eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.7هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
D1737626T18030232(Web) (1)-mc.mp3
3.03M
🧔🏻‍♂هفت خان اسفندیار سفری پر ماجرا است که اسفندیار قصد رهاندن خواهرانش همای و به‌آفرید را از کشور بیگانه دارد. اسفندیار باید از هفت خطر عمده عبور نموده تا به مقصد نهایی یعنی رویین‌دژ برسد. 🦁گرگسار گفت: در منزل بعدی با شیر برخورد میکنی، که نهنگ هم از پس او برنمی آید و عقاب هم در آن راه از ترس او نمی پرد. 🌌اسفندیار خندید و گفت : فردا خواهیم دید . هوا که تاریک شد حرکت کردند و وقتی خورشید سر زد، اسفندیار سپاه را به پشوتن سپرد و به نزد شیران رفت 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736999T17535066(Web)-mc.mp3
5.95M
🦊روزگاری روباهی همراه گرگی در غاری زندگی می‌‌کرد. اما گرگ، روباه را خیلی اذیت می‌کرد. 🦆 مثلا هروقت روباه شکاری را به غار می‌آورد، گرگ اجازه نمی‌داد روباه شکار را بخورد. در صورتی که شکار برای هر دوی آنها بود. تا اینکه روباه تصمیم گرفت.... 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738547T16033697(Web)-mc.mp3
3.7M
👦🏻مهدکودک تعطیل شد و مامان و بابا مجبور شدند پسرشان را به خانه‌‌ی مادربزگ ببرند... . 👵🏻باهم بشنویم که پسر خلاق و باهوش داستان ما چطور یه بازی جدیدی درست می‌کنه و با مادربزگش بازی می‌کنه... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738445T13862454(Web)-mc.mp3
7.46M
🎎عروسک‌ها خواب بودند. لاله، مثل هرشب، با تلسکوپ کوچکش به ستاره‌ها نگاه می‌کرد. 🧔🏻‍♂پدر راهش را توی آسمان گم کرده بود. ستاره‌ها خیلی زیاد بودند؛ خیلی بیشتر از دانه‌های تسبیح بابابزرگ. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1738236T15337340(Web)-mc.mp3
4.05M
👸🏻 روزگار کهن، در سرزمینی دور، همسر پادشاهی هر هفته برای دعا خواندن، بر سر گور مردگان می‌رفت. 🤔مثل همیشه، همسر پادشاه پس از دعا، کمی ایستاد و با دقت نگاه کرد. 👴🏻 او متوجه پیرمردی شد که دیوانه به نظر می‌رسید؛ لباس‌های مرتبی نداشت و ... . 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736893T16772070(Web)-mc-mc.mp3
3.59M
👫زن و مرد فقیر و بی چیزی بودند که هیچ چیز برای ادامه زندگی نداشتندمرد که اسمش سیامک بود خیلی ناراحت بود. 👰به زنش گفت که دیگر چیزی برایشان نمانده. همسرش به او گفت: ناراحت نشو. بیا لباس عروسیه مرا بفروش و با پول آن برای خودت کار و کاسبی راه بیانداز. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا