدید آسمانی شد. https://eitaa.com/khatemogaddam از شهید بزرگوار می گوید: وقتی خبر رسید ، همه را منقلب ساخت و قرار شد با چند تن از برادران ، این خبر را به و پیر و مریض احوال وی در روستای اسفجین برسانیم. پیر و نورانی این بزرگوار به محض دیدن ما از دور به دیوار تکیه زد و اشک در چشمانش ریخت و با بغضی در گفتگو گفت: بالاخره که دیده بودم تعبیر شد و پسرم به رسید.
 ﷽ شهدای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان زنجان شهید والامقام هدایت اله زمانی ✨کوچه های آشنا دو فرشته بنام یداله و عادله خانم به مورخ بیست و ششم‌ بهمن ماه ۱۳۲۵ در روستای تقی کندی ماهنشان صاحب فرزندی آسمانی بنام هدایت اله شدند. سرانجام این مبارز ، بصیر و آزاده با داشتن همسر و فرزند به نداي هل من ناصر و در رکاب ولی زمانش به مورخ بيست و یکم ۱۳۵۷ از کوچه پس کوچه های معطر به پیکر شهدا، در حال مبارزه با دژخیمان رژیم منحوس پهلوی، به مقصد بهشت پر کشید. و پیکر مطهرش در مزار پایین زنجان آرام گرفت. خاطره: هر ها می رفت به و به افرادی که کسی را نداشتند سر می زد، وقتی می خواست به بچه ها یاد بدهد می گفت بچه ها برویم بگیریم و بعد به صف می ایستادند، همیشه شکلات یا آدامس داخل بچه ها می گذاشت و بعد از اتمام به بچه ها می داد و می گفت این ها را داده است. راوی: خدیجه تیموری ( ) بسیج حمزه سیدالشهدای اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان زنجان @miraszanjan_ir