﷽
✨کوچه های آشنا
#شهيد والامقام فرامرز انجم شعاع
دو فرشته بنام احمد و صغرا خانم به مورخ بیست و پنجم شهریور ماه ۱۳۱۴ در روستای رباط #کرمان صاحب فرزندی آسمانی بنام فرامرز شدند.
سرانجام این جهادگر داستان ما با لباس خاکی بسیج و با داشتن یک پسر و سه دختر که جانش برایشان در می رفت را با ندای هل من ناصر معامله، و در رکاب ولی زمانش به مورخ چهارم فروردین ماه ۱۳۶۱ از کرخه به مقصد بهشت پر کشید
#شهید_فرامرز_انجم_شعاع
https://eitaa.com/khatemogaddam
خاطره:
به نقل از #همسر_شهید:
من خیاط بودم، آقای انجم شعاع هم کارمند #جهاد بود، زمان #جنگ ایشون از #جهاد_سازندگی پارچه میاوردن و من لباس فرم #سپاه می دوختم و ایشان می برد تحویل میداد.
یک بار به من گفت: ای کاش من هم از این لباس ها میپوشیدم. تو حیاط داشتم فرش می شستم که آقا فرامرز از سر کار برگشت، نذاشت من فرش بشورم و خودش شروع به شستن فرش کرد، وقتی اومد اتاق بهش گفتم: شما عید تعطیل هستید، بمونید پیش بچه ها من بروم #جبهه برای #امدادگری ، ایشان گفتند: حالا من به شما یه خبر خوب بدهم: من رفتم حکم گرفتم که ایام عید رو بروم جبهه.
من خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم که یک نفر هم از خانواده ما میره #جبهه
کوچه های آشنا
خلاصا ای از خدمات شهید حسنی 💢سال 1361 ، حاج اسماعیلمای خود را با دفتر پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی استا
وی مشهور به «پهلوان جبهه های» بود ، شجاعت جوانمردی آمیخته با تواضع و ادب ، حاج اسماعیل همیشه پای كار، متعهد بود. كه در هر واحدی كار می كرد ، تحول عظیمی در آن واحد اتفاق می افتاد، عشق به معبود و پروردگار ، پیوسته آرزوی زیارت خانه خدا را داشت، تا آنكه از طریق #پشتیبانی جنگ #جهاد_استان_زنجان به سفر روحانی حج اعزام شد.
https://eitaa.com/khatemogaddam
پس از بازگشت از #خانه خدا ، مدتی را در روستای اسفجین به شغل شریف #کشاورزی پرداخت، دلش لبریز بود از اشتیاق به #جهاد در راه خدا به همین دلیل به سرعت خود را به #جبهه رساند.
وقتی از حاج اسماعیل پرسیدند: « چرا چنین سراسیمه و با عجله خود را به #جبهه رساندی؟ » پاسخ داد:
«اکنون حال عجیبی دارم ، مانند این است که ندایی درونی به من اینگوید حالا وقت #غفلت نیست. احساس کردم در موقعیتی هستم که #امام_حسین(ع) بی یاورمانده و #ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داده است و من باید همانند #علی_اصغر(ع) به ندای امام #لبیک بگویم. »
۲۴ دی ماه ۱۳۶۶ بود که زمان #وصال_یار رسید ، #حاج اسماعیل حسنی ، این #مجاهد خستگی ناپذیر در ارتقاعات «گردش» منطقه «ماووت» پیش از اقدام به #عملیات_بیت_المقدس«2» در حال ساخت جاده بود، که به وسیله ترکش گلوله خمپاره از ناحیه گردن و دست راست عمیقاً مجروح شد ، به آسانی نمی شد او را به عقب و پشت #جبهه منتقل کنیم چرا که این جاده بسیار ناهماهنگ بود و هم خونریزی شدیدی داشت ، اما برای مدت طولانی پیکر زخمی حاج اسماعیل همانجا در حلقه یاران ماند،که سرانجام به علت #خونریزی شدید آسمانی شد.
https://eitaa.com/khatemogaddam
#سیدفرهادسیوانی از #دوستان شهید بزرگوار می گوید:
وقتی خبر #شهادت_حاج_اسماعیل_حسنی رسید ، همه را منقلب ساخت و قرار شد با چند تن از برادران #جهادی ، این خبر را به #پدر و #مادر پیر و مریض احوال وی در روستای اسفجین برسانیم.
#پدر پیر و نورانی این بزرگوار به محض دیدن ما از دور به دیوار تکیه زد و اشک در چشمانش ریخت و با بغضی در گفتگو گفت: بالاخره #خوابی که دیده بودم تعبیر شد و پسرم به #شهادت رسید.
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا
#شهیدوالامقام نورالدین نوروزی
دو فرشته بنام علی و مریم خانم به مورخ نهم اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ در روستای ولیاران از توابع شهرستان #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام نورالدین شدند.
سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر #لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ سی ام آبان ماه ۱۳۶۲ از پنجوین به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت.
وصیتنامه:
#برادران و #خواهران عزيز، من اين راهى كه که انتخاب كرده و براى #جهاد در راه #اسلام و #انقلاب و #امام عزيزم به جبهههاى #جنگ عزيمت كردهام آگاهانه بوده و عمق مسلئه را درك نمودم درك كردم كه در اين موقع از زمان بايد #خون داد و بايد از #جان و خون خود گذشت تا درخت پرتوان #اسلام رشد كند و #پرچم لااله الاالله در سراسر #جهان برافراشته گردد.
✨کوچه های آشنا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/khatemogaddam
╰┅─────────
شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانہ
#شهید_نورالدین_نوروزی
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــ🌺ــــــــدا
#شهیدوالامقام حسن رضا باقری
دو فرشته بنام فضلعلی و کبری خانم به مورخ یکم آذر ماه۱۳۴۳ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام حسن رضا شدند.
سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر #لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیستم آبان ماه ۱۳۶۱ از عین خوش به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت.
وصیتنامه:
#شهادت هدیه ای است الهی و فقط به بندگان خاص #خداوند داده می شود و هرکس نمی تواند در راه #خدا کشته شود.
کسی که میخواهد در #راه_خدا کشته بشود باید اول خود را بسازد و از تمام گناهان و کردار های ناپسند دوری نماید و به خدا پناه بیاورد و بعد از اینکه به خدا پناه آورد باید در راه خداوند #جهاد بنماید و دربین جهاد امتحان هایی ازطرف خداوند انجام میگیرد وقتی از همۀ آنها قبول شده آن وقت کاملا آماده شده برای شهادت.
خاطره:
دوستانش بعد از #شهادت حسن رضا به خانه ما آمده بودند و میگفتند که: سوار ماشین بودیم که حسن رضا گفت: #شهید که نشدیم، حداقل #مجروح هم نشدیم که به ما بگویند #جانباز و گناهانمان بخشیده شود، بلافاصله بعد از جدا شدن از ما ترکش به پایش خورد و مجروح شد و بعد هم گلوله ای به سینه اش خورد و همان جا به درجه رفیع شهادت نائل آمد
راوی: کبری باقری ( #مادرشهید )
✨کوچه های آشنا 💫
─────────┅
https://eitaa.com/khatemogaddam
╰┅─────────
شادی ارواح طیبه شهدا #صلوات
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانہ
#شهید_حسن_رضا_باقری
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهــــــــ🌺ـــــــدا
#شهیدوالامقام رزاق بامشاد
دو فرشته بنام رحمان و صغری خانم به مورخ سوم خرداد ماه ۱۳۳۷ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام رزاق شدند.
سرانجام این معلم داستان ما در لباس خاکي ارتش همیشه قهرمان به ندای هل من ناصر #لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ سوم تیر ماه۱۳۶۱ از شرق بصره به مقصد بهشت پر کشید، پیکر پاکش بعد از تفحص
مورخ دوازدهم خرداد ماه ۱۳۸۰ در گلزارشهدای زادگاهش آرام گرفت.
وصیتنامه:
در طی این مدت کوتاه به این واقعیت پی بردم که #انسان خودآگاه میتواند در هر زمانی و در هر شرایطی خودش را بسازد و بعد بطور جدی و دقیق دست به #تلاش و #جهاد و #مبارزه بزند. اصولا انسان باید قبل از اینکه وارد عمل و #جهاد بشود باید خود را بسازد و مهمتر از همه یک لحظه به خویشتن(وجدان) خویش برگردد و از خود و افکار و اعمالش بازخواست کند و ارزیابی بکند و به خود بگوید که من کی هستم و در چه زمانی و درچه شرایطی بوده و تعهدم در قبال ایده و...و مسئولیتم در رابطه با #جامعه چیست.
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/khatemogaddam
╰┅─────────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات #اَللّــــــهمعَجــِّــــــللِوَليـــِّــــڪَالفـَـــــــرَج #وَالعـــافيــَـــــــــــــةَوَالنَـــصْــــــــــــــر #وَاجَـعَلْنــــامِنخَيـْــرِاَنْصــــارِهوَأعْـــــوانِـــــہ
#وَالْـمُستَـــشْــــهَديـنَبَيْنَيَــــــدَيــْـــــــــہ
#شهید_رزاق_بامشاد
﷽
#شهیدوالامقام جواد خدایی
دو فرشته بنام محمدولی و معصومه خانم به مورخ یکم فروردین ماه ۱۳۳۹ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام جواد شدند.
سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر #لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ سی ام آبان ماه ۱۳۶۲ از مریوان به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت.
وصیتنامه:
اى #مردم_قهرمان_ايران و #مستضعفين_جهان اين را بدانيد امروز افتخارمان اين است كه در راه عقيدهاى #جهاد مىكنيم كه به حقانيت آن كاملا آگاهيم و غير از اين برايمان راهى نمىماند كه يا #پيروز شويم و يا #شهادت را چون اسلحهاى مرگبار بر فرق دشمن فرود آورديم. فراموش نكنيد #دنيا به آخر مىرسد فراموش نكنيد پس سعى كنيد همواره در راه #حق قدم براريد و در اين راه هرگز هوسى به خود را ه ندهيد و به #دنيا دل نبنديد و خود را مهياى #سفر_آخرت كنيد و به #امام خود هميشه وفادار باشيد كه هرگز #رهبرى چون او را نمىيابيد.
#شهید_جواد_خدایی
ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/khatemogaddam
╰┅─────────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات #اَللّــــــهمعَجــِّــــــللِوَليـــِّــــڪَالفـَـــــــرَج #وَالعـــافيــَـــــــــــــةَوَالنَـــصْــــــــــــــر #وَاجَـعَلْنــــامِنخَيـْــرِاَنْصــــارِهوَأعْـــــوانِـــــہ
#وَالْـمُستَـــشْــــهَديـنَبَيْنَيَــــــدَيــْـــــــــہ
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
#شهیدوالامقام حمید بیات
دو فرشته بنام باقر و طاهره خانم به مورخ بیست و یکم فروردین ماه ۱۳۴۴ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام حمید شدند.
سرانجام این دانش آموز داستان ما در لباس مقدس خاکی بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر #لبیک و در سی ام تیر ماه ۱۳۶۴ از منطقه آموزشی به مقصد بهشت پر کشید،و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت.
وصیتنامه:
امروز انتظار من این است که در راه عقیده ای #جهاد کنم که به حقانیت آن کاملاً آگاهم و غیر از آن برایم راهی نمی ماند که یا پیروز شوم ویا #شهادت را چون اسلحه ای مرگبار بر فرق دشمن فرودآورم. #مادرم ! کوه باش و چون کوه #استقامت کن،لحظه ای از نام و یاد #خدا غافل مباش. #خواهرم ! زینب وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کن و #حجاب خود را حفظ کن.
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/khatemogaddam
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_حمید_بیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید داود ابراهیم خانی
فرزند: هدایت
تولد: ۲۸ / ۱۰ / ۱۳۴۷
محل تولد: تهران
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۱
محل شهادت شلمچه
بخشی از وصیتنامه شهید؛
ای مردم زمانه زمان تاریکی است و #خداوند بر ما #مسلمانان منت نهاد و بر ما #نوری را عطا کرد که ما بتوانیم این نور را برداشته و از تاریکی ها گذر کنیم و به #روشنایی برسیم و این نور #امام عزیز است. #خدایا هجرت برای رضای تو کردم که در راه تو #جهاد کنم با هر چه در توان دارم و این توان را هم از تو دارم و ما چیزی از خود نداریم و هر چه که داریم از توست.
ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
#شهیدوالامقام مروت اله بیگدلی
دو فرشته بنام اباصلت و شهین خانم به مورخ دوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ درروستای عینجیک شهرستان خدابنده #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام مروت اله شدند.
سرانجام در لباس مقدس خاکی #ارتش همیشه قهرمان به ندای هل من ناصر #لبیک و در یکم فروردین ماه ۱۳۶۱ از خرمشهر به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت .
خاطره:
روزی نزد من آمد در حالی که غرق تامل بود با نگاهی غریب گفت: دایی جان میخواهم به #جبهه بروم ، میخواهم اگر خدا قبول کند در #جهاد عظیم الهی شرکت کنم دایی هیچ میدانی یک #امتحان بزرگ الهی است که هرکس سربلند از این امتحان بیرون بیاید همانند #شهید است حتی اگر #شهید نشود، وقتی پیکر #شهید محمد رمضانی یکتا را به روستا میآوردند دلم میخواست او را در آغوش بگیرم و از او بخواهم که راه راستش را که با موفقیت آن را پیموده به من نیز نشان دهد، دلم میخواست قسمتی از بدنش را که دشمن مورد هدف قرار داده بود من بودم، خیلی چیزها در دلم هست که نمیتوانم با زبان بیان کنم چرا #پدر و #مادرم با #جبهه رفتن من مخالفت میکنند مگر نمیدانند #جهاد در راه #خدا و در نهایت در جهاد زخمی شدن و #شهید شدن چه ثوابی دارد؟
راوی: سیدحسن موسوی ( #دایی شهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_مروت_اله_بیگدلی
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
#شهیدوالامقام جواد پیری
دو فرشته بنام فرهاد و عصمت خانم به مورخ سوم بهمن ماه ۱۳۴۵ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام جواد شدند.
سرانجام در لباس مقدس خاکی #بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر #لبیک و درهفتم اسفند ماه ۱۳۶۲ از منطقه عملیاتی #خیبر و از جزیره مجنون به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش به تاسی از مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدت ها گمنام بود تا اینکه در سی ام اردیبهشت ۱۳۷۵ تفحص و در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.
وصیتنامه:
از شما #مسلمانان می خواهم #امام را تنها نگذارید از این سنگر آزادی و دست هم با #وحدت آهنین خود با قدم های استوار بر خیزید و امر #جهاد را به جای آورید از جنگ و #شهادت نهراسید و بر شیطانهای غرب و شرق و اسرائیل جنایتکار بشورید و دست این خون آشامان را از سر #کشوراسلامی کوتاه کنید و راه را برای دست یافتن به #زمین_مقدس_قدس_شریف هموار سازید این را هم باید بدانید که ما برای خاک نمی جنگیم بلکه می خواهیم #اسلام را بر تمام جهان #صادر کنیم. سعی کنید فضائل اخلاقی را کسب کنید و رذائل اخلاقی را از خود برانید.
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام نصر اله حاجیلو دو فرشته بنام فضل الله
خاطره:
چقدر روزهای شیرینی بود ، روزهای با هم بودن در کنار #پدرم برایم سرشار از خاطره است . من شش یا هفت سال بیشتر نداشتم از سر کول پدرم بالا می رفتم ، هیچ موقع آن مهربانی ها و لبخند هایش از یادم نمیرود یک روز که من در حیاط مشغول بازی بودم ، صدای #پدر و #مادرم را که با همدیگر بحث می کردند را شنیدم بعد از مدتی دیدم که پدرم ساک به دست از در خانه بیرون آمد ، گفتم بابا به کجا می روی ، من را با خودت ببر گفت پسرم تو در خانه مواظب #مادرت باش تا من بر گردم من می روم تا با دشمنان و ظالمان بجنگم ، خیلی دلگیر شدم گفتم مگر نمیدانی که آنها تفنگ دارند ، تو از آنها نمی ترسی ، گفت پسرم علی جان سلاح ما پر قدرت تر از سلاح آنان است سلاح ما #ایمان و توکل ماست هیچ موقع آن حرفایش را فراموش نمی کنم حتی لحظه هایی که آهسته قدم برداشت و از در بیرون رفت برای #جهاد و #شهادت.
راوی: علی حاجیلو ( #پسرشهید )
کوچه های آشنا
شهید والامقام حسن رضا باقری: یکم آذر 1343، در شهرستان #زنجان دیده به جهان گشود. پدرش فضلعلی و مادر
وصیتنامه:
#شهادت هدیه ای است #الهی و فقط به بندگان خاص #خداوند داده می شود و هرکس نمی تواند در #راه خدا کشته شود کسی که میخواهد در راه #خدا کشته بشود باید اول خود را بسازد و از تمام گناهان و کردار های ناپسند دوری نماید و به خدا پناه بیاورد و بعد از اینکه به خدا پناه آورد باید در راه خداوند #جهاد بنماید و دربین جهاد امتحانهایی ازطرف #خداوند انجام میگیرد وقتی از همۀ آنها قبول شده آن وقت کاملا آماده شده برای #شهادت .
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام ایرج بختیاری دو فرشته بنام عبدالله
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
«آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنها که پناه دادند و یارى کردند، مؤمنان حقیقى و راستین هستند»
سلام دورد به #رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و دورد بر #شهیدان راه حق که جان های خودشان را در راه #اسلام #قرآن هدیه کردند، سلام من بر #سپاهیان گل و #بسیجیان عطر گل که همیشه در سنگرهای عشق ثارالله نبرد، با کفاران ، دشمن اسلام می ستیزد.و پیروزی نهایی می آفریند.
#اینجانب ايرج بختيار که با سن ۲۷ سال با داشتن ۲ #فرزند کوچک و خانواده ام و پدر و مادرم و برادر و خواهرم همه را رها کردم و به #جهاد #اسلام و #قرآن شتافتم ، جوانانی را دیدم که مثل گل پرپرشده و در جلو چشمم خون خود را هدیه کردند ، و نباید چنین خونهای گرانبها را زیر پا گذاشت و انشاله خون ماها از بین نخواهد رفت و در #تاریخ_اسلام ضبط خواهد شد و شما #برادران که زنده هستید ، #اسلام #امانت است پیش شما امیدوارم این اسلام که #انبیا و #اولیا تا به این جا و به دست ما سپردند ما هم باید به #فرزندان خود بسپاریم ان شاالله ، به یاری #خدای_بزرگ که برما ها نظر دارد ، بتوانیم دست ابر قدرت هایی مانند امریکا و شوروی و اسرائیل خون آشام را از بین ببریم ، ان شاالله به تمام دنیای #جهان_اسلام ثابت شود #امام_حسین (٤) که با ۷۲ تن از یارانش مانند على اكبر ، على اصغر و جبیب ابن مظاهر را داشت با ریختن خون خودشان اسلام را آبیاری نمودند.
کوچه های آشنا
#شهید محمدحسن رحیمی یکی از آنانی که در فصل #عشق زیست، و #جوانی را فدای #معشوق ازلی کرد و نام نامی خود را در زمره #راست_قامتان همیشه جاوید تاریخ ثبت کرد.
📌#شهیدمحمدحسن_رحیمی عضو پشتیبانی و مهندسی جنگ #جهاد زنجان بود.وی بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۳۴ در خانواده ای مذهبی و آشنای اصول والای اسلام از اهالی #زنجان چشم به جهان گشود. سال ۱۳۵۶، #خدمت سربازی را در پادگان ((باغ شاه)) سابق #تهران، در #تیپ هوابرد به پایان رساند. این همزمان بود با #قیام های مردمی سال ۱۳۵۷، محمدحسن نیز به جمع #مردم پیوست و تا #پیروزیانقلاب_اسلامی از پا ننشست.محمدحسن چون کوه آتشفشان، به ظاهر خاموش، اما #مقاوم، #صبور و استوار بود و انقلاب و جوشش درونی داشت. او ترسیم کننده خط واقعی #امام (ره) بود. خط((نه شرقی، نه غربی)) در سه جبهه علیه امپریالیسم، کمونیسم و صهیونیسم نبرد می کرد: در همان اوایل #انقلاب، به بهانه کار در بندرعباس و جنوب، بی آنکه خانواده را در جریان بگذارد، برای گذراندن #دوره_چریکی ، سیزده ماه را در #سازمان((الفتح فلسطین)) به سر برد. پس از این دوره، در #جنوب_لبنان، همراه برادران #فلسطینی ، علیه صهیونیسم جنگید.پس از این دوره، به #زنجان بازگشت، سپس دوره ی کوتاهی نیز به #جبهه های #افغانستان عزیمت کرد و دوشادوش برادران مسلمان #افغانستانی ، علیه سربازان کافر و متجاوز شوروی سابق و رژیم دست نشانده و مزدور افغانستان پیکار کرد.سپس به زنجان بازگشت و در #جهاد_سازندگی زنجان نام نویسی کرد و با شغل #راننده_تراکتور ، در واحد عمران جهاد سازندگی مشغول به خدمت به #نظام_مقدس_جمهوری_اسلامی_ایران شد. به محض شروع #جنگ_تحمیلی، از طریق بسیج مستضعفان به #جبهه اهواز #اعزام شد. به سبب فداکاری ها و رشادت های بی نظیر در آن جبهه، وزنه ی سنگینی میان #سپاهیان و #جهادگران به شمار می رفت و به (( #چریک_مسلمان واقعی)) معروف شده بود. بنا به #شهادت هم سنگرانش در #روز_حمله و پیروزی های جبهه های جنوب، محمدحسن خدمه ی #نخستین تانکی بود که به مقابله با دشمن شتافت.
روز #۲۸ صفر در حالی که سلاح در دست داشت، در #آتش عشق سوخت و به دیار باقی شتافت چگونگی شهادتش چنین است:
🔻سال ۱۳۵۹ بود، #سپاه با همکاری #بسیج، حسن نیز جزو بسیج بود-قصد داشت حمله ای را طرح ریزی کند. منطقه ی عملیاتی مشخص شد. بنا شد از روی پلی که نیروهای دشمن آنجا را زیر نظر داشت و با تیربار زیر آتش مداوم داشت، عبور کنند و به قلب دشمن یورش ببرند، با تسخیر آن پل قسمتی از #خاک_هویزه به سرزمین #اسلامی برمی گشت. سپاهیان مجبور می شدند توقف کنند.
محمدحسن با رشادت خاصی، از #روی_پل رد می شود و به دیگران هم روحیه می دهد، تا از روی #پل عبور کنند. بعد از این جریان #فرمانده سپاه حمیدیه از او می خواهد که به #عضویت سپاه دربیاید. پس از #شهادت وی هم سنگرانش در توصیف وی می گفتند:« محمد حسن، #ستون_فقرات_سپاه_پاسداران حمیدیه بود.»
🔹محمد حسن رحیمی چنان خود دار و #آرام بود که حتی هنگامی که به #جبهه می رفت، به #خانواده و نزدیکان خود سخنی نمی گفت. او از سوی #بسیج به تهران رفت و بعد از دیدن #دوره ی آموزشی در تهران، #عازم جبهه ی اهواز شد.
روز۱۵ دی ماه ۱۳۵۹، بنا بود حمله ی بزرگ و گسترده ای در منطقه ی دب حردان انجام شود. آن روز، محمدحسن به هم سنگرانش می گوید:«دیشب خواب دیدم؛ امروز اتفاقی می افتد.»نیروها سوار نفربر می شوند. اما، محمدحسن و سه نفر دیگر در نفربر جایشان نمی شود. بنابراین روی نفربر می خوابند و به سوی دشمن یورش می برند. این فرار و تعقیب ادامه دارد؛ تا آن که نفربر به نزدیک دهکده ای می رسد.
#نیروهای_اسلام قصد می کنند، دهکده را پاک سازی کنند؛ که موشک های عراقی بر سرشان می ریزند. نخستین موشک، نزدیک محمدحسن منفجر می شود و دست راست و بغل وی آسیب می بیند. موشک دوم به خود نفربر اصابت می کند. محمدحسن به زمین می افتد؛ آتش به بدن وی می رسد و پیکر پاکش در #راه اسلام و حفظ #میهن می سوزد. احتمالا اگر وصیت نامه ای هم داشته، در آتش سوخته است.
🇮🇷بدین ترتیب، ۱۵ دی ماه ۱۳۵۹ در منطقه ی « #دب_حردان » اهواز پس از ۴ ماه تلاش در این منطقه به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود.
#سردارمدافع حرم #شهیدخیرالله صمدی از رزمندگان سلحشور و #جانبازان حماسه ساز استان #زنجان در دوران #دفاع مقدس بود که بعد از پایان جنگ تحمیلی از پای ننشست و با هجوم داعش وحشی به کشور #سوریه ، عازم میادین نبرد با متجاوزان تکفیری شده و آبان ماه ۱۳۹۶ در #عملیات آزادسازی شهر البوکمال سوریه در کسوت یکی از #فرماندهان محور مقاومت به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
" #خیراله" هیچگاه برای حضور در #جبهه احساس خستگی نمیکرد
#برادر شهید خیراله صمدی میگوید: خیراله هیچگاه برای حضور در #جبهه و #جهاد احساس خستگی نمیکرد. کسالت و آثار #شیمیایی و #مجروحیت در وجودش بود ولی وقتی میرفت احساس #نشاط ، #بالندگی و #انرژی میکرد.
#شهید خیرالله صمدی به قدری انسانی نیکخو و #خوش_رفتار بود که نزدیکانش میگویند او هیچ وقت از جنگ و دشمن ترسی نداشت همیشه به دنبال #دفاع از #میهن و حق بود به همین دلیل اگر مرگ او به هر نحوی جز #شهادت اتفاق میافتاد همه ما تعجب میکردیم.
او به واقع شایسته #شهادت بود و حالا به آرزوی خود رسید.
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_مدافع_حرم_حاج_خیراله_صمدی
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام ابوتراب نوری
دو فرشته بنام بیوک و زهرا خانم مورخ هفتم خرداد ماه ۱۳۳۸ در روستای حسین آباد #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام ابوتراب شدند.
که با لباس مقدس خاکی #بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر #لبیک و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و یکم دی ۱۳۶۰ از دشت عباس به مقصد بهشت پر کشید
و پیکر پاکش به تاسی از #مادرسادات حضرت فاطمه زهرا (س) مدت ها #گمنام بود تا اینکه بعد از ۴۳ سال #تفحص و در روزهای آتی در گلزار شهدای زادگاهش آرام خواهد گرفت.
وصیتنامه:
#پدر و #مادرم اگر نيامدم و در جبهة جنگ #شهيد و فدائی #راه_حق شدم زحمات خود را حلالم كنيد و ببخشيد گريه نكنيد هر وقت گریه كرديد بياد روز #عاشوراى_حسينى گريه كنيد
خاطره:
بعد از اتمام #سربازی دیدم ابوتراب آماده شده و میرود، گفتم کجا می روی؟! ابوتراب گفت #حکم، حکم #جهاد است، از #رهبر گفتن و از ما رفتن به #جبهه.
راوی: زهرا محمدی( #مادرشهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_ابوتراب_نوری
هدایت شده از کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام ابوتراب نوری
دو فرشته بنام بیوک و زهرا خانم مورخ هفتم خرداد ماه ۱۳۳۸ در روستای حسین آباد #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام ابوتراب شدند.
که با لباس مقدس خاکی #بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر #لبیک و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و یکم دی ۱۳۶۰ از دشت عباس به مقصد بهشت پر کشید
و پیکر پاکش به تاسی از #مادرسادات حضرت فاطمه زهرا (س) مدت ها #گمنام بود تا اینکه بعد از ۴۳ سال #تفحص و در روزهای آتی در گلزار شهدای زادگاهش آرام خواهد گرفت.
وصیتنامه:
#پدر و #مادرم اگر نيامدم و در جبهة جنگ #شهيد و فدائی #راه_حق شدم زحمات خود را حلالم كنيد و ببخشيد گريه نكنيد هر وقت گریه كرديد بياد روز #عاشوراى_حسينى گريه كنيد
خاطره:
بعد از اتمام #سربازی دیدم ابوتراب آماده شده و میرود، گفتم کجا می روی؟! ابوتراب گفت #حکم، حکم #جهاد است، از #رهبر گفتن و از ما رفتن به #جبهه.
راوی: زهرا محمدی( #مادرشهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_ابوتراب_نوری
وای که چه لذتی دارد
وجودت را سراسر نشانِ #جهاد بگیرد
در گمنامی کامل گوشهای از #شلمچه
خلوتگاه دلت شود ...
دلم یکباره پرواز کرد
بسم الله ...
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات